جهانگیر علیزاده :اصلاح طلب ، اصولگرا ، دیگه تمومه ماجرا 
        دیکتاتوری ، براندازی ، تازه شروعه راه ما 
دو قطبی سازی و‌دوگانه نگری و دو سویه بینی در اندیشه و عمل نسبت به حیات و ممات و هستی و زندگی یک ویرانگریست!
‌
این نگاه در حوزه سیاست از جانب دو قطب به ظاهر متفاوت ولی کاملن با ماهیت و جنس واحد و یگانه تمامیت خواهی و براندازی و سرنگونی طلبی در داخل و خارج کشور ، پاشنه اشیل هستی و زندگی سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی کشور بود و می باشد !
این تفکر ویرانگر در طول تمام تاریخ یکصد ساله اخیر در کشور، همه ظرفیت ها و پتانسیل های تغییر و تحول و‌توسعه را چون موریانه جویده و خورده است يعني همان تفکر دوقطبى که بهمن ۱۳۵۷ را رقم زده است و انقلاب مشروطیت ما را عقیم و نازا و سترون ساخته است .
دو قطبی سازی سیاه و سفیدی - دوست و دشمنی -استبداد و آزادیخواهی - و اهرمن و اهورامزدایی - شمر و امام حسین - و خیر و شرّی ، همیشه کشور و جامعه را به دو قطب متضاد و مخالف ‌و دشمن یکدیگر بدل ساخته است و دو قطب خیر و شرّی را با جنگ و نزاع و بحران ، همیشه مقابل هم قرار داده  و از طرفي علل اصلی همه تعارضات و جنگ و جدال‌ها و کشتارها و بحران ها و ناامنی در کشور و از طرفى سد اصلی در مناسبات دیپلماتیک و تعامل با جامعه جهانی و از طرف دیگر پاشنه اشیل واقعی هر حرکت و پیشرفت و تحول آرام و اصلاحی تا کنونی بوده است ، در صورتی که حدود میانه و رنگ‌های دیگری هم میان سیاه و سفید وجود داشته و دارد و بالطبع دو رنگی دیدن صحنه زیستن بطور عام و عرصه زیست سیاسی بطور خاص و‌ ویژه ، همیشه نشان کوررنگی و اختلال چشمی بینندگانش بوده است !
باید پذیرفت که این تقسیم بندی خیر و شرّی و دوست و‌دشمنی در جامعه ، چه آوار و آثار  نابودکننده و زیانباری را بر حیات و زندگی سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی در کشور تحمیل ساخته است و تحمیل خواهد کرد .
وقتی برای اولین بار این شعار براندازانه در اشپزخانه سه جریان همسو در کشور و در قطب مشهد تولید شد و بر میز سیاست کشور برای تغذیه سمّی آن نهاده شد ، پر واضح بود که کشور وارد یک بحران بسیار خطرناک تری از دیروز شده است و به میانه روی و اصلاحات و اعتدال شکست سهمگینی وارد شده است و جریان براندازی و افراط داخل و بخصوص جریان وابسته و مزدور سرنگون طلبی برون مرزی در پوست خود نمی گنجیدند و مدعی شدند جامعه ، الترناتیو آنها را پس از طی فراز و نشیب های فراوان ‌پذیرفته است و به هر قیمتی که شده می بایست با تهاجم همه جانبه به جریان پویا و تازه و جوان اصلاح و اعتدال درکشور تهاجم کنند و این جریان جوان و پر انرژی و‌دلسوز و خدوم کشور را برای همیشه در گورخود دفن نمایند !
برجام به عنوان راه حل اساسی در تعاملات با جهان خارج و آشتی با جامعه جهانی ، بیش از هر زمانی مورد حمله و تهاجم وحشیانه جریانات افراطی و جنگ طلب و کاسبان تحریم برون مرز و درون مرز قرار گرفت و هر دو قطب خارج و‌داخل با پاره کردن آن توسط ترامپ در پوست خود نمی گنجیدند و جشن پیروزی می گرفتند !
فشار اقتصادی در قامت و‌نتیجه تورم هولناک و سقوط ارزش پول ملی و صعود ارز خارجی ،  به مردم زحمتکش و فقیرو گرسنه ما دهها برابر شد و طبقه متوسط که بار فکری و ذهنی اصلاح طلبی را بر دوش می کشید به دهک های پایین تر سقوط کردند و برخی از اصلاح طلبان و اعتدالیون خود باخته که بدون فهم اصلاحاتی وارد عرصه و کارزار اصلاحات در کشور شده بودند ، جا خالی کردند و مایوس و ناامید یا به خیمه سرنگون طلبان خارج ار کشور خزیدند و یا عافیت طلبی را بر حرکت خواهی ترجیح دادند و جای خویش بر صندلی سکوت و یا حتی مجیزگویی افراطیون داخل و خارج برگزیدند !
در برون مرز ، جنگ طلبان و تحریم خواهان با حقه و دروغ و یا جهالت خویش این شعار را از آن خود دانسته و انرا دلیل و اثبات پیش گویی های چند دهه خویش ارزیابی کردند که :
دیدید ما گفته بودیم حکومت اصلاح نمی‌شود و این انسدادی که در کشور بوجود آمده است تنها با دخیل به امام زاده ترامپ و دلارهای نفتی و چرکین ملک سلمان و حمایت و لجاجت جریان فاشیست های اسراییلی و با جنگ و تحریم بیشتر و بیشتر ، رفع میشود و حتی بسیاری در برون مرز در رسانه های مزدور فارسی زبان ، سرنوشت عراق و سوریه و لیبی و صدام و قذافی را الگوی تغییر برای وطن و میهن رخمین ما میخواستند و میخواهند و برخی از آن خائنین هم علنا خواهان تحریم هر چه بیشتر کشور و حتی بارها توسط چهره های شیاد رسانه ای خود ، توصیه به حمله نظامی و بمباران ایران مان را داشتند و دارند !

ج-ع
خرداد ۱۳۹۸

Shahram Darvish

جنا ب توکلی گرامی داستان مهناز افشار به رای دادن و اینجور مسایل نیست ایشان همسر یک اختلاسگر بوده و اموال این اختلاسگر نزد ایشان است و داستان مفصلی دارد.

بحث پنجاه و هفتی که مطرح کردید بحث یک تفکر فاجعه بار بود که همچنان توسط بعضی از مغز فندوقی های چپ پیگیری میشود و چون دستشان دیگر به نخیل نمیرسد فقط در جهت انکشاف صفوف مردم حرکت میکنند.

بحث سازمان چریکها هم تا جایی که من بخاطر دارم رای نه به جمهوری اسلامی نداد بلکه صرفا یک تحریم منفعلانه بود.

در پایان در خصوص مهندس موسوی ایشان متهم به جنایت است اینکه بیاید بگوید من نبودم که حرف نشد ایشان نخست وزیر این رژیم بوده و همچنان بدنبال دوران طلایی کشتار دهه شصت است. اتفاقا مصوبات حجاب اجباری توسط دولت او صادر شده است و در نهایت با انحراف خیزش سال ٨٨ باید پاسخگوی کشتار پس از سال ٨٨ هم باشند .

در پایان انقلاب ملی ایران همه را در خود جای خواهد داد اما حساب جانیان و دولتمردانی که فرمان صادر کرده اند و کسانی که آگاهانه بعنوان سوپاپ خلل در این اتحاد ایجاد میکنند و اختلاس کننده بودند از اقشار مختلف مردم که بطور طبیعی و عادی در کشور زندگی میکردند جدا ست.

• Ebi Khataei

  بنده با حرفهای شما موافقم، باید جبهه مردمی باید آغوشش باز باشد برای افرادی که از رژیم بریده اند.

ناصر کاخساز هم همین نظر را دارد . اما فضای بسیاری از دوستان متنوع در فیسبوک عکس این است و این غلط است من از جداشدن مهران مدیری بیشترین خوشحالی را داشتم چون جو را شکست  و اولین نفر بود!

مهم این است که راه را برای دیگرانی که به مردم می پیوندند را با شک و تردید مواجه می سازند بویژه در داخل کشور

جنبش ملی یعنی آغوش باز! حتی برای ریزشی های رژیم و حکومت.

دقیقاً همین‌طور است و باید هم این‌طور باشد.

جلوی شرکت خانم افشار در آن حرکت اعتراضی را گرفتند و این عمل ناشایست و دشمن شادکن را به عنوان عملیات حماسی خودشان مطرح کردند و در صدها صفحه انتشار دادند. من در جا نوشتم >

سودش به جیب کی می‌رود؟ از کجا معلوم که نفوذی‌ها دست به چنین کاری نزده باشند؟ هر کسی که به طرف مردم آمد، باید مورد استقبال قرار گیرد تا ریزش نیروهای دشمن شدت یابد.

می‌دانید که همین کار موجب یأس و ترس می‌شود و از ریزش روزافزون نیروهای رژیم جلوگیری می‌کند؟ رژیم با دُم خودش گردو می‌شکوند که چنین "اپوزیسیون"‌ی دارد 

از دوستانی که شاهد ماجرا بودند، خواهش می‌کنم که با من تماس بگیرند و یا جزئیات را بنویسند تا متوجه شویم که چه بوده و چه شده.

برای یکسری از دوستان هم خیلی متأسفم که برای چنین کار احمقانه و دشمن شادکنی جشن گرفتند و تیترهای پرطمطراق زدند.

باندهای جهل و جنایت حاکم بر ایران، می‌خواهند به مردم القا کنند که بعد از سرنگونی نظام، جانشین این نظام، حمام خون به راه می‌اندازد و ما هم با کارهای احمقانه خود، آب به آسیاب آنان می‌ریزیم.

کسی هم نمی‌گوید که مهناز افشار، پاسدار نبود، شکنجه‌گر نبود، .... فقط یک هنرمند بود و چند فیلم بازی کرد. این برخوردهای ناشایست با او، برای چیست؟

-------------------------------------------

برای همین نوشته، با من هم برخورد زشتی کردند.

امروز در صفحه خودم نوشتم >

پیوستن سلبریتی‌ها به انقلاب نوین مردم ایران و ریزش روزافزون نیروهای نظام، سقوط باندهای جهل و جنایت حاکم بر ایران را تسریع می‌کند. این موضوع، جانیان حاکم بر ایران را به وحشت انداخته است و برای متوقف کردن این روند، نفوذی‌های خود در صفوف اپوزیسیون را بسیج کردند تا با حمله به اینان و همراه کردن طیف ناآگاه، این روند را متوقف سازند.

باید به این نکته توجه داشته باشیم که هر سلبریتی‌، می‌تواند هزاران و شاید هم میلیون‌ها نفر را به خیابان آورد و به اعتراض وادارد. لذا، باید از پیوستن آنان به انقلاب نوین مردم ایران استقبال کنیم و آنان را با آغوش باز بپذیریم.