رفتن به محتوای اصلی

"فقط حکومت هدف اعتراض نیست"
(یک یادداشت و یک مصاحبه که شاید خواندن داشته باشند)
07.11.2022 - 07:37

 

 

1

شاید سطح مطالبات معترصان در ایران که با نشانه‌‌رفتن هر چه بیشتر راس نظام توام شده از نقطه‌نظرات عباس آخوندی بسی فراتر رفته باشد، ولی این سیاستمدار کارگذار در دولت‌های مختلف جمهوری اسلامی، با اصل و نسب روحانی، در مقاله‌ای در روزنامه اطلاعات می‌گوید که مرجعیت دینی در ایران در یکی از دشوارترین دوران حیات خود قرار دارد، چون حمله معترضان تنها متوجه حکومت نیست، بلکه مرجعیت دینی را به چالش کشیده‌اند و این مرجعیت نمی‌تواند از مسئولیت و پاسخگویی به وضعیتی که ایجاد شده تن بزند. او اذعان می‌کند که تحول در سبک زندگی (که حالا در شعار زن زندگی آزادی نمود پیدا کرده) شاید کل جهان اسلام و مبانی نظری اصحاب دین را زیر تاثیر و چالش بگیرد.

آخوندی از جمله می‌نویسد:

"فهم اینجانب این است که ایشان (مراجع و حوزه‌های دینی) عموما تلاش دارند که ریشه ناآرامی‎‌‎ها را به وضعیت بد اقتصادی و یا فساد بازگردانند. در این‎‌‎که حکمرانی اقتصادی در ایران در بدترین وضعیت خود است و فساد، فقر، بیکاری و تورم مزمن پنجاه ساله ـ با میانگین ۲۰% ستون فقرات ملت ایران را شکسته است، تردیدی نیست. لیکن، تفکیک این مساله از نظام ارزشی، آموزه‎‌‎ها و بنیان انگاره‎‌‎ی حکومت دینی، که مشخصا در حوزه‎‌‌‎های علمیه تبیین و ترویج می‎‌‎شود، ممکن نیست. اگر زمانی مخاطب معترضان تنها نهاد دولت به مفهوم عام آن بود، اینک نهاد دین نیز یکی از مخاطبان اصلی است و دستِ‎‌‎کم از منظر نظری باید پاسخگوی ناکارآمدی نظام حکمرانی در جمهوری اسلامی باشد. ..

واقعیت آن است که آنچه امروزه شاهد آن هستیم، بسیار بیش از بحث حجاب و پوشش زنان و بسیار بیش از بحث کژکارکردی اقتصادی و فقر عمومی است. موضوع مورد اختلاف، عدم توجه به «سبک زندگی مدرن» و تحولات ناشی از «توسعه شهرنشینی شتابان» در ایران، «انقلاب فناوری‌‎‌‎های ارتباطات و اطلاعات» و ادغام در «شبکه‎‌‎ی ارتباطات جهانی» و پیامدهای آن‎‌‎ها توسط نهادهای حکومتی و دینی است. این اعتراض‎‌‎ها را باید به عنوان یک پدیدار و تحول تاریخی و نشان از تغییرات ساختاری به‎‌‎حساب آورد که به‎‌‎ گونه‌ای بسیار گسترده تمام جامعه ایران را تحت تاثیر و در آستانه یک استحاله و یا تحول نوین قرار داده‎‌‎است. این تحول می‎‌‎تواند و ظرفیت آن را دارد که به دو سو، یکی همسازی اجتماعی پایدار و کارآمد و دیگری آشوب تمام عیار هدایت و منتهی شود. البته که بازتاب و دامنه تاثیر این تحول تمام جهان اسلام را درمی‎‌‎نوردد. ‏.

همدلی و همزبانی اقشار و صنوف مختلف اعم از دانشگاهیان، هنرمندان، ورزشکاران، اقتصاددانان و دیگران با معترضان، ریشه در همین تجربه‌‎‌‌‏ و حس مشترک پذیرفته‌‎‌‎نشدن روش زندگی آنان از سوی حکومت و روحانیت دارد. از این رو تحول را باید بسیار ژرف‎‌‎تر از خواسته‎‌‎ی زنان و یا دختران دهه‎‌‎ی هشتادی که این روزها پیشتاز هستند دید. تقلیل چنین تحولی تنها به اعتراض به فقر اقتصادی نیز ندیدن واقعیت تحول در ساختار جامعه‎‌‎ی ایران است. اگر دقت گردد شعارهایی که نیز داده‎‌‎می‎‌‎شود به شدت متمرکز بر سبک زندگی است و کمتر به حاشیه می‎‌‎رود. ‏

اینک حوزه‎‌‌‎های دینی با یک پرسش بنیادین روبه‎‌‎رو است.."

متن کامل یادداشت آخوندی

https://www.ettelaat.org/mobile/archives/308199?device=phone

2

خودش در جایی از مصاحبه با روزنامه اعتماد می‌گوید که احتمالا بخش‌هایی از صحبت‌های مرا حذف خواهید کرد و عکس واقعی من را هم نشان نخواهید داد. و عملا هم این حرف درست درآمده. نقطه‌‌چین در کل مصاحبه کم نیست، یعنی که بخش‌هایی را حذف کرده‌اند و عکس او را هم دوباره با روسری منتشر کرده‌اند. این که با این همه اعتماد را مجبور کنند که مصاحبه را مثل مصاحبه آصف بیات از روی پایگاه اینترنتی خود حذف کند، بعید نیست.

با این همه بخش قابل توجه‌ای از حرف‌هایی که فاطمه صادقی در مصاحبه زده، منتشر شده است. او که پژوهشگر مسائل اجتماعی و کنشگر حقوق زنان است و کتاب‌هایی در این رابطه منتشر کرده در نظراتش کوچکترین شباهتی با رفتار و افکار پدرش (صادق خلخالی) ندارد. در این مصاحبه که به تیتر اول روزنامه اعتماد بدل شده، از جمله می‌گوید:

«به نظرم تغيير مهمي كه اتفاق افتاده، اين است كه اين جنبش در پي خواسته نيست، بلكه خود آن خواسته است. به زبان ديگر خواسته‌ها و مطالبات دارند به شكل عملي محقق مي‌شوند. بگذاريد مثالي بزنم؛ جنبش سبز را در نظر بگيريد كه در پي حق راي بود. در آن جنبش اعتراض خياباني نوعا در حكم وسيله‌اي براي ابراز نارضايتي تعبير شد، اما در اين جنبش حضور خياباني خودِ آن تغيير است. اينكه دختران و زنان حجاب‌شان را برمي‌دارند، نمونه بارز اين تحقق عملي است. اين جنبش به ‌شدت عملگراست و همين عملگرايي يكي از مهم‌ترين وجوه تمايز آن با جنبش‌هاي پيشين است. در اين جنبش فاصله ميان حضور خياباني و مطالبه بسيار كم شده. در واقع حضور خياباني خودش مهم است، چون اين جنبش مي‌خواهد خيابان را پس بگيرد. بنابراين صرف وجودش «نه‌گويي» به گشت ارشاد و به خشونت پليس است. صرف حضورش نه‌گويي به تسخير خيابان توسط حكومت است. ...

اما معترضان امروزي در پي معنا دادن به زندگي نيستند. براي آنها خود زندگي معنادار است و نيازي به اين نيست كه كسي يا چيزي براي آنها زندگي را معنادار كند. زندگي روزمره در اينجا نقش برجسته‌اي دارد. اين نشاندن زندگي و زن در متن كنش اعتراضي را به صور مختلف مي‌شود ديد. عكسي كه از خانم دنيا راد با دوستش در قهوه‌خانه‌اي در جواديه در حال صبحانه خوردن بودند، نمونه بارز اين قرار دادن زن در متن زندگي روزمره است. نمونه ديگرش آهنگ «براي» شروين حاجي‌پور است؛ وقتي به متن آهنگ توجه مي‌كنيد همه‌اش برآمده از زندگي روزمره است. دربرگيرنده همان چيزهايي است كه آدم‌هاي معمولي عادي آرزو دارند. تخيلي فراتر از زندگي روزمره وجود ندارد.

همين‌جا مي‌رسم به يك بعد ديگر اين جنبش كه با زندگي روزمره مرتبط است و آن اينكه با شادي توأم است. زندگي، رهايي، آزادي، شادي و رقص درآن بسيار پررنگ است. باز اگر بخواهم مقايسه كنم، در انقلاب ۵۷ مشت‌ها بود كه به هوا مي‌رفت و خون و مرگ تقدس داشت، امروز ديگر اين‌طور نيست. امروز زندگي تقدس دارد و طلب مي‌شود. از مشت هم خبري نيست. در عوض با كف و سوت و ابراز شادي و بيان و بروز آشكار آن مواجهيم.

جنبه ديگري كه خيلي مهم است، پرفورمانس و اجراست كه در اين جنبش بسيار برجسته است. منظورم از پرفورمانس اين است كه...

اگر اصلاح‌طلبان مهم‌ترين خواسته‌شان انتخابات آزاد و حذف نظارت استصوابي بود، الان در اين جنبش چيزي در اين خصوص نمي‌بينيم. مي‌بينيم كليت سيستم زير سوال است. طبيعتا به اين معنا مي‌شود گفت اين جنبش از اصولگرايي هم رد شده و فاصله زيادي با آن دارد. براندازان هم كليت يكدست و واحدي ندارند. اما اگر سلطنت‌طلب‌ها را جزو براندازها قلمداد كنيم، تصور من اين نيست كه به سمت سلطنت گرايش دارد. به نظرم تا به اينجاي كار بسيار مترقي بوده و گرايش ارتجاعي در آن كمرنگ بوده است. ..

من يك نوع تصلب و فروبستگي را در اين سيستم مي‌بينم كه باعث مي‌شود اساسا نتواند آنچه در خيابان جاري و ساري است، درك كند. ببينيد، يك زماني يكي توانايي شنيدن و ديدن دارد ولي خودش را به نشنيدن و نديدن مي‌زند. اين كار باعث مي‌شود به مرور زمان حواسش كند ‌شود و كم‌كم به جايي مي‌رسد كه اگر هم بخواهد، ديگر نتواند ببيند و بشنود. در مورد نظام حكومتي هم به اينجا رسيده‌ايم...تصورم اين است حكومت به هيچ‌وجه نه قصد شنيدن اين خواسته‌ها را دارد و نه حتي توانش را...»

متن کامل مصاحبه اعتماد با فاطمه صادقی:

https://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/192265

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال
برگرفته از:
فیسبوک نویسنده

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.