
آبِ پاکی روی دستهای سیاه!
م. روانشید
۱۷ آبان ۱۴۰۱
t.me/ravanshidpoet
بگذارید آب پاکی بریزم روی دستتان:
در ایران هرکس «اعلامیه پخش کرد» که کتاب بدون سانسور چاپ میکند، یا از حمایتِ همان حکومتِ سانسورچی برخوردار است یا شیادی برای کسبِ درآمد است. البته شکل دیگری هم قابل تصور است: هر دو!
در کشورهای اروپایی مانند سوئد، به فردی که «توریستی» آمده و درخواستِ پناهندگی میکند؛ تقریبا اقامت نمیدهند و حرفِ اولشان این است که «تو که میتوانی بهراحتی و به صورتِ توریستی از کشور خارج شوی، نه جانات در خطر است نه کسی دنبالت بوده، بازیهایت را برای خودت بگذار».
حالا حکایتِ «نشرِ بدون سانسور» آن هم با اطلاعیهی عمومیست(!!!) مثل این است که در روزنامههای ایران آگهی کنید« کتابهایتان را بدون سانسور منتشر میکنیم»!
عقل میگوید «آگهی»هایی از این نوع باید پشتوپناهِ قویایی در حکومت داشته باشد، وگرنه انتشار اعلامِ عمومی با درجِ آگهی در روزنامه چه فرقی دارد؟
خودتان کلاهتان را قاضی کنید، اگر دلتان خواست چشمها و گوشهایتان را ببندید؛ نبینید و نشنوید، یا نه! پرسوجو کنید ببینید قضیه از چه قرار است که در کشوری که برای شعار دادن حکم اعدام صادر میکنند، یک بابایی مدعیِ چاپِ کتاب بدونِ سانسور میشود...
خواستم یادآوری کنم: نگذارید به شعورتان توهین کنند!
.
@ravanshid
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
افزودن دیدگاه جدید