رفتن به محتوای اصلی

انقلاب زنانه، انقلاب شیر دختران، پیام زندانی سیاسی هاشم خواستار به مردم به پاخاسته ایران
22.11.2022 - 18:08
تهیه و تنظیم:
کانون حقوق بشر ایران

انقلاب زنانه، انقلاب شیردختران، پیام زندانی سیاسی هاشم خواستار به مردم به پاخاسته ایران است. معلم بازنشسته و زندانی سیاسی هاشم خواستار که درآستانه ۷۰ سالگی در زندان وکیل آباد مشهد محبوس است، خطاب به مردم ایران، زنان و نسل جوان که بر علیه دیکتاتوری آخوندی به پاخاسته پیامی از زندان فرستاد.
آقای خواستار در پیام خود این انقلاب را انقلاب زنانه نامیده و جابجا چنین می نویسد: « انقلاب زنانه، انقلاب شیر دختران، انقلاب شیر زنان وانقلاب آزادی بخش ملت قهرمان ایران به زودی پیروز خواهد شد.»

به دلیل طولانی بودن پیام به انتشار قسمتهایی از آن بسنده می کنیم. این پیام در آبان ماه ۱۴۰۱، در زندان وکیل آباد مشهد توسط آقای هاشم خواستار نوشته شده است.

آیا خواستار در ابتدای پیام خود چنین می گوید:
«آهای آخوندها ،اطلاعاتی ها، پاسداران ،بسیجی ها وانتظامی ها پرچم سفید را بالا برده تا در زیر چرخ های انقلاب آزادی بخش ملت قهرمان ایران له نشوید!
انقلاب زنانه، انقلاب شیر دختران، انقلاب شیر زنان وانقلاب آزادی بخش ملت قهرمان ایران به زودی پیروز خواهد شد.

قیام آزادی بخش سراسری ملت قهرمان ایران را به تک تک آنها تبریک میگویم. ملت ایران بارها و بارها با تظاهرات مسالمت آمیز تلاش کرده که مخالفتش را با حکومت سرکوبگر و ضد بشری آخوندی نشان دهد. اما این بار ملت قهرمان ایران اراده کرده است که تا سرنگونی استبداد و دیکتاتوری آخوندی ازپا ننشیند. تا نه تنها ایران که کل خاورمیانه ازظلم وستم آخوند رهایی پیداکرده و روی آسایش به خود دیده و به سرعت ترقی وپیشرفت کند.»

آقای خواستار در بخش دیگری از پیامش می نویسد دختر ایرانی دیده نشد. در این بخش به تاریخ حجاب اجباری در سال ۵۷ پرداخته چنین می نویسد:
«بعد از انقلاب ۵۷ حکومت آخوندی به دختران ایران چه داد که دیده شوند؟ یادتان هست که در سال ۵۸ دختران ایرانی تظاهرات کرده و حاضر نبودند تن به حجاب اجباری بدهند.( آیت الله طالقانی فتوا داد که حجاب اجباری نیست ).
حزب الله در تقابل با تظاهرات دختران ایرانی شعار میداد یا روسری یا توسری!
بالاخره جمهوری اسلامی با تو سری روسری سر زن ایرانی کرد. بعد ازین به زن ایرانی چه دادند؟ اعدام و فقر و فحشا و… چطور؟؟

بعد از سال ۱۳۶۰ کم از این دختران اعدام نکردند !! یک شب قبل از اعدام با دخترکان معصوم چه کردند ؟ از دیدگاه آخوندی برای اینکه دختر باکره به بهشت میرود، او را شب قبل از اعدام به عقد یک نره غول در آورده که به بهشت نرود. به این اکتفا نکرده و روز بعد نره غول را با یک جعبه شیرینی به خانه پدر و مادر دختر فرستاده که مبارک باد بگوید که دیشب دامادشان بوده است.

آهای ملت ،آن پدر و مادر و خواهر و برادر
آن دخترمان تا پایان عمر چگونه زندگی خواهند کرد؟ آن دختر ما شب قبل از اعدام به هنگام اعدام چه حالی داشته است؟ چرا هنگام اعدام شهلا عبدی دختر ۱۷ ساله دبیرستانی زنجانی، خواهر زن دوستم مهندس محمدرضا بیات یک گلوله به … زده بودند. خانواده اش را تهدید کرده بودند که اگر مجلس عزا گرفته و گریه شما را ببینیم، یکی یکی بچه هایتان را می کشیم. نامه ای که دخترک معصوم از زندان برای خانواده‌اش نوشته بود را خواندم. نوشته بود گلدان ها را آب دهید. یک جفت کفش کتانی برایم بیاورید و ….

ملت چرا گریه نکنیم و چرا گریه نکنم ؟ باید خون گریست…
آهای آخوندها
به گفته آیت الله منتظری شما از زن های حامله نیز نگذشته و اعدام کردید. برابر فتوای آیت الله مصباح یزدی برای اقرار گرفتن به مردها هم می شود تجاوز کرد!! »

در ادامه اضافه میکند:
«اینها دختران همان زندانیان اعدام شده خاوران های تابستان ۶۷ هستند که با لودرگودالی کنده و دسته جمعی همه را در گودال دفن کردید.

اینها دختران و نوه های ۸۵۰ اعدامی همین زندان همراه با امیر اکبر اوغلی و کاظم پارسی و جواد نصری هستند که در سال ۶۵ به خاطر شهادت برادرش مجید نصری در جبهه به جواد یک هفته مرخصی دادید و در تابستان ۶۷ اعدام. چون مجلس عزای کوچکی در خانه گرفتند، پدر پیر را با پیکان بدون پلاک به کوههای حاشیه مشهد برده و بعد از ضرب وشتم و صورتی خونین و خاکی اورا رها که شبانه پیاده به خانه می آید.

اینها دختران و خواهران و نوه های سعید زینالی و فرزاد کمانگر و پیروز همدانی و… هستند که نشانی از قبر آنها نیز وجود ندارد.
اینها دختران و خواهران و نوه های دخترکان شیرخواری هستند که آقای خمینی مجوز شهوترانی با آنها را نیز صادر کرد.

اینها دختران و خواهران و نوه های سعید سلطانپور شاعر مردمی هستند که او را در شب دامادی اش بازداشت و اعدام کردید.
اینها دختران و نوه های دکتر سیروس سهامی اولین رئیس دانشگاه فردوسی مشهد هستند که در همین زندان نفر اول هنوز شلاق را فرود نیاورده نفر دوم شلاق را بر تنش فرود می آورد. اینها دختران و نوه های ریحانه جباری هستند که مظلومانه و بی گناه وی را اعدام کرده و شب قبل از اعدام به او تجاوز کردید.

اینها دختران ونوه های شهید دکتر تابنده، قطب دراویش گنابادی هستند که دراسارت، ایشان و تعداد زیادی از یارانش را شهید کردند.
اینها دختران و نوه های همان دخترانی هستند که شما بیماران مریض ذهنی و روانی به صورت زیبای آنها اسید پاشیدید .»

معلم بازنشسته و زندانی سیاسی هاشم خواستار در قسمت دیگری تاثیر سرکوب بر مردم را به بریدن تنه درختی تنومند که با هر سرکوب جوانه هایی رشد و بیش از پیش تشبیه کرده و با عنوان پر کردن خلاء به سبک آخوندی چنین می نویسد:
«
سخنگوی دولت چند بار به میان دانشجویان معترض رفته و تقاضا کرده که مذاکره کنیم.دانشجویان با تند ترین شعارها به او پاسخ می دهند. چرا؟
امروز دیروز و این چند سال نیست که بین ملت و حکومت چنین فاصله وحشتناکی به وجود آمده.

در نیمه اول سال ۵۸ روزنامه آیندگان مقاله‌ای نوشت که باب دل آخوند هانبود و آقای خمینی گفت من دیگر روزنامه آیندگان را نمی خوانم و کارکنان روزنامه از ترس آتش زدن دفترشان روزنامه را تعطیل کردند. این فاصله شروع شد.

آقایان خامنه‌ای ،آیت‌الله قتل‌عام، جهرمی، شورای نگهبان ،آخوندها، آیت الله ها و آقایان و خانمهای مجلس آخوندی و… بین شما و ملت ایران اقیانوسی از خون ایجاد شده که دیگر به هیچ عنوان پر شدنی نیست و باید بروید.

آهای ملت نخست وزیر کشور بازرگان روزنامه ای به نام میزان منتشر می کرد که آخوندها تعطیل کردند. آخوندها تمام کسانی که حرفی برای گفتن داشتند را اعدام یا زندان و یا از کشور فراری و یا خانه نشین کردند. یعنی چه ؟یعنی با ایجاد رعب و وحشت بی‌رحم‌ترین حکومت دیکتاتوری دینی را در تاریخ ایران به وجود آوردند سرانجام چه شد؟

داخل پرانتز یک جمله کوتاه و بسیار مهم را فراموش نکنید که تا آخر باید یادآوری شده تا ما را به هدف برساند. رعب و وحشت در کوتاه مدت جواب میدهد و در دراز مدت نتیجه عکس می دهد.

سال ۵۹ به بهانه انقلاب فرهنگی دانشگاه‌ها را تعطیل و سال ۶۳ باز کردند. بعد از چهار سال که دانشجویان وارد دانشگاه شدند، جرات نمی کردند به همدیگر سلام کنند. سرها همه پایین انداخته که چشم تو چشم نیفتد. همه از همدیگر می ترسیدند. تعداد زیادی از همکلاسی هایشان را اعدام و زندان و اخراج و فراری از کشور کرده و جایشان خالی و می ترسیدند که به سرنوشت آنها دچار شوند.( سلامت را نمیخواهند پاسخ گفت سرها در گریبان است ).

تابستان ۶۷ که هزاران دانشجو و انسان فرهیخته را بی رحمانه و مخفیانه در زندان ها اعدام کردند، دریای خونی که بین ملت و رژیم به وجود آمده بود، تبدیل به اقیانوسی از خون شد.
گفتم رعب و وحشت کوتاه مدت جواب میدهد. درخت تنومندی را تصور کنید که از تنه می برند چه می شود؟ آرام آرام جوانه هایی که از باقیمانده تنه بیرون آمده به تدریج حتی از همان درخت اول هم قوی‌تر می‌شود. مردم بسیار خصوصی و در پستوهای خانه برای همدیگر از جنایات رژیم گفتند و گفتند یواش یواش مردم صدایشان را بلند و بلندتر و در بین همدیگر از جنایات رژیم گفتند و گفتند.

اولین قیام مردمی را مردم مشهد در ۹ خرداد ۱۳۷۱ انجام دادند. در منطقه طلاب خانه ای توسط شهرداری خراب و با تیراندازی نیروی انتظامی گلوله به کودک خورده که کشته می شود. مردم جسد کودک را برداشته و تقریباً تمام مراکز دولتی و بانکها را درمسیر به آتش می کشند. شهر دو روز در کنترل مردم که می گویند دو کلانتری را هم خلع سلاح کردند. شهردار مشهد همان موقع در داخل یک مغازه بوده که چون جمعیت انبوه مردم را می بیند از صاحب مغازه می خواهد که فوراً کرکره را پایین بکشد و تا روز دیگر خودش را در مغازه حبس میکند.

آنهایی که روزهای انقلاب ۵۷ و این حرکت مردمی را دیده بودند می گویند چنین حرکتی در مشهد سابقه نداشته است. رژیم اعدام چهار نفر را از رادیو و تلویزیون اعلام کرد شکستن فضای رعب و وحشت را فراموش نکنید. جوانه های درخت تنومند را نیز که رشد میکنند فراموش نکنید.

در ۱۸ تیر ۷۸ دانشجویان قیام جانانه‌ای کرده که توسط رژیم سرکوب و حداقل یک نفر به نام عزت ابراهیم نژاد شهید و سعید زینالی را ربوده که هنوز آثاری از او نیست. عوامل رژیم به خصوص اصلاح طلبان برای فریب مردم اشک تمساح ریخته که به دانشجویان ظلم شده و عده‌ای را محاکمه کردند و در آخر یک سرباز محکوم شد که هنگام تخریب خوابگاه دانشجویان یک ریش تراش دزدیده است.

به نام حضرت زهرا دانشجویان را از طبقه سوم به پایین پرتاب میکردند. صدای شکستن فضای رعب و وحشت باز بیشتر شنیده میشود. درخت تنومند اگرچه زخم بر می دارد اما تعداد بیشتری جوانه از محل زخم ها بیرون می آید.

سال ۸۸ مردم به رهبری اصلاح‌طلبان قیام کردند که باز تعداد زیادی را اعدام و زندان و فراری از کشور کردند. اصلاح طلبان که اندک آبرویی به دست آورده بودند به جای اینکه از فرصت استفاده کنند و به ملت نشان دهند که با حکومت آخوندی نیستند و از رژیم خارج شده اند، برعکس با ننگی به درون رژیم خزیدند و آن اندک آبرو را از دست دادند. ملت از اصلاح‌طلبان نومید و بریده و یکدست شد. اما باز هم بیشتر از گذشته فضای رعب و وحشت شکسته و درخت تنومند با جوانه های بیشتر و قوی تر از گذشته به رشدش ادامه داد.

در دی ماه ۹۶ ملت در یکصد و پنجاه شهر به حرکت در آمده و با شعار اصلاح طلب و اصولگرا دیگه تمام ماجرا خط بطلان بر روی تمامیت رژیم کشید. این بار فضای رعب و وحشت کامل شکسته شد و به عقیده من رژیم دیگر نتوانست ملت را سرکوب کند. بلکه یک آتش‌بس موقت بین رژیم و ملت به وجود آمد. آن درخت تنومند با رویش جوانه های جدید به رشدش ادامه داده که اکنون از اولش هم قوی‌تر شده است.

ملت در آبان سال ۹۸ به خاطر گران کردن بنزین به حرکت درآمده و رژیم را تست کرد تا نقاط ضعفش بیشتر آشکار شود.

در سال ۱۴۰۰ مردم خوزستان قیام قدرتمندی کردند که با پایه های رژیم را لرزاند و مردم ایران و دنیا فهمیدند که رژیم بسیار ضعیف شده است.

در ۲۸ شهریور ۱۴۰۱ با شهادت مهسا امینی توسط نیروی انتظامی ترانه آزادی سروده شد که ترنم عاشقان راه آزادی شد که در هر کوی و برزنی شعار زنده باد آزادی مرگ بر دیکتاتور زن زندگی آزادی ورد زبان کبوتران و پرستو های آزادی شد.

رژیم تصورش را نمی کرد که کبوتران آزادی در دانشگاه‌ها و پرستوهای آزادی در مدارس به هم بپیوندند و با مشت های گره کرده فریاد آزادی سر دهند. خون آن انسان های پاکی که قبل و بعد از سال ۱۳۶۰ ریخته شده در رگ های تک تک هموطنان جاری و آن خون تبدیل به اقیانوسی از امواج توده ها شد که به زودی حکومت آخوندی را غرق و سرنگون و حکومت آزاد و دموکراتیک جای آن را خواهد گرفت.»

آقای خواستار سپس جانباختگان راه آزادی را کبوتران و پرستوهای عاشق در خون نامیده و می نویسد:

« فرزندانم ما همه فرزندان ستارخان و باقرخان هستیم که خمینی همه را فریب داد . خمینی قبل از انقلاب ۵۷ لباس آیت الله طباطبایی را پوشیده بود. بعد از انقلاب ناگهان دیدیم که لباس شیخ فضل الله نوری را پوشیده. فرزندان ستارخان فهمیدند که او خونهای پاک بسیاری خواهد ریخت. فرزندان ستارخان دانستند که برای آگاه کردن مردم از این فریب بزرگ خمینی بسیار باید خون داد که آگاه‌کردن توده‌ها زمان‌بر است.

اما انقلاب دیگری به عظمت تمام انقلاب های تاریخ بشری در پیش داریم تا دین برای همیشه در چهارچوب خانه و مسجد قرار گرفته و دخالت در امور دولت و حکومت نداشته باشد.

آهای شب پرستان دزد جنایتکار
دفاع حق هر فرد و ملتی است.
در انقلاب ۵۷ ساواکی ها که به سوی مردم تیراندازی می‌کردند، آیت الله طالقانی فتوا داد که از خودتان دفاع کنید.

با چوب کبوتران و پرستوها و عاشقانه راه آزادی را بزنید با چوب شما را خواهند زد. با تفنگ بزنید با تفنگ شما را خواهند زد. با تانک بیاورید تانک می‌آورند. هواپیما بیاورید هواپیما می آورند و شما را با هواپیما بمباران خواهند کرد. خیال نکنید که ملت دست خالی و شما مسلح هستید. ارتش و نیروی هوایی ملی هستند و جان و مال مردم در مقابل متجاوزان داخلی و خارجی حمایت می کنند.

نه تنها ملت ایران دنیا میداند که آخوند های حاکم بر ایران منفور خاص و عام هستند. وطن فروشان دزد و غارتگر شک نداشته باشند با تداوم جنگ نیروی هوایی و ارتش به کمک ملت آمده و شما شکست سختی خواهید خورد و هر چی زودتر تسلیم شده و پرچم سفید را بالا ببرید انقلاب زنانه انقلاب شیر دختران….»

هاشم خواستار در انتهای پیام خود خطاب به شهدای راه آزادی چنین می نویسد:
«
آهای مهسا ها، نیکا ها و …
نوه های همیشه عاشقم شما قهرمان قهرمانان هستید شما گلهای جاویدانی هستید که عطر شما در تمام زمانها و مکانها پخش و منتشر می شود و نه تنها ملت ایران که تمام ملت های جهان به زیارت مزار شما خواهند آمد. اسکناس ها با عکس مهسا ها و نیکا ها مزین خواهد شد. میدان ها با مجسمه های مهسا ها و نیکا ها آراسته خواهد شد و عابران در مقابل آنها سر تعظیم فرود خواهند آورد و سلام به روان پاک آنها خواهند داد. نامتان ترنم آزادی‌ست. شما دنیا را شگفت زده کرده اید. تحسین مردم دنیا را به وجود آورده اید.
آهای نوه های گلم که توسط عوامل مزدور حکومت آخوندی پرپر شدید نامتان ترانه آزادی و زینت بخش کتاب‌های تاریخ خواهید بود.

پرستوهای فردا و فرداها کبوتران فردا و فرداها و مردم آزاده فردا و فرداها به شما افتخار خواهند کرد. بشریت به شما افتخار کرده و خواهد کرد.
انقلاب زنانه انقلاب شیر دختران انقلاب شیر زنان انقلاب آزادی بخش ملت قهرمان ایران
تقدیم به آنهایی که قسم به خون کبوتران و پرستو های در خون غلتیده خورده که تا رسیدن به آزادی و دموکراسی ملت قهرمان ایران از پای ننشینند.»

بیشتر بخوانید:

زندانی سیاسی هاشم خواستار کیست؟

کانون حقوق بشر ایران را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:
تلگرام / توییتر / اینستاگرام / یوتیوب / فیسبوک

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کانون حقوق بشری نه به زندان

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.