پرده خوانی جنایت و وحشت

ایران را نمیدانم اما در غرب قبل از نمایش فیلم یا یک برنامه اعلام می کنند که این تماشای این فیلم یا برنامه از چه سنی به بعد توصیه میشود. یعنی وقتی مینویسد که برای 16 سال به بالا مناسب است،  معنایش این است که افراد زیر 16 سال به دلیل کمبود تجربه زندگی تاثیر بدی از این فیلم یا برنامه میگیرند. و وقتی کسی در کودکی تاثیر بدی میگیرد ممکن است یا به روح خودش صدمه وارد شود و یا در آینده تبدیل به یک  هیولا بشود. 

آخوند نمونه کسی است که در سنین بی تجربگی و چه بسا از کودکی «ویدیوهای زندگی» اش همه صحنه های صدمه زننده به روح  و روانش بوده است. هم سن و سال های من پرده خوانی ها را در کودکی بیاد دارند. اگر ما چند صحنه ای از شرح وحشت این پرده خوانی ها را دیده ایم اما آخوندها از وقتی که چشم باز کرده اند این صحنه ها را دیده اند. پدرشان آنها را از کودکی نزد یک ملا یا آخوند دیگر به امانت گذاشته که روزی «عالم» شود. و آن آخوند یا عالم این کودک را همانطور پرورش میدهد که آخوند و عالم معلم خودش. یعنی از همان کودکی اغلب شان مورد سوء استفاده جنسی قرار گرفته اند. بر اساس فرهنگ ایرانی این که آنها مورد سوء استفاده قرار گرفته اند باید درک شان کرد و همدردی کرد امر شناخته شده ای برای جامعه ایرانی نبود برعکس بسیار هم تحقیر میشدند. چنین کودکانی وقتی به سنین بالاتر هم میرسیدند همچنان خودشان باور داشتند که آنچه سایرمردها دارند اینها ندارند. باور داشتند که غیرت و مردانگی و شرافت ندارند، ارزشهایی که سایر مردان از آن برخوردار بودند. چنین کسی چیزی برای از دست دادن ندارد و اصلا غیرت ندارد! چنین کسی برای بدست آوردن ارزش و اعتبار و افتخار براحتی تبدیل میشود به یک تیران. هادی غفاری، خلخالی، و علی خامنه ای نمونه بارزش هستند. در اینها عنصر شرم وجود ندارد. چیزی بنام غیرت را برسمیت نمی شناسند. ما مردان معمولی روشنفکر اگرچه چیزی بنام غیرت را بعنوان یک ارزش اجتماعی برسمیت نمی شناسیم اما عنصر آن تا عمق وجود مان ریشه دوانده و آنرا حس می کنیم. غیرت احساسی نیست که شما بتوانید از خود بزدایید. نام انرا به «حس احساس مسئولیت» تغییر داده ایم اما در واقع همان غیرت است. غیرتی که اجازه نمیدهد شاهد ظلم باشیم و ساکت بمانیم. غیرتی که  باعث میشود برای دفاع از انسانیت نتوانیم ساکت بنشینیم و زندگی و جوانی مان را بخاطر راه مردم مان بر باد میدهیم. 

در سوی مقابل ما آخوند قرار دارد. این انسان که از نوجوانی مورد سوء استفاده قرار گرفته و از کودکی این پرده ها را دیده و در دوره طلبگی این مفاهیم در ناخودآگاه او عمیق شده تبدیل به رئیسی و غفاری و خلخالی و خامنه ای میشود. برای کسانی که بشارت دهنده مفاهیم موجود در این پرده نقاشی وحشتناک هستند، آدم کشی و با وانت از روی مردمان رد شدن کار راحتی است و زشتی در آن نمی بینند.  ما با اینها تفاوت داریم و انسان های دیگری هستیم. ما هم این پرده ها را در کودکی دیدیم. اما نه طلبه شدیم و نه این مفاهیم در روح و وجود مان عمق یافتند که بتوانیم مانند آخوند تبدیل به تیران شویم. کودک که بودم چند باری که به معرکه گیری پرده خوانها در محل برخورده بودم هر بار تا چند شب کابوس میدیدم اما برای آخوند تکرار این صحنه ها و شرح روضه خوانی و سر بریدن و قطع دست حضرت عباس و ... از او یک تیران میسازد.  کودک بودم اولین بار که دیدم یک گوسفند را قربانی می کنند و خرخره اش را می برند. تا چند روز حس میکردم یک چاقو دارد خرخره ام را می برد و خ خ خ... میکردم. چند بار دیگر که دیدم به قصاب می گفتم عمو قلوه شو میدی به من؟ طبیعی است که وقتی جنایتی که بر بنی قریظه رفت در دوران طلبگی اش تکریم میشود یک تیران متولد میشود.  به دستور پیامبر، پس از پیروزی بر قبیله ی “بنی قریظه”در زمین گودالی بزرگ کندند، علی و زیبر در حضور پیامبر، تعداد ۹۰۰ نفر از مردان قبیله را که اسیر و تسلیم شده بودند،گردن زدند و درون چاله افکندند. جرم آنان، با قیماندن در دین خود، و نپذیرفتن اسلام بود (تاریخ طبری، جلد سوم، صفحه ۱۰۸۸)در این گونه جنگها اعراب مسلمان حتی از همخوابگی با زنان شوهر دار پرهیز نمی کردند و این البته دستور قران بود.   اگر امروز پس و پیش دخترانی که در تظاهرات اسیر میشوند را یکی می کنند و به خانواده اش میدهند ریشه اش از آموزه های دوران طلبگی و کودکی خودشان است. انسانیتی در آنها نمانده که آنها را از تیران بودن و جنایت باز دارد. تعجب نکنید اگر براحتی در مجلس شورای اسلامی به دنبال گردن برای بدار کشیدن میگردند و توصیه می کنند.  یا این تیران ها باید باقی بمانند یا ملت ایران.

3Du, Nahid Tahmasebi och Farshid Barkadehi