رفتن به محتوای اصلی

آزمون سازماندهی
05.01.2023 - 07:13

 

پیام مشترک چند چهره سیاسی، مدنی و هنری به‌مناسبت آغاز سال نو میلادی بعنوان یک اقدام سمبولیک همگرایی و اتحاد، کاری مثبت است.

پیام اساسأ اصل ضرورت همبستگی را مطرح کرده و دعوت به سازمان‌دهی بعنوان شرط پیروزی انقلاب مردم ایران می‌کند.

درست همان چیزی که جنبش انقلابی جاری به ان نیاز دارد.

با آغاز خیزش انقلابی و به موازات تداوم آن مسأله اتحاد نیرو‌ها، سازماندهی و رهبری به مهمترین مشغله ذهنی جنبش تبدیل شده است، به همین علت هر پیام و اقدام کوچک و بزرگی که در این زمینه به جامعه مخابره می‌شود، فورا آنتن‌ها فعال می‌شوند، توجه عمومی جلب می‌شود و انتظارات و واکنش‌های مختلفی را دامن می‌زند.

واکنش عمومی به این پیام نیز اهمیت این ضرورت حاد را نشان می‌دهد.

این پیام هم به علت مضمون اصلی‌اش و هم ترکیب پیام‌دهندگانش با بازتاب گسترده‌ای میان ایرانیان روبرو شده است.

اما اینجا نیز در کنار دامن خوردن خوش‌بینی‌های دلگرم‌کننده و انتظارات دور و دراز، نگرانی‌ها و ارزیابی‌های تردیدآمیز و حتا منفی جان گرفته است.

احساسات و ارزیابی‌هایی که بخشا ناشی از تجربه ناکام و منفی پروژه اتحادهای گذشته است و بخشا به خاطر گشوده شدن عرصه‌های ناشناخته فعالیت دسته‌جمعی و جستجویی کورمال برای یافتن و خلق الگوهای تازه‌تر سازماندهی است که با این جنبش نوین و این شرایط سیاسی تازه انطباق داشته باشد.

جنبش انقلابی جاری با بی‌تفاوتی به گروه‌های سیاسی بازمانده از نسل قدیم نشانه‌های از خود بروز داده است که به‌دنبال مدل‌های تازه‌تری از سازماندهی و رهبری است.

این پی‌جویی برای آفریدن مدل‌های تازه یک انتخاب انتزاعی نیست بلکه تحمیل عینتی است که از جامعه و روابط جدید بر می‌خیزد.

جامعه امروزی مجهز به ابزارهای دیجیتال، جامعه دارای شهروند خودمختار، جامعه دارای طبقه آکادمیک، جامعه شبکه‌ای و درهم‌تتیده و جامعه گشوده به جهان. انسان و جنبش این جامعه دیگر در مدلها و قفس‌های تنگ احزاب سنتی با ان ایستایی رهبری و مناسبات بوروکراتیک جا نمی‌گیرند، همچنین علاقه‌ای به مانیفست‌های سنگین و اساسنامه‌های سخت‌گیر ندارند.

همین شهروند مدرن و خودبنیاد ایضا دیگر نیازی به رهبر فرهمند خطاناپذیر، کمیته مرکزی همه‌چیزدان و پادشاه و خدایگان تازه ندارد.

بی‌تردید ابداعی مدرن که همچون شعار زن، زندگی و آزادی به‌کلی از گفتمان کلاسیک و شناخته شده گروه‌های سیاسی چپ و راست متمایز باشد.

ابداعی در تقابل با الگوهای اقتدارگرا و هیرارشیک احزاب کلاسیک، با ساختارهای مردسالارانه، رهبری‌های در انحصار متخصصین سیاسی و کادرهای همه‌فن‌حریف.

نخبه‌گرایانی که معمولا با رانت محفل‌های نامرعی حزبی از پله‌های سازمان بالا می‌روند و از آن ارتفاع به شخصیت‌های که اغلب با تلاش خود و استعدادهای فردی دل مردم را بدست می‌آورند، نگاه می‌کنند.

در پیوند با همین موضوع امروزه داشتن یک درک تازه از جایگاه چهره‌های مشهور در عرصه‌های مختلف اجتماعی که در رقابت با گروه‌های ورشکسته نوعی از فعالیت و نقش احزاب سیاسی را برعهده می‌گیرند، اهمیت یافته است.

این مقوله اجتماعی نیز جزیی از تحولات و آفریده‌های جامعه مدرن هستتد که نقش مهمی در مفصل‌بندی جنبش‌های اجتماعی بازی می‌کنند‌.

در فضای فکری جنبش جدید که گروه‌های سنتی فراموش شده‌اند، و مردم به سوی چهره‌های محبوب اجتماعی روی آورده‌اند، دارندگان تفکر سنتی به جای بازبینی خود و کوشش برای نوآوری و همسو شدن با تحولات عصر دیجیتال، از این رویکردهای تازه به خشم آمده‌اند.

یک چنین احساس و واکنشی امروز در میان تربیت شده‌های سیاست و تشکیلات سنتی در چپ و راست قویا موج می‌زند.

آقایان شهرام همایون و رضا تقی‌زاده از طیف سلطنت‌طلبان عریان‌ترین و مبتذل‌ترین شکل این فرهنگ سیاسی سنتی و اقتدارطلب را در این خصوص بروز داده‌اند، آنگاه که انها درباره بی‌سوادی مسیح علی‌نژاد صحبت می‌کنند و او را مسخره می‌کنند و حتا نامش را درست ادا نمی‌کنند، یا وقتی خانم گلشیفته فراهانی را ستاره سکسی و پورنو می‌نامند، یا به حامد اسماعیلیون که می‌رسند، کل شخصیت سیاسی او را با طرح پرسش‌های بودار و مشکوک که آقا این آدم کی بود؟

اصلا از کجا آمد، زیر سوال می‌برند.

همه این‌ها ابتذال و خشم این فرهنگ سنتی اقتدارگرا را که البته منحصر به طیف سلطنت‌طلبان نمی‌شود، افشا می‌کند.

این اقدام شاید تازه‌ترین آزمون از سوی این نوع فعالان سیاسی و اجتماعی باشد که در راستای هم‌گرایی و سیاست‌ورزی مشترک با اهداف و ارزش‌های دموکراتیک صورت گرفته، یک تجربه و گام اولیه سیاسی که در گستره اجتماعی معینی حتا امیدهایی را به آینده خود برانگیخته است.

بنا به گفته بیشتر این افراد به خصوص صحبت‌های حامد اسماعیلیون و مسیح علی‌نژاد این گام نخست است که محتاج مداخله و برخورد انتقادی همگان بخصوص شرکت کنشگران جنبش داخل کشور برای یافتن و شکل دادن به یک سازماندهی منعطف و فراگیر برای نیرومند ساختن جنبش انقلابی مردم است.

بنا براین یک موضع مسئولانه نسبت به آن ایجاب می‌کند که به جای تخطئه و تمسخر کردن با همدلی اما با نگاهی انتقادی با این اقدام و برنامه‌های بعدی آنها برخورد بشود.

فیسبوک نویسنده

نقل از:

ایران امروز

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.