رفتن به محتوای اصلی

پناهجویان و حکومت ایران
01.05.2013 - 23:55

عدم انجام وظیفه در برابر مردم
 بر اساس قوانین جهانی همانطور که در ماده 14 اعلامیه جهانی حقوق بشر آمده :
1-«هرکس حق دارد در برابر تعقیب،شکنجه و آزار،پناهگاهی جستجو کند و در کشورهای دیگر پناه اختیار کند. 
2- در موردی که تعقیب واقعاً مبتنی به جرم عمومی و غیر سیاسی یا رفتارهای مخالف اصول و مقاصد ملل متحد باشد ، نمی توان از این حق استفاده نمود.» 
ایران کشوری ست که دولت آن به خاطر کوششهای سیاسی، دگر اندیشان را هم «تعقیب میکند و هم شکنجه و آزار میدهد»  . بالا تر از آن اعدام میکند و یا  در زندانها مورد تجاوز جنسی قرار میدهد. دولت که وظیفه دارد حداقل شرایط زندگی و رشد را با رعایت حقوق بشر برای همه ی شهروندان - نه فقط برای خودیها- فراهم کند، سی و چند سال است که به این وظیفه خود عمل نمیکند. از اینرو نیزسرآمد ناقضان حقوق بشر در جهان است. 

 واکنش حکومت در برابر پناهجویی

دگراندیشان و نقض حقوق شدگان که عمدتاً شامل جوانان-سرمایه کشور- هستند به ناچار دسته-دسته جهت پناه جویی از کشور خارج میشوند. واکنش حکومت در برابر این عمل در طول حیات خود چنین است:

1- ترور در خارج 
2- دزدیدن و بردن به ایران 
3- ایجاد تیمهایی که به ظاهر  کارشان بردن پناهجو به کشورهای دیگر است- ولی در حقیقت  شناسایی و خالی کردن جیب پناهجویان - سردواندن آنان - که نتوانند جان پناهی برای خود بجویند. و مجبور به بازگشت شده و دستگیر شوند.
4- ایجاد «گروه از رژیم برگشتگان » ؛ از میان سرداران و نظامیان-دیپلوماتها- و به اصطلاح نویسندگان و روشنفکران و روزنامه و خبرنگاران- و عوامل رده پایین؛ جهت نفوذ به میان اپوزیسیون . حکومت در این کار دو هدف را دنبال میکند: الف- جلوگیری از ریزش نیروی خود؛ ب- ایجاد عدم اعتماد به «دور شدگان واقعی از رژیم». 
5- ایجاد رسانه هایی در میان پناهجویان جهت کنترول و به انحراف بردن کوششهای آنان. 
و غیره. که اینها از مهمترین واکنشهای حکومت دربرابر پناهجویان است. 

نکات مورد توجه پناهجو

در این شرایط  بهتر است پناهجو به این نکات توجه کند:
1- حفظ عدم اعتماد مطلق
2- دنبال کردن مسئله پناهندگی از طریق دفاتر سازمان ملل. یا اداره مربوط به امور پناهندگان در یک کشور امن.
3- حفظ شرایط مادی خود و نقاط امنیتی و امکان برگشت به ایران- در صورت رد تقاضا. به طوریکه دستگیر و زندانی نشود.

تشخیص ِ « از رژیم برگشتۀ حقیقی»:
این تشخیص ممکن نیستت. چرا که معیار تشخیص درست « عمل» برگشته است بین دو نقطه از زندگی: «نقطه ی برگشت» - تا «دم در گذشت». عمل در زمان کوتاه مدت و حتی بلند مدت ملاک درستی تشخیص نمی تواند باشد. از این رو رعایت اصل «عدم اعتماد مطلق» میتواند امنیت پناهجو را حفظ کند.

چرا تقاضای پناهجو - اشتباهاً- رد میشود؟
از آنجایی که معمولا پناهجو وارد به مسایل حقوقی پناهندگی نیست- از آنجاییکه وارد به چگونگی تنظیم درست و قانونی بیوگرافی خود نیست- با و جود نقاط ضعف در زندگی نامه-در گفت و گوی حضوری- تقاضای او رد میشود. برای عدم نقاط ضعف لازم است توجه نمود :1- در صحبت و زندگی نامه «تناقض گویی» وجود نداشته باشد. 2- زندگی نامه «مطابق قوانین پناهندگی» باشد. 3- شخص عمیقاً وارد به جزئیات فعالیت سیاسی خود باشد.4- چگونگی فعالیت عنوان شده  با موقعیت و سطح آگاهی و دانش فرد مطابقت داشته باشد. و مانند اینها.
دشواریهای غربت 

درپناهندگی هم چیزهای « مثبت» وجود دارند و هم چیزهای «منفی». مثبتها -هرچه باشند- نیازی به ذکر شان نیست چرا که زیان روحی و مادی به شخص ندارند. مهم ذکر منفی هاست که پناهجو باید پیش از حرکت تصمیم خود را در باره آنها بگیرد. «منفی»ها بیشتر یا عمدتاً چنین اند-و کمتر یا غیر عمدتاً میتوانند چنین نباشند و جزو مثبت ها یا مسایل «خنثی» به حساب آیند:  
1- جدایی -زن و مرد- بیشتر است. که کودکان بیشتر پیش مادر مسکن میگیرند.
2- کودکان با فرهنگ کشور میزبان تربیت و بزرگ میشوند و با فرهنگ ایران خیلی کم آشنایی پیدا میکنند.
3- تنهایی مرد یا زن واقعیت است . و پیدایش مشکلات روحی
یعنی تعیین تکلیف با مسایل:« جدایی-بیگانگی- تنهایی»
4-غرق شدن در فرهنگ میزبان-یا انزوا گزینی- و یا گزینش راه درست «میانه» یعنی جذب نکات مثبت فرهنگ میزبان و رد نکات منفی فرهنگ خود- که کاریست سخت.
5- در بیرون جامعه ماندن.  
  پناهجوی اهل قلم و هنر

اما اگر پناهجو اهل قلم و هنر باشد و دارای روحیات خیلی حساس بهتر است به این مسایل توجه کند. این قسمت را از نوشته خود تحت عنوان هنرمند و تسکین آلام نقل میکنم و خواندن آنرا به پناهجویان اهل قلم و هنر پیشنهاد میکنم:

«هنر، در محیط خود ، در زندگی یی که پایه ی محکمی دارد، در آرامش، و با آرامش میشکوفد. در زندگی آشفته ، در محیط بیگانه -اگر استثناها را ندیده بگیریم - نمیتوان اثر هنری قابل توجهی به وجود آورد. به ویژه که مشکل تسکین درد از طریق مواد مخدر هم در میان باشد. داشتن سلامتی اساس زندگی و لازمه ی هرکاری ست. 

« تا ﻣﺤﻴﻄﯽ را از ﻧﺰدﻳﮏ ﻧﺒﻴﻨﻴﻢ، در ﺁن ﻣﺤﻴﻂ زﻧﺪﮔﯽ ﻧﮑﻨﻴﻢ، ﺑﺎ ﻣﺮدﻣﺶ ﻧﺠﻮﺷﻴﻢ، ﺻﺪاﻳﺸﺎن را ﻧﺸﻨﻮﻳﻢ وﺧﻮاﺳﺘﻪ هﺎﻳﺸﺎن را ﻧﺪاﻧﻴﻢ، ﺑﻴﺠﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺮای ﺁن ﻣﺤﻴﻂ و ﻣﺮدﻣﺶ دﻟﺴﻮزی ﮐﻨﻴﻢ و ﺑﺮای ﺁﻧﻬﺎ حتی داﺳﺘﺎن ﺑﻨﻮﻳﺴﻴﻢ ﮐﻪ ﺁن ﻓﻼﻧﯽِ ﻓﺮﻧﮓ ﻧﺸﻴﻦ ﻣﯽﻧﻮﻳﺴﺪ و ﺑﺎورش ﻣﯽﺷﻮد ﮐﻪ ﺑﺰرﮔﺘﺮﻳﻦ داﺳﺘﺎنﻧﻮﻳﺲ اﻳﺮان اﺳﺖ.» کند و کاو در مسایل تربیتی- صمد بهرنگی

چال کردن علائق خود-علائقی که به مردم ، به اعضای خانواده ی پدری و محیط کودکی و جوانی هست، تصور مرگ و نابودی آنها که هرگز دوباره درآغوشت نخواهند بود ، ایام پناهندگی- فشارهای روحی غربت ، شروع همه چیز از اول ، دوران آموزش تخصص و کاریابی ، سازماندهی زندگی مشترک با دیگری، و مانند آنها- زمان ِ آلاخون والاخون و بی سرو سامانی ست. اگر در این مسیر مشکل اعتیاد هم در میان باشد دیگر قوز بالا قوز است. وقتی کیف کوک است شخص هوس میکند کوه روی کوه بچیند، اما اندکی بعد که "باد- کیف" خالی شد، دیگر نای حرف زدن هم ندارد . و سخن و قراری هم که داشته انگار باد هوا بوده است.  هنرمندی که در این وضعیت گیر کرده فاتحه اش خوانده شده است. اینکه فروغ میگوید "پرواز را به خاطر بسپار" منظورش پذیرش وضعیت موصوف نیست، بل گذر و صعود از آن به فضای زندگی بهرنگیها، و شناخت و تغییر این زندگی جذامی و طاعونی ست.  
در برابر روش تسکین آلام روحی نیما و شهریار و امثالهم، شیوه بهرنگی رهگشاست.
 هنرمندی که آثارش را برای پیشرفت جامعه و رشد ذوق و سلیقه و آگاهی افراد آن میافریند لازم است توجه کند که " هنر و شخصیتش" یکی از دستاوردهای اجتماع و نسلهای گذشته است. یعنی او خودش جزیی از هستی اجتماع ست. جامعه از بابت "دار و ندار" او و مانندهای او را دارد. درست نیست که این دستاورد را با دست خود ضایع کند. پیش از آنکه دیگران ارزش او را بدانند بهتر است او خودش متوجه ارزش خود شده و در نگهداری و رشد آن بکوشد. از این زاویه هنرمندان بخشی از "دار و ندار" یا «هستی و نیستی» جامعه و افراد آن به حساب میایند. درک این مسایل نوعی «تعهد» برای هنرمند ایجاد میکند. نظیر تعهدی که صمد بهرنگی داشت .  این تعهد هم در برابر اجتماع بود و هم در برابر خودش. و به این خاطر هم شاملو او را « غول تعهد» نامید. » لینگ نوشته:  
 http://www.iranglobal.info/node/9138

دلیل اساسی پناهجویی 
قلمزنی و هنرمندی نمیتوانند دلیل موجه پناهجویی باشند. برطبق قانون تحت «تعقیب،شکنجه و آزار» بودن  به  خاطر عقیده و فعالیت فرهنگی-سیاسی است که با دلایل محکم  و در صورت امکان با اسناد ، مورد توجه قرار میگیرد. 

اتهام و متهم
در رابطه با « از رژیم برگشتگان» و « پناهجویان» اخیراً مطلبی اتهام دار در سایت پژواک ایران و جوابش در وبلاگ متهم به آن اتهامها منتشر شده است که بد نیست پناهجویان آنها را ببینند. لینک ها در زیر نقل شده است.
صحت و سقم مسایل عنوان شده در آنها ممکن نیست. اما درز خبر چنین چیزهایی دلیلی ست بر سخن من که در بالا به صورت نظری مطرح شده است.

سخن آخر : «  بهتر است تا میتوان مقاومت کرد و از مردم خود دور نیافتاد».
روش و برنامه حکومت ایران از آغاز  تا کنون« دور کردن روشنگر از مردم خود بوده است».
---------
1- لینک مطلب اتهام دار:
http://www.pezhvakeiran.com/maghaleh-51163.html

2- لینک پاسخ متهم:
 http://goftaniha.org/1386/

 -------------
در پیوند:
 هنرمند و تسکین آلام ( باز نویسی شده)
 
http://www.iranglobal.info/node/15331

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

آ. ائلیار
ویژه ایران گلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!