
یام گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
در گرامیداشت روز جهانی زن - "جنبش زن، زندگی، آزادی" و مطالبات برابریطلبانهٔ زنان ایران
روز جهانی زن هر سال در هشت مارس به مناسبت تلاشهای زنان در رفع تبعیض جنسیتی در عرصههای مختلف و برای تجلیل از دستاوردهای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی در بسیاری از کشورهای دنیا جشن گرفته میشود. مبارزهٔ سراسری و مشترک زنان، از جنبش کارگری در سال ۱۸۵۷ شروع و به رویدادی در سال تبدیل شد که سازمان ملل متحد آن را به رسمیت شناخت. علیرغم دستاوردهای مهم مبارزهٔ زنان در بسیاری از کشورها برای برابری و احقاق حقوق خود، بسیاری از آنها در سراسر جهان، هنوز تبعیض براساس جنسیت را تجربه میکنند.
امسال روز جهانی زن را در شرایطی برگزار میکنیم که زنان ایران با قتل بیرحمانهٔ مهسا امینی، علیرغم سرکوب وحشیانه و خونین اعتراضات و دستگیری و به بند کشیدن بسیاری از دختران و زنان شجاع و مبارز با شعار "زن، زندگی، آزادی" در برابر تفکر زنستیز مذهبی حاکم، سر فرود نیاورده و تمامقد برای برابری حقوق مدنی، سیاسی و اجتماعی خود دست به اعتراض زده و خیابانها را از آن خود کردند. زبانههای این جنبش توانست چشمان دنیا را خیره و همبستگی عمیق جهانیان را به خود جلب کند. زنان هیچگاه در مقابل خشونت سیستماتیک حکومت سر خم نکرده، و حاضر نیستند در مقابل سرکوبگران و آتش به اختیاران سکوت کنند.
با گسترش جنبش "زن، زندگی، آزادی" به بسیاری از عرصههای اجتماعی و سیاسی، و ناممکن بودن سرکوب آن توسط گشت ارشاد، حکومت تغییر رفتارهای تاکتیکی برای کنترل و سرکوب جنبش داده و مسئولان آن مدعی شدند که قوانین مربوط به حجاب اجباری مورد بازنگری قرار میگیرد، و بارها از ضرورت تغییر وضعیت گشت ارشاد و«مجاهدت هوشمندانه» در بارهٔ حجاب صحبت کردهاند.
پیشنویس لایحهٔ تعزیرات نشان داد که بازنگری مورد نظر در جهت بهروز کردن سرکوب سیستماتیک، بسط و تعمیق آن به شیوههای جدید بوده، و نه به رسمیت شناختن حق انتخاب نوع پوشش زنان. حاکمیت میخواهد قانون حجاب اجباری را با انحلال گشت ارشاد، اما با همان رویکرد قبل و جایگزین کردن روشهای سلبی و محدودکنندهٔ بسیار گسترده، آزادیهای اجتماعی مندرج در مادهٔ ۹ این لایحه تغییر دهد.
پلمپ شدن تعدادی از واحدهای صنفی به دلیل بیحجابی کارکنانشان، فرستادن پیامک و تهدید به جریمه، ممنوعالکار کردن به دلیل بیحجابی، اخطار و تذکر برای رعایت نکردن حجاب، محروم کردن دختران دانشجو از ترم تحصیلی به دلیل رعایت نکردن حجاب، و ... شیوههاییاند که طی روزهای اخیر رژیم برای سرکوب زنان بیحجاب به کار برده است. به موازات این سرکوبها شاهد مسمومیتهای سریالی صدها دختر دانشآموز و دانشجو با هدف به تعطیلی کشاندن مدارس دخترانه نیز هستیم که ابتدا در شهر قم شروع و بعد به دیگر نقاط کشیده شد. گویا پروژهٔ اسیدپاشیهای اصفهان در حال تکرار است. مسمومیتهای سریالی، عمل غیرانسانی، دشمنی با تحصیل و آموزش زنان و انتقام از جنبش اخیر زنان است.
دختران روسریهای خود را به اعتراض به آتش کشیدند، زیرا حجاب را نمادی از امتناع حکومت از دادن حق تعیین سرنوشت به آنها میدانند. خواستههای زنان تنها به حجاب خلاصه نمیشود. زنان و دختران جوان ما هر روز در کف خیابان، نه فقط از نداشتههای خود و خشونتی که بر آنها روا میشود، میگویند، بلکه رفع فاصلهٔ طبقاتی، زدودن فقر و حفظ محیط زیست نیز از خواستههای آنها است. جنبشی که امروز شاهدش هستیم، به یکباره آغاز نشده و عقبهٔ آن به سالهای سال قبل برمیگردد. تاریخ جنبش زنان، سرشار از نام و یاد زنانی است که جان و هستی خود را بر سر اثبات ضرورت برابری و احقاق حقوق نیمی از جامعه گذاشتهاند. جوانانی که امروز به خیابانها آمدهاند، در واقع بر زمینهای شخم خوردهای بذر میریزند که بیشتر از ۱۵۰ سال قدمت دارد.
زنان در ایران به مثابه شهروندانی برابر، مستقل و آزاد به رسمیت شناخته نمیشوند. برای نمونه میتوان از قوانینی که اصولاً زن را نصف مرد به حساب آورده و اختیار اشتغال، حق طلاق، سرپرستی و حضانت فرزندان، تحصیل و خروج از کشور را از آنان سلب و به شوهر میدهد، نام برد.
نمونههای فراوان دیگری در موضوعات ارث، شهادت زن، دیه و احکام قصاص قابل ذکر است. خشونتهای متعددی در این سالها بر زنان تحمیل گردیده که تجاوز، قتلهای ناموسی، ترویج ازدواج کودکان و پدیدهٔ «کودکهمسری» - «کودک مادری»، چندهمسری و صیغه، کنترل بدن زنان و اجبار آنها به بارداری، جرمانگاری سقط جنین، سهمیهبندی جنسیتی دانشگاهها، شكاف دستمزدها میان زنان و مردان، اسیدپاشی، حذف زنان از بسیاری از مسابقات ورزشی یا ورزشگاهها از نمونههای بارز آن است.
زنان در ایران عموماً در معرض استثمار دائم قرار داشته و قراردادهای موقت با محیطهای کاری امضاء میکنند که تأثیر مستقیمی در استقلال و امنیت مالی، بازنشستگی و سایر امور آنها دارد. زنان حدود نیمی از دانشجویان کشور را تشکیل میدهند، در حالی که این مشارکت با حضور آنها در دیگر عرصههای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی تناسب ندارد. نرخ بیکاری زنان دو برابر مردان است.
زنان با اجرای طرحهایی از قبیل دورکاری، استخدام نیمهوقت، بازنشستگی پیش ازموعد، حذف مزایای عائلهمندی زنان بازنشسته و سرپرست، تشویق به باروری بیشتر و تاکید بر نقشهای سنتی مادری و همسری عملاً از بازار کار کنار گذاشته شدهاند. شصت درصد از کل شاغلان، پوشش بیمه ندارند. بسیاری از زنان خانهدار در کار غیررسمی اشتغال داشته و تحت پوشش هیچ بیمهای نیستند. زنان اگر توانمند نشده و از حمایتهای اجتماعی خاص برخودار نباشند، قطعاً آسیبپذیری بیشتری نسبت به فقر پیدا میکنند؛ آسیبی که میتواند فرزندان آنها را نیز فرو ببلعد. فقر وقتی چهرهای زنانه به خود میگیرد، تلخ ترمیشود.
رهایی زنان از بند تبعیضهای جنسیتی، رهایی جامعه است. راه زیبای مبارزه که بیگمان روزی به خورشید میرسد، پرسنگلاخ و ناهموار است. چه بیشمار زنانی که این مسیر پر فراز و فرود را پیمودهاند، و چه بیشمار زنانی که به این کاروان خستگیناپذیر میپیوندند تا به فردای روشن آزادی و برابری برسند.
هشت مارس (۱۷ اسفند) روز جهانی زن بر تمامی زنان میهن ما و همهٔ زنان جهان مبارک باد!
چهارشنبه، ۱۷ اسفند ۱۴۰۱ (۸ مارس ۲۰۲۳ میلادی)
گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید