من مسعود امینی هستم؛ شاعر، نویسنده و روزنامهنگار ایرانی. در جامعهی فرهنگی مرا به نام م. روانشید میشناسند. تقریبا از سال ۲۰۱۷ مبتلا به بیماری فیبرومیالژیا شدهام، بیماریایی گاه با دردی در حد بیمارانِ سرطانی، دردهای سرطانی.
تاکنون بیش از ۲۰ کتاب در زمینههای شعر، گفتوگوی فرهنگی، داستان و تحلیلهای سیاسی و فرهنگی از من به زبانهای فارسی، انگلیسی و سوئدی منتشر شده اما تاکنون نتوانستهام شدتِ درد و رنجام را برای پزشکها تشریح کنم، شاید هم توانستهام و پزشکها درکی از دردِ شبانهروزی ندارند، پس رفتم سراغِ مجسمهسازی تا هم دردم را فریاد بزنم و هم از لحظاتی که درد؛ کُشنده میشود بگذرم.
چهرهی آدمهای من همه نگران، دردمند و مستاصل هستند؛ چهرههایی که درد زشتشان کرده، اما هنوز زندهاند.
این چهرهها، این آدمکها، «من»های دردناکی هستند در لحظاتی که شما نمیبینید...!
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
افزودن دیدگاه جدید