گروهی از کنشگران ایرانی در بیانیهای درباره «مطرحشدن مسائل قومی به جای اتحاد بر سر مطالبات ملی و شهروندی» هشدار دادهاند.
آنها در این بیانیه گفتهاند «در چارچوب تمامیت ارضی و یکپارچگی ملی ایران همه چیز قابل گفتوگو است و بیرون از آن، هیچ چیز.»
دهها نفر امضاکنندگان این بیانیه که به نظر میرسد بیشترشان داخل ایران هستند، درباره «برخی مخالفان ضدملی در خارج از مرزهای کشور که میکوشند با مصادره مطالبات ملت ایران، پروژه اضمحلال و ویرانی میهن و ملت را پیش برند» هشدار دادهاند و آنان را برابر «حاکمیت نابخرد و ناکارآمد که شریفترین و میهندوستترین منتقدان و دلسوزان این سرزمین را محصور و محبوس کرده است» ارزیابی کردهاند.
آنها گفتهاند: در شرایط کنونی «ملت ایران بیش از هر چیز به اتحاد و انسجام بر سر مطالبات ملی و شهروندی، چون حقوق زنان، عدالت اقتصادی و اجتماعی، آزادی بیان و... نیاز دارد» ولی این گروه از مخالفان که در این بیانیه از آنها انتقاد کردهاند، «به جای آن [اتحاد و انسجام]، مسائل قومی» را مطرح میکنند.
در این گروه که خود را «جمعی از فعالان سیاسی و مدنی میهندوست و آزادیخواه» معرفی کردهاند، هم از چهرههای معروف به «ملی-مذهبی» در ایران و هم از اصلاحطلبان حامی حکومت و منتقد اعتراضات سالهای اخیر دیده میشوند. برخی نیز از پژوهشگران و چهرههای آکادمیک مقیم خارج ایران هستند.
محمدعلی ایازی، مصطفی ایزدی، ابوالفضل بازرگان، عبدالعلی بازرگان، عماد بهاور، علیرضا بهشتی شیرازی، علیرضا بهشتی، حمیدرضا جلاییپور، تورج دریایی، هاشم صباغیان، فریده غیرت، محمد قوچانی، عباس کاظمی، فخرالسادات محتشمیپور، داریوش محمدپور، علی مزروعی، بدرالسادات مفیدی، لطفالله میثمی، و مهدی نوربخش از جمله امضاکنندگان این بیانیه هستند.
آنها نوشتهاند اگر «سوءتدبیرهای حکومتهای اخیر ایران در توسعه نامتوازن و تبعیض علیه اقلیتهای مذهبی (مخصوصا اهل سنت) اعمال نمیشد»، «چه بسا امروز مسأله اقوام و گویشورانِ زبانهای گوناگون ایرانی مطرح نبود».
این گروه در بیانیهشان گفتهاند «هرگونه خودمختاری»، «جداسازی و تفکیکهای قومیتی و زبانی در منطقهای خاص»، «حذف زبان فارسی»، و «آموزش به زبان مادری [جز فارسی]» از خطوط قرمز است.
آنها در عین حال راهکارهایی هم مطرح کردهاند شامل «محرومیتزدایی»، «انتخاب مسئولین شهرها و استانها از طریق انتخابات دموکراتیک و مستقیم، در هماهنگی با دولتی ملی که نمایندهی همهی اعضای ملت ایران باشد»، «آموزش زبان مادری»، «تأسیس فرهنگستانها و نهادهای فرهنگی برای حفظ و ترویج زبانها و فرهنگهای بومی ایرانی» و «تأسیس رسانههای جمعی به زبانهای محلی ایرانی».
در ماههای اخیر و با تلاشهای صورتگرفته در بین مخالفان برای ایجاد گروههای مشترک، موضوع قومیتها در ایران از جمله موارد عمده بحثبرانگیز بین چهرههای برجسته و بهویژه بین کسانی که میگویند هوادار آنها هستند، بوده است.
پیشتر شش نفر از چهرههای سرشناس مخالف جمهوری اسلامی در خارج از ایران متنی را با عنوان «منشور همبستگی و سازماندهی» منتشر کردهاند.
در این متن که حامد اسماعیلیون، نازنین بنیادی، رضا پهلوی، شیرین عبادی، مسیح علینژاد و عبدالله مهتدی ارائه کردهاند، چند بار بر «یکپارچگی سرزمینی» ایران تاکید شده است. آنها همزمان به «پذیرش گوناگونیِ زبانی، قومی (اتنیکی)، مذهبی و فرهنگی» و همچنین «پذیرش جایگاه زبانهای مادری بر اساس قوانین و کنوانسیونهای بینالمللی» اشاره کردهاند.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
دیدگاهها
ملت
مگر ملتی بنام ملت ایران وجود دارد؟
افزودن دیدگاه جدید