رفتن به محتوای اصلی

چگونه آقازاده سردار عضو هیأت مدیره شرکتی میشود که صاحب آن به جرم فساد اعدام شد
30.05.2023 - 05:00

 

 چند نفر از شما مَه‌آفرید امیرخسروی [که با نام امیر منصور آریا نیز شناخته میشود] را به یاد دارید؟ او همان کسی‌ بود که در ۳ خرداد ۱۳۹۳ به جرم فساد سه هزار میلیارد تومانی‌ اعدام شد.

"شرکت توسعه سرمایه گذاری امیر منصور آریا" که متعلق به او و براداران و همسر‌های آنها بود توانسته بود که در سال ۱۳۸۹، زمانی‌ که دولت محمود احمدی‌نژاد ظاهرا اصل ۴۴ قانون اساسی‌ درباره "خصوصی سازی" را اجرا میکرد -- که در حقیقت حراج اموال ملی‌ و دادن آنها به "خواص" آن زمان بود - ۹۴٫۹۶ درصد از سهام ماشین‌سازی لرستان، ۹۵٫۲ درصد از سهام گروه صنعتی فولاد ایران، ۹۵ درصد از سهام مهندسی خط و ابنیهٔ فنی راه‌آهن (تراورس) و ۳۹٫۵ درصد از سهام فولاد اکسین خوزستان را خریداری نماید.

من واقعا نمیدانم اصل جریان چی‌ بود. آنچه که واضح است این است کسی‌ در ایران قادر نیست چنین ثروت عظیمی‌ را فقط از راه کوشش شخصی‌ خود و خانواده، و بدون هیچگونه رانت و یا ارتباط با "از ما بهتران" بدست آورد. خود مرحوم خسروی قول داده بود که لیست تمامی کسانی را که به او کمک کرده بودند را در دادگاه مطرح کند، ولی‌ این هرگز انجام نشد؛ دادگاه او یک دادگاه معمولی نبود، و اینطور که وکلای او گفتند، أعدام او بدون رعایت تشریفات قانونی انجام شد، که احتمالا به این دلیل بود که نام آن "از ما بهتران" فاش نشود.

تمامی اموال مرحوم خسروی نیز توقیف شد،. من یکی‌ نمیدانم سرنوشت آن اموال چه شد. ولی‌ خبری را هم در اینترنت و هم در صفحه یکی‌ از دوستان این صفحه خواندم دال بر اینکه محمد مرادی، فرزند ۲۳ ساله سردار مرادی، رئیس دفتر فرمانده کل س.... به عضویت هیأت مدیره شرکت فولاد اوکسین درامده است. دو سوال:

اول، این جناب ۲۳ ساله چه تخصص و تجربه‌ای در صنعت فولاد سازی دارد؟

تصویر

دوم، چگونه است که فرزندان جوان "خودی ها" شرکت راه می‌‌اندازند؛ عضو هیأت مدیره این و یا آن شرکت عظیم میشوند؛ آپارتمان‌ها و خانه‌های لوکس دارند؛ احتمالا سربازی هم نمیروند و یا سربازو آنها "خریداری" میشود، ولی‌ فرزندان جوان مردم عادی -- "غیر خودی"‌ها -- نه تنها باید خدمت سربازی خود را انجام دهند، بلکه به مرز‌های پر خاطر کشور فرستاده میشوند و توسط تروریست‌های بلوچی، طالبانی، و یا کرد به شهادت میرسند؟

وقتی‌ خیلی‌ جوان بودم، تلویزیون داشت محمد رضا شاه را سوار بر اسب نشان میداد. مرحوم پدرم گفتند، "اسب شدن هم شانس می‌خواهد." پرسیدم چطور؟ گفتند، "یکی‌ میشه مثل اسب شاه که در جای خوب نگهداری میشه؛ غذای خوب میخوره، و غیره، یکی‌ هم میشه اسب بارکشی فلان روستایی که شب و روز باید زحمت بکشد." حالا میفهمم مرحوم پدرم چی‌ میگفت.

یکی‌ میشه سرباز وظیفه محمد مهدی احمدی که توسط طالبان به شهادت میرسه، یکی‌ هم میشه محمد مرادی که سن او در همان حدود است، عضو هیأت مدیره شرکت توقیف شده است، و [احتمالا ضمن شعار دادن علیه آمریکا] آیفن امریکایی در دست میگیره [تصویر زیر، که از صفحه آقای روح الله سعید است].

واقعا #حیف_ایران

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال
برگرفته از:
فیسبوک نویسنده

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.