ثبت نام نامزدها برای پست ریاست جمهوری ایران شروع شده و همانند دورههای قبل سدها نفر برای آن ثبت نام کردهاند. هر کس که با فضای سیاسی ایران آشنا نباشد، از این خبر میتواند نتیجه بگیرد که فضای سیاسی ایران بسیار پر تحرّک است و مملو از احزاب و سازمانهای سیاسی ریز و درشت که در انتخابات ریاست جمهوری رقابت شدید دارند و هر کدام برای این منظور نامزدی معرفی کردهاند. و چون این احزاب نمیتوانند با هم توافق و ائتلاف کنند تعداد نامزدها این قدر زیاد شده است.
حال اگر به این فرد توضیح داده شود که اولاً در ایران جمهوری اسلامی از حزب و سازمان سیاسی (ناوابسته به حکومت) خبری نیست؛ ثانیاً حتی برخی از نمایندگان گرایشهای سیاسی حکومتی جرأت نامنویسی ندارند؛ ثالثاً کمترین دغدغه مردم ایران امروز مسئله انتخابات است؛ رابعاً تا 99 درسد نامزدهای ثبت نام کرده در اولین مرحله بررسی حذف میشوند؛ و خامساً خود آنان هم میدانند که این سرنوشت را دارند، طرف هاج و واج میشود که پس ، چرا اینان زحمت ثبت نام را به خود میدهند و چرا سیستم اجازه این کار را به آنان میدهد.
این سؤالات به جا است. در اکثریت قاطع کشور دیگر جهان انتخابات برگزار میشود، ولی در هیچجا این همه آدم رنگارنگ با قیافههای عجیب و غریب و ایدههای عجیب و غریبتر با شناسنامه و چندین قطعه عکس و فتوکپی و مدارک نمیآیند رسما و با پر کردن فرمهای لازم خود را نامزد ریاست جمهوری کنند تا خوراکی برای عکاسان و روزنامهنگاران فراهم آورند و شاید چند دقیقهای معروف شوند. یعنی در آن کشورهای دیگر آدمهای این چنینی کم نیستند، ولی سیستم طوری تعبیه نشده که اجازه این کار را به آنان بدهد.
روشهای کار هم متنوع است. بعضی جاها از نامزدها ودیعه نقدی میگیرند و اگر حد اقلی از رأی را نیاوردند ودیعه آنان ضبط میشود. برخی دیگر، از نامزد میخواهند که اول برود و تعدادی امضا به عنوان حمایت کننده جمع کند. در جاهایی هم نوعی انتخابات اولیه به صورت محلی برگزار میشود و کسانی که در آنها پیروز شوند میتوانند در سطح بزرگتر یا ملی نامزد شوند. در همه اینها هدف این است که تنها کسانی نامزد شوند که شانسی و لو کوچک برای انتخاب داشته باشند و امکانات اداری و کشوری که با هزینه مردم فراهم شده است بیخودی صرف ثبت نام های بیهوده نشود - و نامزدهای علّاف و بیکار هم تکلیف خود را بدانند.
ولی چرا جمهوری اسلامی چنین کاری نمیکند؟ این حکومت سی و چند سال است که استقرار یافته و دهها رأیگیری برگزار کرده است. سازماندهی یک سیستم ساده برای نامنویسی نامزدها هم همانطور که تقریبا در همه کشورهای دیگر جهان انجام شده کار مشکلی نیست. ولی این نظام که در تصفیه نامزدها دست بازی دارد و در نهایت هم تنها به تعدادی از نامزدهای مقرب درگاه ولایت فقیه جواز شرکت را میدهد چرا نخواسته یا نتوانسته چنین سیستمی را در مراحل اولیه به کار گیرد.
البته میتوان گفت که نظام انتخاباتی جمهوری اسلامی شایسته همین سیستم نامنویسی موجود است. در نوشته پیشین از مضحکه انتخابات جمهوری اسلامی سخن گفتم - جایی که حتی کسانی مانند هاشمی رفسنجانی برای نامزدی انتخابات باید چشم به راه اشاره ولی فقیه بنشینند. در آنجا گفته شد که «انتخابات در جمهوری اسلامی از نمایش و کاریکاتور و صحنهسازی و تقلب گذشته و به یک لودگی مضحک (farce) تبدیل شده است». چنین انتخاباتی با چنان مقدمات نامنویسی سنخیت دارد و کاملا با هم میخواند. بیله دیگ، بیله چغندر.
یک کار دیگر انتخاباتی که تقریبا در همه جای دیگر دنیا معمول است و در جمهوری اسلامی از آن خبری نیست، ثبت نام رأیدهندگان با محل اقامت آنان، و به روز کردن ادواری آن، است. این مسئله در مورد انتخابات پارلمانی و محلی اهمیت اساسی دارد و در مورد انتخابات ریاست جمهوری نیز از بعضی جهات مهم است. در جمهوری اسلامی، سیستم طوری است که به یک تهرانی حق میدهد که دهها برابر یک شهرستانی در انتخاب نماینگان مجلس اثر بگذارد، و در کلانشهرهای دیگر همین طور با نسبت کوچکتر. علاوه بر این، سیستم موجود در ایران ظرفیت بسیار زیادی برای سوء استفاده از شناسنامه مردگان و جابجایی رأیدهندگان از این نقطه به آن نقطه و تقلب در انتخابات دارد.
انگیزههای جمهوری اسلامی برای کاربرد سیستمهای معیوب موجود هرچه که باشد (که یکی از آنها بدون شک امکانات فراوان تقلب است)، انتخابات جمهوری اسلامی هم در شکل و هم در محتوا به صورت یک مضحکه در آمده است. چهرههای غالب کسانی که این روزها برای ثبت نام به وزارت کشور جمهوری اسلامی ایران مراجعه میکنند مجموعا یک جوک بزرگ را شکل میدهند و به صورت نمادین ماهیت انتخابات در جمهوری اسلامی را به نمایش میگذارند.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید