
فردوس کاویانی از بازیگران پیشکسوت و توانای تئاتر، سینما و تلویزیون ایران، در نهم مهر ۱۴۰۲، بعد از سالها مبارزه با بیماری پارکینسون در ۸۲ سالگی درگذشت. او که کار بازیگری را در بیست سالگی با صحنه تئاتر آغاز کرد، فارغالتحصیل رشته بازیگری از دانشکده هنرهای زیبا بود و در طول پنجاه سال فعالیت بازیگری خود، توانست هم روی صحنه و هم روی پرده سینما و هم در سریالهای تلویزونی، حضوری چشمگیر و موفق داشته باشد. در این یادداشت نگاهی داشتهایم به برخی از نقشآفرینیهای ماندگار او
پدر بزرگوار متعلق به عصر یونان باستان، در سریال «محله بروبیا»
فردوس کاویانی برای کسانی که در دهه شصت کودک بودند، چهره آشنا و محبوبی است، با سریال «محله بروبیا» و در دو نقش پدر بزرگوار مربوط به عهد یونان باستان و یک مامور راهنمایی و رانندگی سر چهارراه که به بچهها قوانین مربوط به خیابانها و خودروها را یاد میدهد. از میان این دو نقش البته نقش پدر بزرگواری که اکثر سئوالات پسر باهوش خود با نقشآفرینی آتیلا پسیانی را نمیداند، بیشتر در ذهنها مانده است.
سریال «محله بروبیا» جزو اولین سریالهای کودکان بعد از انقلاب است که توانست نظرمخاطبین تلویزیون را جلب کند و کودکان بسیاری را پای جعبه جادویی بنشاند تا با مفهوم قانون و مصادیق رعایت آن به عنوان شهروندان کوچک جامعه آشنا شوند. این سریال که در سال ۱۳۶۱ تولید و در سال ۶۲ از شبکه دوی سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شد، کار یک گروه حرفهای بود که بیشترشان قبل از انقلاب کار هنری خود را آغاز کرده بودند. از جمله بیژن بیرنگ که نویسنده این سریال دوازده قسمتی بود و داریوش مودبیان کارگردان هنری آن. در این سریال جمعی از محبوبترین بازیگران جوان آن سالها به ایفای نقش پرداختند، از جمله اکبر عبدی، حمید جبلی، فاطمه معتمدآریا، آتیلا پسیانی، محمود جعفری و فاطمه نقوی. رضا ژیان و فردوس کاویانی نیز دو بازیگر مسنتر گروه بودند که حضورشان این گروه زبده و حرفهای را کامل میکرد.
موفقیت همکاری فردوس کاویانی با بیژن بیرنگ در دهه هفتاد با سریال «همسران» ادامه یافت. این سریال که به طور مشترک توسط بیژن بیرنگ و مسعود رسام کارگردانی شده است، در سال ۱۳۷۳ از شبکه دوی سیما پخش شد. فردوس کاویانی در این سریال در نقش کمال، ظاهر شده است. نقشی که تبدیل شد به یکی از به یادماندنی ترین نقشهای او که تا به امروز خیلی از مخاطبین او را با این نقش به یاد میآورند. وکیل عاشق پیشهای که عاشق همسرش، مهین است. مهین هم وکیل زبردست و باهوشی است که نقش آن را مهرانه مهینترابی بازی میکند. این زوج با زوجی جوانتر و بیتجربهتر از خود، با بازی الهام پاوهنژاد و فرهاد جم در نقش مریم و علی در یک آپارتمان همسایه هستند.
هر قسمت با ورود یک مهمان داستان جدیدی برای این دو زوج رقم میخورد که در نهایت با تمام فرازو فرودها، زندگی روی خوش خود را به آنها نشان میدهد. زوج کاویانی-ترابی و پاوهنژاد-جم، با بازی راحت، صمیمانه و روانشان در این سریال، در ذهن مخاطبین بسیاری حک شدند. اگرچه به لحاظ تکنیکی دیدن این سریال در این روزها میتواند ابتدایی و سادهلوحانه به نظر آید اما داستانهای جذاب، بازیهای یکدست و پایان خوش هر قسمت، هر هفته مخاطبین بسیاری را پای این سریال مینشاند.
جهانبینی نهفته در این سریال، در دهه هفتاد شمسی، بعد از اتمام جنگ ایران و عراق و کمی گشایش اقتصادی و فرهنگی در جامعه ایران، خوشبینانه بود و جامعهای بهتر و زندگی راحتتر را نوید میداد. نگاهی که در سریال «خانه سبز» این دو کارگردان موفق هم ادامه داشت و در زمان ساخت این سریال در سال ۷۵ خورشیدی، به اوج خود رسید. اگرچه آقای بیرنگ در سالهای اخیر، طی مصاحبهای، از ساخت این سریالها که نوید زندگی بهتر در ایران را میداد، عذرخواهی کرد.

یکی از بازیهای درخشان فردوس کاویانی در نقش «مش مهدی» در فیلم «اجاره نشینها» ساخته داریوش مهرجویی، فیلمساز پرآوازه سینمای ایران در سال ۱۳۶۵ است
ت
مش مهدی، معمار سادهدل «اجاره نشینها»، استاد ایفای نقشهای دوم
فردوس کاویانی در اغلب فیلمهایی که بازی کرده در نقشهای دوم و سوم حاضر شده اما در آن نقشها چنان خوش درخشیده که در برخی از موارد همردیف نقشهای اصلی به چشم آمده است. یکی از آن نقشها نقش «مش مهدی» در فیلم «اجاره نشینها» ساخته داریوش مهرجویی، فیلمساز پرآوازه سینمای ایران در سال ۱۳۶۵ است. او در این فیلم نقش معماری را بازی میکند به نام مش مهدی که با گروهی از کارگردان خود، برای تعمیر ساختمان نیمه ویرانه داستان آمدهاند اما کار آنها نیمه کاره رها شده و هیچ کدام از اهالی ساختمان حاضر به پرداخت دستمزد آنان نیستند.
فردوس کاویانی با آن لهجه و شمایل روستاییاش، چنان در نقش فرورفته که انگار در دنیای واقعی سرکارگر بنایی است. یکی از سکانسهای معروف بازی او وقتی است که به همراه تمام کارگرانش در تکتک واحدهای ساختمان را میزند تا دستمزد خود و کارگرانش را مطالبه کند اما به در بسته میخورد. و در نهایت با حضور اهالی همان ساختمان و اصرار آنها برای بازگشت به خانه مواجه میشود. او در این فیلم نشان میدهد که میتواند از پس نقشهای متفاوت نیز به خوبی برآید.
کرمعلی، باغبانی که خانه را ویران کرد
در ادمه همکاری فردوس کاویانی با داریوش مهرجویی، این بار او در فیلم «بانو» در نقش «کرمعلی» سرایدار و باغبان ویلای اشرافی مریم بانو با بازی بیتا فرهی ظاهر میشود. فیلمی که در سال ۱۳۷۰ ساخته شد اما به محاق توقیف رفت و تا سال ۱۳۷۷ اجازه نمایش در سینماهای ایران را نیافت. فردوس کاویانی اینبار هم نقش یک کارگر زحمتکش را بازی میکند که بر خلاف فیلم اجاره نشینها منشا خیر نیست که منشا نابودی و از هم پاشیدگی خانهای میشود که قرار است به عنوان باغبان باعث سرسبزی و خرمی آن شود.
مریمبانو زنی جوان و مهربانی است که شوهرش با بازی خسرو شکیبایی او را ترک کرده. کرمعلی از بانو که در خانه بزرگ و اشرافی خود تنها مانده، میخواهد که اجازه دهد تا همسر بیمار و بدخلقش را به داخل عمارت اعیانی بیاورد تا شاید حال همسرش بهتر شود. اتفاقی که سرآغاز ویرانی قصر مجلل و ویرانی روح و روان بانوست. حضور آنها، پای فقرای دیگری را باز میکند که آنها بر خلاف کرمعلی چنان چشم و دلپاک نیستند و دستشان به دزدی و خسارت باز است.
با آن که در هر دو فیلم آقای کاویانی نقش مردی از طبقه کارگر را بازی میکند اما تفاوت این دو نقش، در لهجه، بازی بدن، میمیک و بازی چشمهای او، و البته ایفای وجه خشن و بی رحم شخصیت کرمعلی به شکل بارزی مشهود است. مردی که اشتباه خود را میپذیرد و تا انتهای فیلم طرف صاحبخانه میماند. یکی از صحنههای ماندگار بازی او وقتی است که سعی دارد همسرش با بازی گوهر خیراندیش را زیر انبوهی از برف و کوران، با کتک به خانه اشرافی بازگرداند.

فردوس کاویانی و حسین پناهی در سریال آژانس دوستی
فردوسی که راننده آژانس شد
یکی دیگر از نقشهای مهمی که حضور فردوس کاویانی را در ذهنها ماندگار کرد، بازی در سریالی به نام «آژانس دوستی» بود. سریالی شصت قسمتی با کارگردانی گروهی که سال ۱۳۷۸ از شبکه یک سیما پخش شد. در این سریال فردوس کاویانی نقش اول را دارد و نقش فردوس تهرانی را بازی میکند. مردی که راننده آژانس است و با مهربانی آمیخته به طنز و منطق گرهها را باز میکند. در این سریال دیگر نقشهای اصلی به عهده اسماعیل داورفر، حسین پناهی، شاعر مطرح ایرانی و پژمان بازغی است. سریال به خاطر حضور حسین پناهی، فضایی شاعرانه و طنزآلود دارد و نوع بازی فردوس کاویانی نیز به این فضای طناز و جذاب کمک کرده است.
تابانپور، رابط میان مظلوم با عامل ظلم در «سگ کشی»
فردوس کاویانی یکی از بازیهای ماندگار خود را در فیلم «سگ کشی» ساخته بهرام بیضایی در نقش تابانپور، معلم ادبیات سابق و مسئول هتل محل اقامت گلرخ کمالی ایفا میکند. در فیلمی نمادین و استعاری از زد و بندهای پیچیده فساد و نابرابری اجتماعی و تبعیض علیه زنان در ایران که داستان آن در تهران دهه شصت رخ میدهد اما قابل تعمیم به امروز ایران هم هست. گلرخ کمالی با بازی مژده شمسایی، در پی پس گرفتن چکهای همسرش است که به علت بدهی زندانی شده. آقای تابانپور مسئول هتل محل اقامت او در تهران است و در ضمن در پی راهی که از طریق گلرخ به ناصرمعاصر، همسرش دست پیدا کند. چرا که بر خلاف آنچه که گلرخ فکر میکند، این که کلاهبردار و شیاد است ناصر همسر اوست و نه شریکش. فردوس کاویانی در این فیلم نقش مرد ادیب و کتابخوانی را بازی میکند که در عین خونسردی و تعادل، به دنبال گرفتن انتقام از مردی سیاهکار و ظالم است. او در حقیقت در حلقه مردانی که به خون ناصر تشنهاند، مغر متفکر آنهاست و در نهایت به کمک اوست که عدالت برقرار میشود. فردوس کاویانی در کنار مجموعهای از تواناترین بازیگران ایرانی، در فیلم سگ کشی که در سال ۱۳۸۰ به نمایش عمومی درآمد، توانست بازیای ارائه دهد که نقطه عطفی در کارنامه بازیگری او به حساب میآید.
بازیگری توانا اما خانهنشین در سالهای آخر عمر
فردوس کاویانی با اینکه در طول زندگی هنری خود، در تئاترها، فیلمها، سریالها و تلهتئاترهای بسیاری، حضوری توانمند و پرقدرت داشت اما در دهه نود خورشیدی کمتر پیشنهادی برای بازی به او میشد وسالهای آخر عمرش بیشتر خانه نشین بود. آخرین بازی او در سینما در فیلم «ساکن خانه چوبی» به کارگردانی حسینعلی لیالستانی در سال ۱۳۹۱ بود و آخرین حضورش روی صحنه تئاتر، حضور در نمایش «تانگوی تخم مرغ داغ»، نوشته اکبر رادی و به کارگردانی هادی مرزبان در سال ۱۳۹۳ که در تالار وحدت اجرا شد. اگرچه او در سالهای آخر عمرش به بیماری پارکیسنون مبتلا شده بود، اما برخی از نزدیکانش از بیمهری و بیرحمی دنیای سینما و تئاتر و تلویزیون نسبت به او و بیتوجهی مسئولین فرهنگی نسبت به وضعیت پیشکسوتان هنری، گلهمند بودند.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید