رفتن به محتوای اصلی

جنگ قدرت در خانواده مافیائی رژیم جمهوری اسلامی
13.05.2013 - 02:36

تا پیش از به صحنه امدن رفسنجانی و مشائی ارزیابی روشنی از نتایج  سیاست ارعاب و ترور شخصیتی جارچیان مافیای رهبر وجود نداشت. اصلاح طلبان به رهبری معنوی خاتمی همانطور که انتظار میرفت، میدان را خالی کردند و ظاهرا بار خود را بر دوش رفسنجانی نهادند. اما مشائی و رفسنجانی عقب نشینی نکردند. در مورد حضور رفسنجانی تردیدهای جدی وجود داشت. تردیدهائی نه از موضع مرعوب شدن او، بلکه ناظر بر نوع دخالتگری اش بود. شرایط شکننده نظام، چشم انداز جنگ، بحران اقتصادی، شورش های گرسنگان، شیطنت های همسایگان برای چند پاره کردن ایران و امکان جنگ های داخلی ... پارامترهائی بودند که او را که خطر را بهتر حس نموده، وادار کرد تا علیرغم بی محلی خامنه ای، یکساعت قبل از پایان وقت شرکت در انتخابات بااو تلفنی صحبت کند و برای شرکت در انتخابات  تصمیم  گیرد.

در نظامی اخوندی که میانگین شعور انها تا حد متوسط  دولتمردان جهان؛ قرنها فاصله دارند، رفسنجانی تواناترین مرد نظام است و برای مدیریت بحران ظرفیت بیشتری دارد. اما تجربه و توانائی رفسنجانی هم نمی تواند به داد حکومت اسلامی برسد؛ چراکه کلیت سیستم به لحاظ ایدئولوژیک، سیاسی،تاریخی، فرهنگی و اخلاقی از درون فاسد گشته و به بیان دقیق تر دوران سیاسی و تاریخی پان اسلامیسم سپری شده است.

اگر فرض شود که رفسنجانی بسلامت از فیلتر شورای نگهبان عبور کند و از درون صندوق های رای سازی نامش اعلام شود، تازه ریاست جمهوری کشوری را به عهده می گیرد که خود تخم فساد را در ان کاشته و در کنار خمینی و خامنه ای از مسببان اصلی بیچارگی و فلاکت ایران وایرانیان در 34 سال گذشته بوده است.

دومین مهره مطرح در میان کاندیدا مشائی ست.مشائی نماینده جریانی در حکومت است که تاریخ هشت ساله ای را پشت سر داشته و با اتکاء به سیاست های پوپولیستی – اسلامیستی و خزیدن فرصت طلبانه زیر پرچم ایراندوستی، در برابر باند خامنه ای قد علم کرده است.. 

این گروه از پتانسیل سازماندهی مقاومت خیابانی در برابر مافیای غالب برخوردار است و در صورتی که مشائی را از فیلتر جناح غالب (شورای نگهبان) عبور ندهند، امکان درگیری جناح ها تقویت خواهد شد.

سومین فرد مطرح در میان کاندیدای ریاست جمهوری محسن رضائی ست. رضائی قصد دارد با تکیه بر شعارهای اقتصادی، قومی و ترمیم دستگاه فاسد، سکان دولت اتی را در دست گیرد. ظاهرا محسن رضائی فردی ست که کل مدافعان نظام می توانند حول او توافق کنند و او را از صندوق های رای بیرون اورند. رضائی هم با باند هاشمی دمخور است و هم به مافیای رهبر ارادت دارد.

کاندیدهای ریاست جمهوری تا اشغال پست ریاست جمهوری،  دوره پرتنشی را در پیش دارند.

نخستین خاکریز کاندیدا ریاست جمهوری گذر از زیر تیغ گماشتگان ولی فقیه در شورای نگهبان است. در صورتی که شورای نگهبان فرزندان خلف نظام و "امام" را هم رد صلاحیت کند، آشفتگی و تضادهای مافیاهای قدرت و ثروت ابعاد احتمالن کنترل ناپذیر خواهد یافت و باید منتظر درگیریهای زنجیرکشان و قداره بندان نظام علیه یکدیگر بود تا پس از اینکه از نفس افتادند، مردم انها را برای همیشه از صحنه حکومت جارو کنند.

تقلب و رای سازی در جمهوری اسلامی امری رایج بوده ولی اکنون که درگیریهای  دست اندرکاران نظام  به نقطه اوج رسیده است؛ همه رای دزدان دیروز نسبت به تقلب انتخاباتی توسط مافیای رهبر حساس هستند. در صورتی که در این زمینه بروال گذشته عمل شود، پایه های حمایتی مافیاها سکوت نخواهند کرد.

اکثریت مطلق شهروندان ایران از رژیم رویگردان اند و در انتظار فرصت برای عبور از نظام هستند. جمهوری اسلامی به اتکاء چند میلیون اخوند، بسیجی، سپاهی و مزدور بر کشور حکومت می کند.  صدای ترک برداشتن نظام باعث شد که مطرح ترین مهره حکومت اسلامی (هاشمی) را برای پیشگیری از فروپاشی نظام بمیدان بفرستند.

 

نمایشات انتخاباتی برای نظام استبدادی ریسک های زیادی بهمراه دارد، چراکه روزنه هائی برای حضور مردم فراهم می کند. هر تشکل علنی در ایران امروز نمی تواند بدون اعتراض به موجودیت جمهوری اسلامی خاتمه یابد. نظام اسلامی کارنامه شفاف خونبار و خیانت امیز 34 ساله در ایران دارد. مسئله ملت ایران تجربه هاشمی، رضائی و مشائی نیست، بلکه گذر از کلیت نظام است.

از اینرو ضرورت سازماندهی سیاسی اجتماعی، یاری رسانی به جنبش های سراسری مستقل کارگری، دانشجوئی و زنان و ایجاد صف بندی های مستقل از خانواده نظام جمهوری اسلامی، به امری عاجل تبدیل شده است.

تا زمانی که ایران و منافع و مصالح ملی ، سیاسی،فرهنگی، اجتماعی و تاریخی به اولویت نخست حکومت ارتقاء نیابد و اسلامیزاسیون جامعه از مدار سیاست خذف نگردد؛ مافیاهای سیاسی، نظامی و اقتصادی متلاشی نگردند، هیچ ناجی نمی تواند جامعه و کشور را از این سرنوشت غم انگیز نجات دهد.

رهائی ایران و ایرانیان امری سیاسی، ملی، اجتماعی، فرهنگی و تاریخی ست که در صلاحیت شاه و شیخ نبوده و وظیفه ایست مربوط به مدافعان جمهوری ایران؛ جمهوری ای که بر بنیاد ازادی، دمکراسی، لائیسیته  و برابرحقوقی شهروندان استوار است.

انتخابات در جمهوری اسلامی محدود به خانواده نظام است و انتخابات از منظر ملت ایران، ایجاد بستر کاملن آزاد و دمکراتیک برای استفاده ملت از حق خویش در تعیین سرنوشت خود، و گذر از نظام ارتجاعی و قرون وسطائی جمهوری اسلامی می باشد. ایستادگی رژیم اسلامی در برابر ایجاد مکانیزمهای دمکراتیک اعمال اراده ملت، بدون تردید جامعه را بسمت قیام علیه بیدادگری و بیدادگران هدایت خواهد کرد.  

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

اقبال اقبالی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.