
اندیشه احیای خلافت هیچگاه ضمیر برخی اقشار را در جهان اسلام رها نکرد و به خصوص هرگاه که ناکامی های اقتصادی و سیاسی جوامع اسلامی تشدید شده است، خلافت به عنوان یک راه حل، ذهن بسیاری از مسلمانان را مشغول کرده است. ناکامی حکومت های بعد از خلافت و عدم تبیین و توضیح زوال خلافت، ریشۀ جنبش های خلافتخواهی معاصر است که از «جنبش احیای خلافت در هند» گرفته تا امارت اسلامی طالبان در افغانستان و دولت اسلامی شام و عراق را در بر می گیرد.
نظام خلافت به مثابه یک تئوکراسیِ واجد مشروعیت منحصر به فرد، هنوز برای بسیاری از مسلمانان اهمیت دارد و از بین رفتن آن به عنوان یک رویداد تاریخی غیر قابل بازگشت، توضیح داده نشده است.
هنوز هم وجدان عمومی جهان اسلام مرگ خلافت را توطئه بیگانگان می داند و نه یک رویداد تاریخی ناگزیر که دیگر امکان بازگشت آن نیست. تا وجدان عمومی جهان اسلام مطمئن نشود که احیای خلافت نه از لحاظ شرعی ضرورت دارد و نه از حیث عملی مفید است، همواره شاهد بروز جنبش های خشن و خلافت گرا خواهد بود.
می توان گفت که از بین رفتن خلافت در جهان اسلام سنی با رویداد غیبت امام دوازدهم در جهان اسلام شیعی قابل قیاس است...
..
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
افزودن دیدگاه جدید