
از یادم نمی روی
برای آرمیتا گراوند که از عشق زنده است وُ عاشق نمی میرد
آرمیتا؛کی رفتی؛از خانه،تو تنها
از یادم،کی دوری،یک لحظه،ای زیبا
گفتی تو،ما با هم،همراهیم،هم پیمان
رفتی تو،این ره را،تنهایی،بی پروا
من بی تو،سرگردان،در شهرِ،خاموشان
فریاد از،تنهایی،در غربت،بی آوا
در قلبم در روح ام در جانم در جسمم
جا داری جاویدان جانِ من دل آسا
در پیشِ،چشمانم،می رقصی،می خندی
همذاتِ،زیبایی،آهنگی،شکیبا
این خانه این دنیا از آنَت محبوبم
سرسبز وُ شکوفا چون عشقی بی همتا
ای خوبم،خوابی تو!،بیدارِ بیداری
می دانم،بگشای آن،چشمانِ،شهلا را
باغ آمد گُل آورد با عطرِ خوبِ تو
شب بویی رقصنده شد پیدا چون شیدا
ماه آمد همراهِ موجی از ستاره
مِی در دست شادان وُ نوشانوش با مینا
خورشیدی در شب شد نمایان درخشان
دستادست بوسی داد حرفی زد با افرا
پروانه در زیرِ چترِ این پیچکها
از گلها با گلها در راز وُ در نجوا
آوازِ آزادی آغازِ زیبایی
موجاموج،دلداران،دلیران،چون دریا
ای یاران آغوشِ خوشبختی شد باران
می بارد می بارد بر خاکِ این صحرا
یک دانه صد دانه هزاران هزاران
هر دانه،انسانی،شد عاشق،شد پیدا
می رُویَد از مهر وُ از عشق اش خوبیها
می سازد دنیایی از شادی پابرجا
این دختر این بانو این سَروَر این هُشیار
بهاری آورده در پاییز چون رؤیا
ای تهران ای ایران فرزندت بیدارست
ای دنیا!،ای مردم!،بیایید،تماشا
گردابی،مرگ آور،توفنده،در راهست
یکتا وُ کوبنده با قهری بی همتا
این بختک این کابوس این کینه این دشنام
می میرد از دردِ نادانی چون رسوا
ظلمت مُرد،سودا وُ،سرما رفت،در گورش
بازآمد آن دختر آن خاتون آن دانا
با جشن وُ با شادی روشن کن این خانه
آذین کن ایران را می آید آرمیتا
چهارشنبه 3 آبان 1402///25 اکتبر 2023
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
دیدگاهها
شعر
خط چهارم:رفتی تو،این(احن)ره را،تنهایی،بی پروا
افزودن دیدگاه جدید