از یک سو مردم به اَنحای مختلف حتی با نیرنگ و فریب به پای صندوق های رای کشانده میشوند و آن بخشی که خواستار اصلاح ، تغییرات و دگرگونی های اساسی و زیربنایی هستند در تلاش برای تأثیر در روندِ چرخه های اجرایی و قانونگذاری حاکمیت ، کمابیش حضور فعال دارند .
از طرفی دیگر اپوزیسیون رژیم و بخصوص مجموعه ی عظیم و گسترده یی که در تبعید به سر میبرند ، غالبا" انتخابات را در هر بُرهه تحریم کرده و مردم را به رای ندادن و شرکت نکردن در این نمایشات تشویق میکنند .
اما همچنان نتیجه های حاصل از انتخابات ؛ دارای مشروعیت داخلی و بین المللی بوده و اینگونه تحریم ها نتوانسته تأثیر قابل توجه ای در روندِ اجرایی آنها بگذارد .
اگر بتوان جامعه ی ایرانیِ رای دهنده را از نظرِ نگاهی که به انتخابات داخلی کشور دارند دسته بندی نمود ؛ میتوان به سه گروه تقسیم شان کرد :
$1- گروه اول ؛ حامیان ، جیره خواران و مزدوران وابسته به حاکمیت هستند که در هر شرایطی و به شکلی منسجم در صحنه ی انتخابات حضوری فعال و اثر بخش دارند . این گروه که تعدادشان بر خلاف ادعاها یا انتظارات مخالفین نظام ، خیلی کم هم نیستند ؛ بیشترین نقش را در به نمایش گذاشتن اقتدار و مشروعیتِ رژیم ایفا نموده و شرکت در انتخابات را فریضه ، وظیفه و جهاد با دشمنان به حساب می آورند .
$1- گروهی دیگر که در این چند ساله ی اخیر نَشو و نما پیدا کرده و میانه روها ، مُسامحه گران و اصلاح طلبانِ درون نظام را تعریف میکنند ؛ خواسته یا ناخواسته نقش هیزم را برای گرم نگه داشتن تنور انتخابات دارند .
بیشترِ جوانان ، دانشجویان ، اربابان جراید ، روشنفکران و بخشی از بدنه ی جامعه ی هنری و ورزشی کشور ، موردِ هدف این بخش بوده و همواره شخص ، گروه یا فهرستی برای آنان تعریف شده تا به صندوق های رای کشانده و این نمایش ها را پُررونق تر و باشکوه تر جلوه دهند .
$1- و اما گروه سوم که در اقشار سطح پایین تا متوسط جامعه تعمیم می یابد ؛ بخشی از بدنه ی اجتماع هستند که نه طرفدار رژیم محسوب می شوند و نه در معادلات و موازنه های سیاسیِ درون حاکمیت ؛ موضع خاص و مشخصی دارند . این دسته از مردم بدلیلِ ناآگاهی ، عدم شناخت و محافظه کاری ، به دلایل اقتصادی و معیشتی ؛ خود را مُلزم به شرکت در انتخابات دانسته و تنها به دلیل قرار گرفتن در حاشیه ی امنیت ، دور بودن از فشار و تهدید ؛ و در نهایت محروم نشدن از حقوق اولیه ی اجتماعی شان ، به صندوق های رای رفته و به یکی از کاندیداها بدونِ توجه به ساختار شخصیتی و وابستگی فکری او ؛ تنها بر اساس وعده ها و گفته های بدونِ پشتوانه اَش در نمایش انتخابات شرکت میکنند .
ما جریان های آزادیخواهِ اپوزیسیون ؛ قصد داریم دلایلِ اصلی شرکت نکردن در انتخابات را بخصوص برای مخاطبینِ دسته ی سوم برشمرده ؛ و حداقل تأثیرِ این روشنگری را به بوته ی مِحک و آزمایش بسپاریم ...
انتخابات در این نظامِ سرکوبگر و تمامیت خواه ، بر اساس قوانین و موازین حاکمیتش ؛ دارای نواقص و کمبودهایی ست که از استانداردهای غالبِ جهانی او را دور داشته و نشاندهنده ی سوء استفاده ، فریب و نیرنگِ عموم مردم ِ شرکت کننده در آن است . این نواقص به شرح زیر می باشد :
$1- نظارت استصوابی و نقش شورای نگهبان در تایید یا ردِ صلاحیت کاندیداها ؛ چیزی جز انتصابی بودن انتخابات نبوده و تنها افرادی امکان حضور در عرصه ی انتخابات را خواهند داشت که مورد وثوق و تأیید ِ رهبری و دستگاه اطلاعاتی-امنیتی رژیم باشند .
$1- در همه جای دنیا ، حضورّ اپوزیسیون حاکم ؛ امری بدیهی و ابتدایی تلقی میشود و برای کسبِ کرسی های حداقل ، امکانِ حضور در عرصه ی رقابتی برایشان قانونی و مُهیاست .در حالی که این فرصت همواره از اپوزیسیونِ مخالف یا حتی منتقد گرفته شده و می شود .
$1- عدمِ شرکت و پذیرشِ زنان در انتخابات ریاست جمهوری ؛ نقضِ آشکار حقوق بشر و تبعیض جنسیتی محسوب شده و فرصتِ مدیریتِ کلان کشور را از نیمی از جمعیت ، سلب میکند .
$1- همچنین ادیان و مذاهبِ غیرِ شیعی مورد بی توجهی و مهجوریت قرار گرفته و کاندیداهای منتسب به غیرِ مذهبِ شیعه و حتی شیعیانی که التزامِ عملی به اصل ولایت فقیه وسرسپردگی به نظامِ آن ندارند ؛ امکانِ حضور در عرصه ی انتخابات را نخواهند داشت .
$1- دستگاه های مجری و ناظر بر انتخابات ، خود را مسوول پاسخگویی به شکایات یا اعتراضات ندانسته ؛ عملا" و آشکارا از فرد یا افرادِ متصل به حاکمیت ، دفاع و پشتیبانی می نمایند که نمونه ی بارزِ آن عکس العملِ این دستگاه ها در قبالِ اعتراضات عظیم مردمی در سال 88 و سرکوبِ شدید و اَسَفناک متعاقبِ آن بوده .
$1- حمایت و جانبداری و پشتیبانی ی مالی ی دستگاه های اطلاعاتی ، امنیتی ، تبلیغاتی و اقتصادی ی وابسته به رژیم از یک کاندیدا یا گروه ؛ علاوه بر اینکه خلاف مقررات و قواعد اجتماعی و بین المللی است ؛ امکان و فرصتِ حضور و تاثیر را از دیگر افراد یا گروه ها گرفته و موجبِ تبعیضِ مُحرَز می گردد .
گر چه حضور یا عدمِ حضورِ گروه عظیم مردمِ غیر وابسته به رژیم و مخالفِ سیستم ِ موجود ؛ تاثیری در شکل نمایش یا نتیجه ی انتخابات نداشته و ندارد ، اما می توان از دریچه ی دیگری به این موضوع نگاه کرد و آن چیزی نیست جز رسالت فردی و اجتماعی ِ هر شخص نسبت به جامعه ، کسب یا تقویتِ هوشیاری و آگاهی در قبالِ فریب ها و نیرنگ ها ؛ و همچنین مقابله و مبارزه با ظلم و استبداد و دیکتاتوری بر اساسِ روحِ آزادیخواهی .
این اعتلاف و همآوایی بر همین اساس و دلایلِ برشمرده ؛ علاوه بر تحریم انتخابات ِ پیش روی ریاست جمهوری خرداد 92 و درخواست از اقشار جامعه ی ایرانی ِ حایز شرایطِ رای دادن ، برای عدم شرکت در انتخابات به هر نحو و شیوه ای ؛ پیشنهاد میدهد که مردم ، گروه ها و سازمانهای سیاسی و بخش های فرهنگی و اجتماعی داخل کشور در فرصتِ باقی مانده تا زمان انتخابات و رای گیری ؛ به تحرکات و عکس العمل های خارج از شرایط متداول چنین روزهایی دست زده و رفتارهای نامتعارف و غافل گیرانه یی داشته باشند .
بعنوان مثال حرکتهایی سمبلیک در غالبِ شعارنویسی در حوزه ی آزادیخواهی و دمکراسی طلبی ؛ رفع تبعیض و نابرابری و بی عدالتی ، گرامیداشتِ جانباختاگان راه مبارزه با استبداد و دیکتاتوری ، حمایت از زندانیان سیاسی و چهره های محبوب یا مطرحِ سیاسیِ موردِ وثوق ، اجتماعاتِ فرهنگی و سنّتی ؛ و مواردی مشابه که بر حسبِ شرایط اجتماعی و فرهنگی بخش ها و مناطق مختلف کشور می تواند تأثیرگذار و چشمگیر باشد ...
زنده باد آزادی ؛ پاینده باد ایران و ایرانی
امضاء کنندگان :
جبهه آزادیخواهان ایران
حزب دمکرات ایران
شورای همبستگی برای دمکراسی و حقوق بشر ( در خارج از کشور )
کنگره ملی ایرانیان برای نجات ایران
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید