رفتن به محتوای اصلی

مفهوم رد صلاحیت رفسنجانی و آینده تحولات ایران
23.05.2013 - 07:19

 از زمانی که خامنه ای پس از انتخابات 1388 در نماز جمعه تهران علنا احمدی نژاد را بر رفسنجانی ترجیح داد مشخص بود که در نمایش "انتخابات" 1392 رفسنجانی جائی نخواهد داشت. برای دیکتاتورها اعتراف به اشتباه مثل تیر خلاص زدن به خود است. خامنه ای به مثابه یک دیکتاتور مذهبی با قدیس کردن خود خوب می داند که تائید صلاحیت رفسنجانی و به میدان آمدنش به معنای اعتراف به اشتباه شخص او(حداقل در چهار سال گذشته) می باشد. از این رو پر واضح بود که او (خامنه ای) راه را بر رفسنجانی خواهد بست. نتیجه: دیکتاتوری خامنه ای از آن چه که تا کنون بوده باز هم "فرد محور" تر می شود. بدین ترتیب خامنه ای راه هر نوع بازگشتی را برای خود بیشتر و بیشتر می بندد. او در چشم مردم و حتی نیروهای خودِ رژیم بیش از بیش مسئول اول و مستقیم همه مشکلات کشور (نه فقط سیاست های کلان، بلکه مشکلات روزمره و جاری) دیده خواهد شد. اعتراضات مردم نیز هرچه بیشتر شخص او را نشانه خواهد رفت. روند تحولات به این ترتیب بیش از پیش قطبی تر می شود؛ در یک طرف شخص خامنه ای و نهاد ولایت فقیه و در طرف دیگر مردم ایران.

خامنه ای با حذف رفسنجانی نشان داد نه تنها رفرم پذیر نیست، بلکه رفرم گریز است. نتیجه: حفظ قدرت با روش های امنیتی- نظامی به هر قیمت بیش از بیش در دستور کار رژیم قرار می گیرد. ریزش نیروهای ایدئولوژیک رژیم بیشتر و جناح بندی های درونی رژیم مخاصمانه تر خواهد شد. چرا که نیروهای درون رژیم امید خود را به رفرم در چهار چوب نظام بیشتر و بیشتر از دست خواهند داد. دستگاه های امنیتی برای کنترل وضعیت، به دستگیری و شکنجه ی بیشتر متوسل شده و در صورت ضرورت از اعدام یاران دیروز خود نیز پروائی نخواهند داشت. ریزش نیرو جای خود را به تدریج به "خودزنی" ایدئولوژیک داده و حتی ممکن است روند تحولاتِ کمی دورتر  تا حذف فیزیکی مخالفینی که پیش تر در دولت یا دیگر نهادها بوده اند ادامه یابد.

خامنه ای به تدریج و به دلیل پیرتر و بیمارتر شدن از یک طرف و از طرف دیگر به دلیل وابسته تر کردن خود به نهادهای امنیتی- اطلاعاتی، نفوذش در رهبری امور را به تدریج از دست خواهد داد و  زمینه برای قدرت گیری یک چهره جدید پشت پرده که به تدریج به روی صحنه خواهد آمد بیشتر فراهم خواهد شد.

رژیم هر چه بیشتر روزنه ی هرگونه "تحول" را در درون خود خواهد بست. ناهنجاری های اجتماعی بسیار بیش از پیش رشد خواهد کرد. بی تفاوتی و افسردگی فردی و اجتماعی بیشتر شده و امید به هرگونه تغییر جای خود را به ناامیدی بیشتر خواهد داد. فرار از کشور بیشتر خواهد شد. از طرف دیگر مردم بیشتر از گذشته از رژیم فاصله خواهند گرفت. نافرمانی مدنی یا اعتراض های کور و سازماندهی نشده و یا حتی شورش های کور و مقطعی به هر بهانه ای افزایش خواهد یافت. شعله ی زیر خاکستر (خشم فردی) و انبار باروت (خشم و نارضایتی اجتماعی) بهم هرچه بیشتر نزدیک شده و زمان یک آتشفشان بزرگ و کنترل نشده هرچه بیشتر نزدیک خواهد شد. تحولات آینده در ایران از یک طرف رنگ سرکوب شدیدتر به خود خواهد گرفت و بسته به واکنش های اجتماعی از یکسو و زور آزمائی های درون رژیم از سوی دیگر شرایط برای فروپاشی درونی رژیم بیشتر آماده خواهد گشت.

تحولات در سیاست خارجی (مذاکرات هسته ای، تحریم رژیم، جنگ در سوریه) می تواند بر روند تحولات فوق تاثیر بگذارد و اگر رژیم تصمیم بگیرد جام زهر را به سر بکشد، آنگاه تحولات فوق می تواند به نحو غافلگیر کننده ای، طوری دیگر  رقم بخورد.

 

حنیف حیدرنژاد

22.05.2013 / 1 خرداد 1392

 

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

لاله موذن

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.