رفتن به محتوای اصلی

تقلب پیشاانتخاباتی "بیت رهبری"
27.05.2013 - 01:44

اکثریت فقهای شیعه بر این باورند که در زمان غیبت، فقیه حق حاکمیت دارد و حکومت از سوی خدا به وسیله امامان معصوم (ع) به فقها واگذار شده‌است
منبع: مصباح یزدی، محمد تقی، مقالهٔ «حکومت و مشروعیت»، برگرفته از شمارهٔ ۹۸۸روزنامهٔ اعتماد (به تاریخ ۱۷مرداد ۱۳۸۸
او در مورد انتخابات گفت:
انتخاب و مراجعه به آرای مردم از دیدگاه عقیدتی ما هیچگاه مشروعیت‌آور نیست، تا با منفی شدن آرای عمومی، مشروعیت نظام باطل گردد.
منبع: مصباح‌یزدی، محمدتقی، پرسش‌ها و پاسخ‌ها، ج ۱، انتشارات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، قم، پاییز ۷۷، ص ۳۲.
نگرش به انتخابات در جمهوری اسلامی نه از اعتقاد به حق ملت در تعیین آزادانه سرنوشت خویش ، بلکه از عزیمتگاه بهره برداری ابزارگونه از مردم ایران صورت می گیرد. این فقیه آگاه به جهانبینی خمینی اظهار کرده است:
انتخابات از نظر ما دو فایده دارد؛ یکی اینکه با برگزاری آن و توجه به آرای مردم، آنها خود را در ایجاد حکومت دینی سهیم خواهند دانست و در نتیجه بیشتر و بهتر در حمایت از نظامی که به دست خودشان تحقق یافته، می‌کوشند و آنگاه آرمان‌های مهم حکومت دینی تحقق می‌یابد. فایده دیگر این است که امام راحل(ره)- بنیانگذار این نظام الهی – با تاکید بر اهمیت نقش مردم و آرای آنان مخالفان نظام را خلع سلاح کردند، زیرا آنا با تبلیغات مسموم خود قصد داشتند، نظام اسلامی را مستبد جلوه دهند، ولی هنگامی که آرای مردم در این نظام مورد احترام و اهتمام باشد، حربه مخالفان از کار خواهد افتاد.
منبع: مصباح‌یزدی، محمدتقی، پرسش‌ها و پاسخ‌ها، ج ۱، انتشارات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، قم، پاییز ۷۷، ص ۳۳.
تئوری سرکوب ، تقلب  و همه اقدامات غیر اخلاقی حاکمان  با نظریه حکومت اسلامی بهر قیمت توجیه می شود؛ چرا که:
"پس از تشکیل حکومت اسلامی صحبت از رفراندوم، رای اکثریت و این حرف‌ها برای تغییر حکومت اسلامی نیست. چون وقتی حکومت حق و الهی تشکیل شد باید از آن دفاع کرد کار تا هر جا بکشد... پس بعد از اینکه حکومت اسلامی در این قطعه از زمین خدا به نام کشور امام زمان(عج) تشکیل شد، هر کس مخالفت با حکومت اسلامی کند، محکوم است و باید با او مبارزه کرد؛ کم باشند یا زیاد".منبع: هفته‌نامه پرتو سخن، ۳۰خرداد ۸۰، ش ۸۳
با چنین منطقی مدافعان حکومت اسلامی که ریش و قیچی در دست داشته اند خلافکاری های خود را مشروعیت  داده اند. تاریخ جمهوری اسلامی چیزی جز سلطنت  مطلقه ولی فقیه نبوده است و تئوری های کذائی استحاله ماهیت رژیم توسط اسلامگرایان از قدرت رانده شده اساسا معطوف به موجه جلوه دادن موجودیت و تاریخ خونبار 35 سال گذشته جمهوری اسلامی می باشد.
واقعیت اینست که تغییر و جابجائی برزگ در بطن جامعه صورت گرفته است. جمهوری اسلامی پایه اجتماعی خود را کاملن از دست داده و به رژیمی منفور و متکی به چند میلیون نیروی سرکوب و مزدوران سپاهی و بسیجی استحاله یافته است. نظام از رژیم فاشیستی کاست روحانیت شیعه متکی به اقشار عقب مانده و لمپن، به دیکتاتوری مافیائی ولی فقیه (هسته سفت حکومت اسلامی) تبدیل شده است. جمهوری اسلامی در فاز انزوا و منفوریت کامل، دیگر امکان مانورهای انتخاباتی ندارد و به دلیل بحران فرارسیدن مرحله پوکیدگی نظام و جنگ مافیاهای قدرت، هر نمایش انتخاباتی و دمکراتیک نمائی به ضد خود تبدیل گشته و بلای جان حکومت خواهد شد.
از اینرو دست اندرکاران نظام برهبری ولی فقیه، هراسناک از دخالتگری مردم و تکرار خیزش هائی نظیر سال 1388، به تقلب پیشاانتخاباتی رو اورده اند.
اینبار دیکتاتور گماشتگان خود در وزارت اطلاعات و سپاه را به شورای نگهبان اعزام کرد تا تقلب پیشاانتخاباتی را هدایت کنند و رد صلاحیت نامزدهای دردسرآفرینی چون رفسنجانی و مشائی را به فسیل های تشکیل دهنده شورای نگهبان دیکته کنند.
حضور مستقیم فرستادگان خامنه ای در نشست شورای نگهبان نتیجه نظرسنجی ها و ارزیابی از باخت نامزدهای مافیای غالب انجام گرفته است. مهندسی انتخاب یکی از مهره های وفادار به نظام فاسد جمهوری اسلامی (و در عین حال نعلین لیس) توسط بیت رهبری و برای فرمانبری از ولی فقیه، به آسانی گذشته میسر نیست؛ چراکه همانطور که مردم ایران از دست بیدادگری های جمهوری اسلامی جان شان به لب رسیده است؛ جناح های مغلوب در حکومت هم از مافیای رهبر به تنگ آمده اند.
آنچه بنام انتخابات انجام می گیرد، جاذبه ای برای ملت ایران ندارد؛ چون ملت ایران ریاست جمهوری اکبرشاه را تجربه کرده اند و در دوران صدرات او بیشترین ترورها انجام گرفته بود. این امید برباد رفته "اصلاح طلبان" در آمریت ترور مخالفین نقش مستقم داشته است.
جمهوری اسلامی بر بنیادهای سیاسی، دینی و فرهنگی اسلامیزاسیون ایران و فرستادن جامعه به عصر شترچرانان شکل گرفته است. برنامه اکبرشاه، خاتمی و موسوی گام هائی در چارچوب سیاست اسلامیزاسیون جامعه است. در شرایطی که برکناری حکومت دینی و درخواست های لائیسیته، آزادی و دمکراسی به مطالبات فوری ملت تبدیل شده اند، امید بستن به اصلاح در اسلامیزاسیون، بوی تعفن سیاست های 35 سال گذشته را به مشام می رساند و لاغیر! پس بسوی جمهوری لائیک دمکراتیک ایران!

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

اقبال اقبالی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.