رفتن به محتوای اصلی

انقلاب اسلامی 57 مایه سرافکندی ،بازگشت سلطنت باعث شرمساری!
22.01.2012 - 22:28
مردم ایران در سال 57 با انقلابی که می خواستند جامعه آنروز رابه صد اسلام برگردانند ،همه جهانیان را متحیر کردند.
انقلاب اسلامی که آنموقع بیشتر بدنبال یک تحول معنوی و کسب هویت خویش و برگشت به اصل خود تعریف می شد ،با شعار نه شرقی نه غربی به میدان آمد تا مدل اسلامی حکومت داری را به جهانیان عرضه نماید اما تا کنون با شکست های سختی روبرو شده است که همه آنها نشان از عدم انطباق قوانین اسلامی با دنیای فعلی حکایت می کند!
از روزهاي انقلاب ارتجاعي واسلامي هنوز مانند کابوس مي توان ياد کرد ،چراکه ملتي که با جانفشاني هاي فراوان فرهنگ وهنر وهمه چيزي که در طول تاريخ راساخته بودند اما در روزهای انقلاب با ساطور زهر آگين آغشته به اسلام خمینیسم به پيکر همه دستاوردهاي خود مي کوبيدند .سينماها ومراکز هنرنمائي خوانند گان در آتش مي سوخت که کمونيست ها يا تماشا گر بودند يا ياري کننده به شکل گيري آن فاجعه که هنوز در نطفه گيري بود و سراسيمه به کمک خميني که از اسلام روستائي و عصر شتر دفاع مي کرد شتافته بودند.همان کمونيستي که در خانه اش يک گيلاس عرق با صداي زنده ياد خانم آواز ايران يعني هايده مي نو شيداما در بيرون به همان خانم بزرگوار ناسزامي گفت.همان کمونيست پشت سر گوگوش چه حرفها که نمي زد؟انقلابي که به ظاهر توسط شهر نشينان آغاز شده بود در نيمه راه بوسيله شهرونداني که هنوز تکامل شهرنشيني نيافته بودند و به تازگي از روستا ها به شهر آمده بودند ،صاحب انقلاب وقدرت وکميته ها و همه ارگانها شدند وهمه تحصيل کرده هاي شهري را که در انقلاب موثر بودند و باعث پيرزوي آن شده بودند يکي پس از ديگري از ارکان هاي قدرت خلع قدرت کردند و قانون اساسي ارتجاعي را هم با حمايت بخشي از نيروهاي چپ و مماشات گر بسرعت به تصويب رساندند.مرحوم آيت الله طالقاني که از اسلام شهري حمايت مي کرد عاجزانه تقاضا نمود تا کشور را با همان قانون اساسي مصوبه انقلاب مشروطيت که پس از نامه توهين آميز به خميني ،طلاب خواهان اجراي صحيح آن شده بودند اداره نمايند اما کسي گوشش بدهکار نبود.انگار دستهائي از جاهائي بقول دائي جان ناپلئون در کار بود تا اين مملکت توسط مذهب به اين روز سياه بنشيند؟
 
یکی از بزرگترین تقصیرات محمد رضا شاه پهلوی این بود که با استبداد و انسداد توسعه سیاسی در ایران ،انسان های با ذائقه فکری مستعد وچه بسا فرهیخته بی شماری را به ناچاردرجایگاه ها ی فعالیت سیاسی غلط جای داد.
وزیر اطلاعات و جهانگردی زمان شاه در استودیوی «رو در رو»
 
 
داریوش همایون وزیر اطلاعات و جهانگردی زمان شاه این هفته مهمان ویژه «رو در رو» بود. از جمله از او پرسیدیم در زمان مسئولیت وزارت اطلاعات و جهانگردی آیا خودسانسوری هم می‌کردید و او جواب داد: بسیار، بسیار، بسیار
یکی از آسیب های استبداد سیاسی در این نهفته است که انسان های که دارای اندیشه سیاسی می باشند و می خواهند در امور کشور شرکت نمایند ،ابتدا به کمونیست روی می آورند وسپس به دمکراسی خواهی روی می آورند.
برای مثال بعضی از تکنو کرات های زمان شاه ابتدا به کمونیست گرائیدند اما بعد از دستگیری و زندان وشکنجه به خدمت شاه در آمدند و علیه کمونیست فعالیت کردند.
باهری ها و پرویز نیکخواه ها را می توان از جمله معرفی نمود.
 
انسان هائی که قبل از انقلاب فاجعه باراسلامی می خواستند در چهارچوب قانون حاکم فقط آزادی بیان و نشر اندیشه خود را داشته باشند ونه بیشتر! اما درسایه استبداد لجام گسیخته دستگاه سانسور و سرکوب شاه بناچار بسوی مرام های ناخواسته چریکی و کمونیست کشانده شدند.
کپیه برداری های کلیشه ای نیروهای سیاسی چپ در قبل از انقلاب اسلامی باعث شد که میدان های وسیعی برای نیروهای مذهبی گشوده گردد و از درون شیشه جادوئی ،دیوی بنام خمینی بیرون آمد که تا به امروز اندیشه بجای مانده از او نمی خواهد به درون همان شیشه برگردد.
نیروهای چپ درقبل از انقلاب اسلامی هیچ هشداری به مردم خوش باور مبنی بر شکل گیری حکومت اسلامی در ایران ندادند بلکه خود به همراه آنها به زیر پرچم خمینی رفتند و آن شد که همگان شاهدش هستیم.
برای برون رفت از بحران سیاسی و بن بست کنونی درکشور ـ دوراهی که خانم الهه بقراط هم اکنون پیش روی مردم ایران می گذارد بی شک به رفراندم 12 فروردین 58 نظام جمهوری اسلامی آری یانه؟ شباهت یافته است.
چراتاکنون جمهوری خواهی خالص و عاری از وابستگی به ایدولوژی ودین که به سیاق همه جوامع آزاد جهان نتوانسته است تا تفکر، شالوده وبنیاد دمکراسی و آزادی را در کنار استقلال ایران پی ریزی نماید ؟
چرا در غیاب خواست اساسی جمهوری خواهی واقعا موجود در جهان فعلی بعنوان آلترناتیو سیاسی درایران ،باردیگر سلطنت طلبی به یک شانس بزرگ برای کسب قدرت سیاسی تبدیل شده است؟
ز چه می ترسيد؟! آمدن پادشاهی يا رفتن جمهوری اسلامی؟! الاهه بقراط، کيهان لندن
خانم بقراط در مقاله بسیار روشن خود بطور رسمی اعلام می نمایند، اگرقرار نیست که به نظام پادشاهی دست یابیم پس همان بهتر که جمهوری اسلامی را بپذیریم ـ چون هیچ آلترناتیوی در صحنه سیاسی ایران علیه حکومت اسلامی وجود ندارد.
اگر جمهوری خواهان ایران ،توصیه یاد شده خانم بقراط را نپذیرند ـ آنگاه باید مبارزه علیه جمهوری اسلامی را نیز تعطیل نمایند و با نظام حاکم کنونی کنار بیایند!
نیروهائی که بنام اتحاد جمهوری خواهی در سال2004 در برلین به میدان آمدند وعاقبت به دنبالچه بخشی از حاکمیت جمهوری اسلامی تبدیل گردند ،آنچنان به آبروی جمهوریت خدشه وارد آوردند که مرام پادشاهی باردیگر در میان مردم و بخشی از روشنفکران متزلزل جان گرفته است!
در کنار همه اینها طرفداران پادشاهی با اینکه از اندیشه جمهوریت اطلاع درستی دارند اما همواره جمهوری اسلامی را که یک نظام ولایتی هست را بنام جمهوری واقعی معرفی نموده اند تا شیوه حکومتی سطلنتی را به مردم بهتر جا بزنند.
طرفداران بازگشت سلطنت به ایران دائما می گویند ،چون ایران 2500 سال پادشاهی داشته است ،پس این نظام با ذائقه ایرانیان کاملا منطبق هست!
اما سلطنت طلبان همه حقیقت را بیان نمی کنند!
یکم اینکه ـ در ایران جمهوری بدرستی تجربه نشده است وتنها سایه ای تاریک از جمهوریت بنام جمهوری اسلامی در 33 سال گذشته ازایران گذر کرده است.
دوم اینکه ـ درتاریخ ایران 2500 سال سلطنت متداوم هرگز در ایران وجود نداشته است بلکه بخشی از این دوره طولانی به حکومت اشغاگران تعلق داشته است نه به ایرانیان !
سوم اینکه ـ اگر جمهوری اسلامی که هیچگاه یک جمهوری واقعی نبوده است از همان آغاز به بن بست رسید اما به همان موازات نظام پادشاهی در ایران همواره با خونریزی و جنگ ها وکودتا و توطئه های رنگارنگ همراه بوده است وباره ها ایران را به پرتگاه سوق داده است.
چهارم اینکه ـ بر آمدن جمهوری اسلامی در ایران خود به کشور داری ناصحیح وناخردمندانه محمد رضاشاه پهلوی گواهی می دهد که باعث شد مردم به سراغ روحانیون برای کشور داری بروند.
 
این در حالی است که مشکل اساسی نظام فعلی حاکم برایران نه از جمهوریت توخالی برخاسته است بلکه از فقدان اندیشه واقعی جمهوری شکل گرفته و نظام ولایت فقیه بجای جمهوری نشسته است ودر این رهگذر تفکر جمهوری خواهی به زیر سئوال رفته است!
در پایان باید متذکر شد که اگر قرار براین هست که نظام جمهوری به نقد کشیده شود ، بهتر هست با خرد و دانش روز بدان پرداخت ونه با تبلیغات توخالی و پوپو لیستی برای نظام پادشاهی تبلیغ نمود.
در همینجا می توان امیدوار بود که مردم ایران برخلاف انقلاب های خاورمیانه به حکومت مختلف بنام اسلام برنخواهد گشت و در عین حال نظام سلطنتی را نیز تجربه کرده است.
مردم ایران فقط نظام دمکراسی پارلمانی را تجربه نکرده است که آنرا در آینده نزدیک با حاکمیت مستقیم مردم لمس خواهند کرد.

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی
ایران گلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.