رفتن به محتوای اصلی

برابری جنسی و قانون مجازات اسلامی
24.01.2012 - 12:36

یکی از خواسته های فطری و غریزی بشر در تمام دوران تاریخ، آزادی بوده است و هر انسان روشن ضمیر دوست دارد که آزادانه بیاندیشد وآزادانه انتخاب کند.  زنان که تقریبا نیمی از جمعیت این کره خاکی را تشکیل می دهند، در قرون متمادی از این نعمت و موهبت الهی محروم بوده اند و در تمام زمینه های فردی و اجتماعی مورد ظلم و جور قرار داشته و در چنگال جبر، محصور بوده اند. با رشد روز افزون آگاهی های بشر و پیشرفت سریع علوم انسانی و اجتماعی، این پرسش مطرح میشود که جایگاه واقعی زنان در جامعه و خانواده کدام است و چگونه می توان حقوق از دست رفته زنان را استیفا کرد؟
 در این راستا به یقین می توان گفت که اسلام  بیش از همه ادیان به شخصیت والای زن بی توجهی نشان داده البته اگر نگوییم ضربه هولناکی وارد کرده است.  معارف و الگوهای کهن و پوسیده اسلام در مسیر عقب ماندگی شخصیت و جایگاه زنان تاثیرات زیادی داشته و دارد، ولی بسیاری از فقهای اسلامی عکس این مطلب را با تکیه بر تفسیر های نادرست از قرآن وانمود میکنند و گناه اصلی را در جوامع امروزی تنها به گردن فرهنگ غربی می اندازند و بر ماست حقایقی که در پس ابرهای نادانی و خرافه پنهان مانده اند را پیدا کنیم و در تحلیل درست آنان سهم بسزایی داشته باشیم.  متاسفانه باید از طرفی دیگر اقرار کنیم که زنان متفکر ایرانی هنوز نتوانسته اند به هدف اصلی خویش که همان آزاد سازی زنان از زنجیر بی عدالتی اجتماعی و نابرابری اسلامی ست ، نائل شوند و ما هم در این مقاله به دلائل آن نمیپردازیم و از طرف دیگر فرهنگ اسلامی با تسلط بر امکانات مادی و مراکز ارتباطی و اطلاعاتی سعی در تحمیل الگوی ناقص خویش بر زنان ایرانی دارد. از این رو الزامی است در دورانی که به جاهلیت مذهبی  موسوم است، با آشنایی دقیق شخصیت و جایگاه زن گامی مهم در جهت پیشبرد اهداف عالی زنان ایرانی برداریم.
برابری جنسی بدان معنا است که زن و مرد حقوق و وظایف یکسان دارند، و همه از فرصت های مساوی در جامعه برخوردار هستند. همچنین برابری جنسی مربوط به عدالت و تقسیم مسئولیت ها است، هم در جامعه و هم در خانواده.  اگر جنسیت مانع از آن شود که ما بتوانیم نقاط قوت و ضعف فرد را ببینیم، این امر می تواند به تبعیض و فرصت های محدود برای فرد منجر شود. جهت آگاهی خواننده گرامی، حالا کوتاه میپردازیم به قانونیکه در نروژ در سال 1978 تصویب شد که در رابطه با قانون برابری جنسی بود. هدف از این قانون آن بود و هست که با زن و مرد به طور یکسان برخورد شود. این قانون برای هر دو جنس حائز اهمیت است، گرچه این قانون توجه ویژه ای به موضع زنان دارد. قبل از تصویب قانون برابری جنسی نروژ، زنان سالیان زیادی برای تساوی حقوق زن و مرد مبارزه کردند. زنان در سال 1854 توانستند بلاخره حقوق وراثت مساوی با حقوق مردان را از آن خود سازند، و زنان مجرد در سال 1864 این حق را کسب نمودند که افرادی بالغ و مستقل تلقی شوند. زنان متأهل این حق را در سال 1888 کسب کردند. این به منزله آن بود که از آن پس آنها مختار بودند دارایی های شخصی خود را آن گونه که مایل بودند صرف کنند.
ما در این مقاله کوتاه میکوشیم قانون مجازات اسلامی را که در سطور بعدی ( ق.م.ا)  به شکل خلاصه میآید، زیر ذره بین قرار بدهیم تا شاید بتوان مسئله بغرنج نابرابری بین زن و مرد را در این زمینه و نه در دیگر زمینه های حقوقی و سیاسی کمی بهتر درک کنیم. طبق همیشه بر این اصل پافشاری میکنیم که هدف ما تنها آگاهی است و برای حل مشکل باید کار را به مسئولین امر سپرد. برابری جنسیتی و همچنین جنسی به باوری گفته میشود که هدفی جز حذف نابرابری های جنسیتی و مردسالاری در جامعه در اینجا منظور ایرانی، ندارد. حال این باور در ایران اسلام زده تا چه اندازه موفق بوده یا نبوده، بحث ما در این مقاله نیست. در ارتباط با تبعیض جنسیتی باید بگوییم که درباره حقوق زنان و برابری سیاسی، اجتماعی و اقتصادی زن و مرد در ایران اسلامی زیاد بحث میشود اما تا کنون به آنچه که مربوط به هسته اصلی مقاله ماست، میشود، زنان ایرانی نتوانسته اند متاسفانه  بر نبود برابری دیه و قصاص در ق.م.ا غلبه کنند. امروزه یکی از مسائل مهمی که در ق.م.ا جمهوری اسلامی بحث بر انگیز است و شبهات زیادی را در اذهان نه تنها زنان  که مردان ایجاد کرده است و از مسائلی است که امروزه بحث پیرامون آن به شدت جریان دارد موضوع تفاوت قصاص و دیه بین زن ومرد است . در ق.م.ا به پیروی از مراجع امامیه در قصاص و دیه بین زن ومرد تفاوت بزرگی ایجاد شده است. اگر چه حکومت اسلامی زیر بسیاری از بیانیه های بین المللی و کنوانسیونها را امضاء کرده است، اما با این حال در عمل می بینیم که اکثر این توافق نامه ها از سوی حکومت ایران به رسمیت شناخته نمیشوند، و الزامی برای اجرای آنان وجود ندارد. نتیجه میگیریم که حکومت اسلامی حتا ارزشی برای امضاء خود قائل نمیشود خود را پایبند این مسائل نمیکند. برای بررسی دقیق و وضعیت حکم قصاص و دیه و تفاوت آن بین زن ومرد و روشن شدن این مسئله نیاز است که مسائل فقهی و حقوقی که در این مورد وجود دارد را مورد بررسی قرار دهیم . در این مقاله ما موارد زیر را به ترتیب بررسی می کنیم
اگر به جایگاه زن در اسلام نگاهی بیاندازیم، تقریبا در همه نوشته ها که مربوط به تعالیم اسلامی میشوند میخوانیم که یکی از عالی ترین برنامه های اسلام که این دین را سرآمد تمام ادیان قرار داده است، از بین بردن بی عدالتی نسبت به زن میباشد. اسلام اساس برتری طلبی های قومی، نژادی، جنسی و مالی را ویران ساخته و تمام انسان ها از مرد و زن، شاه و گدا، عرب و عجم، سیاه و سفید، و زشت و زیبا را در یک صف قرار داده است. ما با مطرح کردن تنها یک موضوع با عنوان «قصاص» هدفی جز بررسی «عدالت اسلامی» در چهار چوب قانون مجازات اسلامی نداریم.
 اگر زنی بطور مثال در اثر ضربات چاقوی همسرش به قتل می رسد، بعد از این که مرد مقصر شناخته شد، حکم اعدام و قصاص او بدان مشروط میشود که خانواده مقتول نصف دیه را بپردازند. این امر بدان معنا است که طبق احکام قرآن و اسلام دیه زن نصف دیه مرد است . با توجه به این که خیلی علاقه مند بودیم در باره دلیل این حکم اسلامی به جوابی قانع کننده دست یابیم، به تفسیر نمونه روی آوردیم و نهایتا به این جواب رسیدیم: چون مردان در خانواده غالبا عضو مؤثر اقتصادی اند و مخارج خانواده را متحمل می شوند و بافعالیت های اقتصادی خود چرخ زندگی خانواده را به گردش در می آورند، اگر این تفاوت مراعات نشود، خسارتی بی دلیل به بازماندگان مرد قصاص شده و فرزندان بی گناهش وارد می شود . بنابراین، اسلام با قانون پرداخت نصف مبلغ در مورد قصاص مرد حقوق همه افراد را رعایت کرده و از خلاء اقتصادی و ضربه نابخشودنی به یک خانواده جلوگیری کرده است.
خونبها شامل مواردی ميشده است كه پيش از اسلام افراد خانواده ها يا قبايل در قبال كشته شدن يكی از اعضای خود از قاتل طلب ميكردند وهدف خونبها مطالبه ارزشهای شخصی ،اجتماعی و خانوادگی مكتسبه يا موروثی مقتول بود كه از قاتل گرفته ميشد كه با توجه به شرايط مقتول از حيث طبقه اجتماعی، ثروت و… متفاوت بود مثلا بردگان خونبها نداشتند كه اين امر نشان دهنده نوعی تبعيض در ارزش گذاری مقام انسانی است و برخلاف كرامت انسانی نیز میباشد. اما ديه كه تاسيس اسلام است جايگزين خونبها با مبنايی كاملا متفاوت شد. هدف ديه گاهی مجازات رضايت خانواده در قتل عمد و گاهی صرفا اقتصادی قتل شبه عمد است. لذا توجه به تفاوت ديه جزايی و حقوقی مهم است. ديه جزايی مواردی است كه اصل مجازات، قصاص است و به دلايلی به ديه تبديل ميشود ولی ديه حقوقی به معنای جبران خسارت است چراكه كشتن فی حد نفسه مجازات ندارد و در شبه عمد به لحاظ جبران خسارتی است كه مقتول در طول عمر خود به صورت فرضی ميتوانسته است بدست آورد، ديه قرار گرفته است كه برای جبران صدمه وارده شده به لحاظ نبود عنصر شاغل خانواده است كه به خانواده او ميرسد. اکنون در زیر به تفاوتهای بین زن و مرد اشاره میکنیم با استناد به ماده های قانون مجازات اسلامی که در تاریخ 8 مرداد 1370 توسط کمیسیون امور قضایی مجلس شورای اسلامی تصویب و در تاریخ 7 آذر 1370 از سوی مجمع تشخیص مصاحت نظام تایید شده است : 
اولین تفاوتی که بین زن و مرد وجود دارد در مورد مسئول شناختن فرد در مقابل جرمی که انجام می دهد است در ماده 41 ق.م.ا آمده که اطفال در صورت ارتکاب جرم از مسئولیت کیفری مبرا هستند و درتبصره 1 ماده مذکور عنوان کرده که منظور از طفل کسی است که به سن بلوغ شرعی نرسیده باشد و به حکم ماده 1210 سن بلوغ برای پسران 15 سال تمام قمری وبرای دختران 9 سال تمام قمری است.
دومین تفاوت موجود در ق.م.ا این است که زن ومرد در شهادت دادن در دادگاه با هم اختلاف دارند . مثلن در بعضی موارد با شهادت زن اصولن جرائم قابل اثبات نیست. (ماده 119،153،137،170،237،199،189،) و در بعضی موارد هم شهادت دو زن با شهادت یک مرد قابل اثبات است.
دیه از جمله وجه تمایز هایی است که بین جنس مذکر و مونث در ق.م.ا ایران وجود دارد در ماده 300 بیان می دارد دیه قتل زن مسلمان خواه عمدی و خواه غیر عمدی نصف دیه مرد مسلمان است.
در مورد قصاص بین زن ومرد تفاوت وجود دارد بدین معنی که اگر زنی از روی عمد  مردی را به قتل رساند قصاص می شود ولی اگر مردی زنی را عمدن به قتل می رساند در صورتی قصاص می شود که خانواده مقتوله فاضل دیه را به خانواده قاتل بپردازند، همانگونه که در بالا به آن اشاره کرده بودیم. 
در مورد مفهوم قصاص می توان گفت که قصاص یکی از آن 5 جمله مجازاتهایی است که در ماده 12 ق.م.ا ذکر شده است و در ماده 14 قانون مذکور در تعریف خود قصاص آمده است که : « قصاص کیفری است که جانی به آن محکوم می شود که باید با جنایت او برابر باشد 
قصاص را نمیتوان با اعدام یکی دانست . مجازات اعدام از انواع مجازاتهای تعزیری و بازدارنده است در حالی که قصاص خودش یکی از 5 مجازات اصلی مندرج در ماده 12 است. قصاص فقط مخصوص قتل عمد و قطع عضو عمدی است اما اعدام درقوانین متفرقه مصادیق متعددی دارد
در اینجا منظور از مسلمان در ماده پنج حدود و قصاص  ماده 207ق.م.ا  مطلق مسلمان است خواه مرد  یا زن صغی یا کبیر باشد
 ماده 209 هرگاه مرد مسلمانی عمداً زن مسلمان را بکشد محکوم به قصاص است لیکن باید ولی زن قبل از قصاص قاتل نصف دیه مرد را به او بپردازد
با توجه به این که فاضل دیه حق قاتل است و باید قبل از قصاص به او پرداخت شود ودر ملکیت وی استقرار پیدا کند می تواند از آن صرف نظر نماید و در این صورت اجرای قصاص بلامانع است 
ماده 208 « هرگاه مردی زنی را به قتل رساند ولی دم حق قصاص قاتل را با پرداخت نصف دیه دارد و در صورت رضایت ، قاتل می تواند به مقدار دیه یا کمتر یا بیشتر از آن مصالحه نماید  
ماده 15 ق.م.ا در مورد تعریف دیه بیان می دارد که دیه مالی است که از طرف شارع برای جنایت تعیین شده است 
طبق ماده 12 دیه مجازات است ولی ماهیت دین دارد بنابراین با فوت محکوم علیه ساقط نمی شود و از ورثه و یا از دارایی او استیفا می شود 
ماده 273  در قصاص عضو ، زن و مرد برابرند و مرد مجرم به سبب نقض عضو یا جرحی که به زن وارد نماید به قصاص عضو و مانند آن محکوم می شود ، مگر این که دیه عضوی که ناقص شد ثلث یا بیش از ثلث دیه کامل باشد که در آن صورت زن هنگامی می تواند قصاص کند که نصف دیه آن عضورا به مرد بپردازد
ماده 294  دیه مالی است که به سبب جنایت بر نفس یا عضو به مجنی علیه یا به ولی یا اولیای دم او داده می شود
ماده 300 دیه قتل زن مسلمان خواه عمدی و خواه غیر عمدی نصف دیه مرد مسلمان است 
ماده 301 دیه زن ومرد یکسان است تا وقتی که مقدار دیه به ثلث دیه کامل برسد در آن صورت دیه زن نصف دیه مرد است.   
 در مورد آفرینش زن متاسفانه مطالبی وجود دارند که باید به آنها نگاه دقیق بیاندازیم از جمله این که اگر بخواهیم بدانیم نظریه قرآن درباره خلقت زن و مرد چیست، به مساله سرشت زن و مرد که در سایر کتب مذهبی نیز مطرح است، توجه داده و گفته میشود که قرآن در اینباره سکوت نکرده است. عوامل حکومتی مثلا بحث را باز میکنند و میگویند که اولن باید ببینیم قرآن زن ومرد را یک سرشتی می داند یا دوسرشتی یعنی آیا زن ومرد دارای یک طینت وسرشت هستند یا دارای دو طینت و سرشت ؟ و سپس به قرآن استناد میکنند و مینویسند که آیات متعددی  در کتاب آسمانی آمده است که زنان را از جنس مردان و ازسرشتی نظیر سرشت مردان آفریده ایم . قرآن درباره آدم اول می گوید : « همه شما را از یک پدر آفریدیم و جفت آن پدر را از جنس خود او قرار دادیم سوره نسا، نحل ، روم
بعضی از فقیهان نیز بر این باورند که در قرآن از آن چه در بعضی کتب مذهبی است که « زن مایه ای پست تر از مایه مرد آفریده شده و یا این که به زن جنبه طفیلی داده اند و گفته اند که همسر آدم اول از عضوی از اعضای طرف چپ او آفریده شده اثر و خبری نیست».
یکی از نظرات حقیر شمردن زن  این است که می گویند زن عنصر گناه و وسوسه است به طور کلی بیان می دارند که زن شیطان کوچک است و مرد مبرا از گناه است این زن است که مرد را به گناه می کشاند می گویند آدم که اول فریب شیطان را خورد از طریق زن بود و شیطان حوا را فریفت و حوا آدم را .که  آیا قرآن در این مورد حوا را به عنوان مسئول اصلی معرفی می کند و آیا او را از حساب خارج می کند، بر ما معلوم و مشخص نیست  و این نکته را هم به کارشناسان امور کتب آسمانی واگذار میکنیم. فقط میدانیم که قرآن داستان آدم و حوا را بیان می کند و آن جا که پای وسوسه شیطان را به میان می کشد ضمیر را به شکل تثنیه می آورد و میگوید : «فوسوس لهما الشیطان» یعنی شیطان آندو را وسوسه کرد.
یکی از نظرات تحقیر آمیز دیگر در مورد زن در ناحیه استعداد روحانی و معنوی زن است که گفته میشود زن مقامات معنوی الهی را نمی تواند طی کند، زن نمی تواند به مقام قرب الهی آن طور که مردان می رسند، برسد . نکته دیگری هم که برای ما هنوز روشن نیست این است که آیا قرآن در آیاتش تصریح کرده است که پاداش اخروی و قرب الهی به جنسیت مربوط نیست یا نه!؟
باز هم یکی دیگر از نظریات کوچک شمردن زن این است که گفته میشود «زن برای مرد آفریده شده است» . مدافعان اسلام بر این نظرند که اسلام «هرگز چنین سخنی ندارد» !
برابری برای زنان از محورهای کار سازمان ملل از زمان تاسیس آن در 1945 بوده است . این سازمان نقش بر جسته ای برای حمایت از حقوق زنان داشته است. کمیسیون موقعیت زنان و حقوق بین الملل برای برابری و عدم تبعیض علیه زنان به ویژه کمیسیون موقعیت زنان و حقوق بین الملل برای برابری و عدم تبعیض علیه زنان به ویژه کنوانسیون حذف تبعیض علیه زنان ، 1979 و پروتکل اختیاری 1999 این کنوانسیون را تدوین کرده است و کمیسیون علاوه بر این اعلامیه حذف کلیه شکل های خشونت علیه زنان را آماده کرده که در 1993 به تصویب مجمع عمومی رسید که شامل تعریفی روشن از خشونت فیزیکی ، جنسی ، یا روانی در خانواده و یا در جامعه است . مطلبی را که باید به طور خیلی خلاصه گفت این است که مطابق گزارش سال 1995 سازمان ملل متحد یک چهارم خانواده در سراسر جهان به وسیله زنان اداره می شدند.
کتاب « نظام حقوق زن در اسلام» کتابی است مشتمل بر سلسله مقالاتی از مطهری در باب خواستگاری، زن، استقلال اجتماعی، اسلام و تجدد زندگی، مقام زن در قرآن، حیثیت و حقوق انسانی، مبانی حقوق خانوادگی، تفاوت های زن و مرد ، مهر و نفقه، ارث، طلاق و و و ....
اساسی ترین مساله در مورد « نظام حقوق خانوادگی» دست کم در ردیف مسائل اساسی این است که  آیا نظام خانوادگی نظامی است مستقل از سایر نظامات اجتماعی و منطق و معیار ویژه ای دارد، جدا از منطقها و معیار هایی که در سایرتاسیسات اجتماعی به کار می رود یا هیچ گونه تفاوتی میان این واحد اجتماعی با سایر واحد ها نیست؛ و این واحد همان منطق و همان فلسفه و همان معیارها حاکم ا ست که بر سایر واحد ها و موسسات اجتماعی؟ مطهری در این کتاب چنین متذکر می گردد که :« در همه نهضت های اجتماعی غرب از قرن هفدهم تا قرن حاضر محور اصلی دو چیز بود: « آزادی» و « تساوی» و نظر به اینکه نهضت زن در غرب دنباله سایر نهضت ها بود و بعلاوه ، تاریخ حقوق زن در اروپا از نظر آزادی ها و برابریها فوق العاده مرارت بار بود»
به عقیده وی اساس و مبنای حقوق طبیعی و نظری خود طبیعت است و اگر انسان از حقوق خاصی برخوردار است که دیگر مخلوقات زنده از آنها بی بهره اند، ریشه اش طبیعت و خلقت آفرینش است و اگر انسانها نیز در حقوق طبیعی مساوی هستند و بایدآزاد زندگی کنند این فرمانی است که در متن خلقت صادر شده است . و دلیل جز آن ندارد. زن و مرد در انسانیت برابرند ولی دو گونه انسانند با دو گونه خصلتهاو هرگونه روانشناسی و این اختلافات ناشی از عوامل جغرافیایی و یا تاریخی و اجتماعی نیست که مطرح و پایه گذاری شده در متن خلقت و آفرینش انسان است.
پس از هرگونه عملی بر ضد طبیعت و فطرت با توجه به هدفمند بودن این دوگونگی ها، عوارض نا مطلوبی به بار می آورد. مرتضی مطهری عقیده داشت که آنچه در نهضت تساوی و آزادی حقوق« زن و مرد » توجه نشد این بود که تساوی و آزادی شرط لازمند، نه کافی.
تساوی حقوق یک مطلب است و تشابه حقوق یک مطلب دیگر:
برابری حقوق زن ومرد از نظر ارزشهای مادی و معنوی یک چیز است، همانندی و همشکلی و همسانی چیز دیگر.در این نهضت عمدا یا سهوا « تساوی» به جای «تشابه» به کار رفته و « برابری» با همانندی یکی شمارده شده ، « کیفیت» تحت الشعاع « کمیت» قرار گرفت . انسان بودن زن موجب فراموشی « زن بودن» وی گردید. مطهری با اظهار تعجب در انتقاد از یکی از قوانین مدنی پیشنهادی آقای مهدوی از لهن قانون به گونه ای که مرد را خریدار زن نشان می دهد انتقاد می کند و می گوید همانجور که طلبه و دانشجو خریدار علم است ، متعلم خریدار معلم و هنرجو خریدار هنرمند ، دیگر در این گونه و روابط مالکیت معنی نداشته بلکه به حسب قانون آفرینش « مرد» نیز خریدار وصال زن است نه خریدار رتبه او. پس از ذکر این توضیحات مسئله ای که از نظر ولایت پدران بردختران مطرح است این است که آیا عقد دوشیزگان «که برای اولین بار شوهر می کنند » اجازه پدر شرط است یا نه؟
 از نظر اسلام سه چیز مسلم است:
اول آنکه پسر و دختر هر دو از نظر اقتصادی استقلال دارند ، هر یک از دختر و پسر اگر بالغ ، عاقل و رشید باشند، یعنی از نظر اجتماعی آن اندازه رشد فکری داشته باشند  که بتوانند شخصا مال خود را حفظ و نگهداری کنند . ثروت آنها را باید در اختیار خودشان قرار داد و هیچکس حتی پدر، مادر ، شوهر یا برادر حق نظارت و دخالت را ندارند.
و مسئله بعدی مربوط به ازدواج است برای پسران به سن بلوغ رسیده که واجد عقل و رشد باشند . خود اختیار دار خود هستند و کسی حق دخالت ندارد. مطهری اسلام را منشاء بزرگترین خدمت ها به جنس زن می داند . اعطا حریت ، شخصیت ، استقلال فکر و نظر و به رسمیت شناخته شدن حقوق طبیعی زن از جمله آنهاست. گام اسلام در طریق حقوق زن با آنچه در غرب و کشورهای متمدن می گذرد از دو حیث متفاوت است:
اول در ناحیه روانشناسی زن و مرد و دوم عدم اجازه به تمرد و عصیان و طغیان و بدبینی نسبت به جنس مرد علیرغم اعطاء شخصیت ، حریت و استقلال. اکنون میتوان با اطمینان گفت که مطهری  نهضت اسلامی زن را نهضتی سفید خواند، نه  سیاه نه قرمز و نه کبود و بنفش . چرا که احترام و تحکیم روابط برای جلوگیری از متزلزل شدن اساس و بنیان خانواده را خواستار بود . نهضتی که دست جوانان شهوت پرست از شرکت و دخالت در آن کوتاه باشد و از تعلیمات عالیه اسلامی سرچشمه بگیرد ، آنهم با یک بررسی عمیق و منطقی. همچنین در دیگر بخشهای کتاب مهری آمده است که  اما دختر اگر یک بار شوهر کرده است و اکنون بیوه است قطعا از لحاظ اینکه کسی حق دخالت ندارد و مانند پسر است . اما در باب دوشیزگان، باید توجه داشت که پدر اختیار دار « مطلق» او نیست و نمی تواند بدون میل و رضای او ،او را به هر کس که دلش می خواهد شوهر بدهد ، چنانچه پدری بدون جهت از موافقت  با ازدواج دختران خود امتناع کند ، حق او ساقط می شود و دختران در این صورت در انتخاب شوهر آزادی مطلق دارند . پس به تعبیری اگر بیان می شود دوشیزگان لازم است یا حداقل خوب است بدون موافقت پدران با مردی ازدواج نکنند ، فلسفه آن چیست ؟ این مطلب ناشی از این نیست که دختر قاصر شناخته شده و از لحاظ رشد اجتماعی کمتر از مرد محسوب می شود . بلکه به گوشه ای از روانشناسی زن و مرد مربوط است و آن حس شکارچی گری مرد  از یک طرف و خوش باوری زن نسبت به وفا و صداقت مرد از طرف دیگر. آنچه که معروض شد گزیده ای بود از نوشته ها و اقتباس های مطهری مجلد شده در کتابی تحت عنوان « نظام حقوق زن در اسلام » که به صورت کوتاه عنوان گردید.
پس بدین ترتیب با ذکر مطالب فوق می توان به این نتیجه رسید که مدافعان حقوق اسلامی بر این باورند که از نظر انسانيت ميان زن و مرد فرقی نيست و هر دو انسان كامل هستند با روحيات و مسئوليتهای گوناگون كه بر اثر تلفيق يك زندگی گرم و شيرين پديد می‏آيد، بنابراين اگر زنی كشته شد بسان اين است كه مردی كشته شده است و از نظر انسانيت نیز يكسانند و فقدان هر يك فقدان يك انسان است ولی ديه، جنبه اقتصادی دارد از آنجا كه مرد هزينه زندگی خانواده را بر عهده دارد و به اصطلاح، مرد«نان آور خانواده» است طبعا با فقدان مرد زيان اقتصادی بيشتری متوجه خانواده می‏شود تا با كشته شدن يك زن، از اين جهت دیه مرد دو برابر دیه زن محسوب می‏شود و این درست همان چیزی است که در اکثر رسانه ها و کتابهای حقوقی نیز بدان اشاره میشود. فقیهان اسلامی بار ها تکرار کرده اند که اسلام نیز با رعایت نمودن اصل مساوات انسانها اعم از زن و مرد، با تشابه حقوقی زن و مرد مخالف است. 
چیزی که مسلم است این است، تا زمانیکه حکم برابری قصاص و دیه زن و مرد صادر نشده است، زنان ایرانی مجبور به ادامه راه سخت مبارزه خود هستند.  پرسش ما در پایان این مقاله این است که چرا با وجود آنکه میتوان به راهکاری منصفانه دست یافت، قانونگذار ایران همچنان از دکترین فقهی و حقوقی خود این همه فاصله دارد؟ 
در پایان باید امیدوار باشیم که ما در انجام وظایف خود برای تحقق حقوق برابربرای زنان با جدیت و قاطعیت عمل کنیم و زندگی بهتری را برای زنان در ایران فراهم سازیم زیرا به گفته خودشان دنیای شایسته برای زنان، دنیای شایسته برای مردان نیز خواهد بود.

روزتان خوش
منابع:
مرتضی مطهری، نظام حقوق زن در اسلام 
کتاب سوم قانون مجازات اسلامی (قصاص) فصل اول 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ناشناس
سایت ایران گلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.