رفتن به محتوای اصلی

شاعر و ناسیونالیسم موجود در آذربایجان(باز بینی شده)
28.06.2013 - 08:18

 یادداشت: در بازبینی این نوشته ، جمعبندی تزهای داود اوغلو از منبع زیر، به جای بندهایی که از مقاله ی  «نفرت اعراب از "امپراطوری جدید عثمانی"» ، منتشره در ایران گلوبال،
نقل شده بود ، قرار گرفته است. که خواننده دقیق تر با نظریات داود اوغلو آشنا میشود. زیر نویسی نیز به نوشته افزوده شده، از مقاله رحیم رئیس نیا تحت عنوان" پان ترکیسم" -که سیاستهای نئوامپراطوری گرایانه ی ترکیه را در زمینه ترکیسم توضیح میدهد.(1) و نظر کمال اُکویان، رهبر حزب کمونیست ترکیه، پیرامون نئو امپراطورییسم دولت ترکیه در زیر نویس آورده شده که به عنوان  صاحب اندیشه قابل توجه است.(2)
همچنین مقاله ی«  نکاتی پیرامون ادبیات نوین آذربایجان(ایران)**» که اخیراً بیرون داده ام - لینک زیر-مسایل مطروحه را تکمیل میکند. 
خیزش اخیر مردم ترکیه نشان داد که نظریه مطرح شده در این مقاله در رابطه با پیوند و جایگاه جنبش رفع تبعیض آذربایجان (ایران) با تشکلهای دموکراتیک و مردمی زحمتکشان ترکیه ایده ی درستی ست و ضرورت دارد که کوشندگان راه، سیاست بیرونی خود را در این سو گسترش دهند. بجای تکیه بر ناسیونالیستهای دولتی و غیر دولتی و دیگر جریانها. این گزاره در مورد آذربایجان شمالی هم صادق است. 
در این نوشته به مقولات «خود سازی دموکراتیک» و «تربیت دموکراتیک» اشاره شده است. پدیده «انتخابات اخیر» و برخورد بخشی از مخالفان با «دیگر رفتاران و دگر اندیشان» در خارج نشان داد که بخشی از روشنفکران چقدر از این مقولات دوراند؛ شایسته توجه است که اینان خصایل استبدادی و دیکتاتور منشانه خود را که در آخرین آنالیز با «ایده لوژی گرایی» و «تربیت استبدادی» آنان پیوند ناگسستنی دارد در عرصه های گوناگون ادبیات و سیاست بازمی تابانند. و نوشته بر این نقاط انگشت گذاشته است. ادبیات مدرن جای ایده لوژی و استبداد و دیکتاتوری نیست. روشن است که «جهان شناسی» نویسنده با « ایده لوژی گرایی » آگاهانه یا نا آگانه ، یکی نیست و تفاوت اساسی دارد. آ.ائلیار

 

نامه به یک شاعر

موضوع «شاعر و ناسیونالیسم موجود» مسئله توست. میکوشم نظرم را به صورت فشرده دربعد «عمومی و خصوصی» اینجا بیاورم. تشریح مطالب را خودت میتوانی در منابع گوناگون پیگیری کنی . بهرحال این اندیشه من است - حال چه قبول افتد و چه در نظر آید.
امیدوارم با دقت روی گزاره ها اندیشه کنی.

در آذربایجان ما «ناسیونالیسم» به اشکال میانه رو و افراطی رواج دارد و سیاست و ادبیات را در چنگ خود گرفته است.
شاعر و نویسنده آگاه به زمانه خود و ارزشهای جهانی ضمن تأیید «رفع تبعیض همه جانبه» ضرورت دارد که خود را از دایره تنگ ایده لوژی ناسیونالیسم که در انتهای خود میتواند به راحتی به دیکتاتوری و توتالیتاریسم و فاشیسم منجر بشود، رها سازد.

قلمزن آگاه، مستقل میاندیشد و در هیچ جمع ناسیونالیستی نمیگنجد و پیدایش نمیشود، او راه خود را میرود و میداند که ناسیونالیسم برای پیشبرد اهداف خود تبعیض و نیازهای مردم را وسیله قرار میدهد- به این دام نمیافتد.
او میداند این ایده لوژی علی رغم شعارهای خوب خوبش که از اینجا و آنجا وام گرفته بیگانه با دموکراتیسم-عدالت اجتماعی و رفع تبعیض همه جانبه به نفع توده های مردم است.

ناسیونالیسم در آذربایجان ما مستقیم و غیر مستقیم در تئوری و پراتیک به سوی امپراطوری ترک و ترکیه هدایت میشود- سخنان احمد داود اوغلو- وزیر امور خارجه ترکیه- از تئوریسین های این راه در مورد ایجاد نئوامپراطوری ترکیه قابل دقت است. و همینطور تشکل و گردهمایی های آذربایجانیها درآنجا. مانند اولین همایش «بین المللی ترکهای آزربایجان جنوبی» در آنکارا - ماه می 2012.

در نوشته خود با عنوان «سیاست غیر مستقل : تفسیری بر نخستین همایش تشکل های آذربایجانی در آنکارا» در این مورد چنین قید کرده ام:
« چرا این گردهمایی در اروپا به صورت مستقل - تنها توسط خود آذربایجانیهای تحت تبعیض و استبداد با همبستگی نمایندگان حرکات مدنی و دموکراتیک باکو و ترکیه- برگزار نشده است؟ بدون شرکت سیاست مداران دولتهای ترکی زبان؟
و اگر گزارش روزنامه «تودی زمان» ترکیه مبنی بر اینکه« اعضای این شورا از مقامات دولت کنونی باکو و ترکیه هستند» درست باشد- چرا این تشکلها، مستقل- بدون شرکت حکومتی های باکو و آنکارا- کار خود را پیش نمیبرند؟ تشکلهای آذربایجانی مستقل «در سازماندهی و سیاست» زیر تصویر رسول زاده و کمال آتاترک چکار میکنند؟»
در حقیقت شعار «استقلال» ابزاریست برای سوء استفاده از« اعتراض ضد تبعیض در آذربایجان» به نفع سیاستهای نئوامپراطوری گرایانه ی همسایه(2). یعنی بازی با خواسته ها و سرنوشت مردم تحت ستم آذربایجان.

آگاهی از این مسایل و آنالیز آنها لازمه ی کار هنریست. شاعر و نویسنده آگاه به قول زنده یاد صمد بهرنگی: « راه زمان خود و اجتماعی را که در آن زندگی میکند به اندازه یک سیاستمدار و حتی گاهی بیشتر و بهتر از او میشناسد». مجموعه مقالات.

به تئوریهای نئوامپراطوریسم داود اوغلو در این جمعبندی دقیق شویم:

« مولفه های تشکیل دهنده دکترین عمق استراتژیک داود اوغلو را می توان چنین نام برد: ۱) ‌ترکیه باید نقش پررنگ، فعال(proactive) و متناسب با تاریخ پرشکوه گذشته و عمق جغرافیایی خود ایفا کند؛ ۲) برای اجرای بهتر آن می بایست بر روی قدرت نرم خود سرمایه گذاری کند. چرا که به نظر او کشورش با همه مناطق ذکر شده دارای روابط تاریخی و فرهنگی است؛ ۳)نهادهای سیاسی داخلی این کشور می توانند الگویی برای کشوهای این مناطق باشند؛ ۴)اقتصاد آن بازوی قدرتمندی برای پشتیبانی از این روابط است؛ ۵) باید در مدیریت بحران های منطقه ای و بین المللی نقش مهمی را ایفا کند؛ ۶) با همکاری اقتصادی، سیاسی و امنیتی با کشورهای منطقه، نیاز به مداخله قدرتهای خارجی را از بین ببرد و ۷) به جای التماس و صرف هزینه های گزاف برای پیوستن به اتحادیه اروپا، باید روی کشورهای منطقه سرمایه گذاری کند مخصوصاً کشورهایی که زمانی جزء امپراطوری عثمانی بوده اند.»

نقل شده از : بررسی مولفه های دکترین "عمق استراتژیک" داود اوغلو- نوشته سعید شکوهی- مرکز بین المللی مطالعات صلح-IPSC - ایران گلوبال*

ناسیونالیسم موجود در آذربایجان نه قادر به ایجاد فدرالیسم است و نه استقلال. آن تنها میتواند وسیله ای برای سوء استفاده در راه امیال امپراطوریگرایان و نژادگرایان ترک باشد- چنان که هست.
جریانی ناسیونالیستی که آذربایجان را با «زا» مینویسد متعلق به ناسیونالیسم افراطی ترک گرایی ست؛ و در مسیر یاد شده تلاش میکند.

راه آذربایجان ناسیونالیسم نیست بل دموکراتیسم بدون ناسیونالیسم است. با تکیه به زحمکشان یدی و فکری جامعه. رهایی آذربایجان بدون رهایی همه ایران از استبداد و دیکتاتوری و تبعیض ممکن نیست.
ناسیونالیسم ایده لوژی و اهداف کلان سرمایه داران برای تصاحب قدرت و استثمار زحمتکشان آذربایجان با وسیله قراردادن ستم ملی و تبعیض است- بهمراه حاصه های نژاد پرستی و نژاد ستیزی.
ضرورت دارد شاعران و نویسندگان آذربایجان با توجه به این مسایل راه دموکراتیک و آزاد اندیشی و عموم بشری و عدالت خواهی و رفع تبعیض خود را از این جریانهای موجود جدا کنند.

و اما در بعد خصوصی:
استعداد و زندگی قلمزن در مسیر آزمایش ایده لوژی ها- اینجا ناسیونالیسم- سوخته و تلف میشود. او میتواند راه زندگی خصوصی و عمومی خود را در بیرون این جریانها بجوید.
با توجه به پرورش خصایل دموکراتیک در شخصیت خود از راه خودسازی و خود تربیتی در زندگی روزمره ؛ و درک عمیق ارزشهای جهانی و آزاد اندیشی.
بدون تربیت دموکراتیک زندگی خصوصی دموکراتیک نیز ممکن نیست.

قلمزن با ایده لوژی ناسیونالیسم- نه میتواند مستقل بیندیسد و نه میتواند آزاد اندیش باشد ، چرا که در چهارچوبه اعتقادی آن منجمد شده است . او مجبور به تفکر دگماتیک است.
یعنی بدون تربیت و پرورش خصایل دموکراتیک در خود ، زندگی و تفکر دموکراتیک - بصورت نسبی، و آزاد اندیشی ،ممکن نیست.

شاعر و نویسنده ایکه گوشه چشمی به عرض اندام در فراسوی زادگاه خود و در بیرون مرزها دارد لازم است خود را از قید و بند اندیشه های محلی و ایده لوژیها برهاند.
شاعر و نویسنده ایکه همیشه در این یا آن جمع ناسیونالیستی میپلکد فاتحه اش خوانده شده است.
او زندگی خصوصی و عمومی خود را سوزانده و تباه میکند. شعر و نوشته ماندگار با این چشم اندازها و نگرشها پدید نمیاید.
لورکا و نرودا و جویس ها در این کوره راهها متولد نمیشوند.**

-----------

(1)  در ترکیه نیز پس از فروپاشی شوروی و پایان جنگ سرد، سیاست «نگاه به شرق » فعال شده است . براساس این سیاست ، دولتمردان ترکیه نقش جدیدی برای این کشور در منطقة آسیای مرکزی و قفقاز قائل شده اند (عطایی ، ص 112ـ113، 121). وجود پنج جمهوری ترک نشین آذربایجان (در قفقاز)، ترکمنستان ، قزاقستان ، ازبکستان و قرقیزستان (در آسیای مرکزی ) و اشتراکات زبانی ،فرهنگی ، قومی و دینی به توسعه و تحکیم روابط ترکیه با این جمهوریها منجر شده است . دیدگاههای ترک گرایی افراطی دربارة نقش ترکیه به عنوان «برادر بزرگتر» در مناسبات با این کشورها و طرحهای پان ترکیستی اولیه ، چون «تشکیل جامعة ترک » با محوریت ترکیه و شرکت جمهوریهای ترک منطقه و طرح تشکیل «وزارت جهان ترک » به دلیل مخالفتهای روسیه و غرب به اجرا درنیامد (انصاری ، ص 298ـ300، 304ـ306). با اینهمه ، ترکیه برای ترویج ترک گرایی و معرفی این کشور به عنوان الگوی موفق حکومت مردمی ، غیرمذهبی و مبتنی بر نظام سرمایه داری اقتصاد بازار، سیاستها و برنامه های فرهنگی و آموزشی ویژه ای را در منطقة آسیای مرکزی و قفقاز در پیش گرفته است . تشویق کشورهای این منطقه به تغییر خط خود از روسی به لاتین (مانند ترکیه )، کوشش برای تبدیل ترکی استانبولی به زبان مشترک منطقه ، برگزاری گردهماییهایی با شرکت سران کشورهای ترک زبان منطقه ، پخش شبانه روزی برنامه های تلویزیون خصوصی و دولتی برای این جمهوریها، تأسیس مدارس دینی و مراکز آموزش حرفه ای در کشورهای منطقه برای ترویج فرهنگ ترکیه و آتاترکیسم و پذیرش دانشجو در دانشگاهها و مراکز آموزشی ترکیه از مهمترین این فعالیتهاست (عطایی ، ص113ـ116؛ رابینز، ص 602ـ 608).

پان ترکیسم در استانهای ترک زبان ایران و بویژه در آذربایجان ، به عللی چون اختلاف مذهبی بین آذربایجان و ترکیه ، جنگهای طولانی بین ایران و عثمانی و تجارب تلخ اشغال آذربایجان از سوی نیروهای عثمانی ، زمینة رشد قابل ملاحظه ای نداشته و به طور کلی بیش از آنکه درون جوش باشد، پدیده ای ناپایدار بوده است ( رجوع کنید به ارانی ، ص 126ـ133؛ کاتم ، ص 157ـ 158؛ احمدی ، ص 328؛ اتابکی ، ص 67ـ70، 199ـ 204). پان ترکیسم -رحیم رئیس نیا
http://www.iranglobal.info/node/23832

 (2) نظر کمال اُکویان، رهبر حزب کمونیست ترکیه، پیرامون نئو امپراطورییسم دولت ترکیه ، در پاسخ سئوال خبرنگار نامه مردم : 
 ”نامه مردم“: آینده سمت‌وسوی رخدادها در ترکیه را چگونه می‌بینید؟
کمال اُکویان: سرمایه‌داری آمریکا و اروپا، شامل بورژوازی ترکیه، تلاش دارد این جنبش مردمی[پارک قیزی] را با به‌وجود آوردن گزینه‌یی بدون اردوغان، از راه خود منحرف کند. نوعثمانی‌گرایی، که الگوی ”حزب عدالت و توسعه“ بوده است، در سوریه و اینک در مصر شکست خورده است. امروز این الگو در درون ترکیه هم در حال شکست خوردن است. برای همین هم آن‌ها [سرمایه‌داری آمریکا، اروپا، و بورژوازی ترکیه] در تلاشند تا گزینه تازه‌یی به وجود آورند و جنبش مردم را به بیراهه بکشانند و عقیم بگذارند. ... "نامه مردم"، شماره 925، 24 تیرماه 1392

*: لینک: http://www.iranglobal.info/node/9627
** مقاله های پپوندی: نکاتی پیرامون ادبیات نوین آذربایجان(ایران) - باز نویسی شده
 
http://www.iranglobal.info/node/19642

قدرت نرم ترکیه و پروژه خاورمیانه بزرگ 
http://www.iranglobal.info/node/9688

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

آ. ائلیار

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!