رفتن به محتوای اصلی

نوشته کوتاهی در باره سایت های اینترنتی!
28.02.2008 - 13:46

 تکثر و ازدیاد قاعدتا پدیدآورنده تنوع و گوناگونی میباشد و بیانگر فراگیری گسترده در عرصه های مختلف است. از شاخص های مهم جامعه باز میتوان تنوع و تعدد را در راس عناصر رشد و تکامل انسانها قلمداد کرد.

اما این تکثر زمانی ارزشمند خواهد بود که بیانگر گوناگونی موجود جامعه باشد و این نه تنها باعث شکاف اجتماع نخواهد شد بلکه جامعه را در عرصه های متعدد بحرکت و جنبش و پویائی رهنمون خواهد ساخت .جامعه از تک صدائی رها شده و انسانها خود را و انعکاس صدای خود را به عینه مشاهده خواهند کرد . بر داشت جامعه ما از تکثر و تنوع توام با ترس بوده است و یگانگی را در تک صدائی ترجیح داده است . این دید ریشه های تاریخی و ساختاری دارند و آموزش صبورانه میتواند به بخشی از این نگرانی ، حداقل در لایه های معین جامعه پایان دهد . اگر بخواهیم جامعه خود را با تمام مشخصاتش ارزیابی کنیم لازم است در وهله ی اول به جریانهای سیاسی آن نگاهی انداخته شود که بنوعی آینه ی روشن و تمام نمای جامعه هستند . ظرفیت بسیار محدود جامعه در تحمل همدیگر و اصرار در یگانگی و همسانی از نمونه های واضع آن میباشند و همین مختصات را میتوان در جریانهای سیاسی هم مشاهده نمود . تلقی جامعه و نیروهای سیاسی از همبستگی و اتحاد ، بیشتر پدرسالارانه و آمرانه میباشد تا همکاری اختیاری . در صورت عدم تحقق این امر و تمرد و سر پیجی بخشی از جامعه از بخش دیگر ، خشونت و نفرت نسبت به متمردان به اجرا در میاید و باز تاب طبیعی این پروسه گریز از غیر خود و روی آوردن به محفلهای محدود و بسته بوده است . اگر ظرفیت تحمل و گفتگو بجای خشنونت و نفرت قبیله ای نسبت به دیگر اندیشان نقشی میتوانست ایفا کند شاید امروز در مسیر دیگری بودیم . تعدد جریانهای سیاسی نه بواسطه پروسه طبیعی تنوع و دموکراسی و بیانگر اراده آزادنه انسانهای جامعه ، بلکه بمانند جامعه ، جدائی از همدیگر برای بکار بردن خشونت و نفرت و انتقام میباشد . حال این انتقام و خشونت در سطح قدرت حاکم با اعمال خشونت فیزیکی بکار گرفته میشود و در سطح مغلوبان که جریانهای سیاسی باشند و فاقد ابزارهای عملی قدرت هستند استفاده اینان از ادبیات خشونت آمیز تمرین و پله اول بکارگیری خشونت عملی و ذخیره ای برای آینده میباشد . این مختصر الگوی تمام نمای جامعه ما میباشد نمونه آن را در حوزه اندیشه و قلم هم میتوان یافت . سایتهای اینترنتی که بازتاب دهنده تفکرات غالب جامعه هستند نمونه ملموس آن میباشند . در اینجا منظور سایتها و وبلاگهای شخصی نمیباشد که ادعایی فراتر از این ندارند و بیشتر به حوزه فردی و بیان نظر شخصی مربوط است و این هم از مختصات عصر حاضراست و بسیار نیک هم میباشد .

اما سایتهایی که رسالتی در سطح جامعه برای خود قائلند و اهدافی را مد نظر دارند بدون اینکه وابستگی سازمانی و یا استقلال آنها مد نظر باشید مورد خطاب این نوشته میباشد .اغراق نخواهد بود که اگر گفته شود ساز وساخت حامعه و جریانهای موجود سیاسی دربرگیرنده سایتهای اینترنتی هم هست . یعنی این ازدیاد و تکثر نه بر اساس احترام به پلورالیسم و تنوع ، بلکه بخشا بر اساس عدم تحمل دیگران و بدتر از همه حسادت میباشد و البته حساب رقابت را با حسادت باید که جدا نمود . چرا که حسادت از عوارض قبیله و محفل است و انسانهای حسود هنوز در ماقبل تکامل انسان مدرن بسر میبردند هر چند از پیشرفته ترین ابزار استفاده میکنند و از مترقی ترین مفاهیم بهره میبرند . میتوان دید که چگونه در محفل محدود و رویائی خود بسر میبرند و کافی خواهد بود نظری به سایتهای موجود انداخته شود تا همه جیز عیان گردد . نظرات و مقالات چنان شبیه هم و تکراری هستند که مطالب امروز با فردا نه ، بلکه مطالب این هفته با هفته قبل نیز تکراری ، اما فقط عناوین و کلمات متفاوت هستند حتی نویسندگان این سایتها هم ثابت هستند گوئی که ایستائی و سکون را میخواهند تجربه کنند . فراوانی این سایتها بنوعی انعکاس انشعابات سازمانها و جامعه هم میباشد

بنطرمیرسد برای عده ای نه محتوا بلکه درج اسم و پر کردن صفحات بی پایان اینترنت مهمتر از ارائه راهکار میباشد و خشم و نفرت خود را نثار دشمنان فرضی نمودن و با انتقام از رقیبان و خود را ارضا کردن از اهداف این سایتها میباشد و کمیت شایسته تر از کیفیت شده است . انسان گاهی این سایتهای اینترنتی را با یک خانواده پدرسالار و با حصار بتونی و محافظت شده اشتباه میگیرد . در خواست همخوانی و تابع اصول آنان بودن چنان آنها را در چنبره تک صدائی گرفتار ساخته است که آدم زمان و مکان موجود را فراموش میکند و باور اینکه عصر انحصار و محفل گرائی دارد سپری میگردد دچار مشکل میشود . تاسف بارتر از همه پناه بردن این سایتها بعلت فقر اندیشه و ایده نوین به ترجمه و نویسندگان خارجی است که دلایل روشنی دارد و آن اینکه این سایتها با موجودات زنده نمیخواهند سر و کار داشته باشند بلکه با کسانی میخواهند سر و کار داشته باشند که به حریم مقدس اینان وارد نشود . تقسیم بندی این سایتها چنان دقیق و گلیشه ای شده است است که هر کسی میداند متاع مورد دلخواه خود را ازکجا باید تامین کند. بر همان اساس نیز دریافت و چاپ مطالب در سایتها با معیارهای قبیله ای صورت میگیرد .

بد نیست یادآوری شود که اکثر این سایتها بمانند فرهنگ موجود جامعه و سازمانهای سیاسی ، یا بایکوت مخالفین فکری خود را بکار میبرند و یا اینکه بخش اعظم امکانات و وقت خود را صرف جدل قلمی می نمایند . لازم به یادآوری میباشد تا همین چند سال پیش بندرت مطالبی در باره جنبش زنان ، فمینیسم ، حقوق بشر ، حقوق اقوام و غیره به چشم میخورد چرا که این حوزه ها را مخل آرامش و لکه ای برای حریم مقدس خود بشمار میآوردند در حالی که در شرایط آزادی که آنان بسر میبرند توقع این بود عرصه های جدیدی به بحث گذاشته و تکامل جامعه را در توان خود یاری دهند اما بنظر میرسد لازم است اینان در وهله اول در تکامل خود کوشا باشند که خود امری مثبت است . اگر این سایتها امروز حدودا تغییر مسیر دادند بیشتر به تحمیل و جبر زمان مربوط میشود که به آن گردن نهادند و باید گفت سالیان زیادی اسیر دگم و رفتار گزینشی شدن ، نیروهای زیادی را به گریز از مرگز و رو برتافتن از اقدامات سراسری ، اجباراً سوق داده است .

گاهی با دیدن این سایتها به این نتیجه میرسم که گفتگو و تبادل تجربیات و آزادی اطلاع رسانی مفید ، بیفایده است و هنوز بخش اعظمی از ما چنان سخت جان و سخت پندار هستیم که استعداد تغییرات را پذیرا نیستیم و اگر هم در تئوری به ضرورت خانه تکانی پی بردیم اما هنوز برای عملی کردن این هدف فاصله ها از آن دور هستیم .البته سایتهایی هم پا به عرصه وجود گذاشتند که براستی مرزهای سنتی و محدود کننده را فراتر رفته و به عرصه نوینی پا نهاده اند که متاسفانه تعداد اینگونه سایتها اندک میباشد . در حالی که اغلب سایتهای اینترنتی مورد نظر این نوشته نه بر مبنای عموم بشری و چند صدائی بلکه خواسته و ناخواسته بر اساس تبعیض عقیدتی ، جنسیتی ، قومی و زبانی و غیره شکل گرفته است . باستانگرائی و اصرار برفرهنگ و تاریخ خاصی و علم کردن تیره ای خاص و تحقیر و پست پنداشتن دیگران که بمانند سمی مهلک برای موجودیت جامعه ما تولید و باز تولید میشود و این پرسش را به پیش میکشد که دلیل نادیده گرفتن بخش بزرگی از شعور جامعه از سوی اینان چیست ؟ آیا این اعمال هدفمند صورت میگیرد ؟ یا اینکه این اعمال از عوارض درمان ناپذیر ساختاری و خودخواهی ناشی از آن فرهنگ پدرسالاری میباشد ؟ اگر این بحثها در سایتهای تخصصی و یا شخصی صورت میگرفت شاید خرده گرفتن بر آن منطقی نبود و میشد آنرا درک کرد اما سایتی که رسالتی را در سطح جامعه بعهده میگیرد حق بازی کردن با حیات جامعه را ندارد . این امر دقیقا در اکثر پالتاکها هم به همان ترتیب اشاره شده اجرا میشود و گاهی افراد آن چنان عنان اختیار از دست میدهند که گوئی در صحنه جنگ حضور دارند و خشم شتری خود را یکی بعد از دیگری به اوج میرساند . این رفتار عاجز بودن انسان بی هویت را نشان میدهد که قادر نیست افسار خشم خود را کنترل کرده و شعورمند وارد گفتگو شود .

از مجموعه سایتها فعال ومطرح که بنده با آنها آشنا هستم میتوان از این سایتها نام برد :اخبار روز ،ایران امروز ،ایران گلوبال ،عصر جدید ،خبرنامه گویا ، پیک ایران ،اطلات نت ، پیک نت و غیره . که آخری حکایت عجیبی دارد . این سایت بظاهر مترقی و دلسوز مردم ، چه دشمنی ها و جدائیها را که در سطح مردم دامن نزد و چندین سال ، روزی نبود که خبرحمله ی امریکا از جبهه بلوچستان یا از کردستان و یا از آذربایجان را با آب و تاب ، آنهم با تیترهای درشت و قرمز در بوق کرده و نفرت انسان ایرانی را نسبت بهم دامن زده و هنوز هم به این رسالت تاریخی خود ادامه میدهد .نمونه پیک نت تنها یکی از نمونه جندش آور میباشد . باری همانطوری که اشاره شد در اینجا سایتهای تخصصی و سازمانی و شخصی مد نظر نمیباشد چرا که اهداف از پیش تعیین شده این سایتها ، ترویج و تبلیغ این اهداف ، راس فعالیت آنها تشکیل میدهد . در این میان ضمن فرا خواندن سایتهای قید شده در بالا ، به چند صدائی و آرزوی پربار شدن فعالیت آنها را در راستای آموزش و بالا بردن توان تحمل همدیگر برای احقاق حقوق انسانی ، انسان ایرانی از هر تیره ای که باشند دارم . در اینجا بعنوان نمونه بدون اینکه جانب سایت خاصی را بگیرم به یک نمونه اشاره میکنم .من 2 سال است که سایت ایران گلوبال را بطور مرتب مطالعه مکنم و با امیدواری میتوانم بگویم که این سایت توانسته است پاسخگوی بخشی از خلا موجود باشد به این معنی که ضمن رعایت تکثر و تنوع و دامن زدن به چالشهای پیش روی جامعه ، در عین حال بخشی از نیروهای جامعه را که صحنه سراسری را ترک کرده بودند و به نیروی محلی تبدیل شده بودند دوباره به حرکت سراسری پیوند داده است و چنین اقدامی از سوی این سایت هر چند با مخالفتها مواجه میباشد اما اقدامی است مترقی و قابل تقدیر .و در پایان امیدوار سایت ایران گلوبال این حرکت مدرن و پسندیده خود را ادامه داده و در آغاز این راه نماند و حتی آنرا در عرصه های مختلف تکامل بخشد . با آرزوی موفقیت برای مسئولان این سایت ، امیدوارم تعداد چنین سایتهائی رو به افزونی داشته باشد . نباید فراموش کرد امروزی اندیشیدن ، امروزی رفتار کردن و بر امروزی باقی ماندن اصرار کردن ، چنان هم سخت نیست بلکه آسان هم است اما زمان را فراتر رفتن و نگاهی به آینده داشتن هنر است . هنر ، حصارهای امروزی را شکافتن و امید را در افقهای آن دیدن است . هر چند گفتنی ها در این مورذ زیاد است اما من به این کوتاه اکتفا کرده و امیدوارم دوستان دیگر نیز در این مورد نظر خود را بیان کنند

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.