پتانسیل رهبری این جنبش را من در نسل جوان ایران مهیا میبینم . این موج جدیدی که از ایران در طی این مدت کوتاه گریخته که بین آنها همه گونه فعال سیاسی ، بلاگر, روزنامه نویس و غیره هست که از همه بهتر میدانند نبض جامعه در چه است و خواسته همفکرانشان در چه است و به چه شکلی میتوانند به صورت عملی این مبارزات را داخل کشور به پیش ببرند! هیچ کدام هم هیچ نوع وابستگی به این حکومت را ندارند . اینها قبلیت این را دارند که هسته مرکزی این رهبری را به عهده بگیرند. اما هماکنون در کمپهای پناهندگی در عراق و ترکیه آواره ماده اند . باید کاری کرد و دست اینها رو گرفت تا بتوانند به مبارزه خودشان ادامه دهند . خوشبختانه این اضافه باری که نسل قبلی همچنان به یدک میکشد و بحثهای سیاسیشان هنوز مسائل ۵۰ سال گذشته است به جای اینکه به فکر ۵۰ سال آینده مملکت باشند ، در این نسل جدید دیده نمیشود . در نتیجه اپوزیسیون باید تکلیف خودش را با خواستههای مردم مشخص کند که آیا با یک برخوردهای خود محوری و ایدئولوژیکی میخواهند به قضیهٔ نگاه کنند یا قبول کنند که وظیفه ما پشتیبانی از یک خواسته مشترک کلی جریانات مملکت است ؟ در این خواستهها جریانات مختلف سیاسی وجود دارد ؟ امروز اکثرا تقدم را درک کردند که در کجاست : که آن حقوق بشر، تمامیت ارضی ایران و حق برگزاری انتخابات آزاد میباشد. این یک مخرج اشتراکیست که بتوان با آن در نحوه رسیدن به نتیجه مبنا همکاری و فعالیتهای سیاسی برای اپوزیسییون باشد
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
افزودن دیدگاه جدید