رفتن به محتوای اصلی

آیا در قرن بیست و یکم خونبها هنوز باید باشد؟!
05.04.2009 - 21:20

 نامه سر گشاده به رئیس قوه قضائیه مملکت

آیا در قرن بیست و یکم خونبها هنوز باید باشد؟!

احتراما نظر شمارا به نامه دوخواهر تحصیل کرده هموطن به نامهای پی و اف که احتمالا پروانه و فریده و یا هر نام دیگری که با پی و اف آغاز می شود، در سایت یارسان جلب می نمایم. دو خواهر که می توانند از 53 در صد دختران روشنفکر جامعه ایران باشند که کرسی تحصیلی دانشگاههای کشور را اشغال می کنند و یا می توانند در حد توان خود به پیشرفت جامعه کمک شایانی برسانند و نه در کنج خانه ای زندگی را با نفرت از خود به عنوان دختر و از دیگران سپری نمایند. آن گونه از انشای این دختران معلوم است، باوصف اینکه دردهات و ولایات زارعی ایران رشد یافته اند و احتمالا کمترین امکانات تحصیلی را داشته اند، اما دختران با سوادی هستند. آیا به نظر حضرتعالی به عنوان رئیس قوه قضائیه و قضات مملکت، درست است که یکی از اینها بخاطر این که پدرشان را از تهدید مرگ و قصاص و زندان طویل المدت نجات دهند، باید به عنوان خون بهاء به فرزند مقتول داده شوند؟ تا آنجا که بنده اطلاع دارم، طبق قانون فعلی ایران، باید یکی از این دو خواهر شور بخت زن جوانی بشود که از نظر عاطفی و عشق و علاقه هیچ گونه رابطه ای بین آنها بر قرار نبوده و نیست؟

همانگونه که نامه این دوخواهر بنده را تکان داد، امیدوارم شمارا نیز اگر به حقوق انسانی اعتقاد دارید که حتما هم باید داشته باشید، تکان دهد و اجازه ندهید این عمل قرون وسطائی به مرحله اجرا در آید. راه حلهای قانونی دیگری هم باید باشد که نه پدر این دختران بی نوا از دست آنها برود و نه زندگی یکی از آنها با این جوان (فرزند مقتول که خود او هم احتمالا نخواهد) به باد فنا رود.

در جمهوری اسلامی رسم بر این است که در قبال قتلی نا خواسته خون بهای مادی پرداخت شود. اکنون اگرشما به عنوان رئیس قوه قضائیه ایران به این قانون اسلامی رجوع فرمائید و قصد توهین به مقام زن بیش از این را نداشته باشید، می بایستی بازماندگان مقتول را به گرفتن خونبهای مادی درصورت اثبات قتل غیر عمد، که گویا همینطور هم بوده، قانع فرمائید. من به عنوان یک محقق از جمله در امور روابط خانواده باید عرض کنم که فرزند این مقتول هرچه هم احتمالا کم سواد باشد، دردنیای متمدن امروز نمی تواند و حتما هم نمی خواهد زندگی اش را با دختری سپری کند که از درون هیچ علاقه ای به او ندارد، زیرا این دختر را بجای خون پدرش به او داده اند. من در آن شکی نمی بینم اگر این جوان به اندازه یک جو فکر انسانی در مغزش باشد که حتما هم هست، نه می خواهد زندگی خود را در آینده ویران کند و نه حاضر است زندگی دختر جوانی را به نابودی بکشاند و هرگز به چنین وصلتی هم تن در نخواهد داد و بقیه اعضای خانواده را به گرفتن خونبهای پولی قانع خواهد کرد. امیدوارم شما نیز به عنوان رئیس قوه قضائیه به این امر کمک رسانید و از اجرای این قانون قرون وسطائی جلو گیری بعمل آورید.

با آرزوی زندگی سالم و بی دغدغه برای همه هموطنانمان

هایدلبرگ، آلمان فدرال، چهارم آوریل 2009 دکتر گلمراد مرادی

Dr.GolmoradMoradi@t-online.de

آیا کسی نیست به داد آرزوهای دختران خون بها برسد؟

مدیریت محترم سایت یارسان در خارج از کشور

 با سلام و خسته نباشید این متن از طرف دو خواهر در یکی از شهرهای غربی ایران خدمتتان ارسال شده است امیدوارم وقت خواندن وپاسخ به ان را داشته باشید زیرا به هم فکری شما نیازمندیم

 ما دو خواهر هستیم هردو تحصیل کرده ودر حال حاضر هردو شاغل ، تا چند سال پیش هزاران امید وآرزو در ذهن خود برای آینده می پروراندیم و روزگار بر وفق مراد بود تا اینکه در یک حادثه هنگامی که پدرمان مشغول برداشت محصول ذرت با کمباین بود باعث مرگ یک نفر از ساکنین روستا شد و همه چیز به هم ریخت از جمله آینده ما..اولیا دم به هیچ قیمتی حاضر به رضایت نیستند با گذشت چهار سال ونیم از این مسِِئله و پادر میانی بسیاری از ریش سفیدان طایفه سرانجام راضی شدند، به شرط اینکه، یکی از ما دو خواهر به عنوان خون بها همسر پسر متوفی شویم .این مسئله از یک طرف باعث شادی واز طرفی ماتم همه فامیل شد .چون راه نجاتی برای پدرم بود زیاد ناراحت کننده به نظر نمی رسید اما گذشت زمان و توجه به اختلاف سن بیشتر از ده سال ،تفاوتهای فرهنگی و اخلاقی ، بی سوادی و حتی معلولیت ذهنی پسر متوفی برای هیچ کدام از ما قابل تحمل و پذیرش نیست . در حال حاضر هیچ راهی برایمان باقی نمانده یا باید پدرمان را از دست بدهیم که برایمان متصور نیست ویا هر کدام از ما شاهد نابودی وزنده به گور شدن دیگری باشیم .اقدامات برای تغییر عقیده خانواده متوفی با پرداخت خون بهای بیشتر و دخالت مقامات و مراجع دولتی بی نتیجه ماند و ما برای فرار از سر نوشت شوممان سالهاست به این در وآن در میزنیم بلکه راه نجاتی بیابیم

 حال بدین وسیله از شما میخواهیم فریاد ما را به گوش همه کسانی که دم از آزادی و حقوق بشر می زنند برسانید که هنوز هم زنده به گور کردن دختران مرسوم است اما روش ان تغییر کرده ! ایا سزاوار است همواره ما وامثال ما قربانی یک سری آداب و سنن قبیله ای و عشیره ای خارج از چهار چوب قوانین حقوق بشر شویم وچوب قانونهای خود ساخته ونا مانوس و بی اساس را بخوریم ؟آیا سزاوار است زمانی که ما وامثال ما تمام آرزوها وآرمانهای خود را در دل دفن میکنیم و به اجبار قدم به ورطه نابودی می گذاریم دیگر از حقوق بشر دم زد ؟ آیا تا به حال لبخندهای خشکیده بر لب و چشمان غرق در گریه ی عروسان سیاه پوش را دیده اید ؟ آیا کسی نیست تا پدران داغدار ،فرزند نمرده را در یابد ؟آیا کسی نیست که مادران به سوگ نشسته دختران سیاه بخت را آرام کند ؟ آیا کسی نیست به داد آرزوهای دختران خون بها برسد ؟ پس کجاست قانون دفاع از حقوق بشر

با احترام

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.