رفتن به محتوای اصلی

شنود بی بی سی در دفتر کار مطهری
16.07.2013 - 04:36

چند روز پیش علی مطهری نماینده مجلس"هرت" فاش ساخت که تعدادی از مامورین "حکومت " شبانه به دفتر کار او وارد شده و وسایل شنود و دوربین مخفی درآن کار گذاشته اند. صبح همان روز, سه نفر از مامورین مذکور، مجددن بهمحل مراجعت کرده و میکوشند نوار ویدویی تلویزیونی مدار بسته را که صورت و مشخصات ظاهری همه آنها را ضبط کرده بوده بر دارند تا هرنوع ردی را از حضور خود در آن جا پاک کنند. گویا اصرار آنها منجر به درخواست کمک از سوی مسئول مجموعه از پلیس محلی میشود، که در جریان آن یکی از این برادران گمنام فرار کرده ولی دو نفر دیگر دستگیر وهمراه نوار به کلانتری محل برده میشوند. به فاصله کوتاهی دو فرد دستگیر شده آزاد ونوار ثبت شده ظاهرن به بالاتر ارسال میشود وبدین ترتیب با سهولتی حیرت انگیز و باور نکردنی، تمام رد پاهای 9-10 ماموری که در عملیات نصب وسایل استراق سمع در دفتر کار یک وکیل مجلس دست داشتند پاک شده و تنها اقای علی مطهری میماند وحوضش. 

بعد از این ماجرا کسانی معترض چنین ماجرایی شده و خواهان احضار مصلحی وزیر اطلاعات به مجلس برای ادای توضیحات در این مورد میگردند. اما علی لاریجانی رئیس الوکلا میگوید که این موضوع ربطی به مجلس "هرت" نداشته و"اداره هرت" دیگری به نام قوه قضاییه که زیر نظر داداش وی آیتالله صادق اداره میشود باید به این ماجرا رسیدگی کند. از آن سو اما، موجود عجیبی به نام کوچک زاده از نمایتنگان همین مجلس "هرت" پا به میدان گذاشته و سوالاتیرا با مضامین زیر، در پاسخ معترضین اقدام شنود گذاری طرح کرده و خواهان پاسخ فوری آنها میشود:
1-علی مطهری باید توضیح دهد به چه حقی و از جانب چه مرجعی به خود اجازه کشف وسایل استراق سمع در دفترکار خود را داده وبدتر از آن، این وسایل را از محل نصب آن در پشت دستگاه کولر بیرون آورده است؟
2-از کجا معلوم که این وسایل توسط هاشمی رفسنجانی، عطائا لله مهاجرانی و یا موسسه خبر پراکنی بی بی سی در آنجا نصب نشده بوده؟
3- مطهری باید توضیح دهد به چه حقی خبر نصب شنود در دفتر خودرا در سایت خود منتشر کرده است.
در پایان هم، این موجود هرتی، چنین القا کرده که این علی آقا به خاطرات اقدامات مجرمانه فوق حتمن تحت تعقیبقرار گیرد، تا سرنوشتش مایه عبرت دیگران شود. 

به دنبال این در خواست ، وب سایت علی آقا موقتن از دسترش خارجشده و ماجراهای شنیدنی دیگری رخ میدهد که ما فعلن از جزییاتش بی اطلاعیم.

گفته اند که در زمانهایدور در ایران قدیم، در شهری تاریخی، مردی به اتهام کندن دم الاغی در حال فرار با زن بارداری تنه زده وباعث سقط بچه پا به ماه وی میگردد. در ادامه راه، این شخص، از راه پله ای طولانی به پشت بام مسجدی مرتفع راه پیدا کرده واز ترس مامورینی که پشت سرش بودند بالاجباراز آن سوی پایین میپرد اما از بخت بر سر پیر مردی فرود آمده و باعث مرگ وی میشود. علاوه براینها گویا دم الاغ هم کار دست وی میدهد ووی هنگامیکه آنرا دور سرش میچرخانده چشم یکی از مامورینی را که درحال دستگیری وی بودند را کور میکند. بالاخره بعد از چندین و چندین ماجرای مشابه دیگر، آقای خلافکار دستگیر شده و په پیش قاضی برده میشود. قاضی شهر به شرط رشوه سنگین قبول میکند که گریبان وی را از دست شاکیان خلاص کند، و به راستی هم شاهکار میکند. وی به شوهر زن سقط کرده حکم میکند که زنش را تحویل مرد مجرم بدهد و 9 ماه بعد تحویلش بگیرد تا به حقش برسد، مرد پدر مرده هم باید بالای پشت بام بلند آن مسجد رفته و بر سر مجرم که درست در نقطه ای که پدر شاکی کشته شده میایستد، بپرد تا عدالت اجرا گردد. مرد یک چشم هم چون هنگام تیراندازی و شکار فقط از چشم راستش استفاده میکرده و نیازی به چشم چپ نداشته پس شکایتش وارد نبوده است. با شنیدن این احکام شوهرشاکی زن سقط کردهبدون درنگ حاملگی همسر خود را از اساس منکر شده و با عجله از محکمه خارج وبرای همیشه آن دیار را ترک میکند.فرد پدر مرده هم که مطمئن بود جان سالمی از پریدن بر سر مجرم از ارتفاع بلند نخواهد برد، مدعی میشود که پدرش سالها پیش به مرگ طبیعی درگذشته و کسی که پای دیوار مسجد مرده پدر وی نبوده و صرفن به خاطر شباهت اسمی وی را اشتباهی به عنوان شاکی به پیش قاضی آورده اند. او هم با سراسیمگی عقب عقب به سمت در خروجی روانگشته و با سرعت باد از محل دور میشود و دیگرکسی او را نمیبیند.صاحب الاغ دم بریده نیز که آخرین شاکی در محکمه بوده با مشاهده این اوضاع، قبل از اینکه قاضی حکمش را در باب شکایت وی اعلام کند، فریاد کشان و در حالیکه مرتب تکرار میکرده که والاه وبالاه خر وی از کرگی اصلن دم نداشته است، فرار را بر قرار ترجیح و مثل بقیهبرای همیشه از انظار مردم آن دیار گم وگور میشود، به دنبال تکرار چنین حوادثی در آن شهر تاریخی، نام پر معنای"هرت" بر روی آن شهر گذاشته میشود. اما روخ این شهرافسانه ای زمان قدیم طی دهه ها وسده ها و هزاره ها،به تدریج و گام به گام وخرد خرد غنا می یابد تاو اینکه 34 سال پیش در قالب "کشور  عزیز اسلامی ایران" و یا به عبارتی دیگر"کشورعزیز امام زمان" حلول کرده وزمینه را برای تسخیر جهان به دست اسلام که دیگر باید زمانش رسیده باشد آماده سازد. یک مثال کوچک واقعی از این آماده سازی را، در ماجرای شنود گذاری فوق از نظر خوانندگان مخترم این سطور گذشت.

اصغر جیلو پانزدهم جولای 2013

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.