رفتن به محتوای اصلی

ساعت یک ربع به ویرانی
ست
01.08.2008 - 12:09

«ساعت یک ربع به ویرانی
ست.»

این خطی از یک شعر دوستم حمیدرضا رحیمی
ست که این روزها سخت در ذهن من برمی
جوشد: چه دارد بر سر میهن ما می
آید؟ آیا دیگر برای هر کاری دیر شده است؟ آیا واقعاً هیچ از دستمان بر نمی
آید.

تا کنون تنها از امکان حملة اسرائیل به تأسیسات اتمی جمهوری اسلامی سخن می
رفت. اما، سخنان وزیران امورخارجة امارات و کویت و نیز سخنان یکی از بلندپایگان مرکز مطالعات استراتژیک کویت چشم
اندزی سخت تیره
تر را برابرمان گشودند. وزیر امور خارجة امارات متحدة عربی در اجلاس وزیران امور خارجة جنبش غیرمتعهدها در تهران، ادعای مالکیت سه جزیرة تنب بزرگ و کوچک و ابوموسی را دوباره مطرح کرد رسانه
های خبری جمهوری اسلامی خبر را اصلا انتشار ندادند ولی این خبر در رسانه
های امارات و کشورهای عربی بازتاب گسترده
ای یافته است و آنان شجاعت وزیر امور خارجة امارات را ستایش کردند که در قلب تهران و در برابر نمایندگان «حکومت شیعه» این ادعا را تکرار کرده
است.

وزیر امور خارجة کویت نیز درخواست جمهوری اسلامی ایران برای عضویت در شورای امنیت را به سخره گرفت و غیرعقلانی و غیرمنطقی برآورد کرد (جمهوری اسلامی یک طرف دعواست.) و گفت به سران تهران گفته است «عاقل باشند» و در همین حال، بنا بر گزارش رادیو اسرائیل، دکتر سامی
الفرج از مقامات بالای کویتی و از مدیران مرکز مطالعات استراتژیک کویت در مصاحبه
ای با اشپیگل، ضمن تأیید قطعیت حملة نظامی به ایران از امکان رودرروئی همسایگان عرب ایران با جمهوری اسلامی سخن گفت. او تأکید کرد که برای شیخ
نشین
های همسایة ایران عواقب اتمی شدن جمهوری اسلامی به شدت از عواقب حمله به ایران وخیم
تر است. او گفت اگر جمهوری اسلامی تنگة هرمز را ببندد با قدرت هوائی کوبنده امارات و دیگر شیخ
نشین
ها روبرو خواهد بود. او گفت در صورتی که جمهوری اسلامی اتمی شود کویت و دیگر شیخ
نشینها خواهان چتر حمایتی اتمی حتی از سوی اسرائیل خواهند شد.

این یک سوی دیگر ماجراست که تاکنون بدان توجه نشده
است: در صورت حملة نظامی امارات خواهد کوشید جزایر سه
گانة به شدت استراتژیک تنگة هرمز را اشغال کند. اسرائیل و آمریکا با این امر نه تنها مخالفتی نخواهند داشت بلکه برای کشاندن پای امارات و دیگر شیخ
نشینها به رودرروئی نظامی با جمهوری اسلامی از آن استقبال هم خواهند کرد. گذشته از این که اگر امارات این سه جزیره را اشغال کند، کنترل انحصاری ایران بر تنگة هرمز منتفی خواهد بود و این بی
شک خواست آمریکا و اسرائیل نیز هست.

دکتر سامی
الفرج که حملة نظامی را قطعی برشمرده، این را نیز افزوده است که دو گزینه برای حمله وجود خواهد داشت: نخست: آغاز با یک حملة محدود به مراکز اتمی و آنگاه منتظر واکنش جمهوری اسلامی ماندن و سپس یک حملة گستردة سرتاسری و دوم: از همان آغاز یک حملة سرتاسری گسترده.

به گمان من این دومی محتمل
تر است. در صورت حمله چرا آمریکا، اسرائیل و دیگر متحدانشان به ماری زخمی امکان و اجازة واکنش بدهند و بعد بزنند سرش را بکوبند؟ چرا امکان بدهند که احتمالا یکی دو بمب اتمی
ای که جمهوری اسلامی از اوکراین خریده
است شلیک شوند و بعد کارش را یک
سره کنند؟

گزارشی را هم که دوستم شیوا مقدم ترجمه کرده پیش رو دارید.

در مصاحبه با خبرنگار نشریة برلینرسایتونگ، راینهارد برنبک (Reinhard Bernbeck)، انسان‌شناس دانشگاه آمریکایی بینگهامتون (Binghamton) می
گوید:

مدت زمانی است که پرسش‌های بسیاری از سوی پنتاگون در مورد مکان‌های باستانی و محل موزه‌ها با همکاران ما مطرح می‌شود. آنان می‌خواهند با این کمک بتوانند برنامه جی‌پی‌اس تهیه کنند تا به این ترتیب و در صورت یک حمله، این مکان‌ها مورد اصابت و تخریب قرار نگیرند. و البته بعدش یادآوری می
کند که در مورد عراق نیز همین بوده
است، اما در عمل موزه
ها غارت شدند و آثار باستانی بسیاری ویران گشتند.

بر این نشانه
ها و تأکیدها باید سماجت و لجاجت شگفتی
زای سران جمهوری اسلامی را هم دید. علی خامنه
ای باز اظهار داشت که جمهوری اسلامی یک قدم از برنامه
های اتمی
اش عقب نخواهد نشست و علی
اصغر سلطانی سفیر ایران در آژانس انرژی اتمی نیز بر همین تأکید کرد و در عین حال سران رژیم انکار کردند که در نشست دو هفته پیش ژنو به جمهوری اسلامی ضرب
الاجل داده شده است.

صورت مسئله روشن است: جمهوری اسلامی ماندگاری خود را تنها در پناه یک زرادخانة اتمی ممکن می
داند و گرنه دیر یا زود، اگر مردم ایران از پسش برنیایند، غرب حسابش را خواهد رسید و آمریکا، اسرائیل و همة همسایگان عرب و غیر عرب ایران از اتمی شدن جمهوری اسلامی سخت در بیم
اند.

در پناه یک زرادخانة اتمی، جمهوری اسلامی قطعاً جری
تر به یاری تروریسم بنیادگرای اسلامی خواهد پرداخت. قطعاً بر دامنة دخالت
هایش در عراق و افغانستان خواهد افزود. اتمی شدن جمهوری اسلامی تعادل قوا را به نفع این رژیم، مطلقا، به هم خواهد زد و یعنی در آن صورت، آمریکا هیچ چاره
ای ندارد جز این که عراق و افغانستان را تحویل رژیم ملاها بدهد و دررود؛ و اسرائیل باید زوال تدریجی خویش را بپذیرد. اسرائیل می
تواند باز هم در یک رودرروئی کلاسیک نظامی، همة ارتش
های جهان عرب را شکست دهد اما، توان کشیدن بار یک جنگ فرسایشی درازمدت را به لحاظ نیروی انسانی ندارد. کشوری
ست هفت ملیونی با مردمانی مرفه که تمایل چندانی به شهادت ندارند و هم
اکنون برای سربازگیری با مشکلات بالائی روبروست و آمریکا نیز نمی
تواند تا ابد نیروی انسانی لازم برای حضور در عراق و افغانستان را تأمین کند.

دامنة خسارات جانی و مالی بر مردم و میهن ما در صورت وقع حمله تا کجا خواهد بود؟ این معلوم نیست. به هر حال، سایت
های زیرزمینی اتمی جمهوری اسلامی را اگر بخواهند ویران کنند، ناگزیرند از سنگرکوب
های اتمی بهره بگیرند. به این گونه که دومین بمب را در حفرة ایجاد شده از انفجار نخستین بکوبند و سومین را در آن حفرة ژرف
تر شده و چهارمین را و.... تا برسند به آن سایتی که در عمق شصت ـ هفتاد متری قرار دارد. از این بمب
ها برخی
شان، در هنگ
ها (منابع) زیرزمینی آب منفجر خواهند شد و یک آبگوشت رادیواکتیو را به هوا خواهند برد که بر هر جای ایران ببارد بدلش خواهد کرد به سرزمین سوخته.

تنها راه جلوگیری از حمله به ایران فراخوان برای یک خیزش ملی سرتاسری علیه جمهوری اسلامی
ست. نترسیم از این که ممکن است سنگ روی یخ شویم. بشویم هم. چه چیزی برای از دست دادن داریم؟

دارد دیر می
شود.

باید جو ترس و دهشت و ارعاب را شکست. باید از کوچکترین آکسیون
های سرتاسری و بی
خطرترین
ها آغاز کرد. از جمله راه
پیمائی در ساعتی از عصر، در ساعتی از روز جمعه، در یک ساعت مشخص که بیشتر مردم معمولا در خانه
اند، منتها سرتاسری در همة شهرهای ایران و در همة محلات، بدون شعار و کم
کم، جنبش را به آکسیون
های جوشان
تر و خیزش
های تندتر و عریان
تر برکشانید. از جمله، در ساعتی از شب، بر پشت بام شعار مرگ بر استبداد دادن؛ از جمله راه
پیمائی توأم با شعار در همة شهرهای ایران. در یک روز و در یک ساعت و بعد، فراخوان برای اعتصاب سرتاسری کارگران (به ویژه نفت) و بعد فراخوان به نیروهای مسلح برای ترک پادگان
ها و زمین گذاشتن سلاح. در آن صورت خواهیم توانست خود به متحدین مردم ایران پییشنهاد دهیم که مزدوران مسلح وفدار به رژیم را در این یا آن مرکز نظامی سرکوب کنند.

من این پیشنهاد را به کنگرة ملیت
های ایران فدرال خواهم برد؛ شما به هر جریان و سازمان و تشکیلاتی که نزدیکید همین پیشنهاد را بدهید. شاید بتوانیم یک نشست فراگیر با شرکت نمایندگان کنگرة ملیت
ها، شاهزاده رضا پهلوی و یا نمایندة تام
الاختیاری از سوی او، بخش
های منطقی و معقول جبهة ملی، تشکل
های زنان و دانشجویان و دیگران (هر نیرو و یا تشکلی که دلش برای ایران می
تپد) برگذار کنیم. شاید بتوانیم یک هیئت نمایندگی برگزینیم که در عین حال، نقش دولت در سایه و جایگزین موقت را بازی کند. پیش از آن که برایمان برش گزینند.

پرسش من این است: آیا ما یک ملت زنده
ایم یا نه؟ و اگر هستیم، می
فهمیم ساعت یک ربع به ویرانی یعنی چه؟

باز اینجا و آنجا کسانی می
نویسند نگاه
ها باید به سمت داخل باشد. این مرز داخل و خارج را باید برداشت. مگر وقتی حزب دموکرات کردستان ایران در نوزدهمین سالروز ترور دکتر قاسملو و یارانش به مردم کرد فراخوان داد سیاه بپوشند و مغازه
ها را تعطیل کنند، داخل و خارج در میانه بود؟ ستاد جنبش نمی
تواند در داخل مرزهای ایران و زیر چک جمهوری اسلامی برپا شود؛ این ستاد باید اینجا در برونمرز باشد. حرکت نیز، هم آنجا خواهد بود و هم اینجا. آنجا برای زدن رژیم، اینجا برای جلب حمایت افکار عمومی جهانیان. اگر ما آن هیئت را برگزینیم، می
توانیم بعد، از مردم ایران بخواهیم به یک آدرس اینترنتی یا پستی مراتب تأییدشان را نسبت به آن هیئت ارسال کنند. این یعنی شکلی از همان پارلمان در تبعید. همه کار ممکن است. به شرط آن که ما بخواهیم. بخواهیم که دست از انکار یکدیگر برداریم و در دست هم نهیم.

این را دریابیم: دارد دیر می
شود. این واقعیت است: ساعت یک ربع به ویرانی
ست.

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.