رفتن به محتوای اصلی

سالروز 28 سالهء پدیدهء "جمهوری اسلامی" در ایران [5]
28.02.2007 - 19:13

  

جمهوری سوّم: دوران سیّد محمّد خاتمی 1997- 2004

 دوران پرزیدنتی سیّد محمّد خاتمی با واژهء سیاسی "رفرم Reform " که در ادبیّات فارسی از آن "اصلاح طلبی" یاد شده است پیوند خورده است، به منظور چشم انداز دقیق تر به موضوع بحث، علاوه بر طبقه بندی و نامگذاری این مرحله به جمهوری سوّم، ضرورت نگرش به نمای ساختار ایدئولوژیک جمهوری اسلامی و صف بندیهای اپوزیسیون هست تا با مقایسه رقیبان حقیقی و یا مجازی، تشخیص جایگاه "رفرمیستها یا اصلاح طلبان" ممکن گردد.

 بعد از سرکوب و از میان برداشتن اهرمهای دمکراتیک، سکولار، لیبرال، و سوسیالیست ها که در پیروزی انقلاب 57 شرکت داشتند، و در مقابل گرد آوردن طیفهای مختلفِ کنزرواتیو و فوندامِنتالیست اسلامی معتقد پایدار به سیستم ولایت فقیه آقای روح الله خمینی زیر سقف "حزب جمهوری اسلامی" تا کنون میشود سه گروه و دیگاه را در عرصه های: سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، حیاتِ 28 سالهء حاکمیّت رژیم اسلامی مشاهده کرد: 1- کنزرواتیو ها 2- پراگماتیسم ها 3- رفرمیست ها.

 1

 

- کُنزرواتیسم : Konservatism

 1- کُنزرواتیسم: Konservatism از واژهء لاتین Conservare گرفته میشود و مفهوم "محافظت و نگهداری کردن" را دارد که به اندیشه و دیدگاهی در سیاست، دین، اجتماع، نسبت داده میشود که بر پای بندی به جهان بینی، تصورات، و سیستم ارزشهای مرسوم یا جاودانه در جامعه تأکید و از آن دفاع رادیکال میکند و با برتری دانستن ساختارها و ارزشهای گذشته و قدیمی، با طرد و مقاومت در مقابل تغییراتِ جدید، به هر گونه نوآوری و تجدّد با دیدهء انتقاد و شک مینگرد. شکل گیری کنزرواتیسم که ریشه در دوران آنتیک، دوران قرون وسطی، و در "دین مسیح" دارد، که قوانین و ارزشهای دین مسیح را جاودانه و شایستهء مبنا قرار دادن آن بر ادامهء زندگی و روابط اجتماعی، و نظم حکومتی در هر عصری میدانست. از لحاظ سیاسی در اواخر قرن 18 به شکل حرکتی در مقابل انقلاب کبیر فرانسه می ایستد. در قرن 19 بر استحکام و استمرار سیستم پادشاهی مطلق گرا تأکید داشته است. در مجموع دیدگاهِ کنزرواتیسم قطب مخالف مدرنیسم، راسیونالیسم، و عصر روشنگری بوده است، که با سپری شدن این دوران، و در قرن 20، بویژه بعد از جنگ جهانی دوّم با تشکیل دولت ها بر اساس: دموکراسی، مردم سالاری، پلورالیسم، لیبرال دموکراسی، سوسیال دموکراسی، و حقوق بشر، شیرازهء افکار کنزرواتیسم از هم باشید.

 نئو کُنزرواتیسم Neokonservatism نئوکانها ( کنزرواتیو نو، جدید)، در ایالات متحّدهء آمریکا، که ریشه در 1940 میلادی تاریخ این کشور دارد، براساس پدیده های کنزرواتیو پای بندی و وفاداری به: خانواده، زادگاه و میهن، فرهنگ، حکومت، ملّت، ارزشهای مفید و مدرن دین مسیح از آغاز پروسهء رفرماسیون تا کنون ، همچنین کنترل رابطهء بین آزادی و نظم اجتماعی و ارزشهای آن بنا نهاده شده است. نئوکُنزرواتیسم در اواخر دهه های 60 با دیدگاه و مفاهیم نئو لیبرالیسم در آمیخته و همسو میشود و در دروان پرزیدنتی "رونالد ریگان" 1981- 1988 با تکیه و برافراشتن دست آوردهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، و فرهنگی جوامع غربی بویژه سیستم آمریکا، در مقابل ورشو پاکت و اتحّاد جماهیر شوروی سوسیالیستی، از اهمیّت خاصی بر خوردار شد. سیاست نئو کنزرواتیسم جهانِ کاپیتالیسم به رهبری آمریکا را از سیاستِ موازنهء قدرت و تدافعی درمقابل قطبِ اردوگاه سوسیالیسم بیرون آورد و با فرادستی و تعرض در رقابت جنگ سرد سرفراز بیرون آمد.

 امروز نئو کنزرواتیوها در ایالت متحّدهء آمریکا را با "کارخانهء اندیشه و استراتژیک ساز Think Tanks" یکسان میدانند. در این انستیتوتِ پژوهشی که معمولأ دولتی هم نیست، گروهی از سیاستمدارانِ با نام و تجربه، اقتصادانان، دانشمندان جامعه شناس، با همکاری مؤسسات و شرکتهای صنعتی بزرگ و کوچکِ با نفوذ، با همفکری و مساعدت جمعی برای آفریدن کنسِبت و استراتژیهای گوناگون سیاست درونی و سیاست خارجی، اقتصاد، رشد روز افزون تکنولوژی، امنیّت ملّی، و سیاست اجتماعی، آمریکا بکار مشغولند که از سوی شرکتهای بزرگ، ارگانهای خیریّه، و کمکهای شخصی فردی سرمایه گذاری میشود. کارخانه های اندیشه و استراتژیک ساز در سطح انترناسیونال و ناسیونال بسیاری از کشورها وجود دارند. در کشور آلمان حداقل 26 تا از این موسسه های پژوهشی در خدمت منافع ملّی بکار مشغولند. تئوریهای این انستیتوتها در اختیار حکومتها قرار میگیرد و یا این افراد بطور مستقیم در دستگاه حکومت و یا سایر ارگانهای وابسته به حکومتِ وقت در شاخه های مختلف بکار گمارده میشوند. "حزب جمهوری خواهان" آمریکا معمولأ مرکز کنزرواتیو ها هست. "پرزیدنت بوش" و کابینهء فعلی ایالات متحّدهء آمریکا، سیاستهای نئو کنزرواتیوی را که در سالهای 80 در مقابل اردوگاه سوسیالیسم بکار گرفتند، اکنون آنرا در برابر تروریستها و فوندامِنتالیستهای اسلامی در سطح جهانی، بویژه در خاور میانه و خاور نزدیک در پیش گرفته اند.

 کُنزرواتیسم در ساختار جمهوری اسلامی:

 در کُل ساختار جمهوری اسلامی از: پراگماتیسم، رفرمیست، و اصلاح طلب آن، از قانون اساسی، دستگاه ولایت فقیه، و تا کوچکترین شورای اسلامی محل و روستای آن، کُنزرواتیو بر اساس ارزشهای دین اسلام 1400 سال پیش هست، امّا بنا به طبقه بندی زیر مجموعهء آن، یکدسته از کنزرواتیو ها همان شاخهء به اصطلاح راست حزب جمهوری اسلامی میباشند که اقشار بنیادگرایان روحانیّت سنتّی و تکنوکراتهای کنزرواتیو غیر روحانی، از اعضاء سهیم در حکومتگزاری و یا خارج از آن را در بر میگیرد. انستیتوتهای اندیشه ساز و استراتژیک پرداز آن: شورای نگهبان، مجلس خبرگان، ارگانهای برگزار کنندهء نمازهای جماعت در سراسر کشور، شورای مصلحت نظام، بالاترین پُست قوهء قضائیه، قوهء قانونگذار و مجریّه، حوزه های علمیّهء دینی، و سایر ارگانهای نظامی و غیر نظامی دیگر میباشند. بشکل سازمانی و حزبی در جامعهء: روحانیّت مبارز، هیأت مؤتلفهء اسلامی، جامعهء مهندسین اسلامی ایران، و پایگاه اجتماعی آن قشر میانی و پایین بازاری سنتّی کشور میباشند.

 رهبر انقلاب، دستگاه ولایت فقیه و ارگانهای متعلّق و تحت کنترل آن که پیوسته مکان تمرکز و فرماندهی کنزرواتیوها هست، اکنون به مدّت 18 سال به محوریّت سیّد علی خامنه ای با پای بند سرسخت به متون و شریعت دین اسلام سنتّی با محافظت و مدافع پیگیر از ارزشها و دست آوردهای بدون خدشه دار انقلاب 57 با نگهداشتن پیوستهء جامعه در اتمسفر شیعه گری قشری با تشدید و تکرار شعارهای این دیدگاه در دوران مختلف، همچنین جایگزینی و ملّی کردنِ رسمي فرهنگ اسلامی عربی، به بهای نابودی فرهنگ و آثار باستانی در ایران، سیاست استراتژیک محوری کوتاه و درازمدّت دیدگاه کنزرواتیو دینی خود انتخاب کرده که برای نایل آمدن به این هدف، تندخویی و خشونت در هر شکل آن، بر اساس سیستم سیاسی نظامی پلیسی را مناسبترین شیوه ارزیابی کرده، در همین رابطه این وظیفه را به انتظامات، پلیس، بسیجی، سپاه پاسداران، و در مواقع لازم به گارد انقلاب خود واگذار کرده است.

 2

 

- پراگماتیسم: Pragmatism

 پراگماتیسم ها:Pragmatism از واژهء یونانیPragma که به مفهوم اکسیون و تحرک را میدهد گرفته شده و شاخه ای از فلسفه میباشد که برای دستیابی به مبانی شناخت و حقیقت لازمه، برای طرح و آفرینش یک تئوری و تغییرات آن، باید در بوتهء آزمایش و تجربهء بر خاسته( تجربه گرایی) از آن حاصل شود. از زوایهء پراگماتیسم نگاهِ به مسائل، تمام تصمیم گیریها، جهان بینی، تصورات، و برداشت از مفهومها، بر بستر نتیجه و تحلیل از کنش و واکنشهای صورت گرفته انجام میگیرد. به عبارتی دیگر، پراگماتیسم بر بنیاد شاخهء فلسفهء Empirism ، از واژهء یونانیEmpirie و لاتین آن Experientia (آزمایش، تجربه گرایی)، گرفته شده و معرف یک تئوری شناخت در فلسفه و روانشناسی هست که نتیجه گیریها بر اساس برداشت حواس 5 گانه از عمل و سناریویی که انجام گرفته است صورت میگیرد.

دوران ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی را پراگماتیسم مینامند، با تجربه و شکست سیاست ایدئولوزیک درونی و رادیکال خارجی، و منزوی شدن رژیم در عرصهء جهانی در دوران حیات آقای روح الله خمینی، ضرورت اتخاذ سیاستی برخاسته از نیازمندیها و تضاد های طبقاتی کشور به عینه قابل لمس بود، امّا همانطور که در "بخش 4 این مقاله" به دوران پرزیدنتی رفسنجانی پرداخته شده است دولت مافیایی اقتصادی رفسنجانی علاوه بر اینکه سیاست مناسبی را انتخاب نکرد، بر مشکلات در همهء عرصه ها افزود و به نظمی آنارشی دامن زد، که با اندیشه و مفهوم پرگماتیسم از جامعهء ایران بیگانه و در تضاد مطلق بود. رفسنجانی و همفکران آن، گروه دوّم کنزرواتیو ها هستند، که تکنوکراتهای غیر سیاسی و بیطرف و بی خطر برای سیستم جمهوری اسلامی را بدون توجّه به نسبت دینی و ایدئو لوژیک بودن آنها بکار گماردند. بر عکس کنزرواتیو سیّد علی خامنه ای که تعهّد را بر تخصّص ترجیح میدهد. پایگاه طبقاتی کنزرواتیو رفسنجانی قشر بالای طبقهء میانی جامعه و سرمایه دراران مترقی تر از سرمایه داری سنتّی بازار هودار پایدار خامنه ای و قدرت روزافزون او هستند.

 3

 

- رفرم، رفرمیست: Reform، Reformism

 رفرم Reform: دوباره شکل دادن و تغییر دادن شرایط سیاسی موجود با روش لاکپشتی در محدوده و چهارچوبی که قانون اساسی کشور و قوانین جانبی دیگر، همچنین حکومتِ وقت، امکان این گذار و تحوّل پذیری را از قبل به رسمیّت شناخته و یا بر اساس اصول دموکراسی و بازتاب نیازمندیهای متغیّر موازی با گذشت زمانِ شهروندان به پذیرش آن گردن می نهد. رفرمهای مفید و آینده نگر مردمی، معمولأ از سوی حکومتهای دارای سیستم دموکراتیک صورت میگیرد، در بعضی از این کشورها از جمله کشور سویس، شهروندان پیوسته این امکان را دارند که با جمع آوری تعداد مشخصی امضاء در زمانی معیّن و محدود، حاکمیّت را مجبور به تغییر و یا تصویب قانونی در زمینه های گوناگون، حتی قانون اساسی را به رفراندوم و همه پرسی بگذارند.

 رفُرمیست ها Reformism: طرفداران استراتژی تغییر دادن قدم به قدم و آهستهء مسالمت آمیز عرصه های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، به شیوهء رفُرمها، با استفاده از شرایط و نظم اجتماعی موجود در یک حکومت و جامعه هستند. رفُرمیسم در عمل استراتژی اندیشهء سوسیال دموکراسی هست که اهداف سیاسی خود را بر اساس رفُرمهای ممکن در دوران تکامل صنعتی و پیدایش سندیکاهای کارگری در ساختار کشورهای دارای حکومتهای دموکراتیک قرار داده است. سوسیال دموکراسی یا "راه حلّ سوّم " آمیخته و ترکیبی از کاپیتالیسم و سوسیالیسم هست که بنیاد گذار آن" Eduard Bernstein، إدوآرد بِِرن إشتاین" 1850- 1932، با تغییر دادن انقلاب طبقاتی مارکس با دیکتاتوری طبقهء پرولتاریا، آنرا به یک برنامه و حرکت سوسیال دموکراسی فراطبقاتی و عمومی تبدیل کرد. سوسیال دموکراسی بعد از انقلاب سوسیالیستی 1917 در روسیه با طرد سیاست انقلابی و ایدئولوژیک لنین، تأسیس شد، اندیشهء سوسیال دموکراسی را مارکسیستهای بنیادگرا، انحراف از اصول مارکسیسم و آنرا Revisionism، رویزیونیسم مینامند.

 استراتژی رفُرمیسم تا قرن نوزده در جهت پیشبرد روند دموکراسی و عدالت اجتماعی بکار گرفته میشد، از آن به بعد در خدمت مرحلهء امپریالیسم و اکنون ابزاری در دست نئولیبرالیسم میباشد. بنا براین دیدگاه از طریق رفُرم از دیکتاتوری ولایت فقیه قرون وسطایی به دمکراسی و لیبرالیسم سیاسی و اقتصادی رسیدن در ایران از سوی رفرمیست های ایرانی مانند: "دکتر جمشید اسدی" از اتحّاد جمهوری خواهان ایران، نه اینکه بی اساس، بلکه فقط زانو زدن و به التماس واداشتن و دست دراز کردن و تحقیر کردن هرچه بیشتر شهروندانِ ایرانی در مقابل دیکتاتوری دستگاه ولایت فقیه سیّد علی خامنه ای و هاشمی رفسنجانی و تداوم استیلای حاکمیّت مطلقهء آن میباشد.

 همانطور که در نوشتهء :"اپوزیسیون سیاسی در تئوری و در پراکتیک" اشاره شد، رفرمیستها همان "اپوزیسیون پارلمانی" قانونی در دستگاه حکومت و پارلمان یک کشور هستند، که یا با حضور مستقیم خود در ساختار قدرت سیاسی دولت در اثر یک حکومت ائتلافی، یا با برخورداری از "حق وتو" و یا با تشکیل "فراکسیونها" در پارلمان، در تصمیم گیریها، و پیشبرد برنامه های سیاسی دولت و رفُرمهای آن سهیم و شریکند. بنابراین اصلاح طلبان یا رفرمیستهای ایرانی باید به چند پرسش پاسخ دهند: 1- آیا در ساختار قدرت سیاسی جمهوری اسلامی شرکت دارند ؟ آگر دارند، در کجا و در کدام بخش ؟؟ 2- در مدّت 28 سال حاکمیّت اسلامی، به کدام رفُرمها از بالا و یا از پائین و در کدام عرصه ها جامهء عمل پوشیده اید ؟؟ 3- اولین رفُرمی که باید در جامعهء ایران صورت گیرد انتخابات آزاد برای برکناری ارگان ولایت فقیه و یا تغییر قانون اساسی و در بخشهای دیگر، بنا به ارادهء مردم و بدون دخالت سیّد علی خامنه ای رهبر انقلاب، شورای نگهبان، مجلس خبرگان، و شورای مصلحت نظام رفسنجانی و ارگانهای وابسته به آنها هست، با چه ابزاری و با چه استراتژی شما اصلاح طلبان و رفرمیستهای ایرانی آنرا میسر خواهید کرد ؟؟ 4- اگر رفُرم را به همان مضمون قدیمی آن برای رسیدن به یک کُنزنس و یا مخرج مشترکی بین دو قطب کاپیتالیسم و سوسیالیسم یا بین دو قطب رادیکال و معتدل بنگریم، مخرج مشترکِ و یا شکل ایده آل شما اصلاح طلبان و رفرمیستهای معتدل، با ولایت فقیه و دستگاه دیکتاتور رژیم اسلامی چیست ؟؟ 5- تا کجا و تا چه مرحله ای جسارت و قصد ساختار شکنی نظام مستبد اسلامی را دارید ؟؟ 6- آیا بجای سیّد علی خامنه ای رهبر انقلاب، با سیّد محمّد خاتمی، یا آیت الله منتظری، یا کروبی، با کمی آرایش در تقسیم قدرت و آزادیهای اجتماعی ارضاء خواهید شد ؟؟. 7- شما "اصلاح طلبان اصول و اقتدار گرای فوندامنتالیسم" و "رفُرمیست های بنیادگرا" که بزرگوارانه مانند مادر و پدر بزرگان، اپوزیسیون و ملّت ایران را هنوز هم به اصلاح رژیم فرا میخوانید، - فکر کرده اید که بجای اصلاح کردن رژیم از سوی شما، رژیم شما را در جهت پیشبرد مقاصد و منافع خود اصلاح کرده است. ؟؟؟ 8- بطور کلی آیا شما ها از خود مطمئن هستید که در دنیای رئالیتت و در دیمنزیون های حقیقی با پارامترهای قابل لمس بسر میبرید و می اندیشید ؟؟؟.

 کارل مارکس فیلسوف، اقتصاددانِ آلمانی، معتقد بود که در کل رفرمهای سیاسی و اجتماعی هرگز از طریق طبقهء فرودست به طبقهء فرادست و قدرتمند دیکته نخواهد شد، بلکه برعکس پیوسته از سوی طبقهء فرادست در جهت منافع طبقهء خود به طبقاتِ دیگر فرودست، دیکته خواهد شد و طبقهء حاکمه پیوسته در رفُرمهای مختلف خود، وجود دستگاه "دولت" و تأثیر آنرا در جامعه تقویت میکند و باعث میشود که بین طبقهء حاکم و طبقهء زیردست 3 گونه قانون بیرون آید: 1- قانونی که بوسیلهء آن طبقهء حاکمه اهداف خود را در نظر دارد و میخواهد به آنها اعتبار قانونی دهد 2- قانونی که بوسیلهء آن برنامه و قوانین اقتصادی طبقهء حاکمه دیکته میشود 3- قانونی که جنبش کارگری و طبقات تحت ستم را وا میدارد و مجبور میکند که در مقابل طبقهء حاکمه فرمانبردار و مطیع باشند.

تازه استدلال نظر مارکس در بارهء رفُرم در جوامع صنعتی سرمایه داری غربی که شهروندان در یک سیستم حکومتی بورژوا دموکراتیک، از حقوق سیاسی و اجتماعی بسیاری برخوردار بوده اند طرح شده است. اصولأ سیستم پسا مدرنِ ولایت فقیه جمهوری اسلامی، ظرفیّت و هضم پروسه های واژه های مُدرن رفُرم و رفُرمیست که دست آورد رفرماسیون، عصر رنسانس، مدرنیته و دموکراسی، روشنگری و دولت مدرن هستند را ندارد و در ساختار آن نمی گنجد.

 Evolution

 Evolution: تئوری تکاملی تدریجی ایی از کمیّت به کیفیّت رسیدن هست که پیدایش پدیده ها "انواع، گونه ها" را از پایین ترین ( پست ترین)، حالت و شکل خود، تا به درجهء نوسانات تکامل امروز توضیح و تشریح میکند. از چهره های برجستهء این تئوری "چارلز داروین( 1809- 1882) دانشمند و زیست شناس انگلیسی میباشد. این تئوری تکاملی بر اساس مردود شمردنِ فرضیه " ثبات گونه ها و انواع" شکلی از استمرار و متحّرک "رفُرم" در طبیعت و هستی هست. نظم و سیستم گردش کار منظومهء خورشید، سیّارات و سماوات، همچنین تئوری "تکامل فرهنگ اجتماعی" که زمانی نقطهء آغازی داشته اند، اشکال دیگر "رفُرم" شناخته میشوند. به بیانی دیگر جهان امروز بشری و هستی در نتیجهء دگردیسی کنش و واکنشها، تغییر و تحولات و در نهایت پیامد و بُردار برآیند "رفرمهای" گوناگون در طبیعت هست. تلاش انسانهای خردگرا و راسیونال بر افزایش شتاب و یا کاهش دادن آن، و هدایت کردن این رفُرمها درجهت تکامل ادامه دار و مفید بسود جوامع گوناگون و موجودات زندهء دیگر بوده و خواهد بود.

 طرح ثباتِ کودکانه و بدون تعهّدِ "مانیفست اصلاح طلبی" در نظم سیاسی سیستم جمهوری اسلامي، آقای "فرخ نگهدار" از سازمان فدائیان اکثریّت و اتحّاد جمهوری خواهان ایران، بیانگر ناتوانی و سردرگمی ایشان از مقایسه و آمیختن اصول مکانیزم سادهء طبیعت (که خودِ انسان زاییده و عضو ناچیزی از رفُرمهای غیر ارادی دوران تکاملی بدونِ توقفِ آن میباشد)، با دانسته های اکتسابی خویش برای آفرینش و انتخاب یک جهان بینی با برداشتهای فلسفی، سیاسی، اجتماعی از آن میباشد. هرچه میگذرد آشکارتر میشود که آقای نگهدار و امثال آن، دارای یک جهان بینی ایده الیستی متافیزیک دین باور ماوراءالطبیعه هست که ابزار متدلوژیک ایشان برای شناخت هستی و پدیده شناسی بر پایهء دانش و علوم پژوهشی و روشهای شناخت با پشتوانه از خزانه و مهارتهای اجتماعی و سیاسی نُرم زمانِ حال نیست. ثباتِ مطلق "مانیفست اصلاح طلبی و رفرمیستی" جمهوری اسلامی ایشان و همفکرانش، خلاف قانون طبیعت، خلاف قوانین ماتریالیسم دیالکتیک، پیامد برداشت نادرست ایشان از نهادها و واژه های سیاسی با روابط ارگانیک آنها، و دقیقأ با مضمون و الگوی "رفرم" با اصلاحات سیاسی و اجتماعی که امری متغییر هست در تضاد صد در صد میباشد. نوشته های نسنجیده پایانی ایشان، نه اینکه باید مایهء نگرانی جدی سازمان فدائیان اکثریّت و شورای سیاسی و بدنهء اتحّاد جمهوری خواهان ایران باشد، بلکه در کل به اصول و به مفاهیم ارزشی مکاتبِ و متون سیاسی، و به فرهنگ و اعتبار چند گونهء جامعهء اپوزیسیون سیاسی ایرانی چه درون و برون از مرزها با هر دیدگاه، خسارات بسیاری وارد کرده است و اگر در آینده بر همین منوال پیش رود، در آینده هم صدمات جبران ناپذیری خواهد زد.

 منزوی و طرد کردنِ کردار و پندار چنین افرادی با داشتن اینگونه صفاتِ اخلاقی، فرهنگی، و سیاسی بدون استخوان بندی و ناپایدار، از اصول زیر بنایی دموکراسی و نشانهء بیداری و تحوّل طلبی و رفُرم خواهی یک جامعه با اپوزیسیونِ مسئول و پیگیر سیاسی آن میباشد. در پارلمان آلمان هستند نمایندگانی که به علتِ رعایت نکردن اصول دموکراسی و یا نزدیکی به افکار نئو نازیسم، در هیچ فراکسیونی حتّی فراکسیونهای حزبی که خود سالهای طولانی عضو آن هستند، راه داده نمی شوند. اپوزیسیون سیاسی ایران هم زمانی موفّق به حیاتِ متداوم سازنده و مؤثر، همچنین یافتن و گسترش پایگاه اجتماعی خود در اقشار جامعهء ایرانی به عنوان پرچم دار دموکراسی خواهد شد، که به صراحت و بدون تأخیر با افرادی مانند آقای" نگهدار" که متأسفانه تعدادشان در اتحّاد جمهوری خواهان هم کم نیستند، مرزبندی روشن خود را بیان دارد، و ضرورت سلب جایگاه رهبری و پیشتاز در نوک هرم اپوزیسیون سیاسی در هر طیف آن از چنین افرادی میباشد، تا از جمود فکری و تنگ نظری و سکون در تکاپو و حرکت اپوزیسیون راستین و مدرن جلوگیری، و راهِ باروری و بالندگی در جهتِ به فرجام رساندن وظیفهء خطیر خویش بدون وقفه باز بماند.

 رفُرماسیون: Reformation

 رفرماسیون: رفرم و بازنگری در قدرت کلیسا و شناخت در نظم اجتماعی و جهانی، با اندیشه ایی زمینی خردگرا، انتقاد بر حکومت مطلق گرای کلیسا ها و کشیش ها در رُم، سکولاریسم و سکولاریزاسیون و مناسبات اجتماعی دینی در اواخر قرون وسطی در اروپا بوده است(1517) که بوسیلهء دکتر پروفسور تئولوگ "مارتین لوتر" آلمانی (1483- 1546)، صورت گرفت. رفرماسیون زمینه ساز و نیروی محرکهء رفرمها و انقلابات در حوزه های فلسفی، اجتماعی، فرهنگی، عصر روشنگری، صنعتی و اقتصادی و ساختار دولت مدرن و حاکمیّت دموکراسی و مردم سالاری شد. بدون رفرماسیون دروان سپری شده در تکامل ثمربخش جوامع پیشرفتهء جهانِ امروز امکان پذیر نبوده است.

 در ایران برای جایگزینی دموکراسی و دستیابی به شکوفایی فرهنگی و اجتماعی 2 دیدگاه وجود دارد: 1- گروهی بر این نطر هستند که در نتیجهء "رشد اقتصادی" شکوفایی فرهنگی خردگرا و روابط اجتماعی مدرن، نقش دین در جامعه رفته رفته کم رنگ خواهد شد و دوران گذار از دیکتاتوری به دموکراسی و از سنتّت به مدرنیته، همچنین پروسهء رفرماسیون و سکولاریسم هموار خواهد گشت و در نهایت جهش به مرحلهء بعدی تکاملی صورت خواهد گرفت. 2- دسته ای دیگر اعتقاد دارند که بدون رفرماسیون در دین اسلام و بدون به سرانجام رساندن سکولاریسم و سکولاریزاسیون، پروسهء دموکراسی و مردم سالاری با شکوفایی فرهنگی و اجتماعی هرگز صورت نخواهد گرفت. نظرات گروه اوّل که معمولأ رفرمیستها و اصلاح طلبان دولتی و غیر دولتی هستند با تجربهء 28 سالهء ساختار بی بند و بار اقتصاد سیاسی و دولتی رژیم اسلامی، و با چنین هرم قدرت سیاسی دستگاه ولایت فقیه و ارگانهای تحت رهبری و کنترل آن، امکان پذیر نمی باشد.

 دیدگاه رفرماسیون گروه دوّم هم در ایران از دو جهت مشکل بنظر می آید، از یک سو شیعیان ایران درصد بسیار پایینی از مسلمانان جهان را تشکیل میدهند، از سویی دیگر امتیاز رسمی دین اسلام را جهان عرب دارد و هر رفُرمی بنیادی ("مارتین لوتر" با 95 تز خود رفُرمهایی را در دین مسیح صورت داد) که از سوی ایرانیان در دین اسلام داده شود، علاوه بر اینکه جهان اسلام آنرا به رسمیّت نمی شناسد، به بحرانی در جهان اسلام، بویژه بحرانی جدید بین ایرانیان و اعراب در خاورمیانه تبدیل خواهد شد. از همه مهمتر دین اسلام هویّت ملّی و پایهء فرهنگ ایرانی و مشکل سیاسی آنها نبوده و نیست و هرگز نباید ارزش محوری به آن داد، بنابراین تنها راه حل منطقی مشکل دین، پروسهء سکولاریسم و جدا کردن آن از سیاست، پاکسازی قانون اساسی و قوهء قضایی از متون و قوانین دینی هست، آلترناتیو آن آزادی فردی و شخصی شهروندان ایرانی برای انتخاب دین و باور های آنها هست.

 اصولأ عمده کردن دین اسلام با فرهنگ عربی آن، همچنین برجسته کردن دعوای بین شیعه و سنّی در سرزمین ایران و در سیاست خارجی آن، سیاستی هدفمند هست که به سرزمین ایران ربطی ندارد که تا کنون ضربات سنگینی بر منافع ملّی و فرهنگ ایرانی وارد کرده و خواهد کرد، وظیفهء هر ایرانی مسئول میباشد که علاوه بر مقابلهء جدی با این سیاست، در به حاشیه راندن و به امری جانبی تبدیل کردن و آنرا در نهادی مدنی بدون قدرت سیاسی جایگزین کردن همّت گمارد، زیرا بدون سکولاریسم، دموکراسی و مردم سالاری در ایران هرگز حاکم نخواهد شد، شکوفایی در اقتصاد صورت نخواهد گرفت و پیشرفت در هیچ عرصه ای حاصل نخواهد شد.

 انقلاب: Revolution

 Revolution انقلاب: اگر افراد جامعه ای بر اثر نظم سیاسی، اقتصادی، اجتماعي، حکومتگران و یا بر اثر حکمفرمایی فردي مطلق گرا، تحت ستم و دیکتاتوری واقع شوند، و با پایمال شدن حقوق و رواج بی عدالتي اجتماعی عرصهء زندگی بر آنها تنگ شود و چشم انداز برون رفت از چنین شرایط طاقت فرسایی را هم نبینند، با همبستگی و به همدیگر دستِ اتحّاد دادن طبقات گوناگون جامعه به قدرت سیاسی مادی تبدیل خواهد شد، که در زمانی کوتاه بدون پیش بینی قبلی و بهر قیمتی( گاه با خشونت) اقدام به تغییر شرایط موجود میکنند. Revolution که از واژهء لاتین Revolvere که به معنای "به عقب چرخاندن" هست در ادبیّات فرانسوی به مفهوم " تغییرات بنیادی، درهم فرو ریختن" و باسازي با شناخت و با مِتدهای نوین که بر بنیاد راسیونال خردگرا و علمی استوار هست میباشد.

 از مشهورترین انقلابات اجتماعی، سیاسی انقلاب کبیر فرانسه 1789 هست که با برکناری حکومت فئودالیتهء مطلقهء تکیه بر کلیسا، حکومت مردم سالاری را جایگزین آن کرد. از انقلابات دیگر که اثرات مثبت و دراز مدّتی را بر جای گذاشت، انقلاب اکتبر روسیه 1917 روسیه هست که ساختار فئودالیته آمیخته با کلیسای بازهم مطلق گرا را بر کنار کرد و سوسیالیسم را در روسیه و بسیاری از کشورهای دیگر حاکم کرد.

 اگر انقلاب را یک پروسهء متحوّل سریع پدیده های گوناگون بنامیم، تغییرات ناگهانی در عرصه های علوم چندگانه و در تکنولوژی را هم انقلاب مینامند، اختراع ماشین بخار توسط James Watt در قرن هیجده، اختراع راهن، انقلابات صنعتی و تکنولوژی، انقلاب اجتماعی در اثر اختراع کامپیوتر و جامعهء اطلاعاتی و کومونیکاتسیون و غیره را میتوان نام برد.

 خشونت آمیز شدن انقلابات حتمأ گوهر ذاتی آن و خواست آزادانهء برپاخاستگان آن نیست، بلکه بستگی به بر خورد، موانع و شرایطی که حکومت وقت می آفریند دارد. در عصر جدید انقلاب مسالمت آمیز دموکراتیک در آلمان شرقی و در اروپای شرقی، با تظاهرات بسیار حتی بدون رها شدن گلولهء فشنگی به فرجام رسید و چهرهء اروپا و جهان را عوض کردند.

 اصلاح طلبان و رفرمیست های اپوزیسیون ایرانی از یک سو میکوشند که اصلاحات بدون تضمین در ساختار رژیم اسلامی را به اصلی با ثبات تبدیل کنند، از سویی دیگر با تصوّر از انقلابات سنتّی تک طبقه ای آنارشیسم و خشونت آمیز قرن گذشته و با برداشت های نادرست از انقلاب در عصر امروز، تلاش فعال دارند که از آمدنِ مردم به خیابان برای یک انقلاب جلوگیری و چنان نمایی زشت و خونین و آشوبگر از یک انقلاب ترسیم میکنند که در خانه ماندن شهروندان تحت هر شرایط دیکتاتوری و عدم وقوع یک انقلاب را هم به اصلی دیگر تبدیل کنند. غافل از اینکه عامل اصلی شکل گیری یک انقلاب نه مردم هستند، بلکه خودِ هیأت حاکمه است که به رفرمهای لازم از بالا تن در نداده است.

 هر چه حکومتی به اصلاحات و رفرم های لازم سر باز زند به همان نسبت با دست خود اقشار گوناگون آن کشور را برای یک انقلاب بهم نزدیکتر و زمینهء وقوع آنرا مهیّاتر میکند. انقلاب به مفهوم واقعی "رفُرم" از پایین هست که طبقات گوناگون یک جامعه با اتحّاد خود، برای رفرمهای ضروری ایی که هیأت حاکمه از عملی کردن آنها سر باز زده است خود بپا میخیزند. بپا خواستن حق طبیعی و همیشگی آنها، و از اصول اساسی و اولیّهء دموکراسی و حقوق بشر هست، اگر در این میان کسی منکر این حق از آنان شود در کنار حاکمان دیکتاتور از جمله رژیم تهران می ایستد. سرزمین و ملّتی که به خفّت و خواری تن در دهد و بپا نخیزد و انقلاب نکند، علاوه بر اینکه خود را زنده به گور کرده است، مزار نسلهای آینده را هم اکنون می کَند و آماده میکند.

 بعد از دوران 8 سالهء بی ثمر اصلاح طلبی سیّد محمّد خاتمی هر روز که میگذرد شرایط و بحران تضادهای طبقاتی و اجتماعی جامعهء ایران به وقوع یک انقلاب اجتناب ناپذیر نزدیکتر میشود که نشانه های خود را با عدم کارایی رژیم و گسترش فساد و فقر در همهء عرصه ها، با نبودِ اعتماد و تفاهم بین حکومت و ملّت، جنبش دانشجویی، اعتصابات سندیکاههای کارگری، اتوبوس رانی، روزنامه نگاران، نویسندگان، جنبش زنان، درگیریهای قومی نواحی مرزی، و بتازگی اعتصابات در آموزش و پروش از ابتدایی تا عالی کشور، دامن زدن به تشنج در درون و در خاورمیانه در نتیجه منزوی شدن رژیم در صحنهء بین المللی، هدایت کردن کشور بسوی متلاشی شدن و نابودی، به اثبات رسانده است. یک انقلاب چیزی نیست جز اینکه گروههای در بالا ذکر شده با بخشی از طبقهء میانی ناراضی کارمندان و طبقهء پایین با هماهنگی لازم در زمان یکسان و روزهای مشخص ادامه دار در مدت زمانی محدود به نشانهء اعتراض به خیابان بیایند. آنوقت هست که با پیشنهاد جدید و مایهء تأسف "دکتر حسین باقرزاده" با کمک نیروی های سرکوب رژیم دیگر نمی شود جلوی آنها را گرفت.

 ساختار جمهوری اسلامی با رفُرم و اصلاح طلبی به تکامل و شکل مطلوب نخواهد رسید، تنها با یک انقلاب گستردهء اجتماعی سراسری ملّی هست که با برکناری کامل و بر ویرانه های ساختار ولایت فقیه جمهوری اسلامی، بر پایه و بستری جدیدِ استوار بر دست آوردهای پیشرفتهء امروزی، متکی بر اندیشهء راسیونال خردگرا و حقوق بشر و لیبرالیسم سیاسی، شانس حاکمیّت دموکراسی و بازسازی کشور فراهم و از متلاشی شدن آن جلوگیری خواهد کرد.

 تنها مشکلی که در وقوع یک انقلاب سراسری ملّی امکان ظهور دارد، بخشی از جریانات قومگرایی افراطی مرزی کشور با تحریکات برون مرزی هست، که به یک نوع آنارشی و آشوب دامن زنند، که در قدم اوّل وظیفهء نخبگان سیاسی و جامعهء بیدار و مسلط به مکانیزم جهان امروز این نواحی از کشور هست که از بروز چنین مسائلی جلوگیری کنند. در قدم دوّم کسی که مایل هست در این جغرافیای سیاسی تجزیه ناپذیر در کنار دیگران بماند، بخوبی میداند که رمز پیروزی و خوشبختی در همبستگی ملّی و در جوّی با آرامش و متانت هست. برخورداری از حقوق سیاسی و اجتماعی و فرهنگی: فردی، گروهی، و قومی، در گرو خودآگاهی و دموکراتیک عمل کردن با روشی خردگرا و آینده نگر هست، در غیر اینصورت با آشوبگری و یاغیگری عرصهء زندگی را نه بر دیگران، بلکه بر خود تنگتر و دشوارتر خواهد کرد.

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.