رفتن به محتوای اصلی

در باره بنیادگرایی اسلامی و ریشه های تروریسم در خاورمیانه!/گزارش یک ماه مکاتبه
15.12.2004 - 21:32

خاورمیانه ما، روز های خون باری را می گذارند! مطبوعات پر تیراژ جهان ؛هر روز مقالات اساسی خود را به بیناد گرایی اسلامی و ریشه های ترورو موج نفرت وخشنونت در خاورمیانه اختصاص می دهند .

مسئله خاورمیانه به محوری ترین موضوع مناقشه قدرت های بزرگ جهان مبدل شده است و هر کدام از آنها طرح هایی برای اصلاحات سیاسی و اقتصادی منطقه را در دست دارند.

متاسفانه روشنفکران خاورمیانه منجمله بسیاری ازما ایرانی ها نه خود طرحی برای توسعه سیاسی خاورمیانه ارائه می کنیم و نه اینکه استقبالی از طرح هایی که از جانب غرب ارائه می شود.

روشنفکران منزه طلب ایرانی با گذاشتن علامت تساوی بین تروریسم بیناد گرایان ودولت امریکا پاسفیسم نوع شرقی خودرابه نمایش می گذارند ! (1)

کشتار کودکان در بستان و فلسطین موجب طرح سئوالات جدی در بین نخبگان سیاسی ایرانی شده است ؛ من بهمراه تعدادی ازدوستان دریک ارتباط اینترنتی به مدت یک ماه به مکاتبه برخواستیم که حاصل اش گزارشی شد که اکنون در اختیارشما قرار گرفته است .

پرسش:

_ وقتی ازدوست کمونیستی علت ترور ها را میپرسم؛ فورا و بدون تردید می گوید که :" فقرریشه تروریسم است " در رد نظرش چین استدلالی می کنم :

" افریقا با همه ی فقرو فلاکت ، یک صدم ترور خاورمیانه را درخود ندارد و تحقیقات نشان داده است که حداقل تروریستهای سعودی از مرفح ترین بخشهای جامعه بوده اند. تروریستها اسلامی عموما ریشه در طبقه متوسط جامعه دارند و خواستهای واقعی آنان ربطی به عدالت اجتماعی ندارد و آنان بدنبال قوانین ؛ اخلاق و ارزش های صدر اسلامند و روند های کنونی جهان گلوبال را تهدیدی جدی برای جامعه سنتی _ مذهبی خود می یابند و ترورهای دهشت آفرین انتهاری قبل ازهر چیز گویای درماندگی آنان است"

_از یک دوست اینترنتی با وجهه ملی_ مذهبی می پرسم:" تروریسم ریشه در کجا دارد و سرچشمه اینهمه هیستری ضد امریکایی درکجاست ؟" بلافاصله برایم امیل می زند که :

" هر چند تروریسم را نمی پسندم ولی ترور ریشه دراشغال سرزمین های دیگران دارد و ترورهای انتهاری پاسخی است به رفتار اشغالگران اسرائیلی و حمایت امریکا یی ها ازآنان..."

_این دوست مجازی را به حال خود می گذارم و در خیال به مانند یک ژورنالیست خاورمیانه ای ته ریشی می گذارم واز یک همکارلبنانی(ساکن دانمارک) که دوست دارد خود را فلسطینی به نامد و پس از 11سپتامبر همسرش به دل خواه از بی حجابی به پوشش کامل اسلامی روی آورده ؛ همین سئواال راطرح می کنم.او لبخند صمیمی می زند ومی گوید:

" مبارزه حق با باطل و برای آزادی قدس عزیز ما .......و شهدای انتهاری به بهشت خواهند رفت ؛ ما بهیج وجه و تحت هیج شرایطی حاضربه گفتگو و صلح با صهیونیست ها نیستیم ؛ ما همه یهودیان را به جای دریا؛ به جهنم خواهیم فرستاد"ا

نا خدا گاه بیاد سخنان دست راستي های اسراييل می افتم كه گويا در فلسطين شريكي براي صلح وجود ندارد!

_ با استفاده از دوستی قدیمی که با یکی از لیدرهای سابقا کمونیست که امروزه خود را چپ دمکرات می نامد و مدافع اصلاح طلبان حکومتی _ دینی است مراجعه می کنم و درباره ترورمدرسه بستان روسیه می پرسم. وی بجای پاسخ ، متقابلا سئوالی جلویم می گذارد:

" فکر می کنی جنایت هفته پیش در بسلان هیچ ربطی به رفتار روس ها با چچن ها و جنایت قبلی در بیرشبا هیچ ربطی به رفتار اسرائیلی ها با فلسطینی ها ندارد و این جنایت ها فقط ناشی از خباثت ذاتی تروریست هاست؟"

_ همان شب دریکی از روزنامه های دانمارکی عکسی را می بینم که نشان می دهد که نپالی ها به تلافی سر بریده شدن هوطنانشان، در حال خراب کردن مسجد ی هستند!

پاسخ لیدر چپ گرا و مشاهد این عکس انگیزه ای می شود برای نوشتن نامه ای بدین شرح برای دوستان اینترنتی ام :

آیاجنگ تمدن ها به حقیقت خواهد پیوست؟!

پس از اینکه تروریستهای اسلامی ؛ نپالی های مادر مرده را سر بریدند؛ آرامش نپال بهم خورد و در کشور حکومت نظامی برقرار شد!

برخی نپالی ها هم به تلافی؛ مساجد مسلمانها را تخریب کرده اند. تهدید تروریستها در باره گروگاانهای فرانسوی را هم که شنیدید.

فکر نمی کنید؛ 12 میلیون مسلمان ساکن اروپا هم می توانند بطور با لقوه گروگان نژاد پرستهای اروپایی قرار گیرند .

اخرین" شاهکار" تروریستهای اسلامی گروگان گیری دانش آموزان مدرسه ای در یکی از جمهوری های فدرال روسیه است.

البته بلا فاصله ضد امپریالیستهای حرفه ای خواهند گفت این اقدام ها به تلافی جنایت بوش و پوتین صورت می گیرد !!!

اما هیج جنایتی را نمی شود با جنایت دیگر توجیه کرد ! ضمن اینکه تناسب قوا در جهان بزیان مسلمانان است!

رهبران اسلامی باید بخاطر بسپارند که برای نجات اسلام هم شده ، خط خودشان را با یک مشت تروریست اسلامی جدا کنند !

این اقدامات تروریستها؛ نفرت را دربین غیر مسلمانها دامن زده است و مسلمان ستیزی در جهان روز به روز تقویت می شود .

کشورهای اسلامی عقب مانده خود در گیر جنگ های داخلی هستند؛ دنیای متمدن با سرعت نور در حال پیشرفت است!

پیش بینی ساموئل هانتینگتون را جدی بگیرید! غربی ها برای حفظ تمدن خود دست به هر کاری خواهند زد این بعهده رهبران مسلمانان است که خط و مرز خود را با این سنگ دلان تروریست جدا سازند وگرنه خشک و تر با هم خواهند سوخت !

_اما لیدر چپ گرا هشدار من به رهبران مسلمانان را بشکل زیر تغییر داد و مجدا برایم می فرستد:

"استراتژی ساموئل هانتینگتون را جدی بگیرید! غربی ها برای حفظ تمدن بشری دست به هر کاری خواهند زد این بعهده رهبران سیاسی است که مشی سیاسی خود را ازاین استراتژی جدا سازند وگرنه خشک و تر با هم خواهند سوخت !"

ازتغییر عبارت بالا خنده ام می گیرد؛ این تغییر قبل از هر چیز انسان را به یاد" تئوری توطئه" می اندازد! با خود فکر می کنم او قادر به درک جهان کنونی با ساختار گلوبال نیست وتوجه ندارد که با پارادایم های جنگ سرد نمی شود پیجیدیگی مسایل سیاسی کنونی را توضیح داد !

محقق گمنام!

_ اما دوست محقق وآگاه به مسایل بین الملی ام در پاسخ؛ طی نوشته ای(2) علل تروریسم را بسیارپجیده دانست او از جمله نوشت:

" ... بخشی از تروريسم جاری به حمله شوروی به افغانستان و سر بر آوردن القاعده و ... برمی گرده . يعنی هم آمريكا و هم روسيه ، يكی با كمك به رفقا برای كودتا و تازوندن مدرنيسم در افغانستان و بعدش هم حمله به اين كشور و ديگری با كمك به نيروهای بنياد گرايی كه عليه اين مدرنيسم شتاب زده و تجاوز نطامی می جنگيدند در بروز وضعيت خشن و قهرآلود كنونی جهان مقصرند. يكی بچه گرگ می پروريد/// چو پرورده شد خواجه را هم دريد. ..مبارزه با تروریسم چند وجهی است که تنها راه مقابله با آن نظامی نیست بلکه ..."

@@@@@@@

یاد آوری برخی نکات مهم تاریخی!

از پاسخ های بالا چنین می شود نتیجه گرفت که اکثر تحلیل ها و نظریه های روشنفکران خاورمیانه ای علت العلل تروریسم و رشد بنیادگرایی راناشی از حمایت امریکا و غرب از اسرائیل می دانند!

برای نشان دادن نادرستی چنین تحلیل هایی نیاز است که برخی نکات تاریخی را به اختصار یاد آوری کنم:

_ این دولت شوروی بود که بلافاصله پس از تاسیس کشور اسرائیل آن را زودتراز امریکا برسمیت شناخت و اگر سلاح های ارسالی بلوک شرق (چکسلواکی) درسالهای نخستین به اسرائیل نبود ؛ شاید این کشور امروز وجود خارجی نمی داشت .

_ برعکس این امریکا بود که در سال 1956 بطور قاطع در بیرون راندن اسرائیل ؛ انگلیس و فرانسه از مصر دخالت کرد!

_ بر خلاف امریکا این شوروی بود که سرزمین های مسلمانان را دراشغال خود داشت وبر 50 میلیون مسلمان حکم می راند و اشغال نظامی افغانستان جای ویژه ای در تاریخ دارد.

_ امریکایی ها درقانون اساسی خود بصراحت از ازادی دینی دفاع می کنند و هم اکنون نزدیک به 80 % امریکایی ها اعتقادات مذهبی دارند .

_ در سال 1843 جان تایلررئیس جمهوروقت در باره مسلمانان چنین گفت:

" چنانچه مسلمانی بخواهد میان ما زندگی کند از حق ویژه ای تضمین شده توسط قانون اساسی برای عبادت مطابق با قران برخوردار خواهد بود و شخصی ازهندوستان می تواند معبدی برهمایی بر پا کند اگر چنین چیزی او را خرسند می سازد. روح تساهل تو سط نهادهای سیاسی تضمین شده است...."

_ به لحاظ تساهل و ازادی دینی آمریکا در مقایسه با روسیه تزاری ؛ شوروی کمونیستی و اروپا غربی در وضیعت مناسبی قرار دارد . اما بینادگرایان اسلامی ؛ امریکارا سر دسته کفر جهانی می نامند!

_در دهه های 20 و 30 میلادی رهبران عربی ؛ ناسیونالیسم رادر جهت گسترش دمکراسی غربی بکار گرفتند اما در دهه 50 و 60 رهبران عرب ابتدا ازغرب فاصله گرفته و سپس به بلوک شرق گرایش یافتند.

_انقلاب ضد سلطنتی 1958 عراق که با شعار آزادی و با علاقه به انقلاب فرانسه انجام گرفت. صدام و حزب فاشیستی بعث را باز تولید کرد!

_پس از گذشت 70 سال از انقلاب مشروطیت با آن همه ترقی خواهی اش به فاجعه 22 بهمن و به حکومت دینی رجعت می کند!

_به لحاظ تاریخی نخست فلسفه آلمانی نازیسم سپس مارکسیسم روسی و سرانجام جنبش های دانشجویی اروپا دردهه70 و اکنون موج آنتی گلوبالیسم ؛ غرب و بطور مشخص امریکا ستیزی را در جهان ترویج کرده اند؛ بدین گونه این تفکرات تاثیرات نا مطلوبی بر روشنفکران خاورمیانه بر جا گذاشت و فاصله رهبران سیاسی خاورمیانه رااز غرب زیاد کرد!

_ بعد ازدهه 30 قرن بیستم ؛ ناسیونالیسم و سوسیالیسم عربی بصورت سدی در مقابل دمکراسی قرار گرفتند و بنیاد گرایی اسلامی زیر سایه آن دو نه تنها ادامه حیات داد بلکه پس از انقلاب اسلامی ایران دست بالا را در جوامع عربی پیدا کرد واین موج؛ ناسییونال سوسیالیسم عربی به گوشه ای راند.

_مدرنیزاسیون ازبالا توسط شاه مستید ولی غرب گرا صورت گرفت . کودتای 28 مرداد، روشنفکران را از دمکراسی غربی دور و به بلوک شرق نزدیک ساخت.احزاب سیاسی مخالف شاه سرکوب شدند و بیناد گرایی اسلامی درغیبت دمکراسی در بین جوانان ریشه می گیرد و در انقلاب اسلامی تقریبا کلیه روشنفکران غیر دینی و احزاب سیاسی ظاهرا سکولار بدور یک آخوند بیناد گرا حلقه می زنند و رژیم اسلامی ایران بعنوان یک کشور حامی تروریست و بینادگرایی سر بر می آورد .

_در حال حاضروضیعت جامعه ایران به دلیل 25 سال حکومت دینی بسیار متفاوت با کشورهای عربی است .جامعه ایران با فناتیسم فاصله گرفته و به ارزش های غربی روی آورده است و تروریسم جایی در جو سیاسی ایران ندارد ؛ اماانقلاب و پیامد های آن موجب شد که خشنونت در بطن جامعه ریشه بدواند.

اکثر روشنفکران _ سیاسیون ایرانی از گذشته کم و بیش درس گرفتنه اند ولی آنان همچنان با معیار ها و الگو های پیشین به جهان امروز می نگرند !

هفت سئوال از آینده نگر ایرانی!

آلوين تافلر Alvin Toffler، در بین سیاسیون ایرانی نامی شناخته شده است؛ کتاب موج سوم او درست در هنگامه فروپاشی شوروی در بین کمونیست های مردد و مرتد دست به دست می گشت . ولی در واقع این دانیل بلDaniel Bell بود که اولین بار ایده جامعه فراصنعتی را طرح کرده بود و ظاهرا بعلت پیجید گی تئوریک؛ نوشته هایش هنوز به فارسی ترجمه نشده است !

آینده نگرها بر این باورند که گذشته چراغ را ه آینده نیست و با معیار و الگو های گذشته نمی شود امروز را را بررسی کرد، همان طور که قوانین فیزیک نیوتنی ؛ اتمی و فیزیک کوانتومی که به لحاظ تاریخی بدنبال هم آمده اند اما ربط چندانی بهم ندارند؛ همین گونه است که با پارادایم های جامعه صنعتی نمی توان جامعه فراصنعتی کنونی را شناخت؛ در واقع گلوبالیسم پارادایم را در جهان عوض کرده است.

20 سال پیش بود که اولین محفل فیوچریستهای ایرانی در امریکا شکل گرفت.(3) اکنون ایده آینده نگری در داخل کشوردر حال گسترش است (4) آیند نگری اما درخارج کشور و دربین اپوزیسیون هنوزجای پای مناسبی نیافته است .

تنها بنیاد گرایان اسلامی نیستند که از درک مفهموم دوران جامعه فراصنعتی عاجزند همچینن احزاب ایرانی بدرستی متوجه ساختار گلوبال و سرعت در تغییر جهان نشده اند !

بسراغ یکی از دوستان فیوچریست می روم واین بار سئوالت را از منظر آینده نگری طرح می کنم :

1_ ایا ماهیتا فرقی بین 11سپتامبر امریکایی ها و 11 سپتامبر روسها (جنایت بستان) موجود است؟

2_ ایا فکر می کنید که علت العلل تروریسم ریشه در باز پس گیری سرزمین های مادری دارد؟

3_ ایا بنیادی ترین اختلاف جوامع اسلامی با غرب ریشه درتفکر تجاری مسلمانها دارد و براستی علت ضدیت آنان با غرب سرمایه داری چیست؟

4_ ایا مابین رشد تروریسم و گلوبالیسم می تواندرابطه ای باشد وگسترش تروریسم در جهان امروز ناشی از رشد بینیاد گرایی اسلامی است ؟

5_ آیا اگر اسرائیل وجود نمی داشت بازهم جهان شاهد بنیاد گرایی و تروریسم بود ؟

6_ اگر امریکا در قضیه اعراب و اسرائیل موضع بی طرفی اتخاذ می کرد ؛ 11 سپتامبر اتفاق نمی افتاد؟

اگر تروریستها و یا دولت های حامی آنان به سلاح های میکروبی و اتمی دست یابند؛آینده بشریت چه خواهد شد؟

7_ نظرت در باره طرح های اروپا و امریکا در خصوص خاورمیانه چیست؛ ایااجرای این طرح ها ریشه تروریسم را می خشکاند؟

پاسخ آیند نگر!

بگذارید من به شیوه خود؛ پاسخ سئوالات شما را بدهم. از سکولاریسم شروع می کنم چرا که بدون درک دقیق این مقوله و رابطه آن با دوران های مختلف ؛ قادر به فهم پیجیدگی بحران خاورمیانه نخواهیم بود . طرح های غرب برای اصلاحات بنیادی در خاورمیانه که به محوری ترین موضوع مناقشه جهان بدل شده است و ما باید متحدین خود را در صف نیروهای توسعه گلوبال و جامعه فراصنعتی بیابیم.

سکولاریسم و ریشه های خشم بیناد گرایی!

ـ‌ سكولاريسم و جامعه مدني ريشه در فلسفه يوناني كه انسان را اساس قرار مي دهد ـ دارد و مسيحت تحت تاثير فرهنگ و تمدن متحول يونان قرار داشت . دين و دولت از همان ابتدا در مسيحيت دو تا بود ه و هويت جداگانه اي داشتند و در عصر روشنگري محتواي دين تغير نكرد بلكه سوكولاريسم نهفته در مسيحيت تحول كيفي كرد. در قرن 16 محيط مناسبي براي خرد گرايي ، دمكراسي و سكولاريسم ـ كه بنيادهاي اصلي تمدن معاصر غرب را تشكيل مي دهد را ـ پديد آورد . اما اسلام ازفرهنگ و تمدن يوناني تاثيرنپذيرفت . دين و دولت از همان صدر اسلام در هم تنيده شده بودند و نه تنها سكولاريسم در اسلام موجود نيست وبلكه يك تقابلي هم در فرهنگ اسلامي در رابطه با سكولاريسم وارداتي از غرب درفلسفه اسلام سياسي موجود است .

 اكثر اسلام شناسان غربي علت و العلل عقب ماندگي رانبود سكولاريسم و وجود تبعيض جنسي دراسلام و مقابله آن با سكولاريسم وارداتي ، مي دانند ! بر عكس اكثر اسلام شناسان خاورميانه اي تمايزي بين اسلام و مسيحيت نمي بينند معتقد هستند كه در ابتدا يگانگي دين و دولت و ومسئله جنسيت گرايي در هر دو مذهب موجود بود.

اما من نظریات برنارد لوئيس، خاورميانه شناس آمريكایی را می پسندم که در مورد ریشه یابی خشم مسلمانان علیه غرب ؛ دلایل تاریخی اش را اینگونه جمع بندی می کند :

”براي قرن ها جهان بيني و نگرش مسلمانان نسبت به خود كاملا مستحكم بنظر مي رسيد. اسلام بزرگترين قدرت نظامي روي زمين را نمايندگي مي كرد .نيروي نظامي اسلام در آن زمان اروپا، آفريقا، هند و چين را مورد تجاوز قرارمي داد. اسلام بر جسته ترين قدرت اقتصادي در دنيا محسوب مي شد . عرصه مبادلات آنها در طيف وسيعي از كالا ها و شبكه وسيعي از مناسبات تجارتي و ارتباطات در آسيا ، اروپا و آفريقا ، واردات كالايي چون برده و طلا از افريقا ، برده و پشم از اروپا و مبادله انواع و اقسام مواد غذايي و توليدا ت صنعتي با كشورهاي متمدن آسيا را در بر مي گرفت . اسلام بالاترين حد پيشرفت را در حوزه هنر ، علوم و تمدن در تاريخ بشر كسب كرده بود. نه تنها دانش و مهارت هاي تمدن كهن خاورميانه و يونان و ايران را به ارث برده ، بلكه خلاقيت هاي مهم جديدي را از خارج بدان اضافه نمود . از جمله مي توان به توليد كاغذ از چين و كاردبرد اعداد اعشاري از هند اشاره كرد.“

برنارد لويس اضافه مي كند كه از دست دادن چنين تمدني بزرگي ، باعث خواري مسلمانان شده است . ناآگاهي آنها از علل اين دگرگوني ، اين خواري را به خشم و عصابانيت عليه غربي ها بدل كرده است و سر انجام به دنبال مقصر مي گردند ، دست به تخريب غرب يعني عمليات تروريستي مي زنند.

برنارد لوئيس علت عقب ماندگي جوامع اسلامي و پيشرفت غرب را ناشي از دو عامل يا دو تفاوت قلمداد مي كند . نخست غيبت سكولاريسم وطني در اسلام و نفي وسيع سكولاريسم وارداتي كه آنرا از ويژگي مسيحيت به شمار مي آورد و دوم جنسيت گرايي(Sexism ( در اسلام . خلاصه برنارد لوئيس كوچك شمردن نقش زنان احتمالا به عنوان بنيادي ترين تفاوت ميان دو تمدن اسلام و مسيحيت ياد مي كند.

بیناد گرایی اصولاسر ستیز با زمانه دارد چون زمان تغییرات می آفریند وواقیعات انکارناپذیر این است که تقریبا کلیه تغییرات بزرگ اجتماعی ؛ فرهنگی , اقتصادی و مکاتب سیاسی که جهان اسلام را به دگر گونی وادشته است همه منشا غربی و مشخصا امریکایی داشته اند و امریکا بحق وارث تمدن اروپایی است.

گلوبالیسم؛عصر اطلاعات و انقلاب دیجتالی موجب سرعت در تغییرشد ه است . این تغییرات موجب در هم شکستن شدن بنیاد گرایی می شود . به لطحاظ سیاسی قصد غرب و امریکا برای تغییر و اصلاحات سیاسی خشم بیناد گرایی اسلامی را تشدید کرده است .

نابودی طالبان و صدام؛ بیناد گرایی را به لحاظ سیاسی در محاصره قرار داده است . بنیادگراهای اسلامی در زیر سایه استبداد صدامی احساس امنیت بیشتر می کرد نا در فضای یک عراق دمکراتیک ؛ چرا که دمکراسی در خاورمیانه؛ ناقوس مرگ بنیاد گرایی در خاورمیانه را به صدادر خواهد آورد !

همکاری کنونی صدامیان ؛ بیناد گرایان شیعه امثال مقتدا صدر و القاده و حمایت بی دریغ آخوند های حاکم بر تهران از هر آنان ؛ گویا ستیز بینادگرایی با جهان گلوبال است .

بیناد گرایان از بحران فلسطین و اسرائیل و اکنون عراق با تمام قدرت بهره برداری کرده و با استفاده از امکانات دیجتالی؛ قوای خود را در سطح جهان سازمان می دهند!

خوشبختانه وضیعت ایران برای پذیرش سکولاریسم بسیار مساعد است چرا که 25 سال حکومت جبار دینی؛ مسلمانان ایران به جدایی دین و حکومت متقاعد ساخته است. در نوشته بعدی، تشریح ساختار های جدید گلوبال ؛ جامعه فراصنعتی و اطلاعاتی به طورمشخص به طرح خاورمیانه بزرگ که از سوی امریکا طرح شده است ، خواهم پرداخت .(5)

ادامه دارد

زیر نویس:

(1) عاطفه گرگین طی مقاله ای در" اخبار روز" چنین نوشت:

"امروزه تروريسم مدرن و سنتی در برابر هم قرار دارند و برای از ميان بر داشتن جور و ستم، روی به جور و ستم ديگری آورده اند، نئو امپريالیسم جهان خواه با تمدنی پلوراليزه شده و با پلوراليسم دموکراتيک می خواهد با زور تمام زورگويان و ترور پروران و تروريسم نامتمدن را سر جای خود بنشاند"

(2)_ اصل نامه "محقق گمنام" تحت عنوان نامه یک دوست در وبلاگم درج شده است

http://mazi.blogdrive.com/archive/73.html

(3) مراجعه کنید به شرح حال سام قندچی، اولین آینده نگر ایرانی در سایت دیسکوب

http://www.ayandehnegar.org/

(4) _ نگاه کنید به سایت اینده نگر که تقریبا 80% مقالات و ترجمه های این سایت در ایران نوشته می شود!

(5)_ کلیه پرسش شونده ها و پاسخ ها بجز لیدر چپ گرا و محقق گمنام ؛ فرض و خیالی است.

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.