رفتن به محتوای اصلی

جهاني شدن و مخالفين آن
01.01.2002 - 21:32

بحثي درارتباط با اوضاع ايران

(قسمت اول)

قبل از 11سپتامبر بسياري بر اين اعتقاد بودند كه جهاني شدن( Globalisation ) را افسانه و اختراع نو ليبرال ها دانسته و آنرا دنباله گذشته ارزيابي مي كردند. در مقابل بودند كساني كه جهان امروز را بدون مرز ارزيابي كرده كه در آن نقش سياست و سياست مداران هر روز كم رنگ تر گشته و سرمايه يا اقتصاد حرف اول را در آن خواهد زد. وقوع اين واقعه هولناك باعث شد كه سياست بشكل بي سابقه اي در مركز گفتگوي مردم جهان قرار گيرد . زن ، مرد ، پير و جوان در رابطه با 11سپتامبر در چهارگوچه جهان ، داراي موضع و نظر شده اند.

11 سپتامبر براي من اينگونه بود كه پس از مدتي كنكاش و مطالعه در خصوص جهاني شدن . به اين نتيجه رسيدم كه بدون داشتن دركي استراتژيك از روندهاي جهاني شدن ، نمي توان و نبايد يك خط مشي سياسي در عرصه ملي ارائه كرد.

در گذشته احزاب چپ و كمونيست در ابتداي برنامه هاي خودرا از مسايل جهان ، شروع و سپس به بررسي مسايل جاري در كشور هاي خود اقدام مي كردند. البته در آن زمانها ، احزاب كمونيست جهاني فكر و عمل مي كردند و به همين خاطر از اسيا و آفريقا از اتيوپي تا ايران ، افغانستان ، بليوي و مصر راه رشد غير سرمايه داري داري تجويز ميشد و معمولا اين احزاب شناخت در ستي از تاريخ كشور و روانشاسي مردم خود نداشتند و خط مشي سياسي آنان با جامعه همخواني نداشت .

نتيجتا همه اين احزاب بويژه در كشورهاي جهان سوم بعد از فروپاشي اردوگاه واقعا موجود به ورشكستگي سياسي رسيدند . پس از آن بود كه احزاب چپ دمكرات ايران با كنار گرفتن و يا رد كمونيست و با شعار ‍” جهاني فكر كنيم و ملي عمل كنيم “ به صحنه آ مدند . و شروع كردند به تصحيح خطاهاي گذشته و سعي كردند توجه خود را نه به آرمانهاي چپ بلكه به واقيعتهاي جامعه خود معطوف نمايند و برخي چنان به مسايل داخلي و ملي پرداختند كه جهان و روندهاي حاكم بر آن را يكسر بدست فراموشي سپردند. بدتر از همه ، دچار سياست زدگي و روزمرگي شدند و در واقع به جاي رهبري سياسي به دنبال حوادث كشيده شد ه اند. بطور مشخص بگويم احزابي كه خودرا چپ دمكرات مي نامند و از اصلاح طلبان ديني پشتيباني استراتژيك به عمل مي آورند و در عين حال خودرا سكولار و خواستار جدايي دين و دولت مي باشند ، از آن جمله اند.

اين آشفتگي هاي سياسي ـ‌ در بين اپوزيسيون ايراني ـ را مي توان آنرا بخشي از بحران ملي ايرانيان ناميد . علت را بايستي در فرو پاشي ايد ئولوژي و نداشتن ديدگاههاي فكري جايگزين در اين احزاب و سازمانها دانست.

به نظر من داشتن دركي روشنتر از روند جهاني شدن و تحولات پس از 11 سپتامبر ـ كه همچنان ادامه دارد ـ به احزاب و فعالين سياسي كمك مي كند كه از اين بحران به سلامت عبور كرده و داراي پايه هاي فكري مشترك شوندواين به نوبه خود به هماهنگي نيروهاي سكولار كمك خواهد كرد . در اين نوشته سعي دارم ابتدا در ك و براداشت خود را از اين مقوله و سپس تحولات جاري و چشم اندازهاي آن را تصوير كنم. طبيعتا پديده جهاني شدن ابعادي بسيار متفاوت و گوناگون دارد و من دراين نوشته سعي مي كنم آن جنبه هايي كه در رابطه با ايران است، را طرح نمايم .

در ضمن تاكيد مي كنم اين نوشته قصد بررسي تخصصي رو ند جهاني شدن و مسايل پيرامون آن را ندارد ، حداكثر نظرگاههاي موجود در اين خصوص را به شكل ساده و مختصر بيان خواهد كرد. هدف اين نوشته بطور مشخص خط مشي سياسي ايران را مد نظر دارد و بس!

اين نوشته در چند قسمت تنظيم شده است كه قسمت اول آن به روند جهاني شدن و مخالفين آن اشاره دارد و قسمت دوم مسئله سكولاريسم و علت و العل عقب ماندگي كشورهاي اسلامي ، قسمت سوم به تحولات پس از 11 سپتامبر در جهان و منطقه و در قسمت چهارم جمع بندي و بخش پنجم چه بايد كرد؟ و قسمت آخر منشور اتحاد خواهد آمد.

جهاني شدن ( Globalisation)

من ازاين واژه كه برخي ها آن را ” امپراتوري جهاني “ مي نامند و اين روزها در همه جا به چشم مي خورد و هيج نوشته و سخنراني بدون آن كامل نيست . اين طور مي فهمم كه جهاني شدن كه از 20 سال قبل به اين طرف طرح شده است و پس از فروپاشي سوسياليسم و بر طرف شدن موانع موجود بر سر راه آن شتاب حيرت انگيزي بخود گرفته است .

اقتصاد شبكه اي ،انحصاري شدن بازار جهاني توسط شركتهاي چند مليتي به گونه اي كه به لحاظ اقتصادي حتي نيرومند ترين دولتها نه تنها قادر به كنترل و ايجاد محدويت براي استقلال عمل سرمايه جهاني نيستند بلكه رقابت سنگيني بين احزاب اين كشورها ـ بر سراينكه شرايط بهتري براي جذب سرمايه چند مليتي فراهم نمايند ـ جريان دارد. اين امر به نوبه خود تضعيف دولت ـ ملت ها را بدنبال داشته است . بعبارت ديگر بازار جهاني ،مرز كشورها را ـ كه چهار چوب حاكميت ملي را به وجود آورده اند ـ را منهدم مي كند.

اكنون با فشار يك دگمه ميليارد ها دلار سرمايه از اين نقطه به آن سر دنيا جابجا مي شود.

اين مرحله نويني از تحول جغرافيايي و تاريخي سرمايه داري است كه برخي آن را ” امپراتوري جهاني “ مي نامند. بنابراين خنده دار خواهد بود كه بخواهيم جهان ” هزار در تو“ را با تئوري امپرياليسم لنين كه آنرا آخرين مرحله سرمايه داري مي دانست ـ توضيح بدهيم و يا با اين حكم ماركس كه مي گفت با رشد سرمايه داري ، فقر ، بدبختي و فلاكت هم در كشورهاي سرمايه داري بيشتر مي شود ـ موافق باشيم ! همگي ديديم كه چنين نشد ، سرمايه داري وارد فاز جديدي شده است . حداقل نرم هاي زندگي مثلا در اروپا و امريكا اصلا قابل مقايسه با 100 سال پيش نيست .

جهاني شدن يك پديده طبيعي نيست ، بلكه دولت ها و قدرت هاي بزرگ جهان آن را شكل داده اند و بطور مثال شبكه اينترنت بدون اين كمك ها قابل دسترسي براي عموم نمي بود!

جهاني شدن . تنها جنبه اقتصادي آن نيست . جهاني شدن يك پديده كاملا جديدي است كه روي رفتار ، مصرف انسان قرن 21اثر مي گذارد. اساس آن بر مصرف ، فرهنگ فراغت ، لذت جويي و رسانه هاي ارتباطي بنا شده است.شالوده اين تئوري بدين گونه است كه وقتي انسانها به لحاظ مصرفي (عليرغم تنوع آن) يكي شدند. تفاوتهاي فرهنگي با بالا رفتن مصرف ، كم و در نتيجه در آينده فرهنگها شبيه هم خواهد شد. به عبارتي يكسان سازي در مصرف،يكسان سازي در فرهنگ راايجاد خواهدكرد.از آنجاكه غرب دستي بالا در توليد و فرهنگ رادارد. در نتيجه فرهنگ هاي ديگررا در خود جذب نموده و فرهنگ فراملي را ايجاد خواهد كرد .

مك دونالد،كوكاكولا ، شلوارجين، MTV,CNN ،اينتزنت و غيره سمبولهاي جهاني شدن هستند. در اينجا بد نيست به اين نكته اشاره كنم. در حالي كه نسل هاي دوم وسوم مهاجرين كشورهاي اسلامي در غرب لجوجانه از جذب در فرهنگ هاي غربي سر باز مي زنند. بخش بزرگي از جوانان ايران عليرغم محدويت هاي غير قابل تصور حكومت اسلامي شيفته فرهنگ غرب و امريكا شده اند. كشوري كه سالهاست حاكمان مذهبي آن ، با انواع تبليغات ، كنترل و فشار تحت عنوان ” مقابله با تهاجم فرهنگي غرب“ نه تنها نتواستند جلوي اين روند را بگيرند بلكه با روش هاي تنگ نظرانه اسلامي خود ، بر شدت آن افزود اند.

اين روز ها شاهد قدرت گيري احزاب راست در اروپا و آمريكا و همينطور تقويت احزاب راسيستي و ضد اسلامي هستيم . آخرين نمونه آن در هلند بود كه حزب جديد دست راستي و ضد اسلامي آن در انتخابات اخير آرايي بيشتراز حزب سوسيال دمكرات هلند آورد!!

بسياري از محقيقن اروپايي و امريكايي بر اين نظر ند كه نيروهاي راست ، ناسيوناليست و محافظه كار اروپايي مخالفين اصلي روند جهاني شدن هستند. و اين موضوع به صراحت در تبليغات انتخاباتي لوپن در فرانسه ـ بازگشت فرانك و جدايي از اتحاديه اروپا را مطرح مي كرد ـ خود را نشان داد. البته اين احزاب از روحيه خارجي ستيزي مردم سواستفاده كرده اند. به نظر من وظيفه سياسي نيروهاي چپ و مترقي جهان ، نه مخالفت با اين روند، بلكه دمكراتيك و عادلانه شدن جهان را بايستي مد نظر داشته باشند.

مخالفين جهاني شدن

همه ما در چند سال گذشته از طريق رسانه ها،شاهد اخبار،گزارشات و تصاوير تظاهرات و مخالفت هاي گسترده افرادي با چهره هاي پوشيده و گاها خونين كه به تخريب و سنگ پراني در شهر هاي سياتل، گوتنبرگ ، كنوا و جا ههاي ديگر بوده ايم .اما تصاوير خشونت آميز را تلويزيون هاي اروپايي ساعتها و به صورت تكراري پخش مي كردند تا نشان دهند كه تنها افراد آنارشيست مخالف جهاني شدن هستند و از سوي ديگر گفته مي شود كه اين مخالفين ائتلاف رنگين كماني از گروههاي كاتوليك ، فيمينيست ها و همجنس گرايان ، بنيادگرايان اسلامي و گروههاي جهان سومي هستند.

اما مي دانيم كه آتاك هسته مركزي منتقدين جهاني شدن است. اين نهضت در فرانسه شكل گرفته و در 30 كشورجهان گسترده است و بيش از 60 هزار عضو دارد و تعدادي از شخصيت هاي دولت هاي اروپايي در اين نهضت عضويت دارند. آتك مخالف سرمايه داري نيست و قصد نابودي آن را ندارد. بلكه در صدد رفرم وانساني كردن آن است. از جمله در برنامه آتك آمده است :

وضع ماليات ارزي ، از بين بردن مناطقي كه فرار مالياتي در آنهاوجود دارد.بخشودگي بدهي كشورهاي فقير و تغير قوانين تجارت جهاني و بانك جهاني و همينطور دمكراتيزه كردن اين دو سازمان جهاني است . در ضمن آتك به صلح جهاني ، حقوق بشر ،نهضت زنان ،حقوق سنديكايي و حفظ محيط زيست توجه داردو خلاصه تحت عنوان ” بناي جهاني نو امكانپذير است“ خود را سازمان مي دهد.

اگر آتك به عنوان هسته مركزي منتقدين جهاني شدن رهبري منتقدين را در دست گيرد( و البته اين نشدني است مگرآنكه آتك صف خود را از صف آنارشيست ها جدا سازد) شايد در آن صورت بتواندبر خلاف نهضت 1968 يك نهضت دائمي و روبه رشد باشد. در ضمن ناگفته پيدا است كه آتك رهبران كشورهاي جهان سومي را مورد انتقاد قرار نمي دهد كه اين خود مي تواند مورد سو استفاده رهبران ارتجاعي ـ اسلامي از جمله رهبران كشور ما قرار گيرد.

شايان ذكر است كه پيروزي انقلاب اسلامي تقريبا هم زمان با روند جهاني شدن بود. در حالي كه در اين مدت 20 سال ، احزاب سياسي در اكثر كشورهاي جهان براي جلب سرمايه خارجي و تكنولوژي مدرن به رقابت با يكديگر مي پرداختند و خصوصي سازي را تا شركت هاي پست ، تلفن ،راديو و تلويزيون كشانده بودند، رهبران مذهبي ايران با تبليغ و تشويق كمونيستها درست در نقطه مقابل روند جهاني شدن عمل كرده و 80 در صدد صنايع ايران را دولتي و تجارت خارجي و شركت هاي بيمه را ملي كردند.

به لحاظ سياسي با گروگان گيري و دميدن بر جو ضد امريكايي ، ايران را به انزوا كشانديم . مي دانيم كه امريكا در راس جهاني شدن قرار دارد و بنابراين سياست ضد امريكايي و دولتي كردن اقتصاد يك سياست كور ضد جهاني شدن بوده است و تماما بر ضد منافع ملي ايران و در جهت ويراني كشور عمل كرده است .

نتيجه اين شد كه در اين فاصله 24 سال سرمايه گذاري خارجي تقريبا صفر ، اقتصاد دولتي در دست مافياي قدرت قرار گرفته است . صنعت نفت ايران در حال فرسودگي و نابودي قرار گرفته است .

تا 3 سال ديگر ايران فرصت دارد كه عضو سازمان تجارت جهاني شود. و گرنه پس از آن كشور ما قادر به صادرات نخواهد بود. محروم شدن ايران از نفت و گاز درياي خزر! سالانه 800 هزار نفر بر تعداد بيكاران كشور افزوده مي شود وتا 3 سال ديگر جميعت بيكار كشور (اكثرا جوانان) به رقم 8 ميليون خواهد رسيد. افزايش جميعت و كاهش توليد نفت ، در آمد حاصله از نفت را به رقم 3 ميليارد دلار در سال كاهش مي دهد. بي آيندگي جوانان ، سر خوردگي آنان از اصلاحات ، كشور را در آستانه انفجار قرار داده است .

بنابراين در چنين شرايطي مبارزه مخالفين جهاني شدن ، منجمله آتك ربطي به كشور ما ندارد. چرا كه سرمايه اي وارد كشور ما نشده كه بخواهيم شرايط آنرا عادلانه و دمكراتيك كنيم. مسئله اصلي ايران در درجه اول دگرگوني در قدرت سياسي ، يعني پايان دادن به حكومت مذهبي و ايجاد جامعه مدني ، سكولارو دمكرات در ايران است كه در بخش هاي بعدي به آن مي پردازم .

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.