در هفتههای اخیر و در حالی که برخی از کنشگران و تحلیل گران صحنه سیاست ایران سرمست از "پیروزی اعتدال بر افراط گرایی" و برخی نیز از خماری و گیجی "چه شد؟" بیرون نیامده اند، چند خبر ظاهراً "نامرتبط" با یکدیگر، نشان از آغاز فصل سیاهی دیگر و بازگشت کرکسها دارد.
خبر اول: خبر حمایت ژنرال "ریاض اسعد" فرمانده ارتش آزاد سوریه از مبارزان عرب اهواز و "عربستان" نامیدن خوزستان در برخی سایتها و انکار متقابل برخی از محافل نزدیک به ارتش آزاد سوریه در صحت خبر.
خبر دوم: افتتاح شبکه تلویزیونی دولتی " الاهواز" توسط نماینده مادام العمر رهبر در خوزستان موسوی جزایری.
خبر سوم: جشن و پایکوبی برادران عربم در منطقه "کیانپارس" اهواز و در کنار رود کارون به مناسبت عید فطر.
خبر چهارم: رأی اعتماد مجلس خدمتگزار به "مصطفی پور محمدی" قصاب دهه شصت و عضو کمیسیون مرگ برای تکیه کردن بر کرسی وزارت دادگستری، نماد عدالت کشور.
آخرین خبر: انتشار مقالهای با عنوان "رویکرد اقلیت عرب ایران در ناآرامی خاورمیانه" در وب سایت صدای آمریکاکه مهر تاییدی بر صحت خبر اول است.
با توجه به شعار اعتدال گرایی روحانی که نسخه کمرنگ اصلاح طلبی است و نگاهی به ترکیب وزرای کابینه وی که دستچینی از کارگزران امنیتی (سابق) رژیم است باور من اینست که سناریوی خونبارتر و تاریکتر از از سناریوهای دهه شصت و هفتاد در شرف اجراست. امروز دوست و دشمن اذعان دارند که پروژه اصلاحات نیز ساخته و پرداخته دستگاه امنیتی رژیم برای ایجاد سوپاپ اطمینان و انحراف افکار عمومی داخلی و خارجی بود که با موفقیت و بخوبی اجرا شد و روحانی و بسیاری از تیم همراه او نیز در اجرای آن با وی همدست و همداستان بودند.
در آغاز پروژه اصلاحات خاتمی نیز که با "شعار قانون مداری و حقوق شهروندی" پا به عرصه انتخابات گذاشته بود با گشودن نسبی فضای بسته سیاسی و اجتماعی، راه را برای فعالیتهای محدود مطبوعاتی و صنفی فراهم کرد، سپس با شناسایی کنشگران و نویسندگان، پروژه حذف و محدود کردن و در نهایت حذف آنان را فراهم آورد و لبخندزنان به تماشا نشست و دامن قدرت را رها نکرد.
امروز نیز کرکسهایی که سالها در پشت پرده مشغول تیز کردن چنگالهای خود بودند به میدان آمده و اولین دامها را گسترده و دانه فراوان نیز ریخته اند. از صمیم قلب امیدوارم که خسروان ملک اینبار واقعا برسر عقل آمده و در صدد واگذاری حد اقلی بخشی از حقوق غصب شده این مردم ستم دیده برآمده باشند و من اشتباه کنم، اما برای نتیجه گیری نهایی باید به انتظار سیر رویدادهای آینده نشست.
اظهارات دوپهلو و فتواهای بودار و سپس انتشار و تکثیر " بدون شرح و اظهار نظر" خبر اول از سوی برخی از شخصیتهای شناخته شده فعال "خلق عرب"، پخش و تکثیر همراه با شادباش خبر دوم و سوم از سوی همین بزرگوارن، سکوت پرسش برانگیز آن عزیزان در مورد خبر چهارم و تکمیل این زنجیره با تکثیر "بدون شرح" خبر پنجم نشانههای چندان خوبی نیست و در ورای این بوی کباب اخبار دیگری نهفته است.
گمان ندارم این زنجیره کوتاه بیدلیل در کنار هم قرار گرفته باشد، بسیار ساده اندیشانه است که باور کنیم که افتتاح یک تلویزیون عربی زبان در اهواز و جشن عید فطر بدون آگاهی، برنامه ریزی و موافقت کامل دستگاههای امنیتی در امنیتیترین استان کشور انجام شده باشد، پس با هلهله کردن خود ترجمان این سخن رهبر دزدان نباشید که مدعی است: " در این انتخابات ثابت شد که حتی مخالفان نظام هم به ما اعتماد دارند" .
اگر خبر پنجم را با حوصله و دقت بخوانید، در هیچ کجای آن کلامی که به سود مبارزات "برابری طلبانه" اعراب خوزستان است نمیتوان یافت. هرچه هست تایید ارتباط گروهی تندرو و تجزیه طلب که برای رسیدن به اهداف خود از انجام عملیات خشونت آمیز و آسیب رساندن به ثروتهای ملی ابایی ندارند و با گروههای تندروی مسلحی که از جانب برخی کشورها با نام گروههای تروریستی خطاب میشوند و بعضأ با القاعده در ارتباط هستند، میباشد.
پخش و بازپخش این اخبار در فضای مجازی بیش از آنکه افتخار آفرین باشد، شرم آور و چندش آور است، زیرا با اینکار تنها به تیز کردن تیغ جلادان کمک میکنید. البته برای برخی که کالای دکانشان را از این راه تامین و هدف غایی برایشان این است که این چرخه خون تداوم یابد تا آنها بتوانند مانند صفحه آگهیهای ترحیم روزنامهها به انتشار اخبار مرگ و زندان دیگران بپردازند و روزی خود را کسب کنند، شاید این امنترین و سودمندترین نوعمبارزه است.
http://ir.voanews.com/content/iran-arab-ahwazi-middleeast-reuters/1731189.html
کاظم موافق
هفدهم آگوست دوهزاروسیزده
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید