بی نام
بیش از ۸۰ نفر از زندانیان سیاسی و مدنی کُرد در اعتصاب غذای نامحدود
کاک جمال: آقای مزدک بدرستی از 30سال جنایت رژیم و سکوت باصطلاح مخالفان آن سخن گفته. مسلمآ اگر ایشان حتئ برای خالی نبودن عریضه هم که شده ! اضافه مینمودند که این رژیم در اولین روزهای قدرتگیریش کشتار را با مردم کردستان آغاز کرد/ حتمآ امثال من و شمای کرد دلخوش میشدیم باینکه هموطنی غیر کرد با ما همدردی کرده است . حالا هم که اشاره ای نکرده اند نباید دل ناخوش شویم . ادامه مطلب
اما جملهء آخر کامنت مزدک در زیر خبر (اعتصاب غذای سراسری زندانیان کرد)
با مضمونی بدینسان(برای مقابله با رژیم باید دست از فرقه گرائی و قبیله وقومپرستی و... دست برداریم ودست به اتحاد سراسری بزینم). کمی نا مفهوم بنظر میرسد! . چراکه هر زندانی ای جدای از اصل نسب و تبارش انسانی اسیرست غلی الخصوص که در بند زندانبانانی بشقاوت ودنائت رزیم اسلامی باشد که طبق فتوئ مولای خبیثشان خمینی /شکنجه و تحقیر تجاوز بزندانی برایشان در حد یک جوک رقیق است ( فتوئ ایکه 30سال پیش آن گور بگور برای مردم کرد ایرانی صادر کرد)!.من نمیدانم منظور مزدک از جملهء بالا چیست ؟ آیا ایشان خیال میکنند در چنین زندانی زندانیان بمنظور جدائی طلبی دست اعتصاب غذا زدهاند ؟!. امیدوارم مزدک ومزدکیان حداقل اینچنین خیالی نکنند.اما ما ایرانیان کرداز همان 30سال پیش که با سرفرازی رای برژیم جهل وجنایت وجنون ندادیم . از رفقا و برادران انقلابی !! گرفته تا باصطلاح انقلابون دموکرات منش!!؟ همه وهمه در کنار رجالگانیامثال ابراهیم یزدی و هاشم صباغیان و مهدی بازرگان و گور بگوری مصطفئ چمران و...غیره دم گرفتند و مارا ضد انقلاب و تجزیه طلب آواز خواندندو خجات هم نکشیدند!!؟ دانستیم که (کس نخارد پشت ما جز ناخن انگشت ما!. با آنچکه درین مدت برسرمان آمده و لاینقطع میآید بازهم دست یتیمیان بسوی اتحاد سراسری دراز بوده وهست ولی کو دستی که دستمان را خالصانه و هموطنانه بفشارد؟.در عوض درین پیر بازار آرام فرنگستان که هیچ شباهتی به بازار سنتی و پر سروصدای مسگرهای خودمان ندارد و صدا درآن گم نمیشود و گر چه دیار غربتست ولی آنچه که گفته میشود لاف نیست و شوربختانه اتهاماتیست که از دل ومغز بعضآ کسان برمیآید و چون ذولفقار علی مغز رادو جانبه میبرد ومیدرد / تا جائیکه اعتصاب غذای زندانیان کرد بقومپرتسی استحقار یابد . منظور من( گله گزاری )از شخص خاصی نیست بهیچوجه / اما دلم میخواهد ما ساحل امن نشینان کمی بخود آییم و اوضاع داخل را بیشتر دریابیم . من دلم میخواهد صدایم بگوش اعتصاب کنندگان برسد . بآنان میگویم دست ازین خودکشی تدریجی بردارید شما اکبر گنجی نیستید تا با شعبده بازی بخرج فرستاده شوید / شما ازتباری هستید که 30سال است پر وپیمان وبی پشتیبان تاوان اژادیخواهی و حق طلبی میدهید /و این گرگان درنده زندانبانان شما هریک ده رآس مارگارت تاچر خبیث رادر روان پلید خود نهان دارند . آنها میگذارند تا گرسنگی وتشنگی بمیرید همانطور که تاچر با بابی ساندز کرد این بی پدران فرزند خلف آنزن پلیندند و گناه قتل آرامتان را بگردن خودتان خواهند انداخت و از همه بدتر بهانه ای برای سرکوب وکشتار مردم کرد بیار ویاور/ بدست این خبیثان اسلامی میدهد / اعتصاب غذای نامحدود شما درصورتی ممکنست کارساز باشد که کل زندانیان سیاسی سراسر ایران از شما تبعیت کنند تا بلکه انعکاسی جهانی بیابد وگرنه شما را بدست خوتان میمیرانند بی آنکه بکسی بربخورد . کامنت خطاب به جمال بود سوژه اسفاده از جملهء مزدک /تا مزدکیان هموطن بشنوند وبدانند جمهوری جنایتکار اسلامی درتدارک قتل عامی دیگر وبازهم با شروع از کردستان است
حبیب تبریزیان
نامه امیر انتطام به دبیر کل سازمان ملل متحد
نه تفسیری یا کلامی ویا چیزی به این نامه نمیتوان افزود جز اینکه بگویئیم: امیرانتظام عزیز! میهن ما پایمردی ترا هرگز فراموش نخواهد کرد! زنده و پیروز باشی!
آزاده سپهری
نامه امیر انتظام به دبیر کل سازمان ملل متحد
آقای امیرانتظام از طرفی میگوید تحریم و جنگ هم هیچ تاثیری بر رفتار جمهوری اسلامی نخواهد داشت، و از طرف دیگر میگوید باید که "جامعه جهانی با تمام امکانات (؟!) بر عملکرد نظام در رعایت حقوق بشر، و منجمله میثاق حقوق مدنی و سیاسی، و پروتکل های اختیاری آن نظارت کند"! معلوم نیست که اگر حتی تحریم و جنگ هم نمیتواند بر تغییر سیاستهای جمهوری اسلامی تاثیری داشته باشد، کدام "امکانات" دیگر میتواند رژیم را وادار به عقب نشینی کند!
بهروز ستوده
نامه امیر انتظام به دبیر کل سازمان ملل متحد
ضمناً نامه آقای امیرانتظام پاسخی است روشن و قاطع به آن دسته از شخصیت های کاذبی که مذبوحانه تلاش میکنند که ازاسلام خمینی و خامنه ای و خط امام راحل شان قرائت حقوق بشری بیرون کشیده و قورباغه ی رنگ کرده را بجای بلبل به مردم آخوند زده ایران بفروشند . آفرین بر امیر انتظام راست گفتار و درست کردار که لباس مدافع حقوق بشر در ایران،براستی برازنده ی قامت استوارش می باشد. آیا باز کج اندیشانی یافت می شوند که توجیه گر سیاست به میخ و به نعل زدن برخی از خانم ها و آقایانی باشند که بجای پافشاری بر اعلامیه جهانی حقوق بشر به شیعه بودن خود "افتخار" می کنند ؟
ناصر کرمی
مبلغ هر آنچه حاکم است، نیستم!
دوست گرامی جناب توکلی، با سلام: سخن کوتاهی را که من با آقای آیدین تبریزی داشتم، امری بر اساس حقوق رعایت دمکراسی گروهی بین ما کاربران، همکاران، و یا نویسندگانِ سایت ایران گلوبال که حوزهء مدیریّت این سایت را مورد نظر نداشت بود، حال که شما هم به عنوان همکار و هم به عنوان مدیریّتِ سایت اظهار نظر کرده اید، لازم دانستم، چند جمله ای کوتاه را خدمت شما عرض کنم،...
1- جوهر اصلی دمکراسی برخاسته از یونان باستان یعنی شفافیّت در گفتار ، کردار، و پندار، و انتخاب آزاد در میان افراد و یا کالاهای مجسم و موجود در زمان و مکان، با مسئولیّت پذیری و همانطور که اقای ستوده اشاره کردند پاسخگو بودنِ بدونِ چون و چرا در عرصه های مذکور هست، امّا وقتی عامل، ابزار، و پدیدهء اصلی این کنش و واکنشها وجود نداشته باشد و قابل دیدن و اثبات و لمس نباشد، و در پوسته و پوششی پنهان باشد، دیگر دمکراسی نیست، و از دیدگاه راسیونال خارج و به جهان متافیزیک ایراسیونال پیوسته ایم، و مانند دین باوری به آسمانها و به جهان بی نهایت تخیلی خواهیم پیوست، که ربطی به دمکراسی و حقوق بشر و سیاست و خردگرایی ندارد.
2- از اینکه فرموده اید، که نام و یا نام مستعار برای شما مهّم نیست، و محتوای نوشتار مبنا قرار میگیرد، این اصلی است منطقی که همه بر آن توافق نظر داریم، امّا این اصل دارای ابعاد و زوایای گوناگون میباشد و بستگی به این دارد که از کدام زوایه و از کدام بُعد موضوعی را به بحث بکشد !! ، تا چه اندازه از پشتوانهء علمی، تاریخی، اجتماعی، و فرهنگی، بر خوردار هست ؟ ، تا چه اندازه نویسنده در کار خود صداقت و مسئولیّت پذیر هست !، پیامدهای اصلی و جانبی این نوشته چیست ؟، سود و زیان آن کدام هست ، هدف نویسنده چه بوده است ؟، برای پاسخگویی به این سئوالات بیشمار، نویسندهء هر نوشته ای چه با نام حقیقی و یا مستعار باید در دسترس باشد، بسیاری از اتفاقات ناگوار تاریخ و حتّی جنگهای جهانی و کودتا ها، کشتارهای قومی و ملّی بر اساس دادن اطلاعات اشتباه بوده است،....
لنین را مثال آورده اید، بله درست هست، لئو تروتسکی هم هرگز در زندگی سیاسی اش با نام واقعی ظاهر نشد، "ویلی براند" سوسیال دمکرات مشهور آلمانی سالها در نروژ با نام مستعار زندگی کرد و بسیار مطالب نوشت، و با همان نام مستعار صدر اعظم آلمان شد و با همان نام هم وفات کرد،
همین امروز در هر روزنامه ای نگاه کنید، شرکتهایی را می بینید که شماره ای مخصوص [مستعار] در جستجوی کارگر فنّی و یا روزنامه نگار و یا آرشیتکت هستند، که تمام در خواستها به این نام مستعار پست خواهد شد، امّا جناب توکلی این نام مستعار برای سردبیر و مسئوال این روزنامه شناخته شده هست ، روزنامه ای که گفته ها و نوشتارهای لنین را هم چاپ میکرد، میدانست، که پشت این نوشته چه فردی و با چه نام واقعی وجود دارد،
برداشت من از نوشتهء شما این هست، که شما هویّت و نام حقیقی جناب آیدین تبریزی را نمی شناسید، ولی شما ایشان را به عنوان مسئول و مدیریّتِ سایت ایران گلوبال انتخاب کرده اید، که علاوه بر گذاشتن نوشتارهای دلخواه نامحدود خویش، در مورد سرنوشتِ سایر: نویسندگان، همکاران و کاربران دیگر آزادی کامل دارد ؟؟؟، باور کردنی نیست!!.
مثالی روشن تر و سیاسی معروفی را بیاورم، تئوریها و اصول بهم پیوستن و یکی شدن 13 حکومت در آمریکای شمالی بعد از انقلاب آمریکا، با دمکراسی نوین در جهان و ساختار حکومتی فدرال [ سند فدرال] ایالات متحدهء آمریکا، از سوی 3 نفر به نامهای:
/ John Jay /Alexander Hamilton/ James Madison /، که یکی از آنها به ریاست جمهوری هم رسید، به مدّتِ قابل ملاحظه ای در روزنامه نیویورک با نامی مستعار به چاپ میرسید، ولی سر دبیر این روزنامه میدانستند، که چه کسانی نویسنده این تئوریها هستند،
گرچه شما مسئولیّتِ هیچ نوشتاری را برعهده نگرفته اید و نخواهید گرفت، امّا اگر شما نوشتارهای با نام مستعار که نمیدانید نام حقیقی و حقوق آنها چه هست در سایت بگذارید، غیر مستقیم مسئولیّت صد در صد چنین نوشته هایی را شخصأ بر عهده گرفته اید، از سویی دیگر امنیّت و حقوق دمکراسی سایر کاربران و نویسندگان دیگر از جمله خودِ شما را نادیده گرفته اید، و بر کمیّت و کیفیّتّ چگونگی گردش کار و بارآوری سایت گلوبال با اینهمه زحماتِ خودتان فضای ناامنی، عدم اطمینان، و سکون و یکنواختی حاکم خواهید کرد که متأسفانه دیگر جای تبادل نظر و اندیشه ورزی نیست، جامعهء درون ایران دچار این بیماری جانگداز بوده و امروز به اوج رسیده است، کوشش کنیم این بیماری به سایت ایران گلوبال سرایت نکند،
کیانوش توکلی
اقای کرمی گرامی!
با درود به شما:
در باره ایرانگلوبال و همکاران ان در مدیریت سایت و روش کار ما زیاد صحبت کرده ایم در این جا فقط به چند نکته را یاد آوری می کنم :
شناخت از نظر ما اسم و آدرس شناسنامه ای همکار مان نیست و شخصا هیج تمایلی به دانستن این قبیل اطلاعات ندارم. بلکه شناخت فکری , کاراکتر و علاقمندی همکار مورد نظر است.
بعلاوه هر علاقمند به همکاری با سایت می تواند بعنوان همکار ما در مدیریت سایت قرار گیرد بدون اینکه "امنیّت و حقوق دمکراسی سایر کاربران و نویسندگان دیگر .... را نادیده" بگیرد یعنی نوشته های خود و نوشته هایی از دیگر سایت ها را کپی می کند و این روش تنوع نظری و فکری سایت را بیش از اندازه زیاد کند و یعنی دمکراسی دورنی سایت با افزایش همکاران بیشتر می شود .
در اینده قصد داریم ؛ سیستم را برا اساس "رای" و "امتیاز" سازماندهی کنیم ؛ بدین معنی که هر مقاله ای که باندازه کافی رای و امتیاز همکاران و کاربران را بدست آورد در صفحه اصلی سایت قرار می گیرد در واقع یک جمع بزرگتر تصمیم می گیرد که چه مطلبی بشکل داغ بیشتر در دید کاربران قرار گیرد؛ یعنی به کیفیت خبر و مقاله توجه می شود و در حالی اکنون به همه ی نوشته ها یکسان جا داده می شود .
نگران زندانیان سیاسی
بیش از ۸۰ نفر از زندانیان سیاسی و مدنی کُرد در اعتصاب غذای نامحدود دورود برجوانان غیور وشجاع کرد که هرگز آره به جمهوری جبار وآدم کش اسلامی نگفتند. ازاول هم کردها با جمهوری خبیث موافق نبودند. اما هنگامیکه همه زندانیان سیاسی با یک هدف زندان شدند دراینجا باید گفت دورود برجوانان غیور وشجاع ایرانزمین که جمهوری کثیف وخبیث را قبول ندارند. اما واقعا حیف این جوانهای بیگناه اعم ازکرد بلوچ فارس وترک ولروغیرو که بدست اهریمنان کشته شدند. دراینجاست که
اتحاد وهمبستگی بین همه ایرانیان واجب وضروری است. فقط اینچنین میتوانند برجباران وخبیثان پیروزشوند. تعداد زندانیان کرد بسیارزیاد هستند که بدون شک ازشجاعت وصبوری وشکیبائی آنها خبرمیدهد. باید همگی انگشتها را بلند کرده وبرای همه جوانان ایرانزمین دعا کنیم که همگی ازسیاه چالهای آدمکشان وخونخواران رهائی یابند.
مزدک
مطلبی در رابطه با مقاله "انسانهای شیطانی"
آنهارا زیر نام کافر وشیطان پرست و غیره سرکوب و زندانی کنند و یا به دین اسلام وا دارند که این روش بسیار نا پسندی، حتا در آئین اسلام است. نکته دیگری این خانم بظاهر مسلمان که معمولا یک مسلمان واقعی نباید تحریف کند، دروغ بگوید و توهین ببندد، بشرح زیر آورده است: (از مقاله).اتفاقا هم روش این ارازل مسلمانی و بر طبق قرآن و سنت محمد است و هم دروغ گفتن انها!
درضمن جناب ایزدیان و یارسایان از پیروان سیمرغی=مزدکی=خرمدینی =زن خدایی هستند که همان فرهنگ اصیل ایران است.
سامان باربد
مودب‌ترین و بی‌ادب‌‌ترین شهرهای دنیا
حقه بازی ریدرز دایجست بر همه آشکار نیست. ریدرز دایجست همان شرکت است که گاهی نامه ای همراه باکلید به خانه ی شما می فرستد که شما در اولین و دومین دور قرعه کشی برنده شده اید برای اطلاعات بیشتر و برای برنده شدن در مرحله ی نهایی فقط با خرید یک کتاب عضو شوید! آنوقت با این کلید بروید در خانه ی چند میلیون دلاری خود را باز کنید! این چرت و پرت چیست که در مورد مردم مهربان و خوشروی بمبئی نقل می کنید؟
مهران مکی ن
اولین نام در شبانگاه قتل عام: "مریم گل"
داشتم مطلب رو میخوندم و حسرت میخوردم . بیاید با هم این قسمت را ببینیم قضاوت با خودتان دکتر علی گلزاده غفوری (دارای دکترای حقوق قضایی از دانشگاه سوربن فرانسه) دانشجوی سالهای آخر دندانپزشکی! "مریم گل" دانشجوی رشته ریاضی !
ناهید زرگانی" که دانشجوی شیمی و "شیرین حیدری" که دانشجوی داروسازی بودند،! مهین قربانی دانشجوی دانشگاه تربیت معلم!
"زهرا شب زنده دار" که دانشجوی پزشکی بود، زیست شناسی درس می داد و "فرح" که دانشجوی مهندسی مکانیک بود، فیزیک تدریس می کرد. "فریده رازبان" که فوق لیسانس زبان و ادبیات انگلیسی بود، زبان انگلیسی آموزش می داد و "شهرنوش پارسی پور" نویسنده مترقی و "ژینوس" که هردو تحصیلکرده کشور فرانسه بودند، زبان فرانسه تدریس می کردند و الی آخر..
یعنی لیست ادامه دارد!
نمیدونم چی بگم ولی یک داستانی را از همان سالها برایتان تعریف میکنم.
دانشجو بودم در لندن و یک استادی داشتم (چند سال پیش فوت شد) هنوز جنگ با عراق شروع نشده بود چون ایرانی بودم علاقمند بود با هم گپی بزنیم رفتیم
یک باری نشستیم و این پیر مرد هر انچه بر ما رفت را به اختصار برایم گفت.
نکته ای که با خواندن این مقال برایم تداعی شد با صحبت های ان استاد این بود که شاه ایران زیادی بلند پرواز بود(روش زیاد شده و هوا برش داشته)
و این تعداد دانشجو (خارج و داخل) در یک نسل ایران را به جایی میبرد که برای همه خطرناک بود و خاور میانه تا روزی که نفت داره باید وابسته بماند.
اون شب شاید تو دلم بهش خندیدم پیرمرد داره چرت و پرت میگه ولی بعدش بقولی دوزاریم تا حدی افتاد.
اکثر همدوره های من در دیار غربت ماندگار شدند
خدا میدونه تعداد اساتیدی را که جلای وطن کردند
و تعداد دانشجو هایی که توسط این جلادان بقتل رسیدند البته رهبراشون همه تو دامان امپریالیسم!! از زندگی لذت میبرند و غصه میخورند که انقلاب شکوهمندشان را دزدیدند.
سامان باربد
(نامه ای سرگشاده به مردم نطنز و کاشان)
هر آنکه دیده ام با هر زبانی فقط شد حامی ایل و تبارش که شهر من جنین باد و چنان باد نه ایرانشهر و هر که در کنارش چه فرقی می کند باد و نطنزش ز رفسنحان و یا که سبزه وارش؟
چنانستم که در خاطر نگنجد
حریف و حارف و حرف و حرارش!
ذریغا گوی من ایران نشد، حیف!
دریغ آخر شدم من سوگوارش
فرهاد کوهی
(نامه ای سرگشاده به مردم نطنز و کاشان)
آقای باربد اگر هر ایرانی نسبت به سلامت و آیندهء روستا و زادگاه و شهر و استان خودش حساسیت نشان بدهد و خوبی و سعادت همشهریانش را بخواهد سرانجام سراسر ایران غرق در خوبی و سعادت خواهد شد. علاوه بر این ایران دوستی را نمی توان به سراینده این قصیده آموخت . باید از او آموخت.
داریوش مرادی
با درود ! آنچه که کیانوش عزیز بدان توچه ندارد ! این است که دوستانی هیچ رسالتی برای خود قائل نیستند ، به جزء دامن زدن به حس نفاق و کینه و نفرت قومی ـ زبانی و یا به زبانی دیگر اشاعه راسیسم ! که حداقل در همین کشورهای اروپایی مجاز نیست و جرم تلقی می شود ! و آن هم نه با نام و عنوان واقعی اشان ! و تازه این ربطی به آزادی بیان و قلم هم ندارد ! شاد باشید
کیانوش توکلی
داریوش عزیز!
ما بیش از این هم در این باره که دامنه و خط و خطوط سایت ایران گلوبال چه باشد با هم بحث داشتیم .
هر سایتی برای خود رسالت و وظیفه ای را در نظر گرفته است واما ما می خواهیم علاوه بر مسایل خبری و سیاسی روز , دیسکورس و یا موضوعات مهم در جنبش سیاسی ایران را به بحث علاقمندان بگذاریم
بنظر من دیسکورس و یا موضوعات مهم در جنبش سیاسی ایران به قرار زیر است:
_ جدال سنت و مدرنیت در کلیت خود.
_ تحولات در پی جهانی شدن.
_جبهه دفاع از دمکراسی و یا جبهه دفاع تمامیت ارضی (مسایل قومی _ملی)
_ جمهوری یا سلطنت
_ سرنگون طلبان و اصلاح طلبان
_ سکولاریسم و لائیک با چه درکی؟
_ بحران هسته ای ایران
حالا شما می توانید طی مقاله ای برای من و دیگران توضیح دهید ایا طرح موضوع ملی _قومی " دامن زدن به حس نفاق و کینه و نفرت قومی ـ زبانی و یا به زبانی دیگر اشاعه راسیسم است ؟"
مگر غیر این است تقریبا همه سایت های سیاسی از دید خود به این موضوع می پردازند ؟
فرق ایران گلوبال با دیگران تنها در این است که موضوع را همه جانبه مورد بحث قرار می دهد و در این زمینه هیج نظر ی را سانسور نمی کندو بقول معروف تنها به قاضی نمی رود .
از شما خواهش می کنم توضیح بیشتری در این ارتباط بدهید
جنایتی دیگر
چرا نباید از اعدام یعقوب مهرنهاد به آسانی گذشت؟
مرگ مشکوک دو جوان در بازداشتگاه و دادسرا هموطن سلام: یک متهم در بازداشتگاه خودکشی کرد و جنازه اش به دستور بازپرس دادسرای جنایی تهران به پزشکی قانونی سپرده شد. محمد شهریاری بازپرس کشیک جنایی تهران ، عصر سه شنبه از مرگ مرموز متهم 24 ساله ای به نام کاوه - الف در بازداشتگاه با خبر شد. شواهد نشان می دهد این پسر به اتهام فروش مواد افیونی دستگیر شده بود و به دنبال افسردگی شدید به استقبال مرگ خود خواسته رفت. شهروندانی هم که روز شنبه از کنار میدان منیریه تهران می گذشتند یکی از تلخ ترین صحنه های زندگی شان را دیدند. احمد 23 ساله به اتهام موبایل قاپی ، دستگیر شده و قرار بود در شعبه سوم دادیاری دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه 11 پایتخت بازجویی شود. او که دستبند به دست داشت به بهانه رفتن به دستشویی از طبقه چهارم این ساختمان به پایین پرید و در دم جان باخت. هنوز معلوم نیست متهم جوان برای فرار از دادسرا به پایین پرید یا به منظور خودکشی.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.
توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید