رفتن به محتوای اصلی

تعلیق مبارزه و رفتن پشت سر رژیم، یعنی رفتن به استقبال جنگ!
24.08.2008 - 10:21

آیدین تبریزی

ایران، اعدام یعقوب مهرنهاد، فعال حقوق مدنی

«گرچه قتل او نه در رسانه های بین المللی بازتابی یافت و نه به واکنش هیچ یک از مقام های رسمی منجر شد، همه کوشندگان حقوق بشر را به سختی تکان داد، چرا که آن را نشانی دیگر از موج تازه خشونت جمهوری اسلامی نسبت به مخالفان مسالمت جویش یافتند. مهرنهاد، از اهالی بلوچستان، که از خود سه فرزند خرد سال بر جای گذاشت، رئیس "انجمن جوانان صدای عدالت" بود که در سال ۱٣٨۱، به هدف تشویق دولت به پاسخگوئی، آموزش مسئولیت مدنی و پیکار با تبعیض، رسماً به ثبت رسید. او مدیر نشریه مردمسالاری نیز بود.» (بخشی از گزارش)

چه کسانی و با چه اهدافی مصلحت دیدند! که قتل مهرنهاد در رسانه های بین المللی بازتابی نیابد؟! یا دقیقتر بپرسم چه کسانی می توانستند این خبر را به رسانه های بین المللی بکشانند و نکشاندند؟...

اکبر گنجی که بواسطه اعتباری که از حمایت یکپارچه مردم در دوران بازداشتش نصیبش شده و مقالاتش در رسانه های معتبر خارجی چاپ می شود، شیرین عبادی که برنده جایزه صلح نوبل و شخصیت شناخته شده بین المللی است، فعالین سیاسی شناخته شده که ارتباطات نزدیکی با پارلمانهای کشورهای غربی و رسانه های بین المللی دارند و می توانستند بیانیه محکومیت پارلمان اروپا و کنگره امریکا را در مورد اعدام مهرنهاد بگیرند ...

به این بخش از بیانیه بنیاد برومند نیز نگاهی بیاندازیم:

« در نبود یک واکنش بین المللی جدّی به اعدام مهرنهاد، بیم آن می رود که جمهوری اسلامی دست به قتل دیگر کوشندگان حقوق بشری زند که هم اکنون بر پایۀ اتهامات ساختگی و بی اساس و در دادگاه های فرمایشی به اعدام محکوم شده اند. فرزاد کمانگر، عدنان حسن پور، هیوا بوتیمار و حبیب الله لطیفی (که پس از سپری کردن سه ماه در بازداشتگاه های وزارت اطلاعات به بیمارستان منتقل شده است) و بسیاری دیگر در شمار این گونه محکومان اند.»

کسانی که خواسته یا ناخواسته دنباله رو استدلالهای فریب کارانه لابی رژیم هستند، باید بدانند که در اعدام مهرنهاد و مهرنهادهایی که شانس شناخته شدن نداشته اند، همگی مقصریم و شریک جرم و در صورت ادامه این شیوه سکوت در برابر قتلهای رژیم، اگر دیگرانی هم اعدام شوند، این گناه دوچندان است. اگر در مورد گذشته کاری نمی شود کرد، سکوت امروز در نهایت آگاهی از عواقب این سکوت یک جنایت آگاهانه است.

همانطور که گفتم، این استدلال لابی رژیم که اگر چهره حقوق بشری رژیم در دنیا خراب شود، آمریکا بهانه برای حمله به ایران به دست خواهد آورد، کاملا بی اساس است. حقوق بشر، هیچ گاه بهانه برای حمله به کشورها نبوده است و اصولا آمریکا نه نیازی به بهانه دارد و نه دنبال بهانه است. بهانه حمله به ایران، ماجراجویی های اتمی است و هدف حمله احتمالی هم صرفا تاسیسات هسته ای خواهد بود و اگر حقیقت را بخواهیم ببینیم، هیچ کس در دنیا به صورت جدی مخالف چنین حمله ای به عنوان آخرین راه حل نیست!

اعتراضات گسترده پیش از حمله به عراق را مقایسه کنید با بی تفاوتی مردم کشورهای غربی به اخبار گسترده و شفاف در مورد حمله آمریکا یا اسرائیل (حتی با صلاح اتمی) به تاسیسات هسته ای ایران! چرا هیچ کس به انتشار مقالاتی در مورد حمله قطعی اسرائیل به تاسیسات هسته ای ایران و حتی ادعای نویسندگان مشهوری چون بنی موریس در مورد امکان حمله اتمی، واکنشی نشان نمی دهد؟! این با زبان بی زبانی یعنی این که اگر هدف حمله فقط تاسیسات هسته ای ایران باشد، کسی مخالفت جدی و اساسی ندارد فقط شاید عده ای بگویند که هنوز شانس حل دیپلماتیک مساله وجود دارد. پس اصولا آمریکا هیچ نیازی به بهانه جدیدی ندارد و افکار عمومی دنیا به کرات با سکوت خود نشان داده که مخالفتی اساسی با چنین حمله محدودی به تاسیسات هسته ای ایران ندارد.

حتی اگر دقیقتر بیاندیشیم، اروپاییان شاید در باطن ترجیح دهند که این مساله به جای تحریم های طولانی مدت که به اقتصاد خود آنها ضرر می زند (آمریکا هیچ رابطه اقتصادی با ایران ندارد و این اروپاست که از تحریمها ضرر می کند و هم این اروپاست که تحریمها را لاک پشتی پیش می برد!) با یک حمله برق آسا از سوی آمریکا یا اسرائیل حل شود. اگر واقعا می خواهیم که جلوی حمله را بگیریم، باید راه حل جایگزین به دنیا نشان دهیم و آن راه حل جایگزین، سقوط حکومت از درون و با مبارزات مردم است. برای موفقیت این راه حل، باید از تمام ابزارهای رسانه ای بین المللی برای تحت فشار قرار دادن رژیم بهره برد و از مبارزات مدنی و غیر خشونت آمیز مردم در داخل دفاع کرد. اگر دنیا یک حرکت جدی برای برکناری رژیم از درون را ببیند، مطمئنا بیشتر فرصت خواهد داد تا این مبارزات نتیجه دهد و حمله را به تعویق خواهد انداخت. پس سکوت در برابر نقض حقوق بشر در ایران و سعی در تطهیر چهره رژیم در دنیا، غرب را متقاعد خواهد کرد که هیچ راه حل جایگزینی وجود ندارد و این یعنی در دستور کار قرار گرفتن حمله نظامی.

لذا استدلال لابی رژیم کاملا نادرست است و سکوت در برابر وحشی گری های رژیم و تعطیل کردن مبارزه و رفتن پشت سر رژیم نه تنها جلوی حمله به تاسیسات هسته ای را نخواهد گرفت، بلکه از یک طرف، غرب را متقاعد خواهد کرد که راه حل جایگزینی وجود ندارد و از طرف دیگر جمهوری اسلامی را متقاعد خواهد کرد که ریسک پی گیری برنامه هسته ای بسیار پایین است، چون همه مردم و اپوزیسیون پشت سر او قرار دارند، لذا در برابر پیشنهادات غرب از خود نرمش نشان نخواهد داد و باعث به بن بست رسیدن تلاشهای دیپلماتیک خواهد شد و این یعنی این که جز حمله نظامی راهی باقی نخواهد ماند! یک محاسبه غلط اپوزیسیون که از سوی لابی رژیم به داخل اپوزیسیون تزریق می شود، ایران را به سوی جنگ می برد. جنگی که نه تنها رژیم را سرنگون نخواهد کرد، بلکه آن را به رژیمی بسیار بسته و خشن همچون کره شمالی تبدیل خواهد کرد و همین مساله عمر رژیم را افزایش خواهد داد.

(توضیحی برای دوست عزیز امید روشن، این یک گزارش بنیاد حقوق بشری عبدالرحمن برومند است و نویسنده خاص ندارد. در انتهای مقاله این مساله تذکر داده شده ولی شاید بهتر بود در ابتدای بیانیه توضیح داده می شد. باسپاس از توجه تان)

امید روشن

ایران، اعدام یعقوب مهرنهاد، فعال حقوق مدنی

سلام و به خاطر انتخابهای خودبتان ممنون. بعضی از خلاصه مطالب و مقالات در صفحه اول اسم نویسنده را دارد.اما برخی مطالب هم بدون اسم نویسنده است . به نظرم این ی نقیصه است. بهتر است خلاصه تمام مطالب ارائه شده در صفحه اول با اسم نویسنده درج شود.براینمونه همین مطلب و حداقل نصف مطالب دیگر.

از ایران

روزنامه حریت مدعی شد: توصیه های گل به احمدی نژاد در جلسه خصوصی

با این مدیریت! خود امام زمان هم باید استعفا بدهد، شما که جای خود دارید.

از همان اول امام زمان را علم کردید تا اگر ایران در این دوره از المپیک ناکام ماند، همه کاسه کوزه ها را سر آن زبان بسته بشکنید. امام زمان را کردید مدیر و خودتان و اخوی و پسر دایی و بچه محل رفتید پشت آقا زیر عبای مبارک پنهان شدید. گوش جناب رهبر دائی جان ناپلئون را هم پر کردید و تا توانستید به خودتان حقوق و پاداش دادید. در حالی که ورزشکار بدبخت قهرمان جهان حسین رضا زاده باید می رفت برای بنگاه مسکن دبی فیلم تبلیغاتی بازی می کرد. خود شما هنرپیشه و بازیگرش کرده بودید تا با یا ابابوالفضل نیش رهبر محترم را تا بناگوش ببرد و پیروزی خود را تقدیم نظام کند. وقتی بی غیرت و بچه پررو بی سواد بشود مدیر گشور معلوم است که ما باید پشت سر افغانستان و بحرین باشیم. آی ... که اسم مدیر بر خودت گذاشته ای و ملت 70 میلیونی ایران را با مدیریت خودت به خاک سیاه نشاندی. استعفا بده قبل از اینکه مثل موش فاضل آب بیرونت نکردن. استعفا استعفا مدیر بی لیاقت کشور استعفا استعفا!!!

احمدی نژاد برای شوی تلویزیونی به ترکیه آمده

روزنامه حریت مدعی شد: توصیه های گل به احمدی نژاد در جلسه خصوصی

انتقاد شدید رهبر حزب جمهوریخواه خلق: احمدی نژاد برای شوی تلویزیونی به ترکیه آمده بود!

دنیز بایکال رهبر حزب جمهوریخواه خلق ضمن انتقاد از سفر اخیر احمدی نژاد وی را متهم کرد که در این سفر برای خودش و ایران تبلیغات کرده است!

بایکال که در مجمع عمومی حزب جمهوریخواه خلق صحب می کرد ضمن انتقاد شدید از حضور و اعمال احمدی نژاد به ویژه در مسجد سلطان احمد استانبول رفتار وی در مسجد سلطان احمد را شایسته یک رئیس جمهور ندانست.

وی افزود: سخنرانی احمدی نژاد در حین خروج از مسجد؛ پروتکلهای دولتی و رفتارهای دیپلماتیک را به هیچ گرفتن است. احمدی نژاد در واقع می خواست سخنان خود را در مسجد به گوش مردم برساند!

به گزارش وبلاگ ترکمه اخبار ترکیه به نقل از خبرگزاری آناتولی، بایکال گفت: در کشوری مانند ترکیه با رفتارهای دیپلماتیک و آداب خاص سیاسی؛ این چنین افعالی از سوی یک رئیس جمهور خارجی به هیچ وجه پذیرفتنی نیست.

وی با اشاره به حضور کانالهای متعدد تلویزیونی در هنگام حضور رئیس جمهور کشورمان در مسجد سلطام احمد گفت: این یک نماز جمعه نبود، بلکه یک شو تبدیل شده بود!

رهبر حزب جمهوریخواه خلق همچنین از حزب حاکم عدالت و توسعه بخاطر عدم تذکر در مورد پروتکل رسمی دیپلماتیک به ایران شدیدا انتقاد کرد.

وی در پایان گفت: ترکیه بعد از سالها تلاش برای معاصر شدن به ذهنیت احمدی نژادی برنخواهد گشت.

حزب جمهوریخواه خلق دومین حزب بزرگ در ترکیه می باشد که بیش از 100 نماینده در مجلس ملی آن کشور دارد. این حزب مخالف اصلی حزب عدالت و توسعه می باشد.

مزدک

اسلام امروزی ، در تقابل با تجدد - (مدرنیته)

جناب عبدالمجید گویا قرآن را نخوانده و یا قرآن دیگری دارد و ما نمی دانیم.رفتار مسلمانان بر طبق نص صریح قرآن است.صلح و صفا و دوستی در بین مؤمنین معنی میدهد نه با کافر و ناصبی ...قرآن صریحا بر کشتن و سوختن و نابود کردن و تجاوز به مال و ناموس و زندگی کسانیکه ایمان نمی آورند تاکید می کند و سواد زیادی هم لازم نیست تا این موضوع را از قرآن بفمیمم. درثانی زندگی محمد و سایر رهبران اسلامی خود الگوی مسلمانان است .مگر اینکه همه را دروغ بدانیم ولی خود این جناب عبدالمجید خان میداند که تمام مسلمانان هم در مورد قرآن و هم زندگی محمد و سایر رهبران اسلامی تقریبا متحدالقولند.اسلام از اول هم بصورت یک ایدیولوژی و مذهب و روش زندگی و سیاست ظاهر شده و اولین دولت اسلامی در زمان خود محمد بوجود آمد و حتی در بستر مرگ هم از فرستادن سپاه برای کشورگشایی محمد ابایی نداشت.و سرگذشت سایر رهبران اصلی اسلام و سایر خلفای اسلامی را همه میدانند.بنابراین کسی اگر اسلام را یک ایدیولوژی و روش حکومت نداند اسلام را درک نکرده است.اتفاقا اسلام همین است که خمینی و القاعده میگویند نه انچه افرادی مثل عبدالمجیدها و سروشها و ...درسترین حرف اینست که تمام بدبختیهای ما از اسلام و تفکر اسلامی است و تا زمانیکه اسلام را از حکومت بیرون نیاندازیم نمی توانیم حکومتی سکولار و دمکراتیک و انسان و دادمحور بوجود بیاوریم.

عنوان : بگرد تا بگردیم!

جنسیت فکری و نظری بخش وسیعی از چپ های سنتی بجای مانده از دوره جنگ سرد از همان جنسیت بخش های و سیعی از حکومت اسلامی به ظاهر ضد امریکائی است که در پشت صحنه به گفته هوشنگ امیر احمدی میان ایران اسلامی و امریکا دائما در حال رفت و آمد هستند تا ایران جای اسرائیل را بگیرد (ایران مدعی است که اسرائیل دیگر موقعیت استراژیک و فلسفه بوجود آمدنش را در منطقه خاورمیانه از دست داده وهزینه بسیاری زیادی تا کنون روی دست امپریالیست ها گذاشته است ، اما ایران اسلامی بی خرج است و تنها خواستار سلاح اتمی است واین نظریه در میان بعضی از سیاست مداران غربی نیز طرفدارانی دارد وکمو نیست های ملی نیز طرفدار همین نظریه هستند) و بدین خاطر امریکا دیگرلازم نیست از اسرائیل حمایت بکند بلکه از ایران اسلامی که از ذخائر نفتی و گازی و استراژیکی حساس برخوردار هست باید حمایت نماید. چپ سنتی بسیاری از روزهای خود را با اسلامی ها گذرانده است چرا که قبل از آنکه چپ بشود اسلامی دوآتشه بود و بعد هم همیشه در زندانها با مذهبی هائی مثل دکتر پیمان و طالقانی و رجوی حبس خود را گذرانده است پس چپ همچنان با اسلامی ها از یک فامیل هستند! وقتی پاکستان در سال ۱۹۸۸ اتمی شد رفقای کمونیست از شادی بال در آوردند و از اینکه بالاخره جهان اسلام و مستضعف نیز صاحب سلاح اتمی شد در پوست خود نمی گنجیدند! همه شعارهای کمونیست ها تا کنون دورغ از آب در آمده است. همان کمونیست هائی که از حق جدائی خلق های تحت ستم تا سر حد جدائی دفاع می کردند الان همه مبارزات خلق ها را هدایت شده از جانب امپریالیست قلمداد می کنند! در نزد کمو نیست آن موقعی هر کار سیاسی درست است که تنها در خدمت انها باشد و گرنه غیر خلقی و دست ساخته امپریالیستها است؟بیچاره طبقه کارگر ایران که تا کنون دهها نماینده داشته است اما خود طبقه کارگر محروم ایران از آن رهبران خبری نداشته است.

یک نویسنده

اعتراض به حکم يوسف عزيزي بني طرف، نويسنده عرب

ز شیر شتر خوردن و سوسمار

عرب را به جایی رساندست کار

که تاج کیانی کند آرزو

تفو بر تو ای چرخ گردون تفو"

این شعر فردوسی را وقتی ده دوازده ساله بودم و تازه از "نژاد آریایی" بودن خودم را کشف کرده بودم زیاد می خواندم و حال می کردم... چند سالی گذشت و دست از نژاد پرستی برداشتم - اما همیشه این شعر را نماد نژاد پرستی ایرانی می دانستم و می دانم.

و لی من این را از سر نژاد پرستی ننوشته ام ، قضیه اینست که توی بالاترین یک لینک دیدم با عنوان :" پلو سوسمار خوشمزه ؟ " یک سری عکس از چند جوان عرب که واقعا سوسمار شکار می کنند و می خورند.

نکته در خوردن سوسمار یا خوبی و بدی آن نیست :

- سوسمار خوردن در نفس خود کار خوب یا بدی نیست (همان طور که خوردن قورباغه یا هشت پا خوب یا بد نیست و کسی نمی گوید فرانسوی قورباغه خور یا ژاپنی هشت پا خور)

- کاری خیلی غریبتر از خوردن حشرات یا مار هم نیست ، جالبی قضیه برای من اینست که همیشه فکر می کردم فردوسی این قضیه " سوسمار خوری" را از خودش در آورده که عربها را تحقیر کند ، اما قضیه واقعیت دارد و اینها واقعا سوسمار می خورند.

در اینکه هدف شعر مذبور تحقیر یک قوم است شکی ندارم و تحقیر یک قوم غلط است .

تنها نکته این است که فردوسی قضیه را " از خودش در نیاورده".

همین.

هادي ساعي مدال خود را تقديم به مردم آذربايجان کرد

بدترين نتيجه در ۱۵ دوره حضور ايران در المپيک

خبرگزاري فارس: هادي ساعي، قهرمان ارزنده تكواندو المپيكي چين مدال خود را تقديم به مردم آذربايجان كرد.

به گزارش خبرگزاري فارس از تبريز، هادي ساعي قهرمان ارزنده تكواندو المپيكي چين طي پيامي به مردم آذربايجان اين افتخار و مدال خود را تقديم به مردم ايران اسلامي، آذربايجان و بستان آباد، زادگاه خود كرد.

هادي ساعي پرافتخاترين ورزشكار طول تاريخ المپيك ايران اسلامي امروز گفت: بسيار خوشحالم كه اين مدال رنگين را با دعاي خير مردم براي كشورم به دست آوردم و پرچم پرافتخار و مقدس ايران اسلامي را در المپيك چين به اهتزاز در آوردم.

وي افزود: سلام گرم و صميمي خود را به مردم غيور و خونگرم آذربايجان به خصوص زادگاه خود،قره كويل بستان آباد مي رسانم و اميد آن دارم تا اين هديه ناچيز من را بپذيرند.

http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8706021402

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.