مزدک

جناب مستشار!شما برای پاک کردن بینی بچه تان نباید چشم اورا کور کنید!فرض کنید یک تروریست با موادمنفجره چند گروگان گرفته ایا شما باید تمام ساختمان را با گروگانها و غیره بهوا بفرستید؟

شوربختانه افرادی مثل میرفطروس هم از بمباران مناطق نظامی برای درهم شکستن قدرت حرامیان اسلامی سخن رانده بود.ولی چنین تفکری ابلهانه و تنگ نظرانه است و نشانه بن بست فکری وافسرده گی روحی وفقدان داشتن رابطه درست با محیط زیست و انسانها است.اولا دنیای امروز با سال 1314 و حتی 10سال قبل قابل مقایست نیست و مردم ایران هم.غرب و بخصوص آمریکا نشان داده که به چیزی غیر از منافع ملی خود فکر نمی کند و در بیشتر مواقع منافع ملی غرب با منافع کشورهای درحال رشد یکی نیست.درثانی آمریک و غرب در جنگ خلیج نشان دادند که با بی رحمی تمام از هرسلاحی و راهی برای درهم کوبیدن ارتش دشمن و بهر قیمتی استفاده می کنند.شما کافی است که سری به اینترنت بزنید و ضایعات انسانی و محیط زیستی جنگ خلیج را کمی مطالعه کنید تا کمی با بمبهای رحمت غرب و آمریکا اشنا شوید.عراق کشوری کوچک بود ولی امریکا و غرب در مدت یکماه انچنان بمبارانش نمودند که مردمان عراق با چشم خود جهنم را تجربه کردند.اثرات این جنگ و جنگ 8ساله ایران و عراق برای قرنها در منطقه باقی خواهد ماند.ولی اینبار حداقل برای رسیدن به هدفی که غرب دارد به 10 برابر بمب و مواد منفجره و شاید رادیواکتیو احتیاج است.اپوزسیون ایران بیشترین ضربه را از ملت سازان و حرامیان پان ترک و پان عرب و اسلامی ...و ملت سازان و ...خورده است.ولی بازهم باید قرار کرد که ایرانیان میهن پرست کم کار کرده اند والا نباید گروهی اندک می توانست اینهمه تاثیر برمبارزات سراسری بگذارد.ولی تنها راه مبازه سعی و کوشش برای اتحادی ملی و سراسریست تا ازاین طریق بتوانیم ارازل اسلامی رااز قدرت بزیر کشیم.امید به نیروی خارجی درنظر هر ایرانی میهن دوستی خیانت است ولی با ایجاد یک اتحادسراسری میشود از امکانات غربی بنفع جنبش استفاده کرد.درپایان جناب اگر تحت فشار روحی در غربت شده اید مدتی دست از خواندن موضوعات سیاسی بردارید و سفری کنید و یا کار دیگری غیراز نوشتن و خواندن مقالات سیاسی!

ناصر مستشار

من شدیدا مخالف جنگ اتمی هستم چون فاجعه انسانی و محیط زیستی آن جبران ناپذیر است!

مزدک گرامی: ایران ستیزان دارند بر ایران حکومت می کنند ! شرائط اصلا عادی نیست و همه نیروها باید درک کنند که با یک حکومت متعارف روبرو نیستند!عامل جنگ ، کسب سلاح اتمی توسط آخوند ها است این عامل باید از بین برود تا امریکا و اسرائیل بهانه ائی برای حمله به ایران نداشته باشند.مثل اینکه این وسط لهستان هم قربانی سلاح های اتمی آخوند ها خواهد شد! آری ما چه بخواهیم و نخواهیم و چه اعتراض کنیم و نکنیم ، اگر ملاها به سمت اتمی شدن بروند جنگ شروع خواهد شد واعتراض های ما هیچ اهمیتی ندارد وتنها کاری که از ما بر می آید رژیم مجبور به تعلیق نمائیم. مهم این هست که در آغاز هر جنگی طرفین دعوا مقصرند و تنها مردم بی گناه و بی پناه تلف می شوند.

: ایران ستیزان دارند بر ایران حکومت می کنند ! شرائط اصلا عادی نیست و همه نیروها باید درک کنند که با یک حکومت متعارف روبرو نیستند!عامل جنگ ، کسب سلاح اتمی توسط آخوند ها است این عامل باید از بین برود تا امریکا و اسرائیل بهانه ائی برای حمله به ایران نداشته باشند.مثل اینکه این وسط لهستان هم قربانی سلاح های اتمی آخوند ها خواهد شد! آری ما چه بخواهیم و نخواهیم و چه اعتراض کنیم و نکنیم ، اگر ملاها به سمت اتمی شدن بروند جنگ شروع خواهد شد واعتراض های ما هیچ اهمیتی ندارد وتنها کاری که از ما بر می آید رژیم مجبور به تعلیق نمائیم. مهم این هست که در آغاز هر جنگی طرفین دعوا مقصرند و تنها مردم بی گناه و بی پناه تلف می شوند.برای جلوگیریاز جنگ یا باید آخوندها به شکل دیپلماتیک وادار نمود بسوی سلاح اتمی نروند و یا از کار انداختن کارخانه اتم سازی را پیش برد !

 كاوه

چرا فدرالیسم

جناب محسن جان!! از آنجايي كه فرمو ده ايد "هیچ نظر مثبتی رو بین ترکها در این مورد نمی بینم و هیچکی دوست نداره تو مدرسه به بچش ترکی یاد داده بشه " فكر كنم مغز شما روشن دل تشريف دارند ؟؟؟!!! من تبريزي تورك كه در بين توركها زندگي ميكنم هيچگاه از ياد گرفتن توركي فرزندانم تعجب نكرده ام بلكه آن را حق طبيعي آنان ميدانم در ضمن در تبريز تا به حالا كسي را ملاقات نكرده ام كه از حرف زدن درباره زبان وفرهنگ خود متعجب شوند...

بهتر است از يزد به تبريز تشريف بياوريد و نظر مردم رادرباره زبان وفرهنگ وادبيات وموسيقي و.. خود بپذيريد والبته اگر گذرتان به مراسم عروسي هم افتاد تشريف برده وتماشا كنيد كه اين روزها رقص وموسيقي آذربايجاني چقدر در بين مردم طرفدار پيدا كرده است و در ضمن از كتاب فروش ها در مورد انتشار بالاي كتابهاي توركي با وجود ممنوعيت آن هم ميتوانيد اطلاعاتي را جويا شويد ... البته در بين همشهري ها يمان مانقورت هم داريم كه پشت به زبان وفرهنگ خود كرده وشروع به آموزش زبان افغاني به فرزندان خود كرده اند مثل مانقورت هاي شما كه به جاي زبان فارسي زبان روسي و ... به فرزندان خود مي آموزند

مزدک

شاه: وحشت بزرگ می‌خواهید یا تمدن بزرگ؟

جناب تبریزی دیکتاتورها همیشه دیر می فهمند!ولی شعری را از سایت هادی خرسندی اینجا میگذارم.به خواندنش می ارزد.شنبه 26 مرداد 1387 «آزادی»، سرودی تازه، سوغات استرالیا دیدی اندر بهار آزادی ........ خشک شد لاله زار آزادی آمد آزادی و چه آمدنی ....... یکنفر هم سوار آزادی !.....

جای بلبل نشست جغد سیاه

بر سر شاخسار آزادی

در زمان قدیم شاهی بود

واقعاً شاهکار آزادی

کارهای عجیب میفرمود

تا نماید مهار آزادی

زانطرف داد شیخی از خارج

به همه راهکار آزادی

ملتی برد مشت خود بالا

زد به کوچه هوار آزادی

آرزو داشت تا بیاساید

جانب سایه سار آزادی

خلق ِ آبستن ِ ز استبداد

داشت الحق ویار آزادی

آمد آن شاه و گفت بشنیدم

از شماها شعار آزادی

من از امروز میکنم تأمین

همه جور اعتبار آزادی

امتحانات ثلث اول شد

آمد آموزگار آزادی

ثلث دوم شریف امامی بود

سومی تیمسار آزادی

این یکی منکر هیاهو شد

گفت اینک نوار آزادی!

چه زمستان زمهریری بود

به امید بهار آزادی

تا سرانجام روی کار آمد

مرد خدمتگزار آزادی

خان لر بود و داشت اصل و نسب

اهل ایل و تبار آزادی

چشم و دل سیر ِ کاخ و خادم و مال

پاکباز قمار آزادی

آشنا با دموکراسی غرب

خبره در کارزار آزادی

عزت سالها مبارزه را

کرد یکجا نثار آزادی

گفت نعلین بدتر از چکمه ست

مایه ی انزجار آزادی

گفت: ملت! مخور فریب طرف

که کشد عکس مار آزادی!

ملت اما فریب را میخورد

مثل شام و ناهار آزادی

ای دریغا که بود مستعجل

دولت بختیار آزادی

پس برفتند پای طیاره

ملت بیقرار آزادی

ناگهان سنگ از آسمان آمد

شد شکسته تغار آزادی

آمد آزادی و چه آمدنی

یکنفر هم سوار آزادی!

رفت یکراست سوی قبرستان

شیخ عمامه دار آزادی

بر بلندی نشست و صادر کرد

کلمات قصار آزادی

گفت لاکن مع الاسف هجمه

نشه در گیرودار آزادی

گفت فحشا نباشه امت ما

قُر نشه از فشار آزادی

گفت من آب و برق مجانی

میدهم در کنار آزادی

گفت من میزنم به این دولت

یک چک آبدار آزادی

دولتی میکنم خودم تعیین

در خور حال زار آزادی

میدهم دست مرد بازرگان

که دهد خواروبار آزادی

بعد معلوم شد که پیشاپیش

کنده چاه منار آزادی

خواند و شاید نخواند بی الحمد

فاتحه بر مزار آزادی

از همان روز هم مسلم شد

که تمام است کار آزادی

هرچه از مغز انقلابی بود

جمع شد در حصار آزادی

این ز صابون پزی استقلال

آن ز میدان بار آزادی

هرچه لات محله بود شدند

همگی پاسدار آزادی

کامیون های چرس و بنگ آمد

بهر خلق خمار آزادی

کامیون های قلوه سنگ آمد

از پی سنگسار آزادی

رو به شیپور تعزیه آورد

آنکه میزد سه تار آزادی

کرد خورشید انقلاب غروب

تیره شد روزگار آزادی

مثل اینی که استالین آمد

چون فنا شد تزار آزادی

سرد شد آش و از درخت پرید

در همان لحظه سار آزادی

ریسمانی که بافت ملت ما

شد طنابی به دار آزادی

تیتر اعدام خویش را میزد

روزنامه نگار آزادی

بود کمتر ز سرعت توقیف

سرعت انتشار آزادی

نوجوانان به گورها بردند

آرزوی دیار آزادی

ای دریغا که بود از ما دور

ایستگاه قطار آزادی

بدترین دیکتاتوری آمد

از پی انتظار آزادی

زن آزاده زیر چادر رفت

دیده اش اشکبار آزادی

دست آخر هزار تومان شد

هفت تومان دلار آزادی

توسن اقتصاد را آقا

داد فتوا: حمار آزادی!

***

هادیا گاه گشت بیمورد

بیت هایت دچار آزادی

قافیه های تو نشد تکرار

هیچ، غیر از «بهار آزادی»

لیک کوبیده ای چه بی معنی

پشت هم آبشار «آزادی»

مثل اینکه ز دست تو در رفت

گاه و گه اختیار آزادی

پس بیا لااقل تمامش کن

یک کمی خنده دار ِ آزادی!

دوست دارد که خنده ای بکند

ملت سوگوار آزادی

سعی کن پر شود به شیرینی

ورق آچهار آزادی

سعی کن بلکه کشمشی باشی

توی آبدوغ خیار آزادی

تا بگوئی که همچنان هستیم

خلق امیدوار آزادی

در فراق لیبرتی و خنده

گشت باید به جوک پناهنده

بهمن زاهدی

شاه: وحشت بزرگ می‌خواهید یا تمدن بزرگ؟

در پاسخ جمال امروز سی سال است که دولت ایران دوست امریکا نیست و ایران در ارودگاه روسیه (کمونیست سابق) است و دشمن امپریالیسم امریکا و نماینده او اسرائیل در خاورمیانه شده است.

چپ ایران مخالف دولت ایران نیست و از جنگ مسلحانه دست کشیده است و می خواهد اطلاح طلبی کند.( چپ ایران در تلاش است تا اپوزیسیون قانونی جمهوری اسلامی بشود)

درست 180 درجه سیاست و اقتصاد ایران واژگون شده است.

مسئولیت پذیری انسانها در درجه اول در وجدانشان پایه گذاری می شود. وجدان شما کجاست؟

آیا هنوز باید اشتباهات گذشته خود را زیر شعارهای ایدولوژیکی پنهان کنیم. تاریخ قضاوت عادلانه خود را زودتر از آنچه همیشه انجام می داده آغار کرده است. چه موافق ما و چه مخالف ما.

آیا در این باره اندیشه کرده اید که در آن زمان به چه اندیشه ای بوده اید و به کجا رسیده اید یا هنوز هم از خود فرار می کنید.

جواد

شاه: وحشت بزرگ می‌خواهید یا تمدن بزرگ؟

شاه حداقل فهمید!(دیر وزودش محل جدل است) مخالفانش چطور؟ . ایااصلافهمیدند؟ بسیاری از چپها در موقع اعدام ویا دربدری توسط ج ا فهمیدند که دیر بود. چپان اردوگاهی-گولاگی نفهمیدند ونمیفهمند ونخواهند فهمید چون نمیخواهند بفهمند. فهمیدن برای انها یعنی پذیرش یک عمر اتلاف خود ونابودی یک ملت وکشور . ان کس که نداند ونداند که نداند تا ابدالدهر در جهل مرکب بماندد

http://www.youtube.com/watch?v=hQgZ3oLp_WY

«مسعود بهنود، ماکیاولیسم مبتذل، و ضرورت تجزیه ی ایران به مثابه ی یک دستور اخلاقی»

- جمع اخلاق وسیاست محال است وتلفیق ایندو به تباهی هر دو میانجامد مانند روشنفکری دینی!. جدایی خواهی امری سیاسی است نه اخلاقی والتقاط اخلاق با ان بدلیل کمبود استدلال سیاسی ومنطقی ونیزکم امدن قافیه است که دست بدامان اخلاق!شده اند. 2-من منظور بعضی کسان را از اخلاق! متوجه نمیشوم. اگرمقصود ازاخلاق جعل, دروغ, تقلیب مفاهیم,مصادره مشاهیر,حواله دادن پایین تنه اجدادخود به ایرانیان, فاحشه دانستن زنان ایرانی...است, ما بی اخلاقیم وپان جماعت بااخلاق!!!

آیدین تبریزی

«مسعود بهنود، ماکیاولیسم مبتذل، و ضرورت تجزیه ی ایران به مثابه ی یک دستور اخلاقی» تیتر مقاله

برای مطالعه اصل مقاله آقای آرش نراقی می توانید به لینک زیر مراجعه نمایید:

مبانی اخلاقی حق جدایی طلبی یا طلاق سیاسی

این مقاله به صورت علمی به بررسی نظرات فلاسفه سیاسی در مورد حق جدایی خواهی یا طلاق سیاسی با ارائه مراجع از نوشته های فلاسفه مطرح سیاسی دنیا پرداخته است. این مقاله تلاش کرده است تا استدلالهای موافق و مخالف را به صورت عادلانه در کنار یکدیگر قرار دهد و نظرات مطرح در این بحث را گردآوری نماید. یعنی هم نظرات موافقین وهم نظرات مخالفین حق جدایی خواهی گروههای اتنیکی را با ارائه مرجع بیان کرده است. جای تعجب است که مسئولان روز آنلاین آنرا از روی سایت برداشته اند و عجیبتر آن است که نویسنده سطور بالا انتشار این مقاله علمی را به خورشید گرفتگی در روز تشبیه کرده است!؟

علی پور اسماعیلی

آز آنجائیکه رژیم اسلامی دیگر تنها یک تهدید ملی و داخلی علیه مردم ایران نیست،

آز آنجائیکه رژیم اسلامی دیگر تنها یک تهدید ملی و داخلی علیه مردم ایران نیست و به یک تهدید بین المللی تبدیل شده است وشعار نابودی اسرائیل و نابودی غرب را می دهد،به همین خاطر رژیم اسلامی خود را مستلزم به یک برخورد بین المللی کرده است.مردم عراق نیز در آغاز هنگام سرنگونی صدام توسط امریکا ـ همگان شاهد بودیم که به شادی پرداختند اما بعدا نیروهای القاعده ، جمهوری اسلامی ، سوریه و دیگر نیروهای مداخله جو همه موقعیت های سالم را در عراق به خرابکاری و تبهکاری کشاندند. اشتباه بزرگ امریکا در انحلال کلی و زیر بنائی پلیس ، استخبارات ، ، گار د جاویدان عراق بود و دیگر نتوانست امنیت عراق را تامین نماید. از آنجائیکه اپوزیسیون ایرانی اگر وجود خارجی داشته باشد ، توانائی سرنگونی رژیم اسلامی را از دست داده است اما اپوزیسیون ایرانی می تواند زیر آتش توپخانه نیروهای بین الملی به شکل متحد و یک پارچه عمل کند تا ریشه آخوند ها را از ایران عزیز بر کند! وگرنه راه دیگری نمانده است.

محسن

چرا فدرالیسم

نه اقاي کاوه. بازهم تاکيد مي کنم که ميخواهي نظر خودت را به همه تعميم دهي. ما تو جامعه ايرون داريم زندگي مي کنيم و چيزهاي خلاف ادعاهاي شما ها رو هم داريم مي بينيم. نه تظاهرات 85 براي زبون ترکي و ترکي گرائي بود و نه قضيه به اون شوري هست که شما و همپالکيهاتون که فقط توي اينترنت زندگي مي کنيد و در دنياي واقعي جائي نداريد ميگيد. مطمان هم باشيد که اگر بخوايد پاتون رو از گليم خودتون دراز تر کنيد همون شهرهاي ترک نشين وقتي هدفتون رو فهميدن ترتيبتون رو ميدن وديگه نيازي به مرکز و يا به قول خودتون سربازهاي فارس براي بر سر جاي خود نشوندنتون نمي کشه.

مزدک

عضویت یک نوزاد سه روزه در بسیج

تاریخ از این جنایات بسیاردیده.صاحبان ایدیولوژیی که بعد از به قدرت رسیدن چاره ای بجز سرکوب و زور و ترور و کشتارو تجاوز به حقوق انسانها برای تداوم حکومت غصبی خود ندارند.با مقایسه ای بین این جنایتکاران و ارتش و اس.اس هیتلر و ارتش سرخ و ک.گ.ب چنین حرکات احمقانه ای که تجاوز به حقوق کودک است بخوبی قایل درکند.

پیغمبر پدوفیل شان و جنایت کاری خونخوار و بی رحم و تجاوزگر و سازنده الله که اتش شهوت و خونخواریش نه با یک زن بلکه با گ..دن کل امت هم خاموش نمی شد و کینه اش از دگراندیشان با یکبار سوختن و زجر کش کردن وجزغاله کردنشان در آتش جهنمش فرو کش نمی کند بلکه باید بارها و بارها دشمنانش را زنده نموده و با انواع و اقسام شکنجه غیره انسانی و با وحشیگری قرون وسطی که فقط میتواند از تراوشات انسانهای بیمار وروانی باشد زجرکش کند.مسلم است که چنین دستگاهی همچون ضحاک مار دوش هرروز و هر شب و هر لحظه قربانی می طلبد.وچه کسانی بهتر از گروهی احمق و یا طماع و قدرت طلب که به هر جنایتی برای رسیدن به هدف دست می زنند.و چه قربانیانی بهتر از کسانیکه حتی زبانی برای اعتراض نداشته باشند.مگر دومین سوره قرآن اولین شرط مسلمانی را اطاعت بی قید و شرط و پدیرش گوسفند وار اراجیف محمدنمی داند؟پس چه کس بهتر از نوزادی که هیچ توانی برای اعتراض ندرد.تازه مگر معترضان همان مشرکان و کفار و منافق و غیره مسلمان نیستند؟و سرنوشت آنها در این ایین ترور و وحشت مشخص نشده؟چنین حرکتی از طرف این پدر و مادر احمق چیزی جز نادیده گرفتن حق فرزند خود بعنوان یک انسان نیست و در ضدیت با حقوق کودک بعنوان یک انسان است.