رفتن به محتوای اصلی

فقط عمل و اقدام است که اعتماد بر انگیز است
07.08.2008 - 14:21

کیانوش توکلی

مزدک گرامی

موضوع مهمی را مطرح کردید اما به عرض شما برسانم که سازمانهای حقوق بشری ایرانی تا دلت بخواهد در جهان فراوانند ولی همه در حد اعلامیه؛ حرف و بیانیه باقی مانده اند چرا که چنین " کمیته های" معمولا تک نفره هستند

بطور مثال من 15 سال پیش چنین "کمیته" را زدم و یک نشریه کاغذی هم بنام" پژواک "به سه زبان فارسی ؛ دانمارکی و انگلیسی سازمان دادم یعنی کلیه اخبار نقص حقوق بشر را گرد اوری می کردم و در نشریه بازتاب می دادم و سپس به یکی از دوستانم برای ترجمه می دادم رفته رفته "پژواک "اعتبار اروپایی یافت ولی همینکه دوست مترجم من به دلیل مشغلولیت کاری نتوانست همکاری کند کار ها پیش نرفت تا اینکه اینترنت امد و اوضاع به گونه دیگر شد.

موضوع این است ما خارج کشوری ها بایستی دست از رهبری طلبی برای مردم ایران برداریم وقتی توانستیم کارهای عملی "خرد" و کوچک انجام دهیم آن وقت می توانیم اعتماد فعالان سیاسی داخل کشور را کسب می کنیم و در اینده در نقش های کلان هم شاید رل مهمی بازی کنیم.

چند ماهی است به این فکر می کنم که می شود ایران گلوبال به ارگان یک "سازمان برای اقدام بین المللی برای حقوق بشر ایران " مبدل کردیعنی در کنار مباحث بی پایان فکری یک مخرج مشترک عملی ایجاد کرد. من حدس می زنم حداقل 100 نفر فعال حقوق بشری را بشود از طریق ایران گلوبال جمع کردیعنی در هر کشقور اروپایی و امریکا و کانادا کمیته ای" اقدام" تشکیل داد .موفقیت این کمیته ها ؛ دوری جستن از اختلافات سیاسی است و اعلامیه پراکنی است .

تا کید می کنم منظور کمیته اقدام کارهای عملی است و یا به قول مزدک :" می تواند از وکلای برجسته برای به محاکمه کشیدن حرامیان اسلامی در دادگاهای بین الملی یاری جوید." و یا به مناست هایی حرکت بین المللی در سراسر جهان سازمان داد . حتی یک و یا دو نفر در هر کشور در یک روز معین برای اینکه جلوی اعدام یک روزنامه نگار را گرفت ؛می تواند توجه مطبوعات کشورهای جهان را به خود جلب نماید فقط عمل و اقدام است که اعتماد بر انگیز است.

مزدک

معتقدم که برای یاری رساندن و تقویت گروهای حقوق بشر درایران و کسانیکه دراین مورد کارمی کنند باید سازمانی سراسری و ملی از تمام افراد آزاد و بدون وابستگی سازمانی و گروهی تشکیل

شود.چنین تشکیلاتی که تنها حقوق بشر و آزادی و سکولاریسم را پاسداری خواهد کرد می تواند از وکلای برجسته برای به محاکمه کشیدن حرامیان اسلامی در دادگاهای بین الملی یاری جوید.

مسلما برای گروهی وکیل بدون پشتوانه متشکل مردمی حتی دادخواست برضد این حرامیان ساده نیست.

بهروز ستوده

آقای کیانوش توکلی عزیز . ضمن احترام به آزادمنشی شما ، دمکراسی نیز تابع اصول و پرنسیب هائی است که دوستداران و مدعیان آن می بایستی ملزم به رعایت آن باشند. مرز بین دمکراسی و هرج و مرج نیز همین پرنسیب ها است . من فکر نمی کنم دوستانی که این سایت را ترک کرده اند چیزی به غیر از رعایت این اصول و پرنسیب ها از سایت ایران گلوبال مطالبه کرده باشند . اینکه گفته شود سایت ایران گلوبال که مدعی ترویج فرهنگ دمکراسی و گفتگو است نباید

میدانی برای فحاشی و افترا زنی و توهین به دیگران گردد آیا زیاده خواهی و سخنی است بیهوده ؟

اینکه گفته شود کسانی که در این سایت ، خود را نماینده این قوم و آن ملیت جا می زنند و برای آینده کشوری بنام ایران نسخه پیچی میکنند و بدون هیچ احساس مسئولیتی اقدام به نظریه پردازی می کنند در حقیقت به تفرفه قومی دامن می زنند آیا حرف بی جائی است ؟ آیا ترک و کرد وعرب و ... بودن حق ویژه و جوازی است برای هرزه گوئی به اکثریت مردم ایران و آنان را مسئول ستم ها و جنایاتی که رژیم اسلامی در مناطق مختلف ایران مرتکب می شود دانستن ؟

اینکه گفته شود امروزه وحدت ملی ایرانیان و دفاع از تمامیت ارضی این کشور برای رهائی از زیر یوغ رژیم جهل و جنایت امری است حیاتی و قبل از هر چیز با به آن پرداخته شود آیا به معنی "صدور حکم اعدام" برخی از اقوام ایرانی است که بعضی از مسئولین سایت ایران گلوبال بر این باوراند و آیا بسیج نام های مستعار و جعلی برای گرد و خاک بپا کردن و دشنام دهی به ایران و ایران دوستان در چهارچوب ترویج فرهنگ دمکراسی و گفتگو است ؟

کدام نویسنده ای است که دوست نداشته باشد نوشته هایش را تعداد بیشتری از هموطنانش بخوانند ؟

آقای توکلی بحث بر سر حذف این و یا آن مسئول و نویسنده سایت ایران گلوبال نیست بحث بر سر این است که ما باید قواعد و پرنسیب های دمکراسی را یاد بگیریم و آنرا در رفتار و گفتار و نوشتار خود رعایت کنیم. با تشکر از زحمات و حسن نیت شما.

گودرزی

بهروز ستوده عزیز، پیش قضاوت چیز خوبی نیست و همه را با یک سنگ نمیشود بدور راند. تمامیتگراها در ذات خود مریضی حمل میکنند.جلوی آزادی بیان را نباید گرفت. با مقاله نوشتن ایران عزیز تجزیه نمیشود.

سنگر دموکراسی یا سنگر تجزیه طلبان؟

با سلام آقای توکلی به نظر من شما کمی به دوستان کم لطفی می فرمایید. مشکل آنها مثل خود من در این است که تجزیه طلبان در اینجا از یک تریبون بزرگ برای ایجاد جنگ و برادرکشی بین ایرانیان استفاده می کنند. مساله نه زبان مادری است و نه بقیه حقوق شهروندی مردم ایران. کسی با این حقوق مشکلی ندارد. ولی با تزویر و دروروئی چرا. اگر ممکن است از آقای تبریزی بخواهید متن زیر را به فارسی ترجمه کنند شاید منظور من و امثال من بهتر بیان بشود: *بیر کیچیک ایضاح* بو یئنی قیرمیزی آی اولدوز فیکیرینی یایاندان سونرا هئچ بیر شبهه اورتایا چیخماسین دئیه بیر کیچیک ایضاح گرکلی دیر. سوزو گئدن بیرلشمک سیمبولو آدلانان ساده اوچ رنگلی سیمبول، آصلا بوتوو آذربایجانا بایراق اونری سی دئمک دئییل و اصلا بیزیم بایراقدان آی اولدوزو گوتورمک آنلامینا گلمه مه لیدیر.

بیر کیچیک ایضاح*

بو یئنی قیرمیزی آی اولدوز فیکیرینی یایاندان سونرا هئچ بیر شبهه اورتایا چیخماسین دئیه بیر کیچیک ایضاح گرکلی دیر. سوزو گئدن بیرلشمک سیمبولو آدلانان ساده اوچ رنگلی سیمبول، آصلا بوتوو آذربایجانا بایراق اونری سی دئمک دئییل و اصلا بیزیم بایراقدان آی اولدوزو گوتورمک آنلامینا گلمه مه لیدیر. بیرلشمک سیمبولو ساده جه گوستریر کی بو ایکی بایراق بیربیرینی تکمیل ائدیر و بیرلیکده

بیزیم اوچ اصلی رنگی تمام لاییر. بوردا تاکید ائتمک ایسته ییرم کی بیرلشمک پروسئسی زامانی ایکی قانونی دولت و پارلمان اولاجاقدیر و بیزیم بوگونکو کیمی مشروعیت سیزلیک پرابلئمیمیز اولمایاجاقدیر و ایندی دن گوندمده اولمایان پرابلئملری اورتایا قویماق آنلامسیزدیر. بوتوو آذربایجان بایراغینا بوتوو آذربایجانین قانونی دولتی و پارلمانی قرار وئره جکدیر و چوخ یوکسک احتمال ایله همان بویوک اوندر محمد امین رسولزلده نین قالدیردیغی بایراق اولاجاقدیر. هر حالدا او زامان قانونی مشروعیته مالیک اولان دولت و پارلمان راحاتلیقلا قرار وئره بیلر و بایراقدا هر هانسی دئییشکلره ده مشروعیتی اولاجاقدیر. بلکی ده او زامان فرصتدن یارارلاناراق، بوتوو آذربایجان بایراغیندا سککسز بوجاقلی اولدوزون یئرینه، بئش بوجاقلی آغ بویالی اولدوزو بوتوو آذربایجان بایراغی کیمی قبول ائده بیله ریک کی بیزی تورکیه و باشقا تورک میللتلرینه و هابئله آوروپا بیرلیگینین بایراغینداکی اولدوزلارا داها یاخین ائتسین. آما بو ساده جه بیر فیکیردیر و بو مساله اصلا بیزیم بوگونکو مساله میز دئییل.

حورمتله،

آیدین تبریزلی

آیدین تبریزی

نوشته ای از من به ترکی برای افشا کردنم!؟ در اینجا منتشر شده که مطمئنم کار نیروهای امنیتی رژیم است. اینکه با این قطعیت حرف می زنم به این دلیل است که من این نوشته را همین امروز نوشته ام و تاکنون تنها در یکی از سایتهای آذربایجانی چاپ شده (خیلی از سایتهای آذربایجانی آنقدر به روز نیستند که به سرعت چاپ کنند و خیلی ها هم البته آنقدر دموکرات نیستند که هر نوشته ای از من را منتشر کنند! و بارها نوشته هایم سانسور شده است.) و این چنین عکس العمل سریعی از یک فرد عادی بعید است. این مامور رژیم به خیال خود مچ مرا گرفته است و به سرعت آن بخش از نوشته ام را که به ظاهر نشان دهنده جدایی خواهی من است را اینجا آورده است.

اما من چیزی برای پنهان کردن ندارم و این ماموران رژیم باید مرا خیلی ابله فرض کرده باشند که فکر کند من ترکی نوشته ام و خیال کرده ام که کسی آن را نخواهد دید!؟ من کاملا می دانم که ماموران رژیم دربدر دنبال شناسایی هویت من هستند و بارها ایمیل هایی به ترکی برای ایجاد تله های امنیتی و شناسایی هویتم دریافت کرده ام. اما کور خوانده اند و اینترنت پوششی امنیتی به من داده است تا بدون ترس از جانم حرفهایم را بزنم. من هر چند وقت یکبار پروکسی هایم را تغییر می دهم تا آی پی ام قابل رد یابی نباشد و بسیاری مسائل امنیتی دیگر را به صورت کامل رعایت می کنم.

قبل از هرچیز باید بگویم که هیچ دلیلی وجود ندارد که من اینجا دروغ گویی کنم و به دروغ بگویم که راه حل فدرالیسم را برای ایران و کل منطقه بهترین راه حل می دانم. مگر من از چه کسی می ترسم که بخاطر آن ترس، حرف از جدایی خواهی نزنم؟! مگر در همین ایران گلوبال بارها مقالاتی که علنا خواستار جدایی مثلا کردستان از ایران شده اند (مثل مقالات آقای یوسف) چاپ نشده است؟ مگر در ایران گلوبال کسی کامنتهای جدایی خواهانه را سانسور می کند که من هم برای اینکه سانسور نشوم، خودسانسوری کنم؟ مگر من بارها از حق طلاق و جدایی حرف نزده ام و جدایی خواهی مسالمت آمیز و بدور از ترور و اسلحه را یک خواست سیاسی مشروع ندانسته ام؟ مگر همین چند روز پیش خانم ناهید حسینی از «مداد کج نقشه کش خاورمیانه!» گلایه نکرده است که کردها، ترکها، بلوچها و غیره را به چند قسمت تقسیم کرده است. البته فدرال خواهی من هم خط قرمزهایی هم از نظر زمانی و هم از نظر محتوایی دارد و هرگاه به این نتیجه برسم که دیگر هیچ امیدی وجود ندارد و مجبورم بین سرکوب دوباره و نبرد برای رهایی همیشگی یکی را انتخاب کنم، مطمئنا دومی را انتخاب خواهم کرد.

اما ماجرای این نوشته چیست؟

این روزها بحثهایی در سایتهای آذربایجانی در گرفته است که هدفش یافتن یک سمبل و پرچم مشترک برای حرکت ملی آذربایجان است. متاسفانه وجود چندین پرچم مختلف توسط گروههای مختلف و عدم سازش آنها بر روی یک نماد مشترک باعث بروز اختلافات زیادی شده است. اخیرا یک عده پرچمی را با هدف ایجاد اتحاد معرفی کرده اند که ایرادات زیادی دارد و من مجبور به مداخله شدم تا راه حلهای دیگری را پیش بگذارم. آنها پرچمی را معرفی کرده اند که در آن هلال ماه و ستاره در پرچم آذربایجان را به رنگ سیاه در آورده اند و می گویند که این سیاه بودن به معنی در اسارت بودن آذربایجان است. ایرادات زیادی به سیاه بودن رنگ ماه و ستاره (که اصولا باید درخشان باشد و نه سیاه!) وارد است که مهمترین آن که در همین مقاله نوشته ام، وجود ستاره سیاه در پرچم های کشورهای آفریقایی به عنوان نماد سیاهپوستان است.

من در مقاله مذکور از یک پیشنهاد دیگر دفاع کرده ام و خواسته ام که جایگزین رنگ سیاه شود و چون این پرچم، سمبل همه خواهد بود یعنی هم فدرالیست ها، هم استقلال طلبها و هم طرفداران اتحاد دو آذربایجان، خصوصیات پرچم پیشنهادی را از دید همه گروهها بررسی کرده ام و نشان داده ام که این پرچم هیچ تناقضی با اتحاد دو آذربایجان هم ندارد و آنها هم می توانند این پیشنهاد جایگزین را انتخاب کنند و ستاره بخت این مردم بخت برگشته را سیاه نکنند! (همین بخش هاست که توسط این فرد آورده شده که در آن من از متناقض نبودن این پرچم با اتحاد دو آذربایجان نوشته ام و این فرد می خواهد نتیجه بگیرد که من خواستار اتحاد دو آذربایجان شده ام. البته همان گونه که بارها گفته ام من اتحاد دو آذربایجان را به عنوان یک آرزو همیشه در نظر دارم ولی دوست دارم این اتحاد در قالب یک اتحادیه منطقه ای مثل اتحادیه اروپا در منطقه و برداشتن مرزها با تعریف ویزای واحد مثل شینگن باشد و نه با تجزیه ایران. پیش شرط این آرزو هم برقراری فدرالیسم و دموکراسی در داخل ایران و سایر کشورهای منطقه است). درواقع انگیزه انتخاب رنگ سیاه برای ماه و ستاره این بوده است که این رنگ سیاه تا اتحاد دو آذربایجان بر روی پرچم باقی خواهد ماند و من تلاش کرده ام که نشان دهم که بدون سیاه کردن پرچم هم می توان به اتحاد دو آذربایجان رسید و خواسته ام که آنها این اشتباه را مرتکب نشوند. اما به طعنه هم به این مدافعان وسواسی اتحاد دو آذربایجان گفته ام که بیایید اول استقلال را بگیرید ببینم که چگونه می گیرید بعد به فکر اتحاد دو آذربایجان باشید! و مثال زده ام که در کردستان عراق اکثریت مطلق به استقلال رای دادند ولی قدرتهای جهانی چنین حقی را برای آنها به رسمیت نشناخته اند:

http://www.11008.baybak.com/il_11008_say_548.azr

"هله گلین گونئی آذربایجانین استقلالین آلین گورخ نه جور آلاجاییق. بیرلشمه یی هله بوش وئرین! بو دونیا دا استقلال آلماق بو راحاتلیغادیر می؟ عراقین قوزئینده غیر رسمی رئفراندومدا کوردلر یوزده ۹۸ فاییز ایستقلالا سس وئردیلر، آیا اونلارا استقلال می وئردیلر؟!"

اینکه من این مباحث را در ایران گلوبال مطرح نمی کنم به این معنی نیست که از کسی مخفی می کنم بلکه نمی خواهم بحثهای غیرمربوط به همه مردم ایران را اینجا مطرح کنم و به قول شما ایران گلوبال را به تسخیر خودم در آورم. و الا بحث داشتن پرچم هیچ منافاتی با فدرالیسم ندارد و اصولا هر دولت فدرالی یک پرچم هم نیاز دارد. مگر همین امروز پرچم کردستان در شمال عراق به اهتزاز در نیامده است. البته اگر معترضین دوست داشته باشند می توانم با کمال میل همه این بحثها را یه زبان فارسی بنویسم و در ایران گلوبال هم منتشر کنم ولی آنها یک مقاله پس از چند ماه را هم برای من زیادی می دانند و پس از نوشتن هر مقاله باید یک هفته وقت گرانبهایم را بگذارم و جواب انکر، منکرها را بدهم! همین باعث شده که من به ندرت مقاله بنویسم و فقط کامنت بنویسم مگر آنکه واقعا حرف جدید و خیلی مهمی داشته باشم.

سنگر دموکراسی یا سنگر تجزیه طلبان؟

آقای تبریزی از آدمهای بامزه روزگار است!!! ایشمان گمان می کند که نوشته ها و "مبارزاتش" چنان لرزه بر اندام رژیم شووووووووووووووووونیست (!!!) انداخته که سازمان امنیت جمهوری اسلامی کار و زندگی و مبارزه با ریگی و پژاک و زنان برابری طلب و دانشجویان و کارگران نیشکر هفت تپه و ... را ول کرده و دربدر دنبال ایشان است! نمی دانم ایشان داستان آن مورچه راشنیده است که یک قطره آب در لانه اش افتاده بود و فریاد می زد "کمک کنید که دنیا را آب می برد"! پای مأمورین امنیتی رژیم در کار نیست (یعنی ایشان علی رغم تصورات و خواب و خیالاتشان آنقدرها هم مهم نیستند که مأمورین دربدر دنبال ایشان باشند)، قضیه بسیار ساده تر و پیش پا افتاده تر از این حرفها است:

حسین

کساني که در اين سايت از موضع عناد با حرکت هاي ملي در ايران به خصوص حرکت ملي در اذربايجان مقاله مينويسند و کامنت ميگذرند نشان ميدهند که از عمق مسائل در ايران غافلند. در اين سالهاي اخير بخصوص پس از فروپاشي شوروي و استقلال آذربايجان شمالي موجي که در ايران ميان ترکها افتاده همه را از خواب بيدار کرده الا اين خارج نشينان ايران پرست را. من ضمن احترام زياد به آقاي آيدين و قلم تواناي ايشان ناچارم با عرض معذرت از ايشان بگويم که اين آقاي آيدين در جمع فعالان ترک از ملايمترين هاست و جزو معدود کساني است که هنوز به ظهور معجزه از امامزاده ايران معتقد است و اين حضراتي که بر عليه ايشان کامنت ميگذارند خيلي در خواب تشريف دارند. واقعيت اينست که در مجموع فعالان آذربايجاني و قاطبه مرم آذربايجان چنين اعتقادي به ايران نيست. ايران امتحانش را داده و ديگر اميدي به آن نيست. زماني بازرگان گفت که ما اخرين نسلي هستيم که با رژيم شاه به زبان مسالمت حرف ميزنيم. الان بايستي بگويم که آقاي آيدين هم از آخرین معدود انسانهای صادقی است که هنوز به ماندن در چارچوب ايران معتقد است.

جناب آقاي آيدين محترم! با اين رفتار ايران پرستان بزودي شما هم به نتيجه اي خواهيد رسيد که بقيه رسيده اند.

رضا سیمایی

resasima@yahoo.co.uk

 آقای جواد: میگویند کسی که خود را به خواب بزند نمیتوان بیدار کرد. -هر تبعیضی از هر نوعش در دنیای امروز از جمله ایران یک نا هنجاری اجتماعی است که برای تعدیل یا رفعش ابتدا باید در مورد اسباب وعللش بحث وگفتگو وسپس به چاره اندیشی نشست. بنا براین گفتگو در مورد هر تبعیضی از سرکوب سنی بهایی گرفته تا مطالبات مربوط به حقوق قومی و.. . کاملا روا وطبیعی است. این جنابعالی وامثالهم نیستید که عمده بودن مبارزبر علیه این یا ان تبعیض را آنهم با حکم تعیین کنید. سیاستهای حکومتیان ونوع واکنش گروهای مختلف اجتماعی درطی زمان و ... حرف آخر را در این مورد میزنند ونه من وشما. -اما منطقی که شما ارائه میدهد همه باید جز شما خفه خون بگیرند وفقط درمورد آن چیزی صحبت کنند که به قول شما باعث تفرقه نشود. این آهنگ به

اما منطقی که شما ارائه میدهد همه باید جز شما خفه خون بگیرند وفقط درمورد آن چیزی صحبت کنند که به قول شما باعث تفرقه نشود. این آهنگ به گوش همه آشناست. هم در گذشته وهم اکنون این روش سیاست رسمی دو حکومت گذشته وحال بوده است. شما خودتان مینویسید" درست ترین کاری که میتوانید بکنید سکوت است. مطالب شما علنا در راستای تفرقه واشاعه کینه ودر خدمت ج ا است ". چه کسی این حق را به شما میدهد که مخالف نظر درخدمت جمهوری اسلامی معرفی واز او خواهان سکوت بشوید. خوشبختانه شما در این خارجه فاقد مامور جلب وبازداشتگاه هستید. والا اگر میتوانستید طبق فتوای خودتان بسیاری را حبس میکردید و با این کینه ای هم که در یاداشتهایتان موج میزند عده ای ازآنها را برای عبرت دیگران سر به نیست میکردید.

- شما تنها در چند پاراگراف مختصر بسیاری را به نوکری ووابستگی وجاسوسی متهم کرده، به دادگاه کشیده وبایاری گرفتن ازخانم بقراط محکومشان کرده اید. بنابراین پرونده سازی ازهمان ابتدای کار یکی ازروشهای ساکت کردن مخالف نظری شماست. اگر این روش طبق گفته شما کار چپهای گولاکی ومورد نفرت شماست، شما به حداکثر از آن سود جسته اید. رطب خورده منع رطب میکند.

-بشماظاهرا تاریخ گذشته را یک چشمی مطالعه کرده اید. این اردوگاه گولاکیان نبود که دستور انقلاب را به نوکران خود صادر کرد. حزب توده هم مثل شاه شما ابتداطغیان مردم را کار عده ای اوباش معرفی کرد و...این قدرت های صنعتی بزرگ جهانی در کنفرانس گوادلوپ که اردوگا ه گولاکهای چپی عضو آن نبود برای سفت ترکردن کمر بند محاصره علیه این اردوگاه به شاه شما گفت که باید برودو...وشرایط خارجی را برای گسترش تحولات داخلی که به انقلاب اسلامیان حرامی منجر شد آماده ساخت. البته من مدعی نیستم اگر بر فرض چپ های انزمان هم در رهبری انقلاب قرارمیگرفتند کشور ما الزاما سرنوشتی بهتر داشت و...

-منشا گرفتاریهای ما در زمان شاه یک توسعه آمرانه کاملا نامتوازن به موازات سر کوب سیستماتیک مطالبات گوناگون برخی گروهای وسیع اجتماعی بوده است.کسی که تاریخ گذشته را دو چشمی مطالعه کند نتایجی از این دست را چندان بیگانه با حقایق تاریخی نخواهد یافتو...

-وجود واقعیت جنگ سرد قادر به توجیه مقدر بودن سیستم دیکتاتوری در کشور ما نیست. در همان زمان جنگ سرد در همین همسایگی خودمان هند وحتی پاکستان (برای دورهای طولانی) دارای سیستم دموکراتیک کشور داری بوده اند . این دو کشور به لحاظ سوق الجیشی دارای اهمیت حیاتی برای منافع کشورهای غربی هم بوده اند و...

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.