رفتن به محتوای اصلی

کجای این حرف صلح طلبی است؟
15.07.2008 - 12:21

ناهید حسینی

راه رفتن بر لبه تيغ

خانم لی لی عزیز متاسفانه هر کسی فکر میکند فقط خودش درست میگوید وبقیه را بباد تهمت وانتقاد میگیرد. شما هم همین طوری هستید و طوری صحبت می کنید مثل اینکه هیچکس مثل شما نمیتواند خطرات جنگ را بفهمد! انسان صلح طلب انسانی است که مخالف با هر گونه سیاست جنگ طلبی صرف نظر از اینکه "کجا وطنم است باشد".

خانم لی لی عزیز

متاسفانه هر کسی فکر میکند فقط خودش درست میگوید وبقیه را بباد تهمت وانتقاد میگیرد. شما هم همین طوری هستید و طوری صحبت می کنید مثل اینکه هیچکس مثل شما نمیتواند خطرات جنگ را بفهمد! انسان صلح طلب انسانی است که مخالف با هر گونه سیاست جنگ طلبی صرف نظر از اینکه "کجا وطنم است باشد". شما به نوعی اگر نیرویی در داخل داشته باشید سیاست احمدی نژادرا برای تقابل بیشتر با اسرائیل و امریکا تقویت می کنید. آقای شمس الواعظین میگوید اگر امریکا به ایران حمله کند ایران نیز مثل گربه ای که در گوشه گیرش بندازی به سمت شما چنگ می اندازد. کجای این حرف صلح طلبی است؟ ابراز چنین نظری در جایی که یک سازمان صلح دوست او را به سخنرانی دعوت کرده بود جای بسی سئوال داشت. دوست عزیز هیچ ایرانی در داخل و خارج کشور طرفدار جنگ نیست ولی بسیاری هم مثل شما خود را در یک چهارچوبه تنگ محبوس نمی کنند. سیاستهای غلط جمهوری اسلامی راهم در جهت تولید سلاحهای کشتا جمعی تائید نمی کنند. اعدامهای وسیع هر روزه را نادیده نمی گیرند، ضرب و شتم زنان ودختران را در خیابان نمی پذیرند، کشتار اقلیت های ملی را محکوم می کنند و خواستار مذاکره برای حل مسائل مبرم جهانی هستند، شما در نوشته و سخنرانی تان به کدامیک ازاین نکات اشاره جدی داشتید؟ درست است که ما دمکراسی بسته بندی شده امریکایی را نمی خواهیم ولی ذلت و حقارت و عقب ماندگی جمهوری اسلامی را نیز نمی خواهیم. شفاف و روشن صحبت کردن در بیان نظر و اهمیت به دلایل بروز یک پدیده و بدور از احساسات صحبت کردن از شرایط لازم یک انسان مسئول نسبت به جامعه اش است و وتشویق ایران در لندن SOAS .ایجاد یک محیط احساسی بوسیله دانشجویان مسلمان و یا سوسیالیت دانشگاه

و سیاست احمدی نژاد به تقابل، راه درستی در این مقطع از زمان برای کشورمان نیست.

آیدین تبریزی

راه رفتن بر لبه تيغ

من اصلا نمی توانم این گروههای لابی رژیم را که پشت شعار صلح و ضد جنگ پنهان شده اند را درک کنم. پیشنهاد آنها برای جهان به تنگ آمده از دست این رژیم و ماجراجویی هایش چیست؟! به تاسیسات اتمی اش حمله نکنند. ایران را تحریم نکنند (بنا به تحلیل اینها تحریم هم یعنی جنگ پس با آن مخالفند!) اپوزیسیونش از رژیم و بدیهایش نگویند چون به نظر آنها این حرفها به جنگ منتهی می شود!؟ پس یعنی می فرمایند که دنیا دست روی دست بگذارد تا رژیم به بمب اتمی دست پیدا کند و دیگر خدا را هم بندگی نکند و در منطقه قلدری کند؟! با توسل به قدرت اتمی اش به فشارهای سازمانهای حقوق بشری پشیزی ارزش قائل نشود و مخالفان مدنی را به خاک و خون بکشد و جو رعب و وحشت ایجاد کند؟ با اتکا به سلاح هسته ای اش انقلاب خانمان براندازش را به تمام منطقه صادر کند و غده ای سرطانی در خاورمیانه ایجاد کند؟!...

من از خانم فرهاد پور می پرسم کدام ننگ این رژیم با رنگ و بزک شما قابل پوشاندن از چشم دشمنان خارجی است که به نظر شما به دنبال بهانه برای حمله به ایرانند. آیا می توانید انکار کنید که ایران 70 میلیونی پس ازچین 1300 میلیونی دومین تعداد اعدام را دارد حتی بیشتر از هند بیش از یک میلیاردی؟! آیا ایران تنها کشوری در دنیا نیست که کودکان زیر 18 سال را اعدام می کند؟! آیا این حکومت تنها حکومتی در دنیا نیست که به لباس پوشیدن، خوردن و نوشیدن، هنر و موسیقی و... مردم هم کار دارد؟! ...

اینها می فرمایند که رسانه های ایرانی نباید از رژیم بد بنویسند چون افکار عمومی دنیا برای حمله به ایران آماده می شود. اما آیا واقعا نمی دانند که آنها که می خواهند به ایران حمله کنند فارسی نمی دانند و افکار عمومی دنیا نه توسط بی بی سی فارسی و رادیو فردا (که به صورت غیر مستقیم توسط همین گروه لابی سیاستگذاری می شوند) بلکه توسط فاکس نیوز، سی ان ان و ... شکل داده می شود که این گروه لابی قدرت و نفوذی در آنها ندارند! آنها با سانسور اخبار به زبان فارسی به نفع رژیم در رسانه های تحت نفوذشان (که یکی از توصیه های این خانم در همین مقاله است)، حداکثر مردم ایران و خودشان را قول می زنند! و اصلا نمی توانند در افکار عمومی دنیا تاثیری داشته باشند.

اگر واقعا مخالف جنگیم باید جایگزینی ملموس و حقیقی برای جنگ به دنیا نشان دهیم. این جایگزین، فقط و فقط سقوط حکومت از درون توسط یک اپوزیسیون منسجم است نه لابی طرفدار حکومت! بهترین جایگزین برای جنگ تحریم تمام عیار رژیم همانند تحریم فروش بنزین و تحریم نفت در برابر غذا و داروست تا هم مردم گرسنگی نکشند و هم پول بی زبان نفت به جیب این حکومت ریخته نشود تا بلندپروازیهایش را عملی کند. یعنی در برابر نفت صادراتی ایران، به جای دلار، مواد غذایی، دارویی و دیگر مایحتاج ضروری باید داده شود. این چنین تحریم سنگینی در عرض شاید کمتر از یکسال حکومت را به زانو در می آورد.

اگر صدام در برابر تحریم نفت در برابر غذا مقاومت کرد به این دلیل بود که صدام توانسته بود یک مونارشی و رعب و وحشت بی حد و حصر ایجاد کند ولی این حکومت هنوز نتوانسته این جو را ایجاد کند چون هنوز آثار دوم خرداد و فضای نسبتا باز آن دوره باقی است و مبارزات مردم هنوز خاموش نشده و در گوشه و کنار مردم اعتراض می کنند. چنین تحریم سنگینی یا به تسلیم حکومت در برابر غرب منجر خواهد شد و یا به سقوطش از درون در اثر قیام مردمی که در هر دو حالت دیگر حمله خارجی منتفی خواهد شد. اما حمله نظامی خارجی به ایران نه تنها باعث تغییر رژیم نخواهد شد یلکه متاسفانه این فرصت را ایجاد خواهد کرد که حکومت تمام فضای سیاسی کشور را ببندد و یک فضای رعب و وحشت مشابه زمان صدام بوجود آورد که در آن صورت دیگر سالها زمان لازم خواهد بود که این وضعیت به عقب برگردد و شاید هیچگاه برنگردد.

گروههای لابی رژیم با بستن راه تغییر رژیم از طریق سانسور اخبار مبارزات مردم در گوشه و کنار کشور و مخالفت با افزایش فشار و تحریم بین المللی برای تسلیم آن در برابر خواسته غرب، تنها یک راه برای دنیا باقی گذاشته اند:

«جنگ!!!»

کیانوش توکلی

سئوالی مهمی که می تواند جلو فعالان " قتل عام زندانیان سیسای 67" گذاشت این است که چرا پس از گذشت 20 سال ؛ هنوز این ماجرای هولناک به موضوع داغ ویا اکتوئل تبدیل نشده است یعنی عموم مردم ایران از آن بی اطلاع اند ؟!

در حالی که دستگیری چند ساعته امیر فرشاد ابراهیمی در ترکیه و یا خروج احمد باطبی از کشور و.... چنان زیر پوشش خبری اینترنتی و ماهواره ای قرار می گرفت که بگونه ای رزیم یا روزنامه ها داخل کشور نا گزیر به پاسخ گویی می شوند !

موانع سیاسی :

_ رزیم بشدت نسبت به انتشار این خبر هراسناک است این جنایت فاشیستی شبیه جنایت صدام در حلبچه می تواند برای جکومت خطرناک باشد.

_ این زندانیان عموما چپ و یا مجاهد بوده اند . احزاب راست و سلطنت تمایل چندانی به همراهی ندارند

_ غلو کردن در تعداد قتل های سیاسی 67 _( در حالی طبق گفته ایت الله منتظری تعداد باید در حدود 4000 نفر باشد ؛ در حالی که مخالفین این تعداد را 12000 نفر اعلام می کنند) این اختلاف اماری به اصل موضوع لطمه می زند بنظر من تعداد 4000 نفر درست است چرا که تا کنون کسی امار 12000 را لیست نکرده است .

_ سوء استفاده احزاب سیاسی از این قتل ها ( بطور مثال ؛ من خود سالها شاهد بوده ام که در گنگره یک سازمان سیاسی چپ که در شهر یورماه هر سال برگزار می شد ؛ جناج چپ رادیکال از این موضوع بسود تصویب برنامه مورد نظر خود استفاده قرار می داد)

_ تا کنون دهها گروه ؛ سازمان و کانون به نمایندگی از خانواده ها اقدام کرده اند در حالی بهتر است لیست خانواده هایی که نمایندگی می شوند به مسئولین این کانون وکالت دهند و لیست مورد نظر با نام و مشخصات کامل تهیه شود و مشخص شود چه تعدادی واقعا پشت هر کانونی ایستاده است .

راه حل چیست؟

بنظر من موانعی وجود دارد که ؛ این جنایت " تاریخی" در سطح عمومی مطرح نشود :

_ بایستی ایدئولوژی این زندانیان قتل عام شده را از موضوع "قتل عام "جدا کنید ؛ بگونه ای که همه ی طرفداران حقوق بشر در افشاگری شرکت نمایند.

_ تهیه فیلم های کوتاه از بازماندگان ...

_ اکنون فرزندان این زندانیان بالای 20 سال سن دارند بگذارید سازماندهی این حرکات را فرزندان قربانیان بعهده بگیرند

_ اکنون 99 در صد ایرانیان خارج کشور یا به ایران رفت و امد می کنند ویا کارهای کنسلولی با سفارت دارند بهتر محل تظاهرات را جلوی سفارت خانه جمهوری اسلامی نگذارید چرا که تعداد کمی در این همایش شرکت خواهند کرد

_ با گردانندگان صدای امریکا و دیگر رسانه تماس گرفته و مصاحبه هایی را با خانواده این زندانیان ترتیب دهید

_ به کمک اینترنت ستاد هماهنگی تشکیل دهید و به فرزندان قربانیان برای بدست گرفتن سازماندهی اعتراضی کمک کنید .

البته دیگران می توانند پیشنهادات بهتری اضافه نمایند

مازیار

ورود شرکت روسی "گاز پروم" به صنعت نفت و گاز ايران

ورود مستقیم و بی پرده مافیای پوتین (گازپروم)به صحنه اقتصادی ایران و شاهرگ حیاتی آن یعنی صنعت نفت و گاز ایران, خبر از عزم راسخ روسها در حمایت تمام عیار از رژیم پوسیده و رو به موت جمهوری اسلامی است که در این راستا ملّاهای تبهکار تا انجا که می توانند مثل سالیان قبل چوب حراج به سرمایه های ملّی زده و قرارداد غارتگرانه دیگری به خیل قراردادهای ضد ملّی می افزایند و برای یافتن شریک سیاسی یعنی روسیه برای برون رفت از محاصره بحرانهای گوناگونی که در آن هست,قرارداد ننگین و وطن فروشانه دیگری را از جیب این ملّت گرسنه و محروم به آنها تحمیل خواهد کرد.چه خوش گفت شاعر ملّی ایرج میرزا: در ایران تا بود ملّا و مفتی به روز بدتر از این هم بیفتی!!

کیومرث نویدی

فلک را سقف بشکافیم و.... (سپاس
نامه
ای خطاب به کنگرة ملیت
های ایران فدرال)

این کاک کیانوش توکلی هم با ما سر جنگ پیدا کرده است. کامنت مرا در جواب این کاک سحر از زیر مقالة خودم برداشته برده توی ستون اظهار نظر. و حالا البته فرصت شد که سپاسی هم داشته باشم خطاب به عزیزان کرمانشاهی و گودرزی. کاک کرمانشاهی معلوم است تا قلبم از کار نماند از خدمت
گذاری به حقیقت کوتاه نخواهم آمد. اینان از این ناراحتند که کنگرة ملیت
های ایران فدرال دارد مطرح می

شود. یادتان هم نرود روم پالتالکی کنگره روزهای جمعه ساعت ۲۱ به وقت اروپای مرکزی باز است و این هفته دکتر هدایت
الله متین دفتری سخنران روم است. و اما کاک سحر!

عینکت را پاک کن و آن پنبه
جوش را از گوشت درآر. راستی چند ماه به پایان ایران مانده است؟ حواست هست که اگر بزنندش، با اتم خواهند زدش. کنگرة ملیت
های ایران فدرال تنها بخت آن سرزمین بدبخت برای جلوگیری از این فاجعه است. بیا به عنوان شاعر فارس در راه آرمانهایش کار کن و در بوق و کرنا هم بدمش. باید بشناسندش. جهان سیاست این است. اگر نام من برای بخشی از هم
میهنانمان توجهی برمی
انگیزد بگذار این توجه برخی تنها بخت رهائی ایران باشد. مطمئن باش من ندویده
ام از کنگرة ملیت
ها اعتبار بگیرم. دارم می
دوم که هرچه را در چنته و وجودم دارم به پای این کنگره بریزم. عینکت را پاک کن عزیز! پاکش کن!

مزدک

اعدام فرزاد کمانگر را متوقف کنید

حرامیان اسلامی اگر کاری جز جنایت و اعدام و وحشیگری میکردند باید در مسلمان بودنشان شک می شد!اینان وارثان جهل و جنایت و دروغ وتزویر و خیانت و ترور و کشتاری اند که از صدر اسلام شروع شده.جنایات این وحوش اسلامی را غرضی نیست بلکه درد ما از قبیله گرایان و هویت طلبان و ملت سازانی است که با پراکندن تخم کینه و

بین مردم به پراکنده گی و یاس مردم و سد راه اتحاد برای نابودی این ویرانگران و نابود کننده گان ایران و ایرانی اند.این هردو نیرو اتحادی آگاهانه و یا نا آگاهانه باهم دارند و نتیجه این اتحاد شوم چیزی جز اعدام و ترور و ادامه نکبت و بدبختی و خواری و عقب افتاده گی برای ایرانیان ارمغانی دیگر ندارد!

iran net

رژیم گورکن، ایران را گورستان می خواهد!

صف بندی برای تقابل

از راس حاکمیت تا درون جامعه

آن سرنوشتی که حاکمیت نظامی- اتمی برای ایران رقم زده – خواه برخاسته از تحلیل اوضاع ایران و جهان باشد و خواه با هدایت عوامل خارجی پنهان در نهادهای نظامی و غیر نظامی- محتوم و بازگشت ناپذیر است؟ یعنی ما می رویم به سوی فاجعه یک جنگ موشکی و اتمی و از دل آن بزرگترین و تاریخی ترین ویرانی بیرون خواهد آمد؟

بنظر می رسد که این سئوال، اکنون از مرحله مخالفان خارج از حاکمیت و حتی اپوزیسیون جمهوری اسلامی فراتر رفته و به پرسش کسانی در راس حاکمیت تبدیل شده است. تلاش ها و تکاپوها، موضع گیری ها و سخنرانی ها و مصاحبه ها، مقالات و اظهار نظرهای برخی روحانیون نوک پیکان حاکمیت و غیر روحانیونی که در کنار این نوک پیکان حرکت می کنند این ارزیابی ما را تائید می کند. یعنی در بخشی از نوک پیکان حاکمیت نیز اکنون این پرسش مطرح است که سرنوشت حاکمیت نظامی – اتمی در جریان یک جنگ خانمان برانداز روشن خواهد شد و یا راه حلی داخلی برای تعیین تکلیف این سیاست و حاکمیت می توان پیدا کرد؟

این گمان، پندار بافی نیست که در میان فرماندهان سپاه نیز باید کسانی حضور داشته باشند که با سیاست نظامی- اتمی حاکم موافقت ندارند. حتی بخشی از تغییراتی که با برکناری فرمانده سابق سپاه و انتصاب فرمانده جدید شروع شد و ادامه دارد نیز می تواند ناشی از همین ناهمسوئی با سیاست نظامی- اتمی حاکم باشد.

بخشی از مخالفت و تقابل رو به رشدی که نشانه های آن در حاکمیت بروز کرده و به آن اشاره کردیم، ریشه در رقابت بر سر قدرت و حفظ منافع اقتصادی دارد، همانگونه که بخش مهمی از انگیزه مدافعان سیاست نظامی- اتمی نیز ریشه در قدرت طلبی و حفظ و گسترش منافع اقتصادی دارد. اینها نکاتی نیست که از آن غافل باشیم، اما اشاره ما در این سرمقاله توجه و دقت به تقویت جبهه مخالف سیاست جنگی حاکم و صف آرائی های این جبهه در برابر جبهه طرفدار سیاست نظامی – اتمی است.

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.