آیدین تبریزی

آخرین اخبار و گزارش ها از اوضاع نا آرام و امنیتی در شهرهای آذربایجان

وحشی گری رژیم از حد گذشته است و به جای دستگیری و زندانی کردن فعالان سیاسی که عواقبی مانند محکومیت سازمانهای حقوق بشری را به دنبال دارد، به شکار امنیتی آنها روی آورده است تا هم جو رعب و وحشت ایجاد کند و هم حوادث روی داده را به عنوان قتل های جنایی جا بزند که قاتلانشان هیچگاه شناسایی نمی شوند! و هیچ مسئولیتی را بر عهده نگیرد! انتشار این اخبار و پی گیری خانواده های مقتولین و فشار بر حکومت برای پاسخگو بودن به این قتلهای مشکوک با جدیت باید پی گیری شود و خانواده های این مقتولین هرگز نباید دچار رعب و وحشت شوند و از ادامه پی گیری منصرف شوند. این حق طبیعی آنهاست که خواستار پیداشدن قاتلین فرزندانشان باشند و هیچ کسی حق ندارد آنها را تهدید کند.

مزدک

سه جوان ایرانی و سه دیدگاه درباره ازدواج

ازدواج یک قرارداد اجتماعی است و باید بین دو یا چند نفر انجام گیرد.اصولا روابط انسانها با هم باید از حیطه مذهب خارج شده و به حیطه خصوصی افراد برگردد.نه دولت و نه هیچ دین و مذهبی باید دراین حق دخالت داشته باشد.درضمن ازدواج به طریق امروزی چون برمبنای دید ادیان نوری( ادیان سامی +زردتشتی )است توسط مردارخواران این ادیان به جامعه زوری طی سالیان درازی تزریق

شده.انسانها هیچ احتیاجی به اراجیف قرآنی و توراتی و ...برای باهم زندگی کردن ندارند.تمام این تشریفات احمقانه و دست و پا گیر و نانی برای آخوند و کشیش ...غیره است. مهمترین موضوع یعنی خواست و تصمیم دونفر ویا چند نفر برای زندگی با هم دراغلب موارد فراموش شده و موضوع بخصوص در جوامع فلک زده ما به دکانی برای خرید و فروش و پز دادن و فخر فروشی و حماقت می شود.بطوریکه اغلب کسانیکه ازدواج می کنند بزودی به بن بست رسیده و با جنگ و دعوا و مشت و لگد ازهم جدا می شوند.وقتی روابط آزاد بین افراد نیست نمی توانند یکدیگر رابشناسند.من با زوجی ازیکی از کشورهای مسلمان آشنا شدم که مدت 9ماه باهم زندگی کرده بودند ولی عروس 46 ساله هنوز نمی دانست که باکره است یا نه ولی باکره بود!این یعنی جنایت و خیانت به انسانها و تحقیر انسانها و توهین به بشریت و شعور انسانها!یعنی اسلام!اصولا لحظه ای به لفظ حرامزاده توجه کنید . با کمی تفکر متوجه جنایات مروجان چنین طرز تفکری و روشی را برای زندگی افراد درمی یابید.این حرامیان مردمان را به حرام و حلال تقسیم می کنند.خود هزاران جنایت می کنند ولی انسان بیچاره ای را که هیچ تقصیری در بدنیا امدن خود ندارد از همان لحظه زادن از جامعه و زندگی عادی و طبیعی محروم می کنند. روابط انسانها باید کاملا آزاد و دوراز تعصبات احمقانه و حسادت و تنگ نظری که چیزی جز حس مالکیت نیست باشد. حقوق زنان را که آزادی وبرابری کامل در تمام زمینه ها با مردان است باید رعایت کرد نه آنها را به گداپروری و لاشه خوری به اسم مهریه عادت داد. این بزرگترین توهین به زن است.مهریه شاید برای زنان مسلمان نوایی باشد ولی برای زنان آزاد و برابری طلب از گدایی بدتر است.بعد از ازدواج دو ویا چند نفر افراد می توانند خود با هم قراردادی ببندند که چگونه می خواهند زندگی شان را باهم سپری کنند. همین قرارداد پایه ای می تواند باشد برای چدایی و یا طلاق.مثلا اگر خانه باهم خریده اند خب در موقع خرید خانه باید درقرادادذکر کنند والا در کشورهای مترقی اتوماتیک اموال تقسیم میشود.درپایان پست ترین و خوارکننده ترین روابط بین زن ومرد دراسلام است.و اینهم بخاطر هیچ و بی ارزش بودن زن است.

حبیب تبریزیان

آزادي قرباني فراموش شده 7 تير

شیهید7تیر رجائی:« ما اول مجاهدین را به جائی میرانیم که مجبور شوند دست به اسلحه ببرتد، آنگاه آنان را سرکوب و قلع و قمع میکنیم» شهید7تیر مطهری:« این کارهای احمقانه چیست این چهار شنبه سوری و از آتش پریدن کاری احمقانه است مگر شما تا این اندازه خر هستید؟ از این طرف آتیش بپرید آنطرف ، سرخ تو از من ، زردی من از تو . از این کار های احماقانه دست بردارید»

جناب سیاوش من نمیدانم شما با چه دلیل و ارزیابیی این انشای تکراری و سراسر جعل و دروغ،دروغ و دروغ را توی این سایت گذارده اید؟ آیا بازدید کنندگان سایت را دست کم گرفتهاید و یا...؟

باند های جناتکار خمینی و انشاء و نسخه نویسان بی مایه او از قبیل همین زیبا کلام از پیش از انقلاب به حذف همه دگر اندیشان کمر بسته بودند .

اگر نیروهای باز دارنده داخلی و جهانی نبودند این جنایتکاران ، که هم از هم قصاب تر بودند نه ده ها هزار بلکه میلیونهانفررا اسلامی کش میکردند.

بهراد

از آئین گفتگو

دکتر اسماعیل خویی گرامی با درود به شما

از آنجا که اظهار نظری از جانب دیگر نشنیده ام هنوز نمیتوانم مطالب و اظهار نظر شما را دقیقا" ارزیابی کنم و فکر میکنم شما نیز در بررسی مسائل چنین میکنید.پس به مطلب خودم می پردازم. بعنوان یک مشروطه خواه نتنها فکر میکنم یک سوسیالیست میتواند مخالف جدایی طلبی باشد بلکه با درک من از بعضی ایده های مارکس اساسا اگر حداقل در مورد ایران مخالف جدایی طلبی نباشد ایده ی مارکس را در نیافته است که جای اشاره به آن درینجا و آنهم برای شما ضرورتی ندارد.اما آنچه که تاریخ معاصر ایران نشان میدهد متاسفانه " سوسیالیستها "اغلب سرنا را از سر گشادش زده اند پس جای آن است که نظرات خود را در هر شکلی که مناسب بدانید عرضه کنید

نکته دوم به آوردن سانسور به خارج کشور اشاره کرده اید ولی عجبا که مخالفتی علنی با سانسور نفس گیر در آن سامانه هایی که بعضا" اشعار و رباعیات خوب شما را هم درج میکنند از شما دیده نشده و اینجا این پرسش پیش میاید که شما فقط وظیفه میدانید از خود دفاع کنید یا بعنوان یک شاعر مطرح کلامی در مورد آن سامانه های مهربان با شما که حتی حاضر نیستند جوابیه ای را در سایتشان درج کنند هم وظایفی دارید؟ بطور روزافزون دیده میشود از کسانی که ادعای دوستی شما را دارند ایران دوستان را به آریا پرستی متهم میکنند و چشم در چشم میگویند از آنجا که حرف ما را نمی پذیری آریا پرستی و مخالف آموزش زبان اقوام در ایران آینده!! و آنها میدانند و شما میدانید که این اتهام دروغی بیش نیست ولی شما متاسفانه لب از لب نمی گشائید. از شما میپرسم چرا و تا کی باید به اینگونه برخوردها که در مفهوم خودی و غیر خودی میتواند تفسیر شود میخواهید ادامه دهید؟

با آرزوی تندرستی شما

مزدک

«روح سلطه و روح صحرا» دکتر کاوه اردلان

آقای مزدک! یک بار دیگر نوشتار را بخوان. مسئلة گرما و سر ما نیست. آب است که نقش بازی می
کند. آب.(از کامنت نویدی) این دیگر بدتر مگر در همان کامنت من کشورهایی(مثل اسکاندیناوی و کانادا ...) را مثال نزده ام که دورا دورشان را آب گرفته واز سرسبز ترین مناطق روی زمینند؟در ضمن من عین جمله را از مقاله ایشان

گرفتم. این مقاله گذشته از اینکه به فارسها توهین کرده بلکه نویسنده به انسانها بعنوان موجوداتی متفکر که توانایی ساختن تمدن را دارند و می توانند زشتیهارا زیبا و زیباییها را زشت کنند اعتقادی ندارد. البته بحث من اصلا به درست بودن و یا غلط بودن حرف ایشان در کل مقاله مربوط نمی شود. بسیاری از حرفهایی که می زنند دیگران نیز زده اند و چنین نطریه هایی حتما قسمتی از حقیقت را باز گو می کنند.

من جامعه شناس نیستم که یک مقاله ای در زمینه جامع شناسی را که بقول نویسنده علمی و علمی ترین در این زمینه است را ارزیابی علمی کنم.ولی با آوردن اولین پاراگراف در ابتدای چنین مقاله ای و ادامه دادن با زبانی و لحنی کینه توزانه بهترین مقاله علمی زیر سؤال می رود.لاقل از یک استاد دانشگاه و پژوهشگر این توقع می رود که با ارامش و تواضع ولحنی برانگیزاننده و مشوق و نیوترال انچه را که پژوهیده و به گمان خویش علمی است ارایه دهد نه با ناسزا و کبر و خودستایی.والا میشود همان محمد و علی و خمینی و ارازل و اوباش اسلامی که باشمشیر حرف خود را درست می دانند.درثانی امروزه علمی ترین موضوعات علمی هر روز مورد انتقاد و تحقیق و تغیرند و چیزی اصولا ترین نیست!با پیشرفت دانش دیگر کسی نمی تواند در علم ادعایی آنچنانی کند.یافته های امروزی مربوط بهمان روز و ساعت و هفته و ماه و حداکثر سال است نه بیشتر!تنها ما در جهان اسلام زده و عقب نگاه داشته شده چنین ادعاهایی داریم والا در همان آلمانی که شما زندگی می کنید اگر کسی چنین مقاله ای بنویسد از طرف اکثریت مردم انسانی تنگ نظر و خودخواه و بیسواد و مغرور و ناآگاه خوانده خواهد شد .چنین انسانی هیچوقت جدی گرفته نمی شود.و چنین مقاله ای ارزش علمی نخواهد داشت و با چنین نثری هیچ مسؤل و راهنمای چنین کار تحقیقی آنرا نمی پذیرد! تا چه رسد به انتشار آن!شما اجازه ندارید یک مقاله پژوهشی را از همان اول به بغض و کینه و دشمنی بیالایید و توقع هم داشته باشید که دیگران از آن تاثیر مثبت بگیرند.چنین مقاله ای نه علمی است و نه نیوترال!نمی شود از یک طرف حرف از اتحاد و تفاهم زد و از طرف دیگر به مردم توهین کرد!من بارها گفته ام اگر ظلمی برایرانیان شده بیشترین قربانیان بین همین فارسها داشته.و ظالمان اغلب غیره فارسند.درثانی همین لفظ آریا پرستی که شما به فارسها می دهید از روی نا آگاهی است.مردم فارس از بیشترین تنوع مردمی برخوردارند و برخلاف دیگر نقاط ایران مثل کردستان و آذربایجان که اکثریت مطلق ترک یا کرد و یا بلوچند در فارس شما از تمام نقاط ایران مردمی را می بینید با ریشه هایی کاملا متفاوت .بنابراین لفظ اریا پرستی برای کردها سزاوارتراست تا مردمی که اصلا به همه چیز می خورند غیراز یک نژاد.مردمان فارس و نقاط فارسی زبان درست مضمون همان شعر فردوسی /زدهقان و از ترک و از تازیان است...است.حالا چون شما نمی توانید موافق رای خود برای فدرالیسم اتنیکی و کنگره ملتهای ایران فدرالتون دربین فارسها پیدا کنید سزاوار نیست توهین و بدگویی وکینه و دشمنی را حتی به مقالات علمی تان بکشانید .چون با اینکار هم علمی بودن مقالات خود را زیر سؤال برده اید و هم کینه و دشمنی را به جایی میرسانید که غیر قابل برگشت باشد.احترام به انسانها و فارسها پیشکشتون به همان چیزی که علمی اش می نامید احترام بگذارید!

کیومرث نویدی

«روح سلطه و روح صحرا» دکتر کاوه اردلان

آقا مزدک! اصل ماجرا و تأثیر اکولوژی بر تمدن و فرهنگ لب حرف دکتر اردلان است؛ بقیه ماجرا را می
توانی نقد کنی. در عین حال توجه داشته باش که در نقد علمی هم گاه صابونی به جامة دیگران زده می
شود. هیچ کس هم نگفته
است فارس
ها آریاستایند. در میان فارس
عا، آذری
ها، کردها و.... هستند کسانی که آریاستایند. روح کویرهم نمایندگان خویش رادر میان همگان می
جوید: گیلانی و خلخالی کویرزاده نبودند؛ کویرزده بودند.

خدمت کار

«المقاصد و المفاسدالملخات الفی
الارض»

صدور مواد مخدر جای صدور انقلاب اسلامی را می گیرد!

تارنمای بازتاب دهنده دیدگاههای حکومت ایران تهدید کرد که اگر دولتهای غربی بخواهند رژیم ایران را به خاطر ادامه غنی سازی اورانیوم مورد مجازاتهای گسترده تر قرار دهند، و از جمله کمک مالی به ایران را که هدف آن مبارزه با قاچاق مواد مخدر است قطع کنند، حکومت ایران نیز متقابلا اروپا را در سیل مواد مخدر غرق خواهد کرد.

تارنمای "عصر ایران" در این گزارش تهدیدآمیز از جمله نوشت:

«در طول سالیان گذشته، اروپایی ها، کمترین کمک ها را در این زمینه به ایران داشته اند و این در حالی است که آنها، بزرگترین برنده مبارزه ایران با قاچاق و ترانزیت مواد مخدر در کشورمان هستند زیرا اقدامات ضد قاچاق ایران، عملا مانع از رسیدن بخش اعظم مواد مخدر به قاره اروپا می شود.

به نظر می رسد، وقاحت اروپایی ها را می بایست با زبان خودشان پاسخ داد.

در شرایط کنونی بهترین گزینه برای ایران این است که از میانه راه قاچاقچیان مواد مخدر و قاره اروپا برخیزد و این همه هزینه های مادی و معنوی و از همه مهم تر انسانی را متحمل نشود.

آیا رواست جوانان این مملکت در مرزهای شرقی کشور و در تمام مسیر ترانزیتی قاچاقچیان در ایران، در مبارزه با سوداگران مواد مخدر هر روز تیر بخورند، کشته و مجروح شوند که مبادا اعتیاد به سراغ جوانان اروپایی برود!

البته، نگاه انسانی در شرایط متعارف قطعا این است که همه به یکدیگر کمک کنند تا هیچ انسانی در هیچ نقطه ای از دنیا، آلوده اعتیاد نشود ولی وقتی اروپاییان چنین بی پروا برای ایران شرط و شروط می گذارند و منت می گذارند و ... نباید رفتاری همانند شرایط عادی از خود بروز داد.

اگر ایران تنها حجم مبارزه با ترانزیت قاچاق مواد مخدر به مقصد اروپا را کاهش دهد، آنگاه اروپایی ها که با جریان عظیم ورود مواد مخدر به خاک خود مواجه می شوند، به تکاپو خواهند افتاد که به هر قیمتی که شده شرایط را به حالت سابق برگردانند و مواد مخدر را در همان "اول مسیر" (ایران) متوقف کنند.

هم اکنون، قیمت مواد مخدر در مرز ایران و ترکیه حدود یک صد برابر قیمت آن در مرز ایران و افغانستان است و این قیمت در اروپا، باز هم ده برابر می شود. بنابراین به سود قاچاقچیان بزرگ مواد مخدر است که حتی یک گرم از مواد خود را در ایران توزیع نکنند و آن را به بازار پر سودتری به نام اروپا بفرستند. اما چون در داخل ایران، موانع زیادی برای حرکت آنها وجود دارد، ناگزیر می شوند مواد را در شهرهای داخل توزیع کنند و نتیجه نیز همین می شود که همه می دانند و می بینند.

این در حالی است که سران مافیای مواد مخدر، حاضرند تضمین بدهند که در ازای عبور از خاک ایران به مقصد اروپا، نگذارند مواد متعلق به آنها، در ایران توزیع شود و حتی حاضرند ارقام کلانی را نیز به دولت ایران بپردازند.

به راستی تا کی باید پول و سرمایه و از آن مهم تر جان و زندگی جوانان ایرانی صرف جلوگیری از عبور مواد مخدر به مقصد اروپا شود؟

آیا وقت آن نرسیده است که نقطه آغاز ترانزیت مواد مخدر از مرزهای شرقی ایران، به مرزهای شرقی اروپا منتقل شود؟ و اگر اروپایی ها دلشان به حال جوانانشان بسوزد ، می توانند با سربازان خود در عمده ترین محل تولید مواد مخدر ، یعنی افغانستان رأساً به مبارزه با آن بپردازند ؛ راستی مگر اکنون "ناتو" در افغانستان مستقر نیست؟»

گفتنی است که مقامات جمهوری اسلامی ایران تا کنون در تلاش برای بازداشتن جامعه جهانی از تشدید تحریمهای تنبیهی علیه آن رژیم به انواع تهدیدها روی آورده اند که هیچ یک کارساز نبوده است.

کافی است یادآوری شود که احمدی نژاد در ابتدای به دست گرفتن مقام ریاست جمهوری تهدید کرد هر کشوری که از تحریم جانبداری کند، با تحریم متقابل حکومت ایران روبرو خواهد شد. روسیه و چین دو کشور از چندین کشور عضو شورای امنیت سازمان ملل هستند که سه بار به حمایت از قطعنامه های تحریم علیه حکومت ایران رای دادند.

آگاهان همچنین یادآوری می کنند که یکی از علل اصلی دخالت ارتشهای اروپائی در کنار ارتش ایالات متحده برای برانداختن رژیم طالبان در افغانستان، نقش آنان در قاچاق مواد مخدر به کشورهای اروپائی و دیگر ممالک جهان بود.

همین آگاهان می گویند که بسیاری از عوامل پرنفوذ در داخل حکومت ایران خود در قاچاق مواد مخدر به داخل کشور و از آنجا به ممالک دیگر نقش مهم دارند و رژیم ایران هرگز با این خطر به طور جدی مبارزه نکرده، در غیر این صورت میلیونها نفر از جوانان و بزرگسالان ایرانی این چنین به مواد مخدر معتاد نمی شدند.

Aria

dr.arius@hotmail.de

تحرکاتی که بوی جنگ می دهند!

نظام ولایت فقاهتی با مدیران ابله ونالایقش و سرداران فاسد و ناپاکش, فاجعه ای تمام عیاربرای مردم ایران تدارک دیده اند. آنچه که آنان در طی سی سال گذشته بر ایرانیان مخصوصا جوانان وشیرزنان ایرانی روا داشتند کافی نیست, حال نابودی کامل ایرانرا مد نظر دارند.

حاکمان نادان ولایت, ابلهانه در روابط بین المللی همان میکنند که برمردم ایران روا داشتند. حمله اسرائیل به تاسیسات اتمی سوریه، هشداری و در عمل مدلی برای حمله به ایران بود اما آن اوباشان منتظر حمله امریکا و اسرائیلند تا باامدادهای غیبی به مقابله با اسرائیل و امریکابپردازندوبه بهانه شرایط جنگی و دفع خطربدون واهمه دگراندیشانرا تارومار کرده خونشان رابریزند و گورستانی عظیم بر پا کنند و پایه های حکومت مطلقشانرا برای سی سال دیگر استوار سازند.

شاد باشید

جمال

فاشیزم و بربریت یک پولیس ترک در ترکیه‌ واقعه‌ای که‌ فقط از طرف اشغالگران سرزمین کردستان نسبت به‌ ملت کرد اتفاق می افتد . بربریت و وحشی گری فاشیزم ترک، فاشیزم پان ایرانیستهای اسلامی و غیر اسلامی تمامیت مرضی ایران و فاشیزم پان عرب را پایانی نیست بر جان و مال ملت کرد

دلیل اینکه‌ این خانم کرد با قوم و خویشان خود به‌ کردی صحبت کرده‌ مورد آزار و اذیت جسمی و بدنی قرار میدهد و این جناب افسر فاشیست آخر تاب تحمل نیاورده‌ و همسر خود را بنا به‌ اقرار خود که‌ با فامیل خود پدر و مادر به‌ کردی صحبت میکند به‌ قتل میرساند .

در بازجوی و در دادگاه جناب افسر خود به‌ این جنایت ضد بشری اعتراف میکند که‌ دلیل قتل فقط به‌ خاطر استفاده‌ این خانم کرد از زبان مادری خود کردی بوده‌

و این هم اصل خبر به‌ کردی از 2 سایت جداگانه‌

http://www.knewsdaily.org/Direje_koment.aspx?Babe…

http://www.jamawarnews.com/direje.aspx?babet=kurd…