رفتن به محتوای اصلی

سیاستمدار وظیفه بی دین کردن مردم را ندارد
15.04.2008 - 12:21

انتخاب کامنت ها و تنظیم از کیانوش توکلی:

محسن کردی

اتفاقاً مسئله ی اصلی دین است! پاسخی به آقای داریوش همایون

بسیار جالب است؛ اولین بار است که می بینم کسی مدعی شده است که مسیح مدعی حکومت بوده است. خطاب به همایون مینویسد؛ ٣- فرموده اید:

« مسیح از خشونت بیزار و به حکومت بی اعتنا بود..." پرسش این است، بر این ادعا که جنبه ی عام نیز دارد، چه مدرکی جز نوشته های چهار نفر شیفته ی عیسا که انجیلها را نوشته اند، در دست است؟ گیرم بخش اول درست باشد و مسیح از خشونت بیزار بوده است؛ اما یقین بدانید که به حکومت نه تنها بی اعتنا نبود، بل بخش بزرگ علت قیامش پادشاهی بر بنی اسرائیل بود. در این مورد به آیه ی ۱ و ۲ باب دوم از انجیل «متی" اشاره میکنم که میگوید: «و چون عیسا در ایام هیرودیس پادشاه در بیت اللحم یهودیه تولد یافت، ناگاه مجوسی چند از مشرق به اورشلیم آمده گفتند* کجاست آن مولود که پادشاه یهود است؟ زیرا ستاره ی او را در مشرق دیده ایم و برای پرستش او آمده ایم*..." پس خود انجیل است که مدعی است عیسا باید پادشاه یهودیان میشد. در ضمن با اطمینان باید گفت که عیسا به سبب قدرت دشمنانش (ارتش روم) فرصت نیافت خود را آنگونه که آرزو داشت نشان دهد؛ و گرنه هیچ معلوم نبود پس از افزایش هواداران، برای رسیدن به سلطنت از شمشیر مدد نمی گرفت.) ملاحظه فرمودید استدلال حضرت شان را؟ یک مجوسی آمده سوال کرده کجاست آن مولود که پادشاه یهود است!! جناب مهرآسا، قربان شما در باستانشناسی یک پا ایندیانا جونز تشیف دارید قربان خودتان را دست کم نگیرید و این کشف بزرگ تان حتما و حتما به این باستانشناسان و تاریخنگاران کودن نشان بدهید. استدلال تان به همان استحکام استدلالات تان در مورد کودتای 28 مرداد است. شما بهتر است که به همان روضه خواندن برای مصدق بسنده کنید و این کارها را به اهلش واگذار کنید و قدم به زمین همایون نگذارید که بیش از این رسوایی ببار نیاید.

آقای مهرآسا نوشته اند؛ ۴ - فرموده اید:

«محمد بیشینه ی عملگرائی را دردین گذاشت .... سنت او بهترین راهنمای همه کسانی است که بخواهند بی روی گرداندن از دین، نگرش دینی ی خود را تغییر دهند"

شما در آن بیست و سه سال ادعای محمد چه تغییر نگرش دینی در او سراغ گرفته اید که آن را به عنوان سنت برای راهنمائی پیروان توصیه می فرمائید؟ آن حضرت که خود واضع، مبدع، معمار و ارباب دین بوده است، چگونه ممکن است تغییر نگرش داده باشد؟). آقای مهرآسا توجیهات خنده آوری برای اثبات اینکه حضرت تغییر عقیده نداده اند آورده اند اما فراموش میکنند که خود حضرت که هیچ، خدای حضرت نیز زیر بخش بزرگی از حرفهای سابق شان زده و آنها را منسوخ کرده اند. البته آقای همایون اشکال به این تغییر نگرش حضرت محمد نگرفته اند بلکه گفته اند همان روش را پیروان حضرتش پی بگیرند و نظرشان را تغییر بدهند. این کاری است که اتفاقا در مذهب شیعه توسط یک مرجع یا اجماع مجتهدین قابل انجام است که "مصالح دین و بقای آن و نیز منافع مسلمین" ایجاب میکند که خانمها را اجبار به پوشاندن موی سر نکنند و کاری به لباس شنا پوشیدن شان کنار دریا نداشته باشد و نیز بازی شطرنج و تخته نرد بلا مانع باشد. خمینی این دوتا آخری را آزاد کرد و آب هم از آب تکان نخورد. روابط با آمریکا و صلح جهانی خیلی راحت تر از ازاد کردن لباس شنای خانمهاست. البته که میشود تغییر نگرش دینی داد. همین خمینی در جوانی نزد آیت الله بروجردی رفته و از او خواسته بود حکومت اسلامی براه بیاندازد که تو دهنی خورده بود.

خطاب به آقای همایون می نویسد نوشته اید؛ «مردم ما با دین مشکلی ندارند- مسئله سیاسی است- مثل همیشه"

برعکس، دقیقاً به همین علت مردم ما با دین که سیاسی است و هدفی جز حکومت بر تمام شئون زندگی ندارد، مشکل فراوان دارند. از این روی، یا باید دین از زندگی ی مردم بیرون شود و یا دستکم به خواب زمستانی فرو رود. وگرنه آزادی و دموکراسی در جوامع اسلامی مانند این ۱۴۰۰ سال همچنان خوابی و خیالی است!).

آقای مهرآسا آنچنان از خواب و خیال دمکراسی در 1400 سال گذشته سخن می گویند که گویی در این 1400 سال این اسلام بوده است که مانع دمکراسی بوده اگر نه از همان 1400 سال قبل ما دمکراسی میداشتیم!! عمر دمکراسی در اروپا هنوز به 100 سال نرسیده و تازه همان قوانین هم پر از اشکال بوده. دیگر اینکه جناب مهرآسا، این "باید" ها که شما می آورید بسیار بسیار خطرناک است و بوی جنگهای مذهبی و کشتار میدهد. "باید دین از زندگی مردم بیرون برود" یک عبارت از سر نادانی و ناشی گری و نا پختگی است. دین اگر به همانجا بازگردد که زمان قبل از جمهوری اسلامی، مشکل ما حل شده است و دیگر نیازی به بی دین کردن و به خواب زمستانی بردن دین نیست. سیاستمدار وظیفه بی دین کردن مردم را ندارد بلکه باید دین را از سیاست بیرون بکشد.

خشایار رخسانی

اتفاقاً مسئله ی اصلی دین است! پاسخی به آقای داریوش همایون

1)

نقش ادیان سامی (اسلام، مسیحیت و یهود) در نابودی فرهنگ و تمدن بشری آنچنان زیاد و اندوه آور و فاجعه بار است که نمی توان از بیان و تجسس در باره آن چشمپوشی کرد. از زمانیکه تازیان به بهانه گسترش اسلام و آئین تازه به ایران تاختندو با وارد آوردن بالاترین خسارات جانی (گردن زدن چهل هزار از مردم استخر بدست عبدالله ابن عامر. رجوع شود به کتاب "دوقرن سکوت") و خسارات مالی بر مردم و کشور ایران چیره گشتند، و کتاب خانه ها ئی را که ره آورد و ارمغان_دست کم هزار سال پژوهش های دانش پزشکی، ریاضیات، نجوم را هیزم آتش نادنی و جهالت خود کردند، نتنها عقربه و نشانگر ساعت زمان را از کار انداختند، بلکه با گسترش آئین خرافی خود، روند رشد طبیعی بسیاری از جوامع انسانی را به بیراهه و به صحرای نادانی کشاندند. روندی که تا به امروز ادامه دارد. که درنتیجه گسترش خرافه پرستی های این آئین، جهانی را از دانش_اصول و شیوهمندهای کشورداری و روابط اجتمائی متمدن ترین ملت ها در آنزمان که ایرانیان پرچمدار آن بودند، محروم ساختند

ارمغان دین اسلام برای مردم متمدن ایران، بجز نکبت، عقب ماندگی، خرافات و سستی چیر دیگری نبوده است. ابعاد ضربه فتنه اسلام به فرهنگ ایرانزمین به اندازه ای فاجعه بار بود که ایرانیان پس از 1400 سال هنوز از سر_گیجی بوخود نیامده اند، تا دگربار خود را دریابند. پیوند ایرانیان با اسلام با وجود بی پایه بودن آموزش های آن در برابر آئین راستین زرتشت که پیش از آن ایرنیان باور داشتند، و جنایاتی که در زمان فتح ایران بر این ملت روا شده است، به لحاظ دانش روانشناسی تنها با این اصل، سزیده و درخور_گفتن است که حیوانی که طعمه_شکار است در اثر شک (shock) وارده به او، به جانور درنده پناه میبرد. پس از فتنه اسلام، کشور ایران به ا ندازه ای سست و ضعیف شد که دیگر تاب وتوان مقاومت در برابر هجوم اقوام دیگر (فتنه مغول) را از دست داد.

2)

همانطور که آقای دکتر مهرآسا بیان داشتند پیش از اینکه ما رشد دانش در نقاطی که زیر تسلط اسلام بوده اند را مدیون آموزش های قرآن بدانیم، این رشد علمی اتفاقا بدلیل وجود خلیفه ها و سلاطینی هستند که دین را از دولت جدا کرده بودند. در این دوره ها بود که دانشمندان جهانگرا همچون خیام، ابوریحان بیرونی، راضی و ابن سینا این امکان را یافتند که بدون ترس از مرتد شمرده شدن و کشته شدن، به گسترش دانشی که در تمایز و رو در روئی با تعالیم قرآن قرار داشتند پژوهش کنند. وگرنه، اداره کشورهای زیر نفوذ اسلام بر بنیان اجرای مو به موی آموزش های قرآن، به آنصورت که مرام خلفای راشدین بود و شیعیان دوازه امامی از امامان خود می بیوسیدند و انتظار داشتند، پرتاب این جوامع به سیاهچال قرونوسطائی بود، که مسیحیت در اروپا کنده بود و آخوندها در آغاز قری بیست و یکم در ایران. کنده ا ند

تازمانیکه مردم ایران تلاش نکنند که کیستی خود را از راه پاسداشت فرهنگ و آئین باستان و راستین خود دوباره دریابند، و بجای آن همچنان به دین خرافی تازیان باور داشته باشند، سایه شوم فتنه اسلام که 1400 سال است که زندگی را در ا ین کشور طلسم_جهل و نادانی خود کرده است، بوسیله دست_دراز_ نوادگان ناخلف_تازیان در ایران امروز، یعنی ملاها، از سر آنها کم نخواهد شد.

3)

در اروپا گسترش مسیحیت و پندارهای خرفی کلیسا در قرون وسطا، رابطه مردم غرب را با میراث_دانش_هزارساله و فرهنگ_یونان_باستان قطع کرد. فقط بیان یک مثال از این فاجعه اینکه: با توجه به اهمیت و نقش وزین اختراع ماشین بخار در دویست سال پیش در انقلاب صنعتی و کارکرد و تاثیر آن در رشد تکنولوژی بشری در قرن بیست ویکم، فرض را بر این بگذارید که اگر این ماشین دوهزار سال پیش اختراع میشد، کارکرد و تاثیر آن در رشد صنعتی جوامع امروزین بشری به چه اندازه میتوانست باشد؟ اسناد تاریخی گواهی میدهند که در یونان باستان نتنها گام های نخستین برای بکارگیری نیروی بخار در ساختن ماشین های آتوماتیک عهد سنگ

(antique automatic engine) برداشته شده بود، بلکه این نیرو در کار های نظامی و خدماتی نیز بکارگرفته میشده است. متاسفانه قطع رابطه تمدن غرب با فرهنگ یونان باستان بوسیله سایه شوم آموزش های خرافی مسیحیت در قرون وسطا، چرخ رشد فرهنگ و دانش در جهان غرب را به مدت دوهزارسال از کار انداخت.

آیدین تبریزی

بمب خبری ؛ کشته شدن عروس صلح

در پاسخ ایرانخواه که پس از ضایع شدن در بحث دیگر اسمش را با املای لاتین می نویسد! فقط همین جمله را بگویم:

آزادی بیانی که ایران گلوبال در اختیار عده ای قرار داده نه تنها یک هدیه نیست بلکه اسب تراوایی است که در قالب هدیه به آنها داده شده تا خود را افشا کنند و آبروی خود را ببرند! شاید آنها خود نمی دانند که همین آزادی بیان تقریبا بی حد و حصر، کشنده ترین زهری است که مسلکهای نژادپرستانه و نفرت انگیزشان را نابود خواهد کرد و جالب است که آنها نا آگاهانه این اسب تراوا و زهر کشنده را با استقبال پذیرفته اند و خود با دستان خودشان عقاید نفرت انگیزشان را دفن می کنند!

آقای کردی عزیز

مبهم نویسی یکی از شگردهای مخالفان آزادی و دموکراسی است. حتی احمدی نژاد هم می گوید ایران او آزادترین کشور دنیاست! شما می گویید چون ننوشته ایم تجزیه طلبان نمی توانند حزب تشکیل دهند پس یعنی می توانند! خوب اگر راست می گویید صریح همین جمله را هم به اساسنامه تان اضافه کنید و بنویسید که ایران سرزمین مردمان آزاد و دارای حق انتخاب است که زندگی در زیر پرچم مشترک ایران را آزادانه و از روی اختیار انتخاب کرده اند و افرادی که خواستار جدایی بخشی از ایران هستند هم حق دارند تشکیل حزب دهند و از راههای مسالمت آمیز و قانونی خواسته شان را پی گیری کنند. اگر فقط همین را بنویسید من به عضویت حزب مشروطه در خواهم آمد! شما همگی پشت عدم شفافیت پنهان شده اید و ادای دموکرات بودن را در می آورید!

آیدین تبریزی

آقای کردی عزیز،

من یک چیزهایی از حقوق سرم می شود. در علم حقوق کلمه ها و جمله ها دقیقا باید معنی شود و هیچ ابهامی باقی نماند. وقتی شما برای احزاب و رسانه ها "حدود" یعنی محدودیت قرار می دهید باید این محدودیت را معنی کنید. همه جای دنیا یک سری محدودیت ها هست ولی سکوت در مورد معنی "حدود" یعنی زیر آبی رفتن! مثال شما کاملا اشتباه است. آنچه شما در اساسنامه نوشته اید با این جمله معادل است: "آوردن کیف دستی کابین سایز به داخل هواپیما آزاد است مگر مایعات که "حدود" آن توسط مسئول فرودگاه تعیین می شود" خوب اینجا "حدود" جای سئوال دارد چه مایعاتی، تا چه اندازه ای... شما اول بروید با بزرگترهای حزبتان مشورت کنید که چه چیزی از نظر آنها مجاز است و چه چیزی مجاز نیست بعد بیایید اینجا نقش سخنگو را بازی کنید. در ثانی حرف آقای کردی معتبر نیست ولی اساسنامه یک حزب جزء اوراق حقوقی است و پشتوانه حقوقی دارد. به جای اینکه اینجا قسم حضرت عباس بخورید یک جمله که من نوشته ام را به اساسنامه تان اضافه کنید اگر آنرا واقعا قبول دارید می ترسید مرکبتان تمام شود!؟ اعتقاد به "اصل تمامیت ارضی کشور در قانون اساسی" اگر شما به ان اعتقاد دارید یعنی اینکه کسی که به این اصل اعتقاد ندارد حق فعالیت سیاسی ندارد. پس یا باید به این اعتقاد داشته باشید یا به آن و نمی شود ادعا کنید که به هر دو اعتقاد دارید! پس قانون اساسی نباید چنین اصلی داشته باشد. اما احزاب می توانند چنین اعتقادی داشته باشند یا نداشته باشند ولی اگر تمامیت ارضی اصلی در قانون اساسی باشد، آنگاه همه احزاب باید در چهارچوب قانون اساسی و در نتیجه اعتقاد به تمامیت ارضی فعالیت کنند.

بلخی

ایا سیاست در ایران به بن بست رسیده است؟ سه شنبه 15 آپریل ساعت 21

اوج گمراهی آنست که همه تجربيات گذشته را به يک اندازه شکست خورده فرض کنيم. دست آخر بايد به بينيم کدام تجربه و يا اقدام نسبت به بقيه تجربيات کمی موفق تر بوده است، و آن معيار حرکت آينده باشد. اينکه تا مسئله مشکل می شود می گوئيم پس دوباره از صفر و يا از نو شروع کنيم به معنی بی اعتنائی به همه هزينه های گذشته و همه درس های گذشته است. وقتی از درس های گذشته سخن می گوئيم منظور ما شکست نيست. بلکه درسی است که در پيروزی های کوچک و نسبی نهفته است. بر خلاف تصور رايچ در ميان روشنفکران ايران، معمولا" شکست درس زيادی در بر ندارد.

بلخی

البرز از تهران

بار دیگر در انتظار بوی جنگ..... خانم مهسا امرآبادی،

کم هزینه ترین راه برای سرنگونی ملاهای حاکم بر ایران و بهترین راه برای جلوگیری از این جنگ خانمان برنداز که یکپارچگی و استقلال ایران را به خطر خواهد انداخت، در یک کلام تحریم نفتی ملاها میباشد. زیرا بدون درآمد نفت ملاها یگانه و تنها توان مالی خود را برای کمک به تروریستهای جهانی و پرداخت دستمزد نیروهای سرکوبگرداخلی خود را از دست میدهند. این تنها راه ای است که مانع از رنج های بزرگتر مردم ایران خواهد شد که در پی برافروخته شدن آتش یک جنگ احتمالی، خسارت های جانی و مالی بسیار زیادتر و بالاتر از توان گمان زنی های ما بر مردم ایران وارد خواهد آورد.

تنها دلیل و برهانی که از سوی آمریکا مانع از کمک گرفتن از این وسیله برای درهم کوبیدن ملاها میشود، نگرانی غرب از بالا رفتن ناگهانی و تساعدی بهای نفت در بازارهای جهانی میباشد. ولی از آنجا که ملاهای ایران از لیاقت اداره_اقتصادی_ کشور، بدون درآمد نقت به مدت تنها یک ماه برخوردار نیستند، نظام سرکوبگر آنها پس از گذشت چند هفته درهم شکسته خواهد شد. و در پی آن قیمت نفت به سطح عادی آن باز خواهد گشت. ولی از آنجا که آمریکا میخواهد با تاختن به ایران به چند هدف بلندمدت دست رسی پیدا کند و سرنگونی ملاها تنها یکی از آن اهداف است، بر برنامه حمله نظامی به ایران پافشای میکند. از اهداف دیگری که آمریکا دنبال میکند، کوبیدن ماشین نظامی و اقتصاد کشور میباشد، تا در آینده هر دولت دمکراتی که در زمین سوخته ایران بر سرکارآید، از لحاظ نظامی و افتصادی، استقلالی نداشته و وابسته به آمریکا باشد. این وابستگی اقتصادی است که با وابستگی سیاسی ای که در پی دارد، ایران را به یکی از "متحدان بی دردسر" آمریکا بدل خواهد کرد.

محسن کردی

آیدین جان، چطور است که یک سند خانه هم گرو بگذاریم که دیگه دو قبضه بشه. شما برو از یک نفر اهل سیاست بپرس و نیز تحقیق کن ببین اصلا این حرف شما سیاسی است یا خیر. وقتی میخواهید سوار هواپیما بشوید به شما میگویند وردو هرگونه مایعات و اجسام برنده ممنوع است. حالا شما بیایید بپرسید آیا نفت هم میشه آورد؟ باید بنویسی که نفت هم میشه آورد. دیگر اینکه عزیز من، آنچه شما می نویسید که کدام گروه حق آزادی دارد را اگر حزب مشروطه هم جزو منشورش بیاورد بجز ببخشید شیشکی تحویل نمی گیرد. این وظیفه مجلس موسسان است که برای تو تکلیف تعیین کند نه من. شما طوری حرف میزنید که انگار اختیار ایران فردا دست حزب مشروطه است. عزیزجان، حزب تشکیل میدهند برای تعقیف اهداف مورد نظر خودشان نه اهداف مورد نظر حریف شان. من و شمای جدایی خواه (مثلا) تنها می توانیم بر سر آزادی احزاب بصورت عام توافق کنیم این یعنی شدن آنچه که قابل شدن است. ما به شما آزادی بدهیم و شما به ما هیچ تضمینی نیست این وظیفه مجلس موسسان است و این مجلس موسسان میتواند قوانینی تصویب کند که آزادی عمل هردوی ما را محدود کند. یک مثال دیگر حزب کمونیست کارگری است. این حزب خواهان کشوری با قوانین سوسیالیستی و برکندن نظام سرمایه داری و مخالف فدرالیسم است اما نمیتواند فردا روز برای تو و من تصمیم بگیرد که آیا حق فعالیت داریم یا نداریم. دیگر اینکه بر فرض هم من چنین قولی به تو بدهم ... چه تضمینی هست که فردا به آن عمل کنم؟؟ پس می بینی که حتا اگر در منشور من خواسته تو بیاید جای جرزنی فردا بسیار است و هیچ کاری از تو بر نمی اید. بنا بر این، تنها راه چاره و انتخاب باقی مانده این است که بیخیال من و تو، بیا تلاش کنیم مجلس موسسان در مورد همه چیز تصمیم بگیرد. برو جوان در مورد مجلس موسسان و وظایف آن مطالعه کن بعد بیا بحث را ادامه بدهیم.

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.