حبیب تبریزیان

نگرانی حکومت دومینویی شدن شرائط است

من شما دوستانی را که به منتقدین داخلی رژیم توهین میکنید درک نمی کنم ! عبدی هرکه بوده و هرکه هست فردی از ده ها میلیونی است که در یک کجراهه تاریخی زمانی کج رفته است و فکر میکنم هزینه برگشت از این کج راهه را هم بیش تر از بسیاری از ماها داده است. من دلیلی برای برخورد توهین آمیز نمیبینم! گنجی ، باغی و... نمونه های دیگری هستند! دوستان! فکر میکنم در این بلائی که بر سر مملکت ما آمده هیچ کس روسفید و بیگناه باشد! همین و بس!باید ببینیم بعد از این بلائی که با دست خود سر خودمان آوردیم، چه خاکی باید سر خودمان بریزیم. من به سهم خود از همه آنهائی که رنج ماندن و پیکار را در داخل کشور به جان خریدند از جمله همین آقای عباس عبدی ممنونم!

تهماسب اسکندری

مسیر متضاد تاریخ و طبیعت

حقیقت این است که من این حرف ها را باور نمیکنم. نه این که راست نیستند. یعنی من نمیتوانم باور کنم دنیا این همه کوچک است که انسان های به این کوچکی بتوانند این طور آن را نابود کنند.نمیدانم. حرف های شما خیلی جدی است. اما اگر آن ها را باور کنم خیلی تاسف میخورم. اگر باور کنم این حرف ها را همه ی دنیای من خراب و تمام میشود. باغ زیبای پدری ام را به ده قسمت تقسیم کردم و هر کسی یک قسمت را تبدیل به ساختمان سیمانی کرد. واقعیت دارد. نبودش کردیم. شاید ما دایم زمین را هم همینطور میکنیم. بنویسید آقا. بیشتر بنویسید و برای ما توضیح بدهید.

کریم

ژ - نیکو تهرانی، یا همان شمیرانی و تهرانی یا هر نام مستعار دیگری برای اینکه بگویی مثلا اهل تهران هم با شما همنظرند، راستش من کم کم دارم شک می کنم که اصلا رضاشاهی وجود داشته یا این داستان را یهودی ها در کتابهای درسی ما نوشتند چون من 40 سال بیشتر ندارم و نمیدونم قبل از بدنیا آمدنم چه خبر بوده. نکنه زبان فارسی از زمان بدنیا آمدن من توسط یهودی ها اختراع شده؟ تورو خدا منو ترک کنین و نجات بدین.

سام قندچي

دستاوردهاي مکاتيب گذشته و آینده نگری-" سه شنبه"

نکته من اين بود که علاوه بر مظالعه آثار جديد که خيلي مهم است شرکت در جنبش حتي فکري با مضون آينده نگري مهم است. در ايران چني« جنبشي وجود دارد از کسانيکه اصلاً هيچ سابقه اي در گروه ها و جريانات فکري قديم ندارند. ولي در خارج اساساً گروه ها و جريانات موجود يا ناسيوناليست هستند يا چپي يا اسلامي. البته در خارح در حود اين کشورهاي جنبش هاي فکري آينده نگري وجود دارد.

البته آنچه که

disillusionment

در ميان در جنبش ايران بويژه در خارج وجود دارد در جريانات مختلف سالها ادامه خواهد داشت همانگونه که در روسيه سالها هم موافقين و هم مخالفين تزاريسم در اين تلاطم بودند. مثلاً اولين ناراضيان نظير بوخارين حتي وقتي داشت اعدام ميشد ميگفت زنده باد استالين زنده باد کمونيسم.

در واقع زمانيکه روسيه ديگر چه موافقين و چه مخالفين تزاريسم تمام شدند و امثال سولژنيتسين ها پيدا شدند که ربي اصلاً به جريانات تاريخي گذشته نداستند به عمر آن رژيم پايان دادند

البته منظور من اين نيست که تحول ايران نظير روسيه اساساً از درون رژيم بشود. در گذشته در مقاله زير توضيح دادم که اصلاً اينگونه نميبينم منظورم اين است که همه اپوزيسيون تاريخي آن کشور مثل ترولسکيستها و

http://www.ghandchi.com/389-USSRvsIRI.htm

امثالهم زمانيکه روسيه بسوي آزادي رفت ديگر تمام شده بودند و حرکت نويني که ربطي به جريانات تاريخي گذشته داست در آن نبود هر چند مثل منطق الطير عطار هم همه اين disillusionment ها در آن مستتر بود:

http://iranglobal.info/node/23774

دوست عزيز آقاي سامان باربد،

من خودم يک ليست علمي دارم ولي متأسفانه همه اش به انگليسي است اما جديدترين اخبار علمي است البته ليست شخصي است و يک سايت عمومي نيست و بر مبناي سليقه شخصي من مطالب انتخاب ميشود. من ديده ام که خيلي از مطالبي که در آن ليست مياورم در سايتهاي مختلف ايران ترجمه شده و استفاده ميشود. البته آنها براي من قابل درک است که ليست من را ذکر نکنند و منبعي که من مراجعه ميدهم را ذکر کنند که منابع معتبر علمي هستند. متأسفانه در خارج سايتي نيست که اينگونه مطالب را به فارسي ترجمه کند. من يک سايت ديگر هم در ايران بخاطر دارم ولي آدرس آن از يادم رفته است. به هر حال اين آدرس ليست علمي من است:

http://groups.yahoo.com/group/IranscopeSciTech/me…

من متأسفانه نه وقت ترجمه مظالبي که در آن ليست ميگذارم را دارم و نه وقت انتشار حتي اگر کسي ترچمه کند و خوشحال خواهم شد اگر ديگران از آن و منابع ديگر استفاده کنند و سايت علمي منتشر کنند . مثلاً سايت زير که در ايران است در رابطه با موضوعات فيزيک جالب است:

درباره ليستي که پرسيده بوديد، کتابفروشي از طريق کاتالوگ انجمن جهان آينده World Future Society است. ليست بسيار مفيدي براي مطالعات آينده نگري است.

http://www.wfs.org/bksubindx.htm

درباره آن سايتي هم که مانيفست آنها را ذکر کرديد من چيزي نميدانم بنظر من ميرسد که از مواضع اصول گرايان دفاع ميکند ولي برخي اوقات ترجمه مقالات خوبي را منتشر ميکند.

در رابطه با کارهاي گذشته در عرصه فيزيک مثل کارهاي دکتر حسابي بنظر من شايد بخواهيد با آقاي حسين جوادي بحث کنيد. من رساله زير را درباره تئوري ايشان در فيزيک نوشته ام ولي با خودشان خوب است بحث کنيد چون من در خال حاضر اصلاً روي اين موضوع نميتوانم وقت بگذارم:

http://www.ghandchi.com/394-MonadsCPH.htm

با آيشان در سايت خودشان اگر مايليد ميتوانيد تماس بگيريد ايشان فيزيکدان برجسته اي هستند:

http://cph-theory.persiangig.com/

همچنين سايـ IPM در ايران خيلي پيشرو است و آنها اصلاً در ايران اينترنت را بوجود آوردند.

http://www.ipm.ac.ir

موفق باشيد

سام قندچي

سامان باربد

دستاوردهاي مکاتيب گذشته و آینده نگری-" سه شنبه"

آقای قندچی عزیز

با تشکر از راهنمایی شما، بعضی از سایت ها مثل اندیشکده، که در باره ی "فلسفه ی وجودی ایجاد سایت" خود می نویسد، یعنی می خواهد بگوید چرا این سایت سرهم شده و فلسفه را به "دلیل" کاهش می دهد و وجود را به سرهم کردن، از همان ابتدا در من نیروی مقاومت ایجاد می کند. فقط مانیفست آنها را خواندم.

مطالب پارس درگاه، دست دوم به نظر می رسد.

از خواندن سایت باشگاه آینده پژوهان جوان شگفت زده شدم. چقدر خلاقند اینها. اما بنیان های اندیشگی خودشان را انگار خودشان کشف کرده اند و از گذشته بی خبراند. انگار نه انگار که پروفسور حسابی از فروردین 1331 برای پیشبرد تحقیقات اتمی صد ها نامه نوشته. عز وچز کرده که بیایید روی این، کار کنیم. که خیلی بعد، تحقیقات فیزیک هسته ای از سال 1346 شروع شده.حتی آنموقع هم هنوز از بسیاری از کشورهای جهان جلو تر بوده ایم، که اهمیت داده نشد. حالا هم که برای پیشبرد برنامه های هسته ای بحر خذر می بخشند، مقاصد سیاسی دارند انگار کسی به فکر ملت نیست، البته این سایت خوبی ست ولی کاش، آثار گذشتگان راهم پخش می کردند.

سایت

http://www.wfs.org/bksubindx.htm

یک کتابفروشی ست؟ از هرچه خلاصه ای می نویسد و قیمت خرید را.

هر چه باشد همه ی اینها کمک هست. سپاسگزارم

ايران‌دوست ضدپان‌ترکيست و ضدفحاشی

قلندران سرناتراشیده و تمامیت ارضی ایران2

من نمي‌دانم چرا جناب مزدک مانند جناب سهند٬ فحاش تشريف دارند. حقيقت اينست که خود فردوسی هم مسلمان بود و مسلمان‌زاده و محققان مذهب او را شيعه مي‌دانند. اگر ايرانيان مي‌خواستند از به اصطلاح «يوغ اسلام" خلاص شودند٬ در زمان ابومسلم خراسانی مي‌توانستند دوباره به دين زردشت بگروند. در هر حال تمدن ايران و مذهب اسلام با هم عجين شده‌اند و نمي‌توان يکی را از ديگر جدا کرد. کهن‌ترين تذکره‌ها در رابطه با فردوسی نيز او را مسلمان شيعه توصيف کرده‌اند. نها‌دهايی که به پان‌ترکيسم برای تفرقه‌افکنی ياری مالی مي‌کنند همان نهاد‌هايي هستند که اشخاص ضداسلام را پرورش مي‌دهند. خلاصه٬ اصل مسئله تاختن به تمدن ايران از هر زاويه‌ی ممکن است.