سامان باربد

غير اسلامي کردن يعني نافرماني مدني

آنچه سام قندجی نوشته است شفاف تر از آن است که با این طرز انتقادات که روزنامه ی کیهان می کند پنهان شود. حرف او روشن است: حتا اگر می خواهی مسلمان باشی در کشوری که با زور ایدئولوژیک اسلامی اداره می شود راحت نیستی. حکومت ایدئولوژیک، چه در کشوری شبیه اسرائیل باشد چه چین چه شوروی سابق یا ... آزادی آدم را می گیرد. آدم به دنیا نیامده است تا اسیر و عبیر رابطه ی خودش با احکام پیش ساخته باشد.

زبان ساده و شفافیت استدلال قندچی روزنامه ی کیهان را به وحشت انداخته است. شریعتمداری که به این سایت سر می زند (چون اظهار نظر می فرستد) بهتر است به این نکته توجه کند: انسان، معیار همه چیز است

کیانوش توکلی

چند نکته در باره کیهان چاپ تهران:

چند نکته در باره کیهان چاپ تهران: _با توجه به اینکه سایت ایران گلوبال برای بار دوم _ 2 ماه پیش _ فیلتر شده است و اکنون تنها اینترنت با سرعت بالا در ایران بدون فیلتر است که طبیعتااینگونه اینترنت در دسترس همگان نیست. _ معلوم نیست به چه دلیل " کیهان شریعتمداری " در مورد مقالات سام قندچی و ناصر مستشار در ایران گلوبال واکنش نشان داده است !! در حالی که روزانه صد ها مقاله ضد رزیم در سایت های سیاسی منتشر می شود

_شریعتمداری همواره نقش سیاسی ترور ها را به عهده داشته است یعنی او به ارگانهای امنیتی خط می داد که چه کسی را ترور کنند ولی اکنون هم سایت های سیاسی

فیلتر شده است و هم پس از تروز شرفکندی در برلین هیج تروری در خارج به ویزه در اروپا و یا امریکا صورت نگرفته است ولی در مورد فعالان داخل کشور نظیر خانم عبادی هنوز خطر از جانب شریعمتداری وجوددارد .

_ در مورد مقاله احمد تقوایی موضوع از این لحاظ برای کیهان چاپ تهران اهمیت دارد که می خواهد از اختلافات در اپوزیسیون بسود رزیم اسلامی بهرداری کند . مقاله " کیهان " هر چند به اقای تقوایی حمله نمی کند ولی اخبارروز را که مقاله تقوایی چاپ کرده است را ارگان ضد انقلاب معرفی می کند ولی به ایران گلوبال برچسبی نمی زند که مقاله ناصر مسشتار را چاپ کرده است!!!

_ اقای سام قندچی برایم نوشت که شاید بخاطر درج مقالات ایشان در سایت رادیو اسرائیل ؛ " مقاله کیهان ..."اینگونه بر داشت کرده است در حالی که قندچی با کپی رایت مقالات خود در سایت های دیگر مخالفتی ندارد.

_ اینکه کیهان شریعتمداری چه منظوری، ایران گلوبال را سایتی با گرایشات شدید صهیونستی خوانده است بر ما معلوم نیست بهر حال چیز تازه ای نیست طرفداران ولایت فقیه 30 سال است که مخالفین خود را ضد انقلاب ؛ امریکایی ؛ صهینونست و.... می نامند زیاد نبایستی اینگونه نوشته ها را جدی گرفت

فرومايگي «مستشار» (خبر ويژه از کیهان چاپ تهران)

دعوت خيانت آميز برخي جريان هاي ضدانقلاب از رژيم صهيونيستي براي حمله به ايران، اعتراض طيف هاي ديگر ضدانقلاب خارجه نشين را برانگيخت.

در پي درج مقاله اي در سايت ايران گلوبال از سوي ناصر مستشار كه در آن با الفاظي كودكانه و خيالپردازانه از اسرائيل خواسته شده بود در يك حمله اتمي ماهرانه تاسيسات اتمي ايران را بمباران كند، سايت ضدانقلابي اخبار روز، تشويق يك كشور(!) خارجي به حمله نظامي به كشور خودي را در قوانين تمام كشورهاي جهان، جرم و خيانت به مردم و كشور خواند.

اين سايت مي نويسد: اين گونه سخنان چنانچه از روي مستي و عصبانيت نوشته شود شايد قابل بخشش و اغماض باشد. ليكن چنان كه با آگاهي و در حالت هوشياري به قلم آمده باشند تنها سقوطي است در ورطه تباهي و نشاني از پستي و فرومايگي. در قاموس قوانين همه كشورهاي جهان اعم از دموكراتيك و غيردموكراتيك، جرم و خيانت به مردم و كشور به حساب مي آيد و وظيفه همه دولت ها از جمله دولت جمهوري اسلامي است، كه مرتكبين به چنين خيانتي را دستگير و محاكمه نمايند. هم چنين اين افراد بايد مطمئن باشند كه در صورت محكوم شدن به چنين جرمي يك ايراني با شرف و ميهن دوست به حال آنان نخواهد گريست.

اين سايت آنگاه در توضيح مخالفت خود مي افزايد: مشوقين اسرائيل در حمله به ايران در ضمن مي توانند به سرنوشت مجاهدين خلق نظر افكنند. آيا آنان به راستي بر اين باورند كه مردم ايران همكاري رهبران آن گروه را با دولت صدام در تجاوز به ايران از ياد خواهند برد و از خواست محاكمه خائنين به مملكتشان به سادگي خواهند گذشت؟ ناصر مستشار ضدانقلاب مقيم برلين، «همكار رسمي سايت رسمي وزارت خارجه رژيم صهيونيستي (MFOgov) مي باشد.

گفتني است در روزهاي آغازين حمله آمريكا به عراق، برخي گروهك هاي داخلي هم در مواضع رسانه اي خود از حمله مشابه به ايران استقبال مي كردند اما روند حوادث دقيقا خلاف ميل آنها رقم خورد.

مزدک

غير اسلامي کردن يعني نافرماني مدني

با درود.اسلام بعنوان یک ایدیولوژی دارای چهار چوبی است که خوشبختانه به آسانی میتواند ضربه پذیرباشد. مشکل اسلام و سایر ایدیولوژیهای الهی نهادینه شدن در روان افراد جامعه با ایجاد کردن ترس و وحشت از عواقب پشت کردن و یا به لجن کشیدن اراجیفی که در طول قرنها

مقدس گردیده اند و بصورت اراجیی تغیر ناپذیر درامده اند و ایمان و عقیده ای گشته اند و دیگران را ملزم به احترام به چنین اراجیفی مجبور کرده اند.تاثیر چنین اراجیفی بیشتر بخاطر به ارث رسیدن(نه از طریق ژنی بلکه بصورت انتقالی و تربیتی ) و در کودکی در ذهن و فکر افراد کوبیده گردیدن است.محمد خود بخوبی از چنین تاثیری واقف بوده و در حدیث منتسب به اوامده که علم در کودکی مانند نقش در سنگ است.ولی هر چند که چنین انتقالی بسیار مؤثر است چون اکتسابیست میتوان آنرا بی اثرکرد و شخص را نجات داد.درمان چنین بیمارانی درست مثل درمان انسانیست که مثلا از رفتن به میدان شهر و یا سوار قطار شدن می ترسد.وظیفه نیروهای روشنفکر جامعه اولا از تقدس انداختن چنین اراجیف مقدس ساخته شده است.درست حیله ایکه هلاکوخان در کشتن خلیفه عباسی انجام داد و با نمد پیچ کردنش و واداشتن دو نفر محافظ زمین و آشمان و هم زمان ارام فشار اوردن بر ان حرامی اورا به درک واصل کرد. او با اینکارش هم ترس مردم را از قدرت خلیفه ریخت و هم نشان داد که این جنایتکاران مکارانی بیش نیستند و الله و محمد و خلیفه شان هم جز اراجیفی بیش نیست.دوما جایگزین کردن فکری نو و مترقی و دمکراتیک و سکولار که بتواند انگیزنده بوده و افراد را به تفکر وادارد.خوشبختانه استاد منوچهر جمالی با تعمق و تفکر و ژرف نگری و پژوهشهای پر ارزشش در فرهنگ اصیل ایران که مردم با جان و دل عجین دارند ریشه الله و سایر ادیان سامی را نشانه گرفته و بخوبی از عهده چنین کاری برآمده. روشنفکران ایرانی تنها باید اول خود را از رسوبات و تنگ نظریهای اسلامی خلاص نموده و از ضدیت کینه تورانه و تنگ نظرانه با ایشان دست بردارند و از نظراتش برای مقابله با اسلام و حرامیان اسلامی استفاده کنند.گسترش افکار ایشان در جامعه به آسانی میتواند مردم را از تفکرات اسلامی رهایی دهد وجایگاه آنها را بعنوان انسان همگوهر با خدا و گیتی و ارزشگذار و صاحب رای و فکر و اراده نه افریده و بنده برده تغیر دهد.چنین مردمی که ارزش و جایگاه خود را بیابند و برای زندگی و بودن خود انگیزه ای جز ترس و خشم و وحشت داشته باشند مسلما به اراجیف اسلام و ادیان سامی وقعی نمی نهند.www.jamali.info

حبیب تبریزیان

آنچه امروز، بطور عمده محور بحث انتخاباتی است ، احمدی نژاد یا خاتمی نیست! آنچنانکه آقای حیدریان تحجلیل کرده اند بلکه:

1 ـ بحث محافل داخل حول محور: اصلاح طلبی یا تحول طلبی است

2 ـ مدتها پیش از آنکه آقای علمداری (که شخصاً نظر گاهشان را درکل مناسب یا قابل بحث میبینم) یا آقای حیدری بحٍث انتخابات را پیش بکشند، در همین سایت، نوشتار های تحلیلی کسان دیگری، بویژه از نسل جوان و مطرح داخل کشوری با بار تحلیلی خیلی بیشتر درج شده است. چرا نوشتار های این دو نفر باید از این میان توصیه شود. و تا آنجا که به آقای زید آبادی هم مربوط میشود، هرچند ایشان نیز، در یکی دو نوشتار، تحلیل های خوبی عرضه کرده اند ولی باز در این زمینه از بسیاری دیگر عقب تر هستند. چرا مثلاً نوشته های عباس عبدی ، رشید اسماعیلی، عبدالله مؤمنی و... توصیه نشده است؟؟؟ آیا امروز نظر آقای علمداری یا حیدریان، مثلاً باز تاب بیشتری از رشید اسماعیلی یا مؤمنی، در فضای داخل کشور دارد؟

3 ـ نظر من: اهمیت انتخابات در پیش بس بیشتر آن چیزی است که در نوشتار های توصیه شده بعنوان رفرنس آمده است!

منوچهرجمالی

mai;@jamali.info

فرهنگ اصیل ایران ،فرهنگ فراسوی کفزو دین ، یا به سخنی دیگر فرهنگ فزاسوی همه عقایذ است . کوروش به بت پرستان آزادی داد نه تنها به اهل ادیان . چون فرهنگ ایران، در انجمن خدایانش ، همه خدایان را دوست هم و همکارهم میدانست . ازاین رو کوروش در منشورش ، مردوک را بنام خدا میستاید . سام در گرشاسپ نامه یکی ازخویشان نزدیک فریدون را به دارمیزند، چوت به بت پرستان و به بت خانه آنان تجاوزکرده بود.وما حکومتی فراسوی عقاید برشالوده این فرهنگ خودمان میخواهیم

کامران

جدا از نقد افکار و اعمال مجاهدین، از حقوق انسانی آنها نیز دفاع کنیم.

بر خلاف ادعای فیروزمند اکثر رهبران ساز مان مجاهدین خلق ایران در اشرف هستند. این افراد سالها در زندانها ی شاه بمدند مثل. عباس داوری. محمود عضدانلو برادر مریم محمد حیاتی

مهدی برایی

حسین ابر یشمچی

محمد سیدی کاشانی

مهدی فیروزیان همدادگاهی مسعود رجوی

محمود عطای

حق شمسا ست که به مجاهدین انتقاد کنی اما شانتاژ و جو سازی مسموم شایسته یک انسان آزاده و مخالف جمهوری اسلامی نیست.