رفتن به محتوای اصلی

«اختلاف با اپوزسیون تزریقی به از اتحادی نافرجام»/ فایل صوتی
07.11.2011 - 16:00

فایل صوتی مصاحبه رادیو البرز با آقای ونداد اولادعظیمی را اینجا کلیک نمائید

آقای ونداد اولادعظیمی فعال سیاسی و روزنامه نگار , روز گذشته در مصاحبه ای با رادیو البرز حضور یافتند که متن و صدای آن به شرح زیر است.

آقای اولادعظیمی ضمن سلام و خسته نباشید , شما از نسل جدید پس از انقلاب 57 هستید که اخیرا و همزمان با حوادث پس از انتخابات از کشور خارج شدید , ارزیابی شما از حوادث پس از انتخابات و وضعیت فعلی جنبش سبز ایران چیست؟

با درود بر شما و درود بر روان پاک شهیدان سه دهه کشتار دیکتاتوری ایران و روز به خیر میگویم به شنوندگان محترم رادیو البرز و سایر هموطنان عزیز ,

پیش از پرداختن به وضعیت فعلی جنبش لازم می دانم نگاهی کوتاه به ریشه شکل گیری جنبش و آغاز آن , داشته باشیم.

مردم ایران که در پی فشارهای شدید اقتصادی , سیاسی و اجتماعی , همچون آتش زیر خاکستر و در انتظار فرصتی برای بلند کردن فریاد اعتراضشان بودند , ماجراهای انتخابات سال 88 را دستاویزی برای نمایش اعتراض به حق شان قرار دادند.

درآن زمان همانطور که شاهد بودیم در جریان سهم خواهی های درون حکومتی , شکافی بین طرفهای درگیر در انتخابات به وجود آمد که به رسانه ها و خیابانها نیز کشیده شد.

استقبال پرشور مردمی از دعوت جناح رانده شده از قدرت , " که حضور در خیابانها را فراخوان می دادند" , در واقع فراتر از ورود به درگیری در رابطه با سهم خواهی دو جناح بود که متاسفانه کمتر به این قضیه توجه شده .

در واقع نقش آقایان موسوی و کروبی , اسرای در بند رژیم , تنها در این سطح بود که فرصتی شوند برای شعله ور شدن اعتراضات توده ها .

پس از ان بود که با یک مهندسی ظریف توسط جمهوری اسلامی و عناصر وفادارش ؛ آقایان موسوی و کروبی ناخواسته به رهبری این حرکت اعتراضی رانده شدند و به نظر میرسد در آغاز برای خود آنها هم قابل باور نبود و این را از بیانیه های مختلفی که هر بار با اصلاح در محتوا برای زیر چتر گرفتن همه , مواجه بود و سرانجام هم موفق به این امر نشد.

این جمهوری اسلامی و عواملش در خارج و داخل بوده و هست که هنوز هم که هنوز هست حضور پرشور مردمی برای ابراز مخالفت به سه دهه حاکمیت جمهوری اسلامی و اصل نظام , که فرصت نمایش آن بعد از انتخابات فراهم شده بود , را به یک اعتراض به نتیجه یک انتخاب محدود می کنند .

خیانتی ماهرانه که متاسفانه کمتر به آن توجه شده و می شود . انتخابات در ایران همیشه نمایشی بوده و هست و این اعتراضات نمی توانست محدود به اعتراضی به نتیجه انتخابی نمایشی باشد.

از بدو شروع جنبش جمهوری اسلامی از طریق صدور عناصرش به خارج و نفوذ آنها در بین اپوزسیون , به طرز ماهرانه ای تربیون ها را در اختیار گرفته و مرموزانه در حال جهت دهی و کنترل و انحراف افکار عمومی بوده و هست .

در واقع جنبش اعتراضی توده ها از همان روزهای ابتدایی توسط حکومت حاکم تصاحب شد , همانطور که شهدایش را تصاحب کردند , همانطور که حضور مردم معترض در خیابان را در حمایت از خود جلوه داده و تصاحب کردند و ....

بنابراین جنبش اعتراضی مردم را جنبشی تصاحب شده توسط جمهوری اسلامی و مزدورانش می بینم که گاهی اوقات با سماجت خاص و به صورت خودجوش و بدون برنامه ریزی ( بر خلاف ادعای برخی گروهها ) تلاش برای خروج از سیطره این فضای سنگین و سرکوب شدید هم دارد .

نقش اپوزسیون خارج را در قبال جنبش چطور ارزیابی می کنید؟

-

من چند روز پیش کامنتی از دوست عزیزی در رابطه با مصاحبه ای که همکار خوبم آقای توکلی در رابطه با " شکاف بین نسلها " انجام داده بودد خواندم که نویسنده آن ضمن تمجید از نسلی که در مبارزه علیه حکومت استبدادی رژیم گذشته و بعد از آن در جمهوری اسلامی , هزینه پرداخته بودند , از رخوت و بی تفاوتی نسل جدید و حاضر گلایه داشت .

به نظر من باید به این نکته توجه داشت که نسل جدید که بنده هم جزئی از آن هستم با صدای آژیر جنگ و شیون های مادران عزادار , کودکی و نوجوانی خود را سپری کرد. مدرسه را همچون موش آزمایشگاهی در خدمت آخوندهای اسلامی گذراندند و از همان دوران نوجوانی هدف رعب و وحشت کمیته های انقلاب , ستادهای امر به معروف و گشتهای ارشاد و غیره و غیره قرار داشته و دارند .همواره در فضای سنگین فیلترینگ به سر برده و وقت ارزشمند آنها در کلاس های اجباری اسلامی و مراسم اجباری مذهبی تلف شده و میشود .دانشگاه را با علومی گلچین شده گذراندند و می گذرانند و کوچکترین بحث و گفتگوی انها به شدت سرکوب می شود .

در کل با یک برنامه ریزی حساب شده و حجم سنگین تبلیغات در درون توسط حکومت حاکم و در بیرون توسط عناصر نفوذی سعی در استریلیزه نگه داشتن انها از نظر بینش سیاسی و علوم انسانی و در نهایت به انحراف کشیدن وایجاد تفرقه بین آنها داشته و دارند که در این راه تا حد زیادی موفق هم بودند .

اپوزسیون خارج نه تنها ضعف سازماندهی و احیانا رهبری خود را پس از حوادث انتخابات به وضوح نشان دادند بلکه در ادامه هم با عدم عبرت از این ضعف همچنان سرگرم مرده باد و زنده بادهای متعصبانه , اختلافات بین گروهی و حتی درون گروهی هستند.

متاسفانه اکثریت احزاب یا گروههای مخالف , تبدیل به تقویمی گویا شده اند که برای یادآوری مناسبتها و تنظیم بیانیه ها و حضور در رسانه ها کوک شده اند که پیامهای تبریک و تسلیت را هرگز فراموش نمی کنند .

شعارهایی جذاب و جالب در ویترین همه گروههای حاضر خودنمایی می کند ولی وقتی به عملکرد آنها توجه کنی چیزی بیش از همان بیانیه ها که در بالا گفتم نیست.

نظر شما در رابطه با کنگره ملی که اخیرا توسط آقای واحدی مطرح شده و بحث آن در رسانه ها مطرح است , چیست؟

-

اصولا کنگره , شورای ملی , لوئی جرگه و یا هر چیز دیگر که موجب میشود تا از زیر استیلای دایناسورهای سیاسی و زنده باد و مرده باد های معروفشان خلاص شده و نیروها و مبارزین واقعی و دلسوز به اتحادی در عمل برسند را مثبت و نیاز امروز می دانم که فقدان آن سه دهه است که احساس می شود.

اما باید توجه داشت که در اینجا هم شاهد تصاحب آن توسط رژیم و عوامل آن نشویم.

در سری برنامه های سه شنبه های اتاق فرهنگ و گفتگو , در هفته گذشته , دوستی عزیز گلایه داشتند که اینها یعنی خادمین حکومت در گذشته , تغییر کرده اند و باید با آنها همکاری کرد و از ابراز مخالفتها اظهار ناراحتی کرده بودند.

نکته ای که باید به آن توجه شود اینکه همه ما بطور مداوم در حال تغییر هستیم و هیچکس منکر آن نیست ولی اینکه در طول چند روز و پس از یک شکست انتخاباتی ناگهان گروهی مشخص , چنان تغییر می کنند که به کلی پوست عوض کرده و حتی چهره جدیدی را به نمایش می گذارند را خارج از دو حالت نمی دانم

ایشان یا افرادی با شخصیت بی ثبات و افکاری سطحی هستند که امکان آن هست که با هر واقعه کوچک یا بزرگی مجددا تغییر کنند و یا اینکه این تغییر رویکردی برنامه ریزی شده برای نفوذ در افکار عمومی برای جهت دهی به سمت مطلوب و مصلحت نظام حاکم بر ایران میباشد که همه اینها نیاز به دقت فراوان و ریشه یابی و بررسی دارد و من دراینباره در مقام قاضی نیستم.

هر چند که ساده انگاری در این رابطه را هم محکوم می کنم.

امروز ما شاهد هستیم مخالفان اصیل و واقعی که در داخل هم از دست برخی از همین ها در تنگنا قرار داشتند و هزینه دادند در گوشه های این دنیای خاکی , با مشکلات فراوان خنثی و در حال تحلیل رفتن هستند و خادمین دیروز حکومت را شاهدیم که به سرعت شگفت انگیز به پشت تریبون های مخالف نظام هدایت شده و نقش آفرینی می کنند.

باز هم تاکید می کنم که دراینباره قضاوت نمی کن ولی سطحی نگری و دنباله روی را به کورکورانه را به شدت محکوم می کنم. تجربه نشان داده که اصولا منبرنشینان اسلامی سخنورانی قهار هستند که نمونه بزرگ و بارز آن سخنرانی های زیر درخت سیب را می توان نام برد که بسیاری را مجذوب خود کرده بود .

تکرار تاریخ وگزیده شدن دوباره از یک سوراخ چیزی جز شرم و ننگ برای ملت به بار نخواهد آورد که باید به آن توجه داشت.

-

مصطفی شکری: با تشکر از شما که در این گفتگو شرکت کردید.

سپاسگذارم از شما که این فرصت را در اختیار من گذاشتید.

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.