نزاع بین دو جناح قدرتمند سیاسی در تهران و بی بی سی در لندن آغاز شده است شاید هنوز برای این سئوال جوابی نباشد که آغاز گر این جنگ کیست . نخست باید مروری بر آنچه که در این روزها بر این دو جناح قدرتمند سیاسی رخ داده است و رخ خواهد داد انداخت و باید دید که سمبه کدام یک پرزورترخواهد بود و این تنش های به ظاهر نرم آیا وارد جنگ سیاه هم خواهد شد یا نه ؟ باید بگویم به احتمال قوی بلی ومی توان شاهد فیلم درحال تدارک صدا و سیمای جمهوری اسلامی برعلیه بی بی سی برای به خاک سیاه نشاندن این رسانه ی فارسی زبان باشیم ( نقل قول از دوستی که در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ست ) که قرار است این فیلم تهیه و از سیمای جمهوری اسلامی پخش شود در تلافی با پخش سناریوی رهبر جمهوری اسلامی ایران .

اما پدرم سرهنگ هدایتی سیاستمداربا سیاستی بود هر چند در دوران حیاتش هرگز آلوده سیاست نشد و تنها در حوزه عملیات ضد کشت خشخاش و نابودی مواد مخدر و جرم و جنایت فعالیت می کرد و در حوزه کاری اش به طور کل مواد مخدرو کشت آن ممنوع شده بود ودر آن روزگارکسی جرات خرید و فروش مواد مخدر را نداشت اما پدرم در کنارآنچه که در زندگانی به من آموخت یک جمله ی مهمی گفت که هم چنان آویزه ی گوشم هست وفراموشم نخواهد شد

اینکه هر زمانی که قراراست درایران دگرگونی ها و اتفاقات مهم سیاسی رخ بدهد و جامعه ی ایران را متحول کند به هر صورت و را ه و روشی که هست

قبل از دیگران یا قبل از خود مردم ایران بی بی سی بو می کشد و ماجرا را لو می دهد یعنی دستی برآگاهی از ماجرا دارد که این اتفاقات می تواند انقلاب باشد کودتا باشد شورش باشد جنگ باشد و تمام این تحولات مهم را بی بی سی می داند و گزارش می کند این گفته پدرم بود که شاید 10-11 سال بیشتر سن نداشتم به من آموخت .

اما اینک جریان بی بی سی دارد به یک اتفاق مهم از نوع همان اتفاقاتی تبدیل می شود که می توان پی برد که چرا شروع و چرا تمام خواهد شد هنور درفاز تمام شدن نیست بلکه در آغاز است و این حرکت نخست بی بی سی با فیلم زندگی آیت الله خامنه ای شروع شد .

این فیلم از همان فیلم هایی بود که برای اغلب آدم های سرشناس ساخته میشود که به مرگ خود نزدیک شده اند یعنی بی بی سی با مشام تیزش بو کشیده است که چیزی به مرگ خامنه ای نمانده است حالا این مرگ یا سیاسی است یا طبیعی است که در هر حال به زودی رخ خواهد داد و تشخیص بی بی سی احتمالا بر این باور است که این اتفاق به زودی زود رخ خواهد داد و به پیشواز رفتن نمایش فیلم سینمایی رهبر ایران بی دلیل و بی بهانه نبود و نخواهد بود و مهم تر اینکه مشام سیاسی تهران نیز خیلی تیز تراز مشام بی بی سی است و آزموده ها و آموخته هایش حکایت از آن دارد که بی بی سی با هیچ کسی سر شوخی ندارد و وقتی فیلم خامنه ای یا بهتربگویم پایان خامنه ای را به نمایش می گذارد بی شک اتفاق در خور توجهی رخ خواهد داد و سوز و گداز تهران وحمله لفظی به کارمندان بی بی سی آن هم از نوع بی رحمانه اش و زیر سئوال بردن آبرو و حیثیت کارمندان بی بی سی و شایعه پراکنی و دستگیری و بازداشت تعدادی ازهمکاران غیر رسمی و شاید هم غیر واقعی بی بی سی در تهران شروع ماجرای خصمانه ایست که تازه شروع شده است و در این طرف بی بی سی فارسی هم که از بالاتر از خود دستور می گیرد نیز بیکار ننشسته است و تکرار فیلم دفاع غیر منطقی 8 سال ادامه جنگ خانه مان سوز ایران و عراق را مجددا پخش نمود تا بیش از گذشته از آنچه که بر کارکنان بی بی سی رفته است را جوابگو باشد و تلافی کند .

اما اینها اولین و آخرین واکنش ها از طرفین نخواهد بود بی بی سی فارسی تا به حال چندین انقلاب و شورش و کودتا را در ایران گزارش و آغاز و اتمام نموده است در شهریور 1320 و انقلاب سال 57 که تا آیت الله خمینی را به تهران نیاورد یک خواب راحت نکرد و نیمچه نگاهی هم به اتفاقات جنبش سبز در سال 88 داشت که با مشام تیزی که داشت فورا خودش را کنار کشید و سکوت اختیار کرد چرا که این اتفاقات از آن اتفاقاتی نبود که بتواند بی بی سی را وادار به ادامه گزارش کند چرا که با تجربه ای که بی بی سی که باید گفت جدیدا رادیکال حرکت می کند آموخته و تجربه های طولانی در طی این سال ها کسب کرده است که دیگر بیگدار به آب نزند و کورکورانه از هر حرکتی پشتیبانی نکند مگر اینکه در چار چوب قوانین رادیکالیسم باشد چون مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید می ترسد .

در حال حاضرهر گونه حمایت بی بی سی از حرکت های مردمی که در مقطع کور و کورکورانه سیاسی باشد که منجر به پیروزی گروهی بشود که در آینده مشکل ساز برای جوامع بشری باشد بی بی سی از گزارش و حمایت از آن دست خواهد برداشت و بلافاصله کنترل این جریانات را خاموش خواهد کرد مگر اینکه دارای آن معیارهای مورد نظرش باشد

اینک آنچه که از این جریان که مختص به جمهوری اسلامی بوده و هست می توان استنباط کرد که این معیارها قابل قبول نبوده ودر این راستا حرکت و واکنش هایی از سوی بی بی سی صورت گرفته است که سخت تهران را برآشفته است که در این راستا واکنش های رسانه ای داخل ایران را در اقدام تلافی جویانه و مضطربانه ای قرار داده است که نشان از به هم ریختگی روانی در کل سیستم سیاسی و مطبوعاتی و تشکیلاتی نظام داخل ایران را می رساند که به این مرحله از برداشت های سیاسی رسیده اند که زمان بازی دو گانه با سیاست در مقابل طرف خود نیست و هجوم بردن و کوبیدن به سفارتخانه و یا سخنگوی رسانه ای این کشور در مرحله تاکتیک روزانه برای عوامفریبی داخلی نیست بلکه مجموع عملکرد این رژیم در طی چند دهه جای هیچگونه واکنش بی تفاوتی از طرف مقابل را نگذاشته است که مجموع این عملکردها می تواند واکنش های تندتری را به دنبال داشته باشد .

اما از شهریور 1320 و از تحولات رخ داده در آن سال و تا پیروزی جمهوری اسلامی در بهمن ماه 1357 و نقش بی بی سی در روند خبر رسانی این حوادث می توان اینگونه برداشت کرد که نقش اطلاع رسانی بسیار قوی در بین آحاد مردم ایران داشته است و تنها منبع موثق خبری برای مردم ایران بوده است که تا به حال هیچ رسانه خبری بین المللی نتوانسته جایگزین این رسانه شود .

اما باید دید آیا این رسانه خبری بی بی سی یک رسانه خصوصی غیر وابسته به دولت انگلیس هست یا نه باید گفت بعید به نظر می رسد که چنین رسانه ای بتواند صد درصد در جهت خصوصی سازی تشکیلات درون سازمانی اش حرکت و اقدام کند چرا که با توجه به مسایل پیچیده خاورمیانه و اوضاع سیاسی منطقه بخصوص ایران این رسانه بدون وابستگی و اطاعت از سیستم سیاسی حاکم بر لندن گامی برنمی دارد و خصوصی و غیر وابسته بودن به دولت وقت در این کشور چندان قابل قبول نیست.

پس اوج آشفتگی تهران نسبت به این رسانه از این مسئله نشات می گیرد و هرگونه عکس العمل این رسانه در مقابل جمهوری اسلامی اززیر ذره بین نگاه سیاستمداران تهران دیده و سنجیده می شود و نبض حیات خویش را در این رسانه می بینند و می سنجند تا جاییکه رسانه های خبری وابسته مجبور به اعتراف و برخورد با این رسانه می شوند و خواهند شد که قسمت هایی از این واکنش ها برای یادآوری درج می شود :

مهناز هدایتی لندن

2 اکتبر 2011