رفتن به محتوای اصلی

حکومت کنونی یک روزه اسلامی نشده است که یکباره سکولار شود!
02.10.2011 - 14:15

نیروهای اسلامی با بیش از ۱۰۰ سال تلاشی که بطور مستمر در بستر جامعه عقب نگاه داشته شده و مذهبی به عمل آوردند بالاخره توانستند حکومت ایران را در سایه انقلاب ارتجاعی و اسلامی ۵۷ تحت شعارهمه با خمینی ودر ضمن با یاری نیروهای غیر اسلامی بدان دست یافتند!

سید جمال اسد آبادی از آغاز در فکر اتحاد اسلامی ممالک مشرق بود.جنبش تنباکو و انقلاب مشروطیت تا سرنگونی دکتر محمد مصدق وقیام ارتجاعی خمینی در سال 1342 به رهبری نیروهای مذهبی و روحانی انجام گرفته است و در همینجا به نفوذ تاریخی آنها در فقدان نیروهای واقعا سکولار می توان پی برد.روحانیت و مذهب به لحاظ تاریخی از نفوذ عریض و طویلی در ایران برخوردار بود ه است که در مقایسه با نیروی سکولار و لائیک ،آانها همواره دست بالا را داشته اند .شاه علیرغم ادعای سکولار بودن اما قوه مذهب را در حکومت شرکت داد و هرساله روحانیون در مساجد گرد می آورد تا برای طولانی شدن عمر سلطنت او دعا نمایند.شاه هیچگاه به رشد دمکراسی و مفاهیم سیاسی سکولاریسم و آزادی احزاب یاری نرساند بلکه به سرکوب آنها پرداخت.تا به امروزدر ایران در مقابل نیروهای اسلامی ، ما هرگزجریانات غیر مذهبی که نیروی راستین سکولار و لائیک باشند نداشته ایم تا از مواضع خود بدرستی دفاع نمایند تا یک حکومت سکولار و دمکراتیک در ایران برپاگردد .بدین خاطر آنها در انقلاب ۵۷ براحتی به زیر پرچم نیروهای اسلامی کشانده شدند.اگر نیروهای سیاسی ایران در دوره شاه با فراست و هوشیاری به مبارزه دمکراتیک برای یک حکومت سکولار و لائیک روی آورده بودند و نه به شریعت کمونیست پایبند می شدند ،آنگاه ما در حال حاضر می توانستیم به قدرت گیری دولت سکولار خوشبین باشیم!اگر نیروهای اسلامی در سال ۵۷ قدرت سیاسی را تصاحب کردند نتیجه تلا شهای شبانه روزی آنها بود که در مقابل آنها ،نیروهای غیر مذهبی دست به هیچ تلاش روشنگری در مورد فاجعه اسلامی شدن حکومت در ایران ، هرگزهیچ کار درستی از خود نورزیدند تا مانع شکل گیری فاجعه گردند بلکه با نیروهای مذهبی به اتحاد رسیدند!ضدیت با استبداد شاه همه نیروهای مذهبی و غیر مذهبی را به غلط بایک دیگر متحد ساخت که بعد از قدرت گرفتن ملاها بسیاری از فجایع روشن وروشن تر شد.

آخوند ها در سال 57 با به قدرت رسیدن در حکومت ایران در واقع دستمزد خود را از مردم ایران گرفتند!( نامبرده رنج گنج نمی شود مزذ آن گرفت جان برادر که کار کرد)ـ آخوند ها در زمان شاه از بیشترین امکانات برای ترویج و تبلیغ اندیشه های خود بر خوردار بودند .رادیو و تلوزیون و مساجد و حسینه هادر اختیار آنها بود .حکومت اسلامی ایران از دوش مردم به قدرت پرتاب شده است ولاجرم توسط مردم نیز روزی به زیر کشیده خواهد شد.شاید تعجب کنید اگر بگویم که حکومت سکولار بدون همکاری نیروهای مذهبی غیر ممکن هست.مردم ونیروهای مذهبی دین را وارد حکومت کردند و باجعه کنونی را شکل دادند و اینک همان نیروهای سیاسی و مردم کم کم به جدائی دین از حکومت اعتقاد یافته اند.

روحانیت در دانشگاهها نیز نفوذ داشتند .اما بقیه نیروهای سیاسی مانند کمونیست ها چون مبارزه شان با جامعه ایران مطابقت نداشت ،هیچ چیز نسیب شان نشد اما آنها با لجبازی خاصی تا به امروز به سرنگونی شاه مباهات می ورزند اما در نهایت بدست حکومت اسلامی یا اعدام و زندانی و تبعیدی شدند ویا سازمانها یشان پاشیده شد.

اما آنها همچنان به انقلاب شکوهمند شان افتخار می ورزند!نیروهای ملی به جزء شادروان شاپور بختیارکه خسران نعمت کردند و همه اصول اساسی خود را فدای راه اسلام خمینیسم نمودند و در نهایت به عقوبتی سخت گرفتار آمدند، هیچ یک از آنها بر اصول دکتر مصدق پافشاری نکرد. علیرغم اینکه مردم ایران در33 ساله گذشته آفت زهر آگین یک حکومت اسلامی را چشیده اند اما چرا همچنان در جنبش های اعتراضی که هم اکنون در ایران جریان دارد از رهبری مذهبی و روحانیت اسلامی مانند کروبی و خاتمی و موسوی ودیگران تبعیت می نمایند؟

پاسخ بسیار ساده و روشن است ،از آنجائیکه نیروهای غیر مذهبی تا کنون تکالیف سیاسی و اجتماعی خود را بدرستی انجام ندادندـ ناچارا مردم یا به شکل تاکتیکی ویا موقت بار دیگر به زیر پرچم نیروهای اسلامی رفته اندو با صمیم قلب به رهبری آنها اعتقاد یافته اند. در سال 57 نیز مردم بطور تاکتیکی به پشتیانی از روحانیت در مبارزه علیه شاه پرداختند اما عاقبت دیدیم که چگونه تا کنون نتوانسته اند از زیر یوغ روحانیت بیرون بیایند.نیروهای غیر مذهبی در 33 سال گذشته دائما در بحث های کتابی و فرقه ائی و قدرت طلبی و هژمونی سازمانی و حزبی خود غوطه ور مانده اند و هیچ اقدام اساسی برای ساماندهی جامعه سیاسی سکو لار انجام نداده ند.

بهمین خاطر مردم با راه انداختن جنبش سبز خود دست بکار شدند و با اتخاذ تاکتیک های سیاسی به آقایا ن موسوی و کروبی و خاتمی روی آوردند!

اگر نیروهای اسلامی در سال ۵۷ قدرت سیاسی را تصاحب کردند نتیجه تلا شهای شبانه روزی آنها بود که در مقابل آنها ،نیروهای غیر مذهبی دست به هیچ تلاش روشنگری در مورد فاجعه اسلامی شدن حکومت از خود نورزیدند!

ضدیت با استبداد شاه همه نیروهای مذهبی و غیر مذهبی را به غلط بایک دیگر متحد ساخته بود که بعد از قدرت گرفتن ملاها در حکومت ایران بسیاری از فجایع روشن و همچنان روشن تر می شود.

براستی باید تاکید کرد که در ۲۲ بهمن تنها شاه سرنگون نشد بلکه جامعه نیمه مدنی بدست آمده از انقلاب مشروطیت و بخصوص حقوق نسبی زنان نیز بر باد رفت.

آری اسلام غیر سیاسی هم وجود دارد. آنهم اسلام بیشتر مادر بزرگها و پدر بزرگهای ماست که برای خودشان یک تفسیری از اسلام داشتند که نه بر اساس خواندن و فهمیدن قرآن بود و نه شناخت اسلام که روحانیت تجویز می نمود. نمونه های بسیار دیگری هم از اسلام غیر اسلامی هست،مانند اسلام آیت الله بروجردی که اکنون در زندان میباشد. اینکه اسلام واقعی چیست از نقطه نظر علمی و آکادمیک یک چیز است اما از جنبه استنباط شخصی چیز دیگر که باید به لحاظ تاریخی تحقیق گردد.نفی اسلام در کشورهای اسلامی ممکن نیست اما جدا نمودن اسلام از حکومت در کشوری مانند ایران که حکومت دینی کاملا شکست خورده است شدنی هست. کمتر کسی اول قرآن یا انجیل را خوانده و فهمیده و بعد مسلمان یا مسیحی شده است. چنانکه هزاران شاخه از مسیحیت هم در همین امریکا وجود دارد و هرکسی استنباط خودش را دارد .همانگونه که مولوی در داستان موسی و شبانش گفته است که برداشت هرکسی از هر چیز همان است که خود او فکر میکند. منظور از اسلام سیاسی استفاده ابزاری سیاست از دین است و همه دین ها ی ابراهیمی این پتنسیال خشونت در وجود خود دارند .حتی در مسیحیت استفاده ابزاری از دین برای قدرت طلبی و نژاد پرستی همیشه بوده و بنا به سطح فرهنگ جامعه و ژئوپولیتیک محل ودلایل بسیار دیگر کمتر یا بیشتر وجود داشته است. جنایات بنام مسیحیت در قرون وسطی را کسی نمیتواند تکرار کند، اما امروز مسیحیت به مقدار زیادی، آنهم نه به میل خودش که با زور مدنیت و رشد سرمایه داری در 300 ساله گذشته به کلیسا و حیطه شخصی برگشته است. این رفرم ها و تجربه ها را مدت کوتاهی است که دنیای اسلام تازه دارد آغاز میکند.

در خاتمه باید یاد آوری کرد که دمکراسی بدون حکومت و جامعه سکولار ممکن نیست و علاوه بر آن ،از آنجائی که جمعیت ایران از ساکنین قومی وخلقی مختلف تشکیل شده است پس سیستم فدرالیزم به مولفه های دمکراسی و سکولار جهت دست یافتن به یک نظام دمکراتیک اضافه می گردد!

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.