رفتن به محتوای اصلی

چرا با حسن روحانی هم ؛ سرنگونی تنها راه نجات است ؟ «بخش سوم»
15.10.2013 - 10:08

در بخش قبلی مقاله در باره چرخش ولی فقیه و اتخاذ راهکار " نرمش قهرمانانه " و همچنین به تعابیر مختلفی که از این عقب نشینی ولی فقیه توسط باندهای مختلف ارائه شده ؛ اشاره کردم و همچنین در باره مشکلات و موانع حسن روحانی در پیمودن این مسیر نوشتم و در پایان مقاله توضیح دادم که حتی اگر رئیس جمهور بتواند با امریکا بتوافق برسد و تحریم ها را لغو کند ؛ اقتصادی که با غارت و جپاول باندهای رژیم متلاشی شده است ؛ بدون تغییر بنیادی ساختار نظام بازسازی نمی شود .

حال ادامه مقاله ....

در بخش پنچم مقاله دنباله داری بنام " حسن روحانی ؛ جرقه در اردوگاه رو به موت اصلاح طلبان " *که در دوران تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری ــ در خرداد ماه ــ نوشته و برای چند سایت ایرانی ارسال کرده بودم ؛ نوشته بودم که ؛ اگر نظام جمهوری اسلامی از پروژه اتمی اش عقب نشینی کند ؛ ناگزیر است در داخل کشور مقداری آزادی به مردم بدهد . یعنی چرخش در وضعیت اتمی روی دیگر سکهِ فضای باز سیاسی در داخل کشور است ؛ امری که بقاء رژیم را با خطر جدی مواجه میسازد .

بعبارتی دیگر ؛ استبداد دینی اگر از برنامه اتمی اش کوتاه نیاید از غرب و امریکا میخورد ( تشدید تحریمها ؛ انزوای بیشتر و حتی خطر حمله نظامی ) و اگر کوتاه بیاید از مردم میخورد ( شورش و قیام مردم ) . یعنی این رژیم با مذاکره و یا بی مذاکره با امریکا محکوم بسرنگونی است و هیچ راه گریزی از این فرجام ناگزیر ندارد . ضمن اینکه هر تغییرِ ــ داخلی و یا خارجی ــ مدرن ؛ آزادی بخش و حقوق بشری در بنیادهای این نظام قرون وسطائی ؛ به نفی و تلاشی کل نظام منجر میشود .

درست که از طرف ولی فقیه اجازه چرخش و نرمش در سیاست خارجی صادر شده و تلاش های حرفی همراه با لبخندهای دیپلماتیک هم برای تنش زدائی در روابط دو طرف ــ ایران و امریکا ــ صورت گرفته و در جریان است و درست است که لحن و ادبیات دیپلماتیک تغییر کرده و حتی رئیس جمهور و مسئولین وزارت خارجه کشور ؛ در ظاهر از نفی هولوکاست و یهودی ستیزی دست برداشته اند . امّا دست یابی بهر توافق واقعی و پیشرفت در روابط با غرب و امریکا علاوه بر اینکه نیاز به برداشتن گامهای عملی برای زدودن تنش ها از مناسبات خارجی است ؛ نیاز به برداشتن گامهای عملی برای باز کردن فضای سیاسی در داخل کشور نیز هست .

 آیا در عمل چیزی تغییر کرده و یا میکند و آیا می توان به تغییر عملی در روابط و دوستی میان ایران و امریکا امیدوار بود ؟ و حتی در حرف در مورد سیاست خارجی و رابطه با امریکا ؛ آیا رژیم ولایت فقیهی می تواند حداقل ظاهرا" یکدست عمل کند و بقول رفسنجانی " از بیان مواضع غیر رسمی و افراطی افراد غیر مرتبط جلوگیری شود " ؟! هاشمی  رفسنجانی در نشست مجمع تشخیص مصلحت نظام در 9 شهریور گفت : باید از بیان مواضع غیر رسمی و افراطی توسط افراد غیر مرتبط پرهیز شود و مواضع اصولی و هوشیارانه نظام توسط کانالهای رسمی و مسئول بیان شود .

راستی یقه درانی ها و عربده جوئی های احمد خاتمی و علم الهدی امامان جمعه تهران و مشهد و سایر روضه خوانها ؛ اساسا" مهار پذیر است ؟ احمد خاتمی امام جمعه تهران با اشاره به سخنان رفسنجانی گفت ( نماز جمعه تهران ) : آنهایی که آرزوی رخت بر بستن این شعار ــ مرگ بر امریکا ــ را از بین مردم میدهند ؛ هم بدانند که این شعارِ روز مقاومت ملت ایران است . و بتازگی هم احمد خاتمی در گفتگو با مردم بزد گفته است ؛ حذف شعار " مرگ بر امریکا " و " مرگ بر اسرائیل " اقدامی علیه ولی فقیه است . چه تضمینی وجود دارد که آیت الله ها و مراجع ذی نفوذ ؛ مثلا" آیت الله مصباح یزدی ؛ آیت الله مکارم شیرازی و ..... با فتوائی و یا ولی فقیه نظام با حکمی حکومتی در مخالفت با این سیاست ؛ میز مذاکره با امریکا را چپه نکنند  ؟

آیا قاسم سلیمانی فرمانده سپاهِ تروریستیِ برون مرزیِ قدس ساکت خواهد نشست ؟ و از مداخله گری و تروریسم در کشورهای منطقه ؛ دست خواهد کشید ؟ آیا این ها ( رئیس جمهور و وزیر امور خارجه و سایر مقام های ظاهرا" مسئول ) در عمل به قول و قرارهائی که به جهان آزاد و کشورهای غرب و امریکا میدهند ؛ وفادار میمانند ؟  با توجه به سابقه درخشان رژیم در دروغ و فریب در ارتباط با کشورهای خارجی ؛ آیا این رژیم می تواند اعتماد و نظر مثبت امریکا و جامعه جهانی را جلب کند ؟ و ...... این مطالب ؛ موضوع این بخش از مقاله میباشد که ذیلا" نوشته میشود .

موانع خوردن جام زهر ( یاموانع برقراری و گسترش رابطه با امریکا ) :    

آنچه در دیگ است ؛ در کاسه آید                               « ضرب المثل ایرانی »

ساختار نظام دینیِ حاکم بگونه ای است که ولی فقیه ــ خامنه ای ــ در این مورد نمی تواند ؛ بدون جلب رضایت باندهای گوناگون قدرت و بویژه سپاه پاسداران ؛ جام زهری سر بکشد . خامنه ای بر خلاف روح الله خمینی از کاریزما و اتوریته کافی برای تصمیم گیری در زمینه بر قراری رابطه با امریکا بر خور دار نمیباشد . بخصوص بعد از قیام مردم در خرداد 88 ؛ بر خلاف تبلیغات ظاهری و نمایشات بیرونی ؛ باندهای قدرت او را جدی نمی گیرند و برای تصمیم گیریهای او چندان ارزشی قائل نمیباشند . امّا موانع اجرائی پیشبرد این سیاست جدید ــ نرمش قهرمانانه ــ چه میباشد و چرا رژیم نمیتواند این سیاست را تا رسیدن به نتیجه ؛ ادامه دهد ؟

یکم ــ ساختار ایدئولوژیک ؛ نظام ولائی  :

 

نظام حاکم بر کشور یک نظام ایدئولوژیک ــ دینی ــ است و پرونده اتمی برای این رژیم قبل از اینکه پرونده ای سیاسی باشد ؛ پرونده ای دینی است که باید ولی امر مسلمین آن را حل و فصل نماید و نه رئیس جمهور . یعنی نباید بدون توجه به نقش مذهب در ساختار سیاسی ایران و تأثیری که دین ــ و نمایندگان آن یعنی آخوندها ــ در سمت گیریهای سیاسی در عرصه داخلی و خارجی دارد ؛ به بررسی رابطه ایران با غرب و امریکا پرداخته شود .

بر این اساس باید گفت ؛ اگر امکان گشایشی هم در پرونده مربوط به رابطه امریکا و ایران وجود داشته باشد ؛ کلید و اراده حل آن در دستان ولی فقیه است . بعبارتی هیچ رئیس جمهوری ــ اصلاح طلب یا اصول گرا ــ که بخواهد باین نظام دینی پای بند بماند ــ بخصوص حسن روحانی که آخوندی است معتقد به شریعت آخوندی و با وابستگی به لباس آخوندی و تعهداتی در قبال حوزه ــ نمی تواند در این پرونده تغییری ایجاد نماید .

علت روشن است ؛ نه متن مقدس ــ که ظاهرا" نظام بر پایه آن شکل گرفته است ــ اجازه صلح و دوستی با شیطان بزرگ را میدهد و نه تفاسیری که صاحب عله ها و نمایندگان زمینی دین ــ روحانیون و آخوند های شیعه ــ ؛ از دین ارائه میدهند میدان مانوری باقی میگذارد . بنابراین آخوند حسن روحانی هم ؛ که چون دیگر آخوندهای حاکم ؛ مدعی اند در سیاست ؛ اقتصاد و رابطه با غیر مسلمانان به تکالیف دینی و الهی خود عمل میکنند و خود را به مردم ؛ کشور و منافع ملی متعهد نمیدانند ؛ نمی تواند پا را از یک راه حل دینی مسئله اتمی ؛ فرابر بگذارد .

در واقع چالش اصلی که امروز کشور و مردم ایران با آن مواجه اند ؛ یعنی دین سالاری حاکم بر کشور ریشه اصلی همه مشکلات داخلی و خارجی ــ و از جمله رابطه با غرب و امریکا ــ میباشد . و بهمین اعتبار ؛ راه حل مشکلات و از جمله حل صحیح رابطه با امریکا ــ بر اساس منافع ملی ــ نه در درون این نظام دینی ؛ بلکه در بیرونِ نظامِ حاکمِ بر کشور ؛ باید جستجو شود . یعنی علیرغم هر حسن نیتی هم که بفرض حسن روحانی داشته باشد ؛ بخاطر اینکه مردی در درون این نظام است ؛ قادر به حل این مشکل نمیباشد .

ضمن اینکه این ساختار ایدئولوژیکِ نظام بر پاسدار ؛ بسیجی و لباس شخصی استوار است ؛ این بدنه ایدئولوژیک اساسا" ظرفیت و خورند ارتباط با امریکا را ندارد . و اتفاقا" تلاش و فشار باندهای داخلی رژیم برای متوقف کردن این پروسه ــ ارتباط گیری با امریکا ــ هم بر دوشهای همین افراد بسیجی و لباس شخصی ؛ حمل میشود .

تظاهرات خشماگین لباس شخصی های حامی مصباح یزدی و برگزاری نماز اعتراضی در فرودگاه ؛ توسط کمیته " صیانت از منافع ملی " در اعتراض به  سفر روحانی و هیئت همراه و فعالیت های دیپلماتیک آنان در نیویورک و لنگ کفش پرانی به ماشین حسن روحانی و یا تظاهرات اعتراضی طلاب و روحانیون مدارس حوزه علمیه قم و تشکیل کمیته " برائت از مشرکین " و آتش زدن پرچم امریکا توسط آنان ؛ از همین ساختار ایدئولوژیک نظام نشأت میگیرد . این اقدامات از نشانه های جنگ و دعوای بزرگتری است که در پیش است .

سردار مسعود جزایری معاون امور بسیج در نیروهای مسلح : در راستای ارتقاء قدرت دفاعی کشور و ارتقاء بصیرت عمومی در موضوع دشمن شناسی از هم اکنون ستادهای مردمی برگزاری مراسم 13 آبان و روز مرگ بر امریکا و صهیونیزم جهانی تشکیل میشود و این فریاد در سراسر شهرها و روستاهای ایران اسلامی طنین انداز خواهد شد .

از طرف دیگر رژیم ایرانِ اسلامی خود را ام القرای جهان اسلام میداند ؛ آخوندها بر اساس فقه آخوندی به تشکیل " امت واحده " معتقدند ؛ بر این اساس مرزهای جغرافیائی ؛ قرارداد ها و میثاق بین المللی میان کشورها از نظر آخوندها و ولی  امر مسلمین جهان ؛ اعتباری ندارند . یعنی حق دخالت در امور سیاسی کشورهای منطقه ؛ بحران آفرینی و صدور تروریسم باین کشورها را نه تنها برای خود محفوظ میدارند ؛ بلکه آن را یک وظیفه دینی میدانند .

با این درک ایدئولوژیکِ رژیم و مسئولان سیاست خارجی ؛ آنها در رابطه با امریکا و درخواستهای آنان از ایران در رابطه با حسن همجواری با کشورهای منطقه ؛ با تناقضِ حمایت از گروههای بنیاد گرا و کشورهای اسلامی منطقه ــ سیاست مداخله جویانه و پان اسلامیست ــ ؛ مواجه میباشند . خوب رژیم با این مسئله که در واقع اصلی ترین مشکل و مسئله اول امریکا در رابطه با ایران است ؛ چه خواهد کرد ؟ و چگونه پاسخ خواهد داد ؟

جمهوری اسلامی تنها حکومتی در جهان است که بر خلاف همه کشورهای دنیا سیاست خارجی خود را بر اساس امنیت کشور و منافع ملی تنظیم نمیکند . این رژیم منافع گروههای حماس و حزب الله و کشورهای سوریه و عراق و .... را بر منافع ملی ترجیح میدهد . بنابراین خروج از انزوا و بر قراری رابطه با امریکا و جهان آزاد و غیر مسلمان ؛ برای کشوری که اساس و بنیادش بر مداخله گری در امور کشورهای اسلامی و خصومت و دشمنی با کشورهای دیگر است ؛ کار بسیار مشکلی خواهد بود .

 بنابراین تا زمانی که دخالت در امور کشورهای منطقه ؛ حمایت از بنیاد گرائی و تروریسم ( حمایت از سوریه ؛ دخالت در یمن ؛ بحر ین و عراق و حمایت از حماس و حزب الله )  وجود و ادامه دارد ؛ بهبودی در رابطه ایران و امریکا ؛ متصور نمیباشد .

ولایتی مشاور ارشد ولی فقیه : دولت روحانی نیز همان روند استراتژیک دولت قبلی را دنبال خواهد کرد و ....... و همچنان به حمایت از بشار اسد ادامه خواهد داد . یعنی در صورت حمله احتمالی غرب و یا امریکا به سوریه ؛ ایران در کنار سوریه خواهد بود .  سر لشگر محمد علی جعفری ؛ فرمانده کل سپاه میگوید : امریکا اگر در سوریه حرکت نظامی کند ؛ قطعا" با مشکلات عدیده ای مواجه میشود و سپاه پاسداران نیز در آن زمان به وظیفه خود عمل خواهند کرد .  تنها در سال گذشته ؛ بیش از ده میلیارد دلار از دارائیهای مردم فقیر ایران به حلقوم رژیم سوریه و حزب الله سرازیر شده است .

بنابراین در حالی که امریکا نمی تواند در رابطه با بحران سوریه به تعاملی با ایران دست یابد و در حالیکه امریکا اجازه بر پائی کره شمالی ــ ایران مسلح به بمب اتمی ــ دیگری را نمیدهد . آیا انتظار گشایش اساسی و حل بحرانها در رابطه ایران و امریکا و همچنین گشایشی در حوزه تحریم های بین المللی ؛ انتظاری منطقی است ؟

 

دوم ــ ترس از قیام :

همانطور که در بالا نیز اشاره کرده ام ؛ هر تغییر جدی در سیاست خارجی مشروط و منوط است به تغییرات جدی در سیاست داخلی ؛ یعنی ایجاد فضای باز سیاسی ؛ آزادی فعالیت سازمانها و احزاب سیاسی و همچنین آزادی زندانیان سیاسی و ....... . اما ترس از قیام و شورش مردم گرسنه ؛ دست رژیم را در هر اصلاح و تغییری بسته است .

روزنامه بهار با اشاره به سیاست اعتدال حسن روحانی ؛ ترس وحشت سردمداران رژیم را از سیاست های اعتدال روحانی بی پرده بیان کرده و نوشته است : اعتدال در وضعیت فعلی میتواند مانند انباشت گاز در اتاق در بسته عمل کند .... مطالبات " تحول خواهانه " تعبیر غلط اندازی است که جریانهای برانداز بعنوان اسم پوششی خود انتخاب کرده اند .

موسوی وزیر کشور دولت خاتمی در سایت نو اندیش گفته است : آمدن مردم به صحنه انتخابات نقطه مثبت است . امّا این ترس وجود دارد که دولتمردان جدید نتوانند تفسیر خوبی از این حضور مردم بدست بیاورند و اگر فاصله ایجاد شود و مردم را خوب درک نکنند معلوم نیست چه اتفاقی بیافتد . این ترس و وحشت است که راه هر گونه تغییر و اصلاح را بسته است

یعنی در حالیکه هر تغییر جدی در سیاست خارجی مشروط به تغییر و اصلاح در داخل است ؛ رژیم هیچ ظرفیتی برای این تغییر ندارد ؛ این ناتوانی خود یکی از موانع تغییر در خارج است . شاخص اصلی میانه روی و محک جدیت رژیم در تغییر سیاست خارجی ؛ در چشم جهانیان آزادی زندانیان سیاسی ؛ آزادی تجمّعاتِ اعتراضی و پایان دادن بسرکوب خیابانی زنان و ... میباشد .

بنابراین حکومتی که حتی از سایه خود نیز وحشت دارد و تن به هیچ تغییری و اصلاحی در داخل نمیدهد ؛ نمی تواند منشاء و مبشر تغییراتی در سیاست خارجی خود باشد . یعنی تا زمانی که مردم در داخل کشور از بنیادی ترین حقوق خود یعنی آزادی بیان و اعتراض محرومند و در حالیکه زندانهای کشور مملو از زندانیان سیاسی و مخالفین میباشند و تا زمانیکه چرخه اعدام و تبر باران در کشور براه است و در حالیکه سرکوب زنان بیش از گذشته ادامه دارد ؛ در خارج نیز نمی تواند چرخشی جدی و محتوائی صورت بگیرد .

بنابراین دولتی که در همین سه ماه سر کار آمدنش ؛ بیش از 200 نفر اعدام شده اند ؛ سرکوب زنان بی وقفه در شهرها ادامه داشته و دارد و با تانک ارتشی از روی بشقاب های ماهواره ای مردم عبور میکنند . چگونه می تواند اعتماد جهانیان را به اعتدال و میانه روی خود جلب کند ؟

بنابراین تحولات مربوط به سیاست خارجی و بعبارتی اجرائی کردن دستورالعمل " نرمش قهرمانانه " ولی فقیه در رابطه با غرب و امریکا را وقتی میتوان جدی گرفت که قبل از آن ؛به مطالبات آزادیخواهانه مردم پاسخ داده شده باشد و یا حداقل بطور جدی تحولات و تغییرات داخل کشور ؛ در این سمت به پیش رفته باشد .

 آزادی تعداد انگشت شماری از زندانیان سیاسی ؛ آنهم زندانیانی که اکثرا" محکومیت شان در حال پایان بوده و یا اغلب بیمار بودند ؛ از طرف این رژیم ؛ البته امر میمون و مبارکی بشمار میرود ولی کسی را فریب نمیدهد و این آزادی محدود ؛ نشان دهنده هیچ اراده ای برای آشتی رژیم با مردم و گشایش فضای باز سیاسی در کشور نیست .

این رژیم به تبع داخل کشور ؛ در خارج نیز با بن بست مواجه است . در صورت فضای باز سیاسی ؛ بنیادش در آتش خشم مردم بخاکستر تبدیل خواهد شد . یعنی مستبدین حاکم بر کشور بخوبی واقف هستند که کاسه صبر مردم ؛ در حال لبریز شدن است و شرایط جامعه بحدی انفجاری است که از هر کجا روزنه ای برای تنفس در جامعه باز شود ؛ انفجاری مهیب روی خواهد داد که بی معطلی دودمان پلید آخوندها را بهوا خواهد فرستاد .

 سپاه پاسداران مانع دیگری در مسیر  عادی سازی رابطه ایران و امریکا میباشد که در بخش بعدی بآن خواهم پرداخت .

........... ادامه دارد

 

arezo1953@yahoo.de

  15.10,2013      

 پاورقی :

 

*

لینک مقاله " حسن روحانی ؛ جرقه در اردوگاه رو به موت اصلاح طلبان "

http://mahmoudkhademi.de/%d8%ad%d8%b3%d9%86-

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.