رفتن به محتوای اصلی

ضرورت تقویت جنبش سکولار دموکراسی
01.11.2013 - 21:48

 اساسا حکومت اسلامی در سال 57 بر اساس قانونی مدون شد، که رنگ و بوی مذهبی و حاکمیت این طیف را در برداشت .قانون اساسی موجود بر اساس شریعت و دین رسمی شیعه بنا شد و بر اساس اصل دوم قانون اساسی جمهوری اسلامی، نظامی است بر پایه ایمان به:‏ خدای یکتا (لا اله الا الله) و اختصاص حاکمیت و تشریع به او و لزوم تسلیم در برابر امر او، وحی‏ الهی و نقش بنیادی آن در بیان قوانین، معاد و نقش سازنده آن در سیر تکاملی انسان به سوی خدا، عدل خدا در خلقت و تشریع ،  امامت و رهبری مستمر و نقش اساسی آن در تداوم انقلاب اسلام، کرامت و ارزش والای انسان و آزادی توأم با مسیولیت او در برابر خدا، که از راه‏‏: اجتهاد مستمر فقهای جامع‏ الشرایط بر اساس کتاب و سنت معصومین سلام الله علیهم اجمعین، استفاده از علوم و فنون و تجارب پیشرفته بشری و تلاش در پیشبرد آنها، نفی هر گونه ستمگری و ستم‏کشی و سلطه‏ گری و سلطه‏ پذیری، قسط و عدل و استقلال سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و همبستگی ملی را تأمین می‌کند. بر اساس این اصل مبنای یک استبداد دینی بنا شد و هر روز که از عمر این حکومت گذشت چیزی جز حذف ، زندان ، اعدام و کنار گذاشتن نیروهای سکولار، لیبرال و متخصص به ارمغان نیاورد.اصولا حکومت خود را توسط ولایت فقیه طبق اصل صدو ده قانون اساسی  بیمه کرد تا جانشینی مناسب برای امام زمان باشد، اصلی را بنا نهاد که ولایت فقیه در راس همه امور و مجلس و ریس جمهور نماد یک انتخابات نمایشی و دست چین و فرمایشی باشد.در اصل پنجم ، در زمان غیبت حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه)، در جمهوری اسلامی ایران ولایت امر و امامت امت بر عهده فقیه عادل و با تقوی، آگاه به زمان، شجاع، مدیر و مدبر است که طبق اصل یکصد و هفتم عهده‏ دار آن می‌گردد. اصل سابق: در زمان غیبت حضرت ولی عصر (عجل‏الله تعالی فرجه)، در جمهوری اسلامی ایران ولایت امر و امامت امت بر عهده فقیه عادل و با تقوی، آگاه به زمان، شجاع، مدیر و مدبر است، که اکثریت مردم او را به رهبری شناخته و پذیرفته باشند و در صورتی که هیچ فقیهی دارای چنین اکثریتی نباشد رهبر یا شورای رهبری مرکب از فقهای واجد شرایط بالا طبق اصل یکصد و هفتم عهده ‏دار آن می‌گردد.اگر منصفانه بخواهیم ، نگاهی به اصل سوم داشته باشیم همه اصول و مبانی حقوقی بر اساس شریعت و حفاظت از بنیان این حکومت است و عملا حقوق مردم پایمال شده است.اصل سوم به روشنی بیان میکند ، دولت جمهوری اسلامی ایران موظف است برای نیل به اهداف مذکور در اصل دوم، همه امکانات خود را برای امور زیر به کار برد: ایجاد محیط مساعد برای رشد فضایل اخلاقی بر اساس ایمان و تقوی و مبارزه با کلیه مظاهر فساد و تباهی، بالا بردن سطح آگاهیهای عمومی در همه زمینه‏ ها با استفاده صحیح از مطبوعات و رسانه‏ های گروهی و وسایل دیگر، آموزش و پرورش و تربیت بدنی رایگان برای همه در تمام سطوح، و تسهیل و تعمیم آموزش عالی، تقویت روح بررسی و تتبع و ابتکار در تمام زمینه‏ های علمی، فنی، فرهنگی و اسلامی از طریق تأسیس مراکز تحقیق و تشویق محققان ، طرد کامل استعمار و جلوگیری از نفوذ اجانب ، محو هر گونه استبداد و خودکامگی و انحصارطلبی، تأمین آزادیهای سیاسی و اجتماعی در حدود قانون، مشارکت عامه مردم در تعیین سرنوشت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خویش، رفع تبعیضات ناروا و ایجاد امکانات عادلانه برای همه، در تمام زمینه‏ های مادی و معنوی، ایجاد نظام اداری صحیح و حذف تشکیلات غیر ضرور، تقویت کامل بنیه دفاع ملی از طریق آموزش نظامی عمومی برای حفظ استقلال و تمامیت ارضی و نظام اسلامی کشور، پی‌ریزی اقتصادی صحیح و عادلانه بر طبق ضوابط اسلامی جهت ایجاد رفاه و رفع فقر و برطرف ساختن هر نوع محرومیت در زمینه‏ های تغذیه و مسکن و کار و بهداشت و تعمیم بیمه ، تأمین خودکفایی در علوم و فنون صنعت و کشاورزی و امور نظامی و مانند اینها، تأمین حقوق همه جانبه افراد از زن و مرد و ایجاد امنیت قضایی عادلانه برای همه و تساوی عموم در برابر قانون ، توسعه و تحکیم برادری اسلامی و تعاون عمومی بین همه مردم، تنظیم سیاست خارجی کشور بر اساس معیارهای اسلام، تعهد برادرانه نسبت به همه مسلمان و حمایت بی‏ دریغ از مستضعفان جهان.حتی در این اصل تامین ازادیهای سیاسی و اجتماعی در حدود قانون تعیین شده است و هرگونه اعتراض و عوض کردن یکی از بندها و اصل ها خط قرمز حکومت اسلامی در ایران است.یکی از دلایلی که باعث شد به این اصل ها اشاره نمایم واقعیتی است که مردم ایران بعد از سی و پنج سال چیزی جز شعار ، فساد و حذف از این جماعت ندیده اند و تنها باعث نابودی ایران شده اند .واقعیت امر این است که این قانون با این حکومت هیچ دستاوردی برای مردم نداشته است و سیاست دولت مردان و حکومتیان یک بازی انتخاباتی بوده است، که بگویند این حکومت به جمهوریت احترام میگذارد و بر اساس رای مردم است .چیزی که مشخص است هیچ کدام از شعارهای اصولی که حتی به نفع مردم باشد اجرا نشده است .مردم ایران امروز از کمترین حقوق اجتماعی ، رفاهی، سیاسی و اجتماعی برخوردار نیستند.در نتیجه شکست این حکومت در عرصه های مختلف گواه این ادعا است و در این بحث نمی گنجد. حکومت اسلامی و مذهبی یک ایدئولوژی سیاسی خطرناک است.چنین حکومت هایی در پایان ، علاوه بر تباهی و سیه روزی برای مردم  سقوط خواهند کردو هیچ راهی ناجی انها نخواهد بود.اما مهمترین سوال این است که، پس چه نوع حکومتی و با چه مانیفستی و الترناتیوی باید جایگزین چنین حکومت های خودکامه ، فریب کار و مذهبی شود .اگر ما بخواهیم نگاهی به تاریخ کشورهای مختلف داشته باشیم ، حکومت های سکولار و دموکرات که بر اساس یک قانون اساسی مدرن و اعلامیه جهانی حقوق بشر بنا شده ، توانسته است با جدایی دین از حکومت این سنگ بنا را درست بکار ببرد وبا توجه به اصولی ، مثل حقوق شهروندی و حاکمیت ملی در چهارچوب رقابت احزاب و مطبوعات ازاد به حیات خود، بدون حذف یک جریان سیاسی ادامه دهد .در چنین روندی هیچ حزبی، نمیتواند از طریق اعمال فشار و زور دولت را تسخیر نماید. مردم عملا در صحنه حضور دارند و بر اساس مانیفست و برنامه احزاب برای یک زندگی بهتر به پای صندوق های رای میروند.در چنین حکومت هایی دین رسمی وجود ندارد و همه ادیان در چهارچوب یک قانون اساسی سکولار و دموکرات ازادانه به مسجد و کلیساهای خود میروند .دین یک موضوع شخصی و زمینی میشود و دستش از حکومت داری کوتاه میشود.چنین الترناتیوی میتواند اصول و قواعد دیپلماسی را بر اساس منافع ملی با کل کشورها دنبال نماید، کسی به خاطر عقیده اش زندانی نمیشود و جان خود را از دست نمیدهد.  هر جریانی خارج از این اصول نمیتواند برای خود حیاتی بیابد ،  همه دستگاه ها از هم تفکیک و مستقل خواهند بود. برای چنین سیستمی احتیاج به برنامه و معرفی این سیستم در عرصه های مختلف با ایجاد ارتباط با توده های مردم است .مردم بر اساس مطالبات خود از این سازمان ها و احزاب برنامه میخواهند تا تشخیص دهند که کدام یک ، میتواند پاسخگوی نیازهای انان در عرصه های مختلف باشد. با توجه به پایه ریزی جنبش سکولار دموکرات ها نیازمند چند اصل برای پیروزی و عبور از حکومت فعلی و ارتباط با مردم است.جنبش به معنی گرد امدن افرادی برای اهداف و منافع مشترک است که ، هدف اصلی ان ایجاد یک تحول اساسی و تغییرات کلی است .در این جنبش ها از صد نفر تا میلیون ها نفر میتوانند فعال باشند.در جوامع بسته مثل حکومت اسلامی ، معمولا این جنبش ها به صورت زیر زمینی فعالیت میکنند تا بتوانند در یک شرایط مناسب و بر اساس مطالبات و منافع مشترک از طریق اعتراضات و اعتصاب حکومت را مجبور به عقب نشینی نمایند .هر چه این جنبش ها به لحاظ نیروی انسانی بیشتر ، فعال تر و با برنامه باشند، در زمان اعتراض عملا سرکوب از طرف حکومت خیلی کم میشود .جنبش سکولار دموکراسی باید بتواند بر اساس بک برنامه کوتا مدت و بلند مدت  مشخص به یار گیری در داخل کشور، که اصل مبارزه است اقدام نماید.هر اعتراضی بدون سازمان ، تشکیلات و سندیکا به نتیجه نخواهد رسید.به عنوان نمونه ،جنبش پروانه ها به حمایت و رهبری  خواهران  میرابال در دومینکن که منجر به پیروزی این جنبش و شکست دیکتاتوری رافائل تروخیو انجامید .چنین روندی بدون رسانه و ارتباط با الیت و توده های مردم امکان پذیر نیست .از همه مهمتر توان مالی این جنبش ها برای رسیدن به اهداف مهم است .از انجا که جنبش سکولار دموکرات ها خواستار نفی هر گونه خشونت است باید بتواند با بسیج گروهای مختلف از گارگران  ، معلمان  ،دانشجویان و حتی بخشی از بدنه نظامیان بهره بجوید .وقتی که یک برنامه مشخص و چگونگی ان ،برای مردم تشریح شود عده زیادی همراه خواهند شد ، چرا که بحث منافع اجتماعی است و همه خود را در این منافع شریک میدانند.چنین جنبشی باید بتواند در اتاق های فکر ، تمام  موانع را بررسی نماید و از همه مهمتر اعتماد سازی ،شفافیت و دموکراسی خواهی است.اکثر مردم ایران میدانند ،که این حکومت نه اصلاح شدنی است و نه امیدی به اینده دارند و تمام امارها نشان دهنده این ادعا است.تنها نکته مهم این است که این جنبش بتواند خود را در درون ایران تقویت نماید و در خارج از کشور هم بتواند ،به دولت های مختلف برای همراه شدن با مطالبات مردم برنامه ارائه دهد.چنین طرحی باید بتواند ثابت کند که به تمام عرف دموکراسی احترام میگذارد و به حاکمیت ملی ارج مینهد .جنبش سکولار دموکرات ها باید بتواند بر اساس یک منافع مشترک یک اتلاف موقت با سازمان ها و احزاب مختلف بوجود اورد .مانیفستی ارائه دهد که همه در ان سهیم و شریک باشند و بر اساس ان اعتماد سازی نماید .اتحاد ها هم میتواند بر اساس پروژه باشد و نیازی به ادغام شدن این سازمان ها و احزاب نیست.تمام این مباحث نیازمند تقسیم کار، وظیفه شناسی، اهداف مشترک، تعهد اخلاقی و سیاسی است .کارگروه و اندیشکده های زیر مجموعه باید تخصصی و بر اساس تجربه افراد تقسیم بندی شود .وقتی این جنبش متعلق به اکثریتی چشم گیرشد انوقت اعتماد بوجود می  اید.تاکتیک ها و استراتژی ها باید حول چگونگی تقویت جنبش سکولاردموکرات ها در داخل ایران و خارج از کشور باشد. در نتیجه برنامه و مانیفست مشخص و اجرای ان، روند اتحادها با سازمان ها و احزاب دیگر بر اساس منافع مشترک با  پروژه و همچنین ایجاد یک رسانه مستقل برای ارتباط با مردم و الیت جامعه ، بررسی موانع در اتاق های فکر،،تقویت نیروهای تحول خواه از طیف های مختلف برای عبور از این حکومت و ایجاد سازمان و تشکیلات سازی در داخل ایران ، تقویت نیروهای سکولار و دموکرات و تحول خواه نه اطلاح طلبان حکومتی، ایجاد برنامه ریزی و طرح هایی که بتواند برای مردم جذابیت داشته باشد و منافع انان را تامین نماید، ایجاد یک اتاق بحران برای زمان های اضطراری ،ایجاد یک لابی قوی با دولت ها در کشورهای مختلف برای اعمال فشار به حکومت، مدیریت و رهبری کردن اعتراض ها و اعتصابات ،امکانات مالی برای اجرای این نظرات .با توجه به بحران های داخلی برنامه ها باید پلان بندی شود و تاکتیک ها به درستی و به موقع به کار برده شود.به امید ایرانی ازاد و اباد

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

محمد زمانی
برگرفته از:
www.mohammadzamani.com

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.