رفتن به محتوای اصلی

با رضا پهلوی مخالفم , پس هستم ؟!
12.02.2012 - 07:29

 به سن ما که قد نمی دهد ولی شنیده ایم و هنوز هم می شنویم که یکی از ملزومات اثبات پایبندی به جمهوری اسلامی , کشتار , دستگیری, لو دادن یا فحاشی به چپها بود و هست .

رویه ای که با تمام سادگی اش منشا خیرها و برکات و پستهایی برای خیلی ها شده و هنوز هم تا به امروز علیرغم از هم پاشیدگی نیروهای چپ در داخل , شاهدیم که حملات و فحاشی به نیروهای مخالف و به خصوص چپ ها مزایای خود را دارد و لازمه اصلی ابراز وفاداری و خود تجدید بیعتی است .

رویه ای که امروز به همان شکل و از طرف همان آسیب دیدگان از این رویه , در رابطه با رضا پهلوی و در خارج از ایران اعمال می شود.

امروز درحالی همزمان و همزبان با سایتهای دولتی ,رضا پهلوی را یک سواستفاده گر و فرصت طلب معرفی می کنند و تلاشهای ایشان را سهم طلبی قلمداد می کنند که چکیده و خلاصه دلیل و منطق ادعایشان ,نسبت فامیلی وی میباشد.

زمانی که عمده ترین دلیل حمله آن تحلیل گر چپ در همین اتاق فرهنگ و گفتگوی ایران گلوبال , سکوت چندین ساله رضا پهلوی یاد میشود و شدت تحرکات سیاسی وی موج سواری نامیده شده و با همین استناد ایشان قابل توبیخ و طرد شمرده میشود ؛ بدون کوچکترین توجه به اینکه همان موسوی و کروبی که امروزه به رهبر محبوب خلق تبدیل شده اند هم چندین سال در سکوت محض به سر می برده اند و هنوز در رابطه با نقش ایشان در کشتارهای دهه 60 ابهامات به کلی رفع نشده.

هدف اینجا مقایسه افراد نیست و هر کدام از این بزرگان در جایگاه خاص خودشان قرار دارند.

سوال اینست که آیا دوستان به عدم حضور قوی ایشان در سی سال گذشته انتقاد دارند و یا ترس دارند از تحرکات موثر چند سال اخیر؟ و یا تعصبی محض است که موجب ایجاد خط قرمزی برای برخی میشود؟

از گفتمان پوپولیستی در آن برنامه که در در تلاش برای ایجاد فرهنگ گفتگو , جز حملات یکجانبه و خیابانی , شاهد تحلیل و یا سخن جدیدی جز همان انجام اتهاماتی که به دیگرانی وارد می شد ( فحاشی و گفتمان پوپولیستی از نوع محترمانه ) ؛ نیز بگذریم , شاهد بوده ایم که در جاهای مختلف و به تناسب حال بوده اند افرادی که به عنوان تحلیلگر و روشنفکر حاضر به نامه نگاری به رهبری بوده و تلاش به اصلاح ایشان کرده اند ولی بعید می دانم حتی حاضر به انجام یک مناظره با شخص رضا پهلوی بوده  باشند و حتی بیم آن دارند که بردن اسم ایشان چپ روی های ایشان را زیر سوال ببرد که فرخ نگهدار تفنگدار و ضد دیکتاتور سابق , و تحلیلگر و  اصلاح طلب ( از نوع بدخیم ) امروز , از نمونه های بارز این رویه هستند.

رضا پهلوی در ویکیپدیا اینطور توصیف شده :

رضا پهلوی از فعالان سیاسی مخالف نظام جمهوری اسلامی است و اهداف اصلی خود را فعالیت برای رسیدن ایران به یک مردم‌سالاری سکولارپارلمانی و قانون اساسی منطبق بر مبنای اعلامیه جهانی حقوق بشر اعلام کرده‌است.

وی بر طبق گفته خود، اصراری برای برپایی نظام پادشاهی ندارد و مهم‌ترین وظیفه خود را کمک به برپایی دموکراسی واقعی در ایران بر پایه حقوق بشر و آزادی می‌داند. رضا پهلوی معتقد است که مردم ایران در چهارچوب یک انتخابات آزاد سراسری، باید بتوانند تا نوع حکومت خود را آزادانه برگزینند و وی نیز هر جایگاهی را که ملت ایران برای او تعیین کند خواهد پذیرفت.

 

شناخت چندانی از ایشان ندارم و به دنبال تبلیغ مرام و رویه ایشان نیستم.

سلطنت طلب و مشروطه خواه هم نیستم و ضمن اینکه در خانواده ای چپ پرورش یافتم و ارادت شدید من به چپ و تلاشم برای فراگیری فلسفه چپ بر کسی پوشیده نیست.

ولی صحبت من امروز اینست .

دوستان

رضا پهلوی یک فرصت طلب , یک قدرت طلب و هر آنچه شما می گویید , ولی آیا طرح شعار انتخابات آزاد توسط ایشان , خارج از آن چیزی هست که همه ما می خواهیم؟

آیا فردای سرنگونی نظام و طرد ولایت فقیه , انتخاب نوع حکومت و دولت و ... را جز با برگزاری انتخابات آزاد قابل تعیین می دانید؟

آیا رضا پهلوی به جرم فرزند شاه سابق بودن اینقدر منفور و محکوم هست که بردن نام وی را خط قرمزی نابخشودنی می دانیم ولی تلاش برای اصلاح ولایت فقیه را مشروع دانسته و با اعتماد به نفس خاص اعلام هم می کنیم و ..

آیا شما مدعیان نمایندگی مردم حاضر به شرکت در انتخابات آزاد برای تعیین حق سرنوشتشان هستید و اگر پاسخ آری است آیا انتخابات مطلوب شما چیست؟

آیا ادامه رویه ولایت فقیه که با رد صلاحیت از فلان گروه به اتهام سلطنت خواهی یا بهمان گروه به جرم جدایی طلبی , یا به زبان ساده تر همان رد صلاحیت فتنه گران و اصلاح طلبان را رویه ای قابل اتکا برای ادامه آن می دانید؟

آیا دقت کرده اید از همین الان چنین رویه ای را پیش گرفته اید ؟

به نظر من برگزاری انتخابات آزاد همین امروز و در بین همین اپوزسیون , گام بلندی برای تشخیص سره از ناسره و ایجاد جبهه متحد مشروع , جهت حرکت به سمت دموکراسی یا سوسیالیسم و یا هر چیز دیگری که مردم ایران انتخاب می کنند , خواهد بود.

سخن بسیار است و سینه پر درد .

تنها به این بسنده می کنم که امید دارم دوستان بسیار ارزشمندم از طیف چپ  و البته برخی تابو شکن ! , این نوشتار را بهانه طرد و سلطنت طلب نامیدن من , قرار نداده و با ادامه بحث کمک به ایجاد فرهنگ گفتگو و نقد داشته باشند.

و این را برای برخی یادآور میشوم که ونداد اولادعظیمی , هیچوقت چیزی برای مخفی کردن نداشته و ندارد , و همواره گفتارش و کردارش یکسان و قابل دسترس برای همگان بوده و هست و خواهد بود.

  

هر چند در این گفتمان دوستان عزیزم از طیف چپ بیشتر مورد خطاب قرار گرفته اند ولی این به معنی برائت سایر گروها از آنچه در اینجا طرح شده نیست .

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.