سرجا پوپوویچ (Srđa Popović)، یکی از پشتیبانان کوشای آموزش مبارزه مسالمتآمیز با دیکتاتورها، اظهارنظر قابلژرفنگری راجع ما ایرانیان دارد و میگوید: «شما ایرانیها میدانید چه نمیخواهید، اما نمیدانید چه میخواهید!». در این گفته حقیقتی نهفته است که نمیتوان از آن به سادگی گذشت. از آنجائی که دلواپسی عمده جنبش مردمسالاری و آزادی در ایران، همواره سرنگونی دیکتاتورها بود، ترسیم سیمای نظام آتی همیشه در سایه قرار گرفت. بحث در باره چارچوب نظام آتی به دلایل گوناگون بسیار لازم است:
۱ - هدف مشترک توان بسیج دارد و بر قدرت جنبش مخالف میافزاید. این روشنی هدف و گفتگو در باره مقصد، به بسیج توانفرسای ما را برای رسیدن به ایرانی آزاد، آباد، سربلند و آرامشخواه یاری میکند. صف ما را فشردهتر و توان هماوردی ما را افزایش میدهد.
۲ - حساب مردم ایران را از جمهوری اسلامی جدا میکند. مردم دنیا و دولتهای دنیا در مییابند، دولتهای خشن، جنگطلب و ستیزهجوی جمهوری اسلامی، به هیچ وجه، مردم آرامشطلب و مهماننواز ایران را نمایندگی نمیکنند.
از اینرو، من به همه سپارش میکنم، هر کسی هر توانی دارد، در هر اندازهای، بهکار گیرد و سیمای ایران فردا و خواست ما ایرانیان را بیان کند و با صدائی رسا به گوش ایرانیان و جهانیان برساند.
و اینک، رئوس کلی خواستها و دیدگاههای من. امیدوارم در آینده شاهد انتشار نظرهای افراد، شخصیتها، سازمانها و احزاب از هر دیدگاه باشیم:
ما ایرانیان از جنگ صدمات جدی دیدیم و زخمهای کاری خوردیم. چه در تاریخ دوهزار پانصد ساله، چه در دوران معاصر. چه در خاک خودمان، چه در کشورهای همسایه. اگر از یورش اسکندر، یورش تازیان، ایلغار چنگیز و تیمور بگذریم، جنگ ایران و عراق هنوز زخمش تازه است. این جنگ و ادامه لجوجانه و بیخردانه آن، صدها هزار کشته و میلیاردها تومان خسارت اقتصادی بهبار آورده است. جنگ داخلی افغانستان، میلیونها براداران و خواهران افغانستانی را با سختترین شرایط زندگی در کشور ما آواره کردهاست. از اینرو ما با هر جنگی چه در میهن خودمان و چه در کشورهای دیگر و تولید سلاحهای کشتار جمعی با تمام وجود مخالفیم، و اعتقاد راسخ داریم همه مناقشات و اختلافات، بدون استثنا، یک راه حل سیاسی دارد.
ما ایرانیان نه تنها از جنگ در خاک خودمان، بلکه از جنگ در کشورهای همسایه و کشورهای دیگر با تمام وجودمان بیزاریم. ما خواهان روابط دوستانه با تمام مردم جهان هستم و میخواهیم با همه ملتهای جهان برای حفظ صلح، محیطزیست، جامعه رفاه و آسایش همدوش و همگام شویم.
ما ایرانیان از عدم رعایت حقوق بشر و پایمال کردن کرامت انسان آسیبهای کلان و جبرانناپذیر دیدهایم. ما میخواهیم، انسان و کرامتش در مرکز توجه قرارگیرد و رعایت گسترده حقوق و کرامت انسان، ما را به یک جامعه بیتنش، روادار و سازنده رهنمون شود.
ما ایرانیان از خودکامگی و خودرایئی رهبران آسیبهای جانفرسا دیدهایم، از اینرو خواهان یک نظام سیاسی متکی بر رای و اراده مردم هستیم. در یک نظام مردمسالاریی که هر کس به اندازه رائی که از سوی مردم کسب می کند در تصمیم گیری کشور دخالت میکند. این خواست باید به قانون تبدیل شود و در جامعه ما نهادینه گردد. نظامی که در آن اکثریت، حقوق اقلیت را صادقانه رعایت می کند و از تلاش اقلیت برای اکثریت شدن جلوگیری نمی کند. اکثریتی که از اقلیت شدن خود و از اکثریت شدن رقیب، هراسی ندارد.
ما خواهان یک جامعه همبسته هستیم. به خوبی واقفیم که هر کس در زندگی، زمانی به کمک احتیاج دارد. جامعه ما دست نیازمندان را خواهد گرفت و به کودکان، سالمندان، مهاجران، جوانان و زنان توجه ویژه خواهد کرد.
جامعه ما از انتقام جوئی دامنهدار در تاریخ ما، صدمات جانفرسا دیده است. ما خواهان یک عفو عمومی فراگیر برای پایان دادن به دو امدادی انتقامها هستیم. بجای آن خواهان یک دادگاه حقیقتیاب هستیم که حقایق تاریخی و رنج بزرگ مردم ما را برای عدم تکرار، افشا و آشکار سازد.
آثار تاریخی کشور ما، این امانت و پیام نیاکان ما، از یک سو مورد حب و بغض سیاسی عقیدتی قرار گرفت و از سوی دیگر سود جویانی آزمند آنها را به تاراج بردند و یا تخریب کردند. این آثار به امانت دست ما بود و باید تا حد امکان ترمیم و جمع آوری شود و با شکلی حرفهای نگهداری و در معرض تماشای عموم قرار گیرد. این اقدامات دو دسته هستند. برخی برنامهریزی دولتی میطلبد. برخی با توان شخصی و مسئولان محلی قابل اجراست.
طبیعت زیبای کشور ما با بی برنامگی دولتها از یک سو و سودجوئی عدهای کوتاهبین در معرض نابودی کامل است. ما باید این آثار طبیعی کشور ما (آب، خاک، هوا، جنگلها، رودها، دریاچهها و دریا) را آبرومندانه به فرزندانمان بسپاریم. تا هنوز بیشتر دیر نشده است باید دست به کار شد.
کشاورزی، دامپروری، صنعت و صنایع دستی در میهن ما نابود شد. سیاست عدم حمایت از تولید داخلی و بازگذاشتن دست آزمندان یکی عمدهترین علت این نابودی بوده است. ما نظامی می خواهیم که بازسازی این عرصهها را در صدر برنامههای خود قرار میدهد.
امکانات محدود منابع طبیعی از یک سو و افزایش جمعیت از سوی دیگر، غذا، انرژی و محیطزیست را به مسئله عمده فردا جهان تبدیل میکند. ما نظامی می خواهیم که برای تولید غذا، کشاورزی، دامپروری، انرژی و محیطزیست ما، برنامههای جدی، سازنده و عملی دارد.
تنگ نظری سیاسی و مذهبی و عدم امکان رشد در ایران، جوانان و دانشگاهیان را به کلی ناامید کرده است و موجب فرارمغزها از میهن ما شدهاست. نظام آینده در میهن ما با رواداری گسترده و سرمایهگذاری در سازندگی و آفرینش (هم علمی و فنی و هم هنری) برای امیدوارکردن مردم به آینده خود، مبارزه خواهد کرد.
ایران سرزمین ادیان و مذاهب گوناگون است. این گوناگونی سرمایه کلان معنوی است که میتوان و باید در توانمندتر کردن میهنمان بکار گرفته شود. مردم ما تجربه غنی از هم همزیستی مسالمتآمیز و هم درگیریهای خونین ادیان گوناگون چون، زرتشتی، اسلام، مسیحیت (ارامنه ، آشوریان و مسیحیان) و مذاهب گوناگون چون شیعه، مذهبهای چهارگانه اهل سنت (حنفی، شافعی، حنبلی، مالکی)، بهائیها، شیعیان زیدی (چهار امامی)، اسماعیلیان، شاخههای گوناگون صوفیگری، سلسله های دراویش، اهل حق و خداناباوران (atheists) را دارند. در ایران آزاد و گیتیانه (secular) فردا، همه باورمندان به ادیان و مذاهب گوناگون و همه خداناباوران آزاد هستند. هیچ دین یا مذهبی موقعیت برتر و احجافگر ندارد.
ایران سرزمین اقوام و خلقها و زبانهای گوناگون است. این گوناگونی یک سرمایه مادی، معنوی، فرهنگی کلان است که می تواند و باید در خدمت رشد و سربلندی ایران و خلقهای این سرزمین باستانی قرار گیرد. کردها، آذریها، بلوچها، عربیها، گیلکها، مازندرانیها، لرها، بختیاریها، قشقائیها، تالشها، ترکمنها و دهها اقوام دیگر در تاریخ، فرهنگ و اقتصاد ایران جایگاه حیاتی دارند و در ساختن این تاریخ، فرهنگ و سرزمین، نقشهای ارزنده داشتهاند. شوربختانه، تمرکز بیمارگونه و محدویتهای سیاسی، فرهنگی و زبانی همراه با بیتوجهی به رشد اقتصادی این مناطق، وضعیت اسفبار و تشنجزائی ایجاد کرده است. در ایران آینده باید با تمرکززدائی، آزادی فرهنگی، سیاسی و واگذاری قدرت و کارها به نهادهای محلی در یک اتحادی فدرالی، زمینه بازسازی ایرانی آزاد و آباد با همزیستی مسالمتآمیز، احترام متقابل و برابر حقوق، همه اقوام ایرانی را فراهم شود.
تدقیق سیمای جامعهای که برای آن مبارزه میکنیم، برای منسجم ساختن و هدفمندکردن مبارزات و ايجاد يک شق کارا و سنجيده در برابر حکومتی است که به خاطر پراکندگی صفوف مخالفان، بیش از سه دهه بدون داشتن همآوردی کارا، ميهن ما را دچار انواع تباهیها ساخته است، بسیار ضروری است. از اینرو، از همه درخواست میکنم در حد توان خود در این راه بکوشند و سیمای جامعه آرمانی خود را ترسیم کنند و گفتمانی سازنده را شکل دهند!
(۸ نوامبر ۲۰۱۳) ۱۷ آبان ۱۳۹۲
احد قربانی دهناری
گوتنبرگ، سوئد
http://www.facebook.com/ahad.ghorbani.dehari
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید