درکارگاههای ساختمانی چه می گذرد؟

در کارگاههای ساختمانی مسکن مهر پردیس رودهن که شرکت ترکیه ای کوزو و یکی از پیمانکاران عمده ساخت و ساز های مسکن های مهردر تهران رودهن وپرند است. در نتیجه عدم تخصیص بودجه مالی از طرف دولت،دست از کارکشیده و نیمه تعطیل شده است.در حالی که قبلا بصورت 3 شیفت کار می کرد.با تعطیل شدن این شرکت صدها کارگر بیکار شدند.شرکت دیگری بنام عمران پارس جام جم که سرمایه آن از صندوق بازنشستگان صدا وسیماست و شرکت بسیار معتبر و سرمایه داری است و در اقصا نقاط ایران پروژه های عمرانی بسیار دارد.بی پولی دولت تاثیر سوء خود را نیز بر این شرکت گذاشته است. این شرکت که 7 بلوک 16 واحده آپارتمانی که هرواحد آن بیش از صدمتر است و در پردیس تهران واقع است. در ابتدای کارعمرانی ساختمانی این شرکت از وجود چند مهندس عمدتا تازه کار و چند پرسنل کارورزی مهندسی ، خود کارها را جمع می کرد.اما بعد از انتخابات ریاست جمهوری کارهای 7 بلوک نیمه کاره را با ترفند و سیاست خاصی به شرکتها و پیمانکاران پولدار دادکه با مصالح خود و نیروی خود آن را به اتمام برسانند.پیمانکاران و شرکتها با ذوق و شوق خاصی ،مشغول بکار شدند. صورت وضعیت در کارگاهها تایید و به بالا فرستاده می شد. که پول بگیرند،ولی هردفعه به یک بهانه آنها را دور زده و مبلغی جزیی به آنها پرداخت و قرار می شد در صورت وضعیت بعدی پرداخت شود،که تاکنون محقق نشده .واین خود مصیبتی برای کارگران و پیمانکاران تابعه کوچک شده است.چاره ای جز این هم نیست . من خود یکی از کارگرانم که دوماه است کارهای درب های فلزی وانباری و غیره را برای چهار پیمانکار ساخته ام ولی تا به حال پول خرجی بیش نتوانستم از آنها بگیرم. نتیجه این بی پولی و وضع کاری در آینده گزارش می دهم.در این شرکت کارگران مشغول بکار از کمترین مسایل رفاهی و بهداشتی برخوردارند. یک حمام سیمانی بصورت نمادین برای پرسنل کارگری حدود 70 نفره وجود دارد که آب گرم ندارد.دراین هوای سرد پردیس،بچه های شهرستان به بومهن و رودهن جهت حمام رجوع می کنند.هزینه زندگی بسیار بالاست.هرچند کارگران با توجه به درآمدشان دشمنی با میوه دارند،اما میوه را دوست و انرژی کاری خود می دانند.اگر کارگری بخواهد 1 کیلو میوه بخرد باید نصف درآمد روز کار خود را هزینه کنند، که این غیر ممکن است.من خودم تا آخر هفته کار می کنم و در اتاق های کارگری که در ساختمان های نیمه ساخته درست شده شب را به روز می رسانم.پنجشبه غروب با بوی بد و تعفن آور که خودم هم شرم دارم به منزل میایم.هفته ای یک روز که به خانه می آیم شاید بتوانم میوه ای بخورم .استبداد مدیران کارگاهها که خود عمله زور هستند و هیچگونه ارزشی برای کارگران قایل نیستند ،بیداد می کند.در پارکینگی که برای جوشکاری در نظر گرفته اند. و محصور است ،فقط در و پنجره خروجی در بالا و درب قسمت شمالی آن باز است و 3 اتاق کارگری نیز در همین پارکینگ ساخته شده و کارگران در آن زندگی می کنند.هوا که سرد شد هیتر های برقی را که کارگران رویشان غذا درست می کردند را جمع آوری کرده بخاری نفتی دادند با سهمیه 10 لیتر در روز.که با حواله انبار و تایید و تحویل نگهبان باید بگیری.دود کش بخاری ها را در داخل پارکینگ گذاشته اند و اجازه ندادند که در خارج ساختمان باشد.می گویند نمای ساختمان را سیاه می کند.من اعتراض کردم و به یکی از مهندسین گفتم که ارزش جان ده نفر کارگر کمتر از نمای ساختمان است؟ فکر نمی کنید که ما خفه می شویم؟ اما اثری نداشت.بچه های دیگر را آگاهی دادم و گفتم دست از کاربکشیم . همراهی نکردند.سرپرست آن کارگران که سنگ کار است به مدیر کارگاه گفته بود و او جواب داده بود که همینه که هست.همه به ناچار می پذیریم و در آینده ای نه چندان دور با این وضع بی پولی شرکت چه خواهد شد و چه درگیریها و مصایبی پیش بیاید معلوم نیست.همین قدر همگان بدانند ،کارگرها در همه جای این نظام سرمایه داری علاوه بر اینکه محروم هستند و تشکلی ندارند.از کمترین و جزیی ترین امکانات برخوردارند و پیوسته برای بدست آوردن حقوق و امکانات خویس مبارزه دارند.به امید روزی که کارگران و زحمتکشان ایران و جهان در مبارزه خود با این استبداد سرمایه داری بتوانند درسایه آسایش، آزادی و عدالت اجتماعی از امکانات لااقل اولیه خوبی برخوردار شوند.

مراد جوشکار - کارگر فلزکار

گزارش کارگر فلزکار

کارخانه پاکشوما واقع در کمال آباد کرج متعلق به حاج آقا ابراهیمی است که توسط خودش و پسرانش اداره می شود. این کارخانه دارای 4 خط تولید است که 2 خط آن به تازگی در خط تولید قرار گرفته اند. روزانه 600 الی 700 ماشین لباسشویی دوقلو و اتوماتیک تولید می کند. در حال حاضر 3 ماه است که فشار کار و سرعت کار بشدت افزایش پیدا کرده بطوریکه از یک ربع به هشت صبح تا ساعت 6 که یک ساعت هم اضافه کاری بود بصورت عادی تلقی شده که در این سه ماه گذشته تا ساعت 8 شب بصورت اجباری برای خطوط تولید در آمده و بقیه کارکنان هم تا ساعت 10 شب اضافه کاری اجباری است.اگر کسی حاضر به اضافه کاری اجباری نباشد بسرعت تهدید به اخراج و در لیست سیاه قرار می گیرد. ودر موقع گرفتن مرخصی با مشکلات وحشتناکی روبرو می شود.سود بیشتر آن چنان چشم حاجی آقا را کور کرده که حتا روزهای تاسوعا و عاشورا را برای کارگران خط تولید جارو برقی روزکاری اعلام کرده و همه 20 نفر خط تولید نام نویسی شده وحق هیچگونه غیبتی را در این روزها ندارند. مدت سه ماه است برای اینکه کارگران را واداربه با سریعتر کارکردن کنند ، به کارگران خط تولید جارو برقی گفته اند که به ازای هر جارو برقی تولید شده 2هزار تومان پاداش می گیرند. کارگران بینوا هم که مشکل مالی دارند با این ترفند به خودکشی روی آورده اند.فشار و سرعت کار آنقدر زیاد است که از 190 کارگر استخدامی بیش از صد نفر آنان در هفته اول فراری شدند.مابقی هم به عنوان کارگران رزرو برای کارگرانی که اعتراض می کنند آموزش داده می شوند.بطور مثال حاجی آقا غذای اضافه و مانده از خیراتش را یکبار به کارخانه آورد. کارگران خوشحال از اینکه یک دفعه غذای خوب خواهند خورد ولی به محض اینکه غذای ترشیده را دیدند همه از این همه بی معرفتی ناراحت شدند. امیر شعاعی کارگر خط تولید پس از اعتراض به غذا و گفتن اینکه این غذا را اگر جلوی سگ بگذارند ،نمی خورد اعتراض کرد و روز بعد هم اخراج شد.بیشتر کارگرانی هم که غر غر کرده بودند تهدید به اخراج شدند.در این شرایط مهندس نیسانی مدیر خط پیش مونتاژ که فردی عقده ای و بی شخصیت است میداندار می شود، و اگر کارگری به او اعتراض کند اگر کم سابقه باشد که اخراج می شود و اگر باسابقه می شود به سالن پایین تبعید می شود.بعضی از مواقع که انبار شرکت پر می شود و تا خالی کردن انبار کارگران موقع را غنیمت شمرده در همانجا به خواب که چه عرض کنم بی هوش می شوند.

حبیب کارگر فلزکار