رفتن به محتوای اصلی

آیا در ایران یک رژیم ناسیونالیست بر سر کار است؟
08.12.2013 - 05:14

بی هیچ گمانی فرمانروائی رژیم ولایت فقیه بر ایران و ایرانی با خرافه های دینی و فرهنگ و روش های زمان برده داری و شترچرانی یکی از سیاهترین بخش های تاریخ ایران زمین است و تیره روزی هائی که هم اکنون مردم ایران گرفتار آنها هستند در هیچ کجای جهان و در هیچ سرزمینی دیده نمی شوند! چیزی به نام کشورداری با خردورزی در دوزخی بی همتا در جهان به نام ایران یافت نمی شود و بی هیچ گمانی برای پیاده شدن ارزش های والا در زندگی مردم ایران در سایه کشورداری خردمندانه و درآمدن مردم ایران از تیره روزی هائی که گرفتار آنها هستند رژیم آخوندی باید نیست و نابود شده و لاشه پلشت آن به زباله دان تاریخ پرتاب شود!

از همان زمان که رژیم دوزخی ولایت فقیه در ایران به فرمانروائی رسید به یاری دژخیمان خونریز و سگ های هار و گوش به فرمانش هر کس را که با یاوه سرائی های گداهای کاخ نشین شده هماواز نبود سرکوب کرد و کشت و در راه این سرکوب ها و کشتارها شکنجه گران مزدور و کفتارهای لاشخور در زندان ها و شکنجه گاه ها چنان سنگدلی ها و ددمنشی هائی را به کار بستند که روی تاریخ سیاه شد، از تجاوز به زن شوهردار در برابر چشم شوهرش گرفته تا تیرباران کردن و به دار آویختن زنان باردار و از شکنجه کردن کودکان خردسال برای به دست آوردن اطلاعات از پدران و مادران دستگیر شده این کودکان گرفته تا تجاوز به دختران زندانی پیش از اعدام آنها مشتی از خروارها بیدادگری های بی مانند رژیم عباسالار است! جهانیان هرگز ددمنشی هائی مانند آتش سوزی سینما رکس آبادان و سوختن صدها تن به دست هواداران روح الله خمینی و یا کشتار هزاران تن از زندانیان سیاسی در تابستان سال ۱۳۶۷ را پس از محاکمه های پنج دقیقه ای فراموش نخواهند کرد و داستان های جگرسوز و دیوانه کننده از ددمنشی های رژیم عمامه داران درباره کسانی مانند ثریا ابوالفتحی و پریوش محمودی و فتانه مکارمی و ترانه موسوی و ..... هرگز از یادها نخواهند رفت.

یکی از پلیدترین ستم های رژیم گندیده و پوسیده ولایت فقیه که از سرزمین ایران چنان دوزخی ساخته است که در هیچ کجای جهان همتا ندارد حجاب سیاهی و تباهی است که ابزار به زنجیر کشیده شدن نیمی از مردم ایران یا زنان ایرانی است، در سرزمین هائی که خردمندان در آنها کشورداری می کنند زنان پادشاه و رئیس جمهور و نخست وزیر می شوند و یا در پست های بالای دیگر کار می کنند اما در دوزخی بی همتا در جهان به نام ایران که با خرافه های آخوندی گردانده می شود زن بودن گناهی بزرگ است و یک زن تنها و تنها به گناه زن بودن نه تنها حق ندارد در پست های بالا کار کند بلکه ارزش یک زن برابر با ارزش جانوری است که می توان آن را خرید و فروخت! در دوزخی بی همتا در جهان به نام ایران و بر پایه قانون اساسی رژیم ولایت فقیه و قانون های دیگر رژیم آخوندهای مفت خور رئیس جمهور شدن زن خلاف شرع است! رئیس مجلس شدن زن خلاف شرع است! قاضی شدن زن خلاف شرع است! جدا شدن زن از شوهر بدرفتارش خلاف شرع است! نگهداری زن از کودکانش پس از جدائی از شوهرش خلاف شرع است! خواننده شدن زن خلاف شرع است! ورزشکار شدن زن خلاف شرع است! خلاف شرع است، خلاف شرع است، خلاف شرع است، .....

برای نا آگاه بودن مردمی که می خواستند از زندان آریامهری درآیند و به جای انقلاب دست به انتحار اسلامی زدند کشتزارها نابود، کشاورزان درمانده، کارخانه ها بسته، کارگران بیکار، نان ها آجر، آرزوها برباد، شهرها ویران و گورستان ها آباد شدند و ایرانیان پس از دیدن تورم تازنده و گرانی های جهشی و بی ارزش شدن پول ایران در سایه فرمانروائی دزدان سر گردنه رژیم ولایت فقیه امیدشان را به تنخواه آخوندی از دست داده و هست و نیستشان را در ایران فروختند و به فرامرز رفتند و این چنین بود که پدیده ای به نام گریز سرمایه ها رخ داد، از سوی دیگر در پی انقلاب فرهنگی رژیم ولایت فقیه (که بهتر است آن را انهدام فرهنگی بنامیم!) دانشمندان و اندیشمندان و استادان برجسته ای که با رژیم گدایان مفت خور آخوندی هماواز نبودند اگر تیرباران یا زندانی نشدند از کار برکنار و از دانشگاه های ایران بیرون انداخته شدند و به ناچار به فرامرز رفتند و پدیده ای به نام گریز مغزها رخ داد و کسانی که استاد روضه خوانی و نوحه خوانی و زوزه کشی های آخوندی بودند در دانشگاه ها جای آن مغزهای اندیشمند و دانشمند را گرفتند و آموزش پیشرفته و دانشگاهی در ایران نیست و نابود شد، سخن کوتاه، پس از به روی کار آمدن رژیم ولایت فقیه از زندان آریامهری دوزخ آخوندی ساخته شد، دوزخی که در هیچ کجای جهان همتا ندارد!

★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★

یکی از ویژگی های ناسیونالیسم و پندارهای زهرآگین ناسیونالیستی این است که ناسیونالیست ها به کسانی که آنها را خودی نمی دانند برچسب های ناسیونالیستی می زنند حتی اگر چنین کسانی ناسیونالیست نباشند! آدولف هیتلر که مانند همه ناسیونالیست ها نژادپرست بود یهودیان را نژادپرستانی می نامید که می خواهند نژادهای دیگر را از میان بردارند و بر همه جهان فرمانروائی کنند! آدولف هیتلر رژیم انگلستان را رژیم جهانخواران یهودی، رژیم آمریکا را رژیم سرمایه داران یهودی و رژیم شوروی را رژیم کمونیست های یهودی به رهبری کارل مارکس یهودی می نامید! البته همه می دانستند که انگلستان و آمریکا و شوروی را یهودی ها نمی گردانند و به سخنان آدولف هیتلر پوزخند می زدند، صدام حسین ناسیونالیست که یک پان عرب بود رژیم ایران را دشمن زرتشتی پارسی (عدوالمجوس الفارسی) می نامید! ناپلئون بناپارت که نام رژیمش را با پیروی از دیدگاه های نیکلا شوون رژیم شوونیست گذاشته بود و مانند همه ناسیونالیست ها زبان پرست بود می گفت که دشمنانش می خواهند زبان فرانسوی را نابود کرده و زبان خودشان را جایگزین زبان فرانسوی کنند! با نمونه های فراوان دیگری که در کارنامه چنین کسانی در سراسر جهان و سراسر تاریخ به فراوانی می توان یافت ناسیونالیست ها هم نژادپرست هستند و هم دیگران را نژادپرست می نامند! هم زبان پرست هستند و هم دیگران را زبان پرست می نامند! هم خاک پرست و مرزپرست هستند و هم دیگران را خاک پرست و مرزپرست و کشورگشا می نامند!

★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★

اندکی درباره پیشینه ننگین رژیم ولایت فقیه سخن گفته شد اما هم اکنون ایرانیانی پیدا شده اند که از پیروان پان های رنگارنگ ناسیونالیستی هستند و رژیم ولایت فقیه را رژیمی ناسیونالیستی می نامند! به دور از داستان سرائی های ناسیونالیست های گمراه ایرانی که مانند همه ناسیونالیست های جهان آن چنان که گفته شد به دیگران برچسب های ناسیونالیستی می زنند پاسخ کوتاه و گویای این پرسش که آیا رژیم آخوندی ویژگی های یک رژیم ناسیونالیست را دارد یا نه؟ این است که نه! و این رژیم برخاسته از گور رژیمی ناسیونالیست نیست و رژیم ولایت فقیه رژیمی باورداشتی (ایدئولوژیک) است نه یک رژیم ناسیونالیست! همچنان که رژیم طالبان در افغانستان یک رژیم ناسیونالیست نبود و رژیمی باورداشتی بود و ویژگی های یک رژیم ناسیونالیست مانند نژادپرستی و زبان پرستی و خاک پرستی و مرزپرستی و ..... را نداشت در ایران نیز رژیم آخوندی ویژگی های یک رژیم ناسیونالیست را ندارد اما پان آریاها رژیم آخوندی را رژیم عرب ها برای عربی کردن سرزمین اهورائی آریائی ها و کسانی مانند ناسیونالیست های ترک رژیم آخوندی را رژیم فارس ها می نامند! ناسیونالیست های دیگر نیز برچسب های ناسیونالیستی دیگری به رژیم ولایت فقیه زده و این رژیم را رژیمی ناسیونالیست می نامند! بیائید باهم بررسی کنیم که آیا زدن برچسب های ناسیونالیستی به رژیم آخوندی درست است یا نه؟ و آیا رژیم آخوندی را می توان یک رژیم ناسیونالیست دانست یا نه؟

پان آریاها هر کردار زشت رژیم ولایت فقیه را به عرب ها پیوند می دهند! مانند حجاب زورکی رژیم آخوندی که آن را رخت عرب ها برای عربی کردن زنان سرزمین اهورائی آریائیان می نامند اما در هیچ کشور عرب حجاب سیاهی و تباهی رژیم آخوندی جائی ندارد! و در هیچ کشور عرب زنان ناچار از به کار بردن حجاب آن هم از نوع آخوندی آن نیستند! حتی در عربستان سعودی به جز دو شهر مکه و مدینه در همه شهرها زن ها بدون حجاب زندگی می کنند و اگر زنی بخواهد حجاب داشته باشد رنگ آن سپید است نه سیاه! و حجاب سیاه رنگ زورکی جز دوزخی به نام ایران در هیچ کجای جهان دیده نمی شود! و یا در زمان فرمانروائی صدام حسین که یک ناسیونالیست پان عرب بود هرگز زنان عراقی ناچار از داشتن حجاب نبودند! همچنان که دیده می شود حجاب سیاهی و تباهی رژیم آخوندی پیوندی با عرب ها یا عرب بودن یا سرزمین های عربی و یا پان عربیسم ندارد و ساخته و پرداخته این رژیم برخاسته از گور برای به زنجیر کشیدن زنان ایرانی است و سخنان پان آریاها درباره حجاب رژیم آخوندی و پیوند دادن آن با عرب ها نادرست است.

پان آریاها هنگام یاد کردن از رژیم آخوندهای مفت خور این رژیم را رژیم عرب ها می نامند اما روشن نمی کنند بسیاری از سران رژیم ولایت فقیه که پارس یا ترک هستند چگونه می توانند سردمدار رژیم عرب ها باشند؟ پان آریاها روشن نمی کنند که اگر رژیم آخوندی یک رژیم پان عرب است چرا عرب های اهواز و آبادان و خرمشهر و ماهشهر و سوسنگرد و دزفول و شوش و اندیمشک و ..... در آتش نداری و بی پولی و بیکاری و گرانی می سوزند؟ در سرزمینی که پان آریاها آن را سرزمین اهورائی ایران نامیده و آن را مرده ریگ خود و پدرانشان می دانند و در هشت سال جنگ ایران و عراق کسانی که بیشترین آسیب ها را دیدند عرب های خوزستان بودند که کشته و زخمی و آواره شدند و هست و نیست آنها با باران بمب و موشک صدام حسین پان عرب سوخت و از میان رفت و اهواز و خرمشهر و آبادان و شهرهای آباد و زیبای دیگر ویران شدند، عرب های ایرانی هم هست و نیستشان در آتش جنگ ناسیونالیستی صدام حسین پان عرب سوخته است و هم در سایه فرمانروائی رژیم دوزخی ولایت فقیه دچار هزاران تیره روزی هستند و هم زخم زبان های پان آریاها را می شنوند!

کسانی مانند ناسیونالیست های ترک می گویند زبان فارسی زبان رژیم ولایت فقیه است و این رژیم همه ایرانی ها را ناچار از به کارگیری زبان فارسی کرده است چون رژیم ولایت فقیه رژیم فارس هاست! اما آن چه که همگان درباره زبان فارسی می بینند با آن چه که چنین کسانی درباره زبان فارسی می گویند سر تا پا ناهمسان است! نخست آن که زبان دری یا زبانی که به نادرست فارسی نامیده می شود صدها سال زبان کاربردی ایرانیان بوده است و کاربرد چند صد ساله این زبان پیوندی با رژیم ولایت فقیه ندارد! هنگام فرمانروائی غزنویان ترک، سلجوقیان ترک، خوارزمشاهیان ترک، ایلخانیان مغول، تیموریان ترک، آق قویونلوهای ترک، قره قویونلوهای ترک، صفویان ترک، افشاریان ترک، زندیان لر، قاجاریان ترک آن زبان که کاربرد داشت زبان فارسی بوده است! پس آیا چنین کسانی که فارس نبودند نیز پان آریا و فارس پرست بودند؟ دیگر آن که رژیم آخوندی نه تنها کاری به سود زبان فارسی نکرده است بلکه با آمیختن زبان فارسی با واژگان کاربردی روضه خوان ها و نوحه خوان ها و مرثیه خوان ها آن را آن چنان از ریخت انداخته است که حتی فارس زبان ها نیز از آن بیزار شده اند! آیا این است زبان پرستی و فارس پرستی و آریاپرستی رژیم ولایت فقیه؟

★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★

شاید کسانی بپرسند که اگر رژیم جمهوری اسلامی ایران یک رژیم ناسیونالیست و یا نژادپرست نیست پس نابرابری برای کردها و ترکمن ها و بلوچ ها در کجا ریشه دارد؟ پاسخ باورداشت (ایدئولوژی) رژیم ولایت فقیه یا تشیع است، در ده ها سال فرمانروائی رژیم ولایت فقیه کردها و ترکمن ها و بلوچ ها در سنجش با بسیاری از ایرانی ها دچار نابرابری بودند اما این نابرابری پیوندی با ناسیونالیسم و نژادپرستی ندارد چرا که رژیم جمهوری اسلامی ایران رژیمی باورداشتی (ایدئولوژیک) است نه یک رژیم ناسیونالیست یا نژادپرست، کردها و ترکمن ها و بلوچ ها سنی هستند و هرگز سخنانی که از بام تا شام از رسانه های رژیم ولایت فقیه درباره تشیع و باورهای شیعی پخش می شوند را باور نداشته و به چنین سخنانی پوزخند می زنند! از این روی گردانندگان رژیم ولایت فقیه هرگز در بخش هائی از ایران که سنی ها زندگی می کنند نمی توانند برای خود هوادار پیدا کنند! هرگز یک آخوند شیعه که در شهرهای شیعه نشین از راه باورهای دینی شیعیان نان می خورد در شهرهای سنی نشین نمی تواند چنین نانی را بخورد! آیا کسی دیده است که یک آخوند شیعه به یک شهر سنی نشین ایران برود و بگوید: "کمال علی، جمال محمد صلوات!" و مردم سنی هم در پاسخ به فراخوان این آخوند برای صلوات فرستادن مانند شیعیان صلوات بفرستند؟ روشن است که نه!

در هیچ یک از شهرهای سنی نشین ایران برای سالروز درگذشت فلان امام و فلان امام زاده و فلان آیت الله برنامه هائی برای روضه خوانی و نوحه خوانی و مرثیه خوانی دیده نمی شوند چون باورهای سنی ها با باورهای شیعیان یکسان نیستند! آخوندهای مفت خور رژیم ولایت فقیه که از راه مردم فریبی نان مفت می خورند و ابزار فریبکاریشان نیز خرافه های شیعی است اگر به یک شهر سنی نشین بروند یا باید بیل و کلنگ و داس و چکش به دست گرفته و کار کنند و یا باید از گرسنگی بمیرند چون اگر یک آخوند به یک شهر سنی نشین رفته و درباره ذکر مصیبت اهل بیت سخن بگوید و یا زیارتنامه بخواند و یا درباره ائمه اطهار نوحه خوانی کند تا با گریاندن مردم پول مفت به دست بیاورد سنی ها به این آخوند نه پول می دهند و نه گریه می کنند بلکه قاه قاه می خندند! برای نمونه اگر کسی در روز عاشورا به یکی از شهرهای سنی نشین ایران برود هرگز در آنجا کارهائی مانند سینه زنی و زنجیرزنی را نمی تواند ببیند! در چنین روزی چون رژیم شیعه ایران آن را روز سوگواری می نامد همگان در شهرهای سنی نشین به خانه های خود می روند و شهرها خاموش می مانند اما هرگز دسته های سینه زنی به راه نمی افتند چون سنی ها به خرافه های شیعی باورمند نیستند!

از این روی همه گردانندگان رده بالای رژیم ولایت فقیه شیعه هستند و از هنگام روی کار آمدن رژیم آخوندی یک کرد سنی و یک ترک سنی و یک بلوچ سنی هرگز در پست های بزرگ و کلیدی به کار گمارده نشده است! در ده ها سال فرمانروائی رژیم ولایت فقیه هرگز دیده نشده است که یک سنی در پست هائی مانند ریاست قوه قضائیه، ریاست مجلس شورای اسلامی، ریاست جمهوری، ریاست شورای نگهبان، ریاست مجلس خبرگان (البته بهتر است بگوئیم مجلس خفتگان!)، ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام، وزارت، سفارت و ….. به کار گمارده شود! حتی در پست هائی مانند استانداری و فرمانداری و شهرداری و بخشداری بیشتر کسانی که در شهرهای سنی نشین ایران به کار گمارده می شوند شیعیانی هستند که رژیم ولایت فقیه آنها را به کار می گمارد! حتی یک تن از مدیران کل وزارت اطلاعات رژیم آخوندی در سرتاسر ایران سنی نیست و حتی یک تن از تیمسارهای سپاه پاسداران و ارتش رژیم آخوندی سنی نیست و حتی یک خلبان سنی در نیروی هوائی رژیم آخوندی پیدا نمی شود! در هیچ کجای جمهوری اسلامی ایران یک سنی را نمی توان یافت که رئیس دادگستری یک استان شده باشد چون دادگستری رژیم ولایت فقیه با قانون های شیعی گردانده می شود و سنی ها باورمند به تشیع نیستند!

مسیحیان و یهودیان و زرتشتیان و شیعیان اسماعیلی و پیروان دین ها و باورهای دیگر نیز در رژیم ولایت فقیه گرفتار نابرابری هستند اما این نابرابری پیوندی با ناسیونالیسم و نژادپرستی ندارد! در این میان بهائی ها را نباید از یاد ببریم، آیا چون بهائی ها فارس یا ترک هستند رژیم آخوندی بهائیان ایرانی را می کشد و سرکوب می کند؟ روشن است که در سرکوب بهائیان انگیزه های ناسیونالیستی و نژادپرستانه جائی ندارند چرا که در میان بهائیان ایرانی هم ترک و هم فارس یافت می شوند! پس به کار گرفتن واژگانی مانند: رژیم آپارتاید فارس، رژیم راسیست فارس، رژیم قوم آریا، رژیم پان فارس، رژیم پان آریا، رژیم فاشیست فارس، رژیم نژادپرست فارس، رژیم شوونیست فارس، رژیم آریاپرست و ….. درباره رژیم ولایت فقیه از سوی کسانی مانند ناسیونالیست های ترک نادرست است چون رژیم جمهوری اسلامی بر پایه تشیع و خرافه های شیعی گردانده می شود نه بر پایه فارس پرستی و آریاپرستی و رژیم ولایت فقیه یک رژیم باورداشتی (ایدئولوژیک) است نه یک رژیم بوم گرا (ناسیونالیست) و برای ریشه کن کردن نابرابری های یاد شده چاره کار نابودی رژیم آخوندی و از میان بردن پندارهای خرافی اسلامی و شیعی و سنی و مسیحی و یهودی و زرتشتی و سوزاندن ریشه دین و خرافه های دینی در هر چهره ای با کار فرهنگی و فراخوان مردم به بیدین شدن است نه زدن برچسب های ناسیونالیستی به رژیم ولایت فقیه!

★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★

ناسیونالیست های ترک می گویند نژاد و تبار و زبان سران جمهوری اسلامی آریائی و فارسی است و این رژیم ساخته فارس هاست! نخست آن که در هیچ کجای ایران چیزی به نام نژاد و تبار ناب و یکدست یافت نمی شود و سخن گفتن چنین کسانی از نژاد و تبار جز خواب دیدن با چشمان باز نامی نمی تواند داشته باشد! از سوی دیگر با آن که هم آذربایجانی ها و هم ترکمن ها ترک هستند اما آذربایجانی ها برای شیعه بودن کلیدی ترین و بالاترین پست ها را در رژیم ولایت فقیه دارند اما ترکمن ها چنین پست هائی را ندارند چون سنی هستند! بیائید باهم به چند پست بزرگ که در رژیم ولایت فقیه آذربایجانی های ترک به آنها رسیده اند نگاهی بکنیم:

یک - علی خامنه ای، ترک آذربایجانی و سردمدار رژیم ولایت فقیه در روستای خامنه در پیرامون شبستر در هشتاد کیلومتری تبریز زاده شد، شیخ جواد خامنه ای پدر علی خامنه ای سال ها پیشنماز مسجد جامع تبریز بود و خانه اش در کوی قره باغی ها در تبریز و در چهارراه منصور (شهید بهشتی کنونی) بود، گفته می شود که علی خامنه ای از سوی مادر با شیخ محمد خیابانی ترک تبریزی خویشاوند است، سرانجام شیخ جواد خامنه ای به همراه خانواده اش به مشهد کوچید و در آنجا برای علی خامنه ای شناسنامه مشهدی گرفت! هواداران علی خامنه ای او را سید خراسانی می نامند! بی آن که روشن کنند چگونه علی خامنه ای که در روستای خامنه زاده شده است می تواند خراسانی باشد؟ آن هم در حالی که علی خامنه ای در تاریخ پنجم مرداد ۱۳۷۲ به تبریز آمد و به زبان ترکی سخنرانی کرد و گفت که ترک آذربایجانی است!

دو - مهدی بازرگان، ترک آذربایجانی که در تبریز زاده شد و نخستین نخست وزیر رژیم ولایت فقیه بود.

سه - میرحسین موسوی، ترک آذربایجانی که مانند علی خامنه ای در روستای خامنه زاده شد و تا هنگامی که پستی به نام نخست وزیر از قانون اساسی جمهوری اسلامی حذف نشده بود هشت سال نخست وزیر جمهوری اسلامی ایران بود.

چهار - علی مشکینی، ترک آذربایجانی زاده شده در مشکین شهر که سال ها رئیس مجلس خبرگان رژیم ولایت فقیه بود.

پنج - عبدالکریم موسوی اردبیلی، ترک آذربایجانی زاده شده در اردبیل که سال ها رئیس قوه قضائیه رژیم ولایت فقیه بود و هنگام کشتار زندانیان سیاسی در تابستان سال ۱۳۶۷ از مهره های کلیدی بود.

شش - صادق خلخالی، ترک آذربایجانی زاده شده در خلخال که از قضات دانه درشت رژیم ولایت فقیه بود و صدها تن به ویژه سران رژیم پهلوی را به اعدام و زندان محکوم کرد.

هفت - سیدحسین پورمیرغفاری معروف به سیدحسین موسوی تبریزی، ترک آذربایجانی زاده شده در تبریز که از کارگزاران دانه درشت رژیم ولایت فقیه بود و سال ها رئیس دادگاه های انقلاب اسلامی، دادستان کل انقلاب اسلامی، نماینده مجلس، رئیس کمیسیون اصل نود، رئیس خانه احزاب و ..... بود و در اعدام و سرکوب و کشتار هزاران تن از دشمنان رژیم ولایت فقیه دست داشته و یکی از خونخوارترین مهره های رژیم ولایت فقیه است.

هشت - سیدابوالفضل سیدریحانی معروف به سیدابوالفضل موسوی تبریزی، ترک آذربایجانی زاده شده در تبریز که از کارگزاران دانه درشت رژیم ولایت فقیه بود و سال ها دادستان کل کشور و رئیس دیوان عدالت اداری و سردمدار بخش های دیگر رژیم جمهوری اسلامی بود.

نه - صادق محصولی، ترک آذربایجانی زاده شده در اورمیه که دارائی چند صد میلیاردی او زبانزد همگان است و سال ها فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شمال باختری کشور یعنی آذربایجان و اردبیل بود و پس از رسیدن به پست های گوناگون، در دولت محمود احمدی نژاد وزیر کشور و وزیر رفاه شد و از صحنه گردانان اصلی کودتای انتخاباتی سال ۱۳۸۸ بود.

ده - محمدرضا میرتاج الدینی، ترک آذربایجانی زاده شده در تبریز که دارای پست های گوناگون در رژیم ولایت فقیه بود و در دولت محمود احمدی نژاد به پست معاونت پارلمانی ریاست جمهوری رسید.

آیا این است نژاد و تبار فارس سران جمهوری اسلامی که برخی از ناسیونالیست ها مانند ناسیونالیست های ترک در آن باره هیاهو به راه انداخته اند؟ شماره کسانی که فارس نیستند اما در رژیم ولایت فقیه به پست های کلیدی رسیده اند بسیار بیش از اینهاست و فهرستی چند صد برگی است! چنان که می بینید ترکان آذربایجان در رژیم ولایت فقیه همه کاره هستند اما ترکان ترکمن در رژیم جمهوری اسلامی هیچ کاره هستند! آیا برای ترک بودن است که ترکمن ها در پست های کلیدی رژیم ولایت فقیه به کار گمارده نمی شوند؟ نه، برای سنی بودن است! همچنان که کردها و بلوچ ها نیز برای سنی بودن در پست های بزرگ جمهوری اسلامی به کار گرفته نمی شوند! البته کردی به نام محمدرضا رحیمی که در شهر قروه کردستان زاده شده است معاون اول ریاست جمهوری رژیم ولایت فقیه شد، برای کرد بودن؟ نه، برای شیعه بودن! یادآوری می شود که زبان کردی هم خانواده با زبان فارسی است و زبانی جدا از زبان فارسی نیست و اگر یک فارس تهرانی بخواهد کردی یاد بگیرد شاید در شش ماه بتواند این زبان را یاد بگیرد چون هر دو زبان همانند هم هستند و نابرابری هائی که در رژیم جمهوری اسلامی درباره کردها دیده می شوند برای سنی بودن کردهاست نه برای فارس پرست بودن رژیم ولایت فقیه!

★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★

رژیم های ناسیونالیست در سرتاسر جهان و سرتاسر تاریخ بدترین و زشت ترین کارنامه ها را داشته اند، مانند رژیم شوونیست ناپلئون بناپارت در فرانسه، رژیم پان ژرمن کایزر ویلهلم دوم در آلمان، رژیم فاشیست بنیتو موسولینی در ایتالیا، رژیم نازی آدولف هیتلر در آلمان، رژیم پان عرب صدام حسین در عراق، رژیم اسلوبودان میلوشوویچ در یوگوسلاوی و ..... اما این چنین نیست که هر رژیمی که کارنامه ننگینی دارد حتما باید ناسیونالیست باشد، رژیم فرانکو در اسپانیا، رژیم تروخیو در دومینیکن، رژیم پینوشه در شیلی، رژیم مارکوس در فیلیپین، رژیم طالبان در افغانستان و ..... هیچ کدام ناسیونالیست نبودند اما کردارهای ننگین آنها از یادها نخواهند رفت و رژیم گندیده و پوسیده ولایت فقیه در ایران نیز که ددمنشی ها و گندکاری های آن روی تاریخ را سیاه کرده اند یک رژیم ناسیونالیست نیست، رژیم ولایت فقیه رژیم دزدها و مفت خورهاست، ددمنش است، زن ستیز است، کهنه پرست است، سرکوبگر است، ایران ویران کن است و در اینها گمانی نیست ولی نباید هنگام سخن گفتن درباره این رژیم دوزخی واژگان نادرستی به کار برده شوند که هیچ کدام با آن چه که همگان می بینند همخوانی ندارند چون با به کارگیری واژگان نادرست برای شناساندن این رژیم به دیگران تنها کسی که سود خواهد برد خود این رژیم است!

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

تبریزی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.