رفتن به محتوای اصلی

بیانیه کمیته مرکزی فرقه دمکرات آذربایجان بمناسبت شصت و نهمین سالروز نهضت 21 آذر
04.12.2013 - 21:36

 

هموطنان گرامی!

شصت و هشت سال از تشکیل دولت خود مختارملی آذربایجان می گذرد. دولت یک ساله ملی آذربایجان بر خلاف خروارها اتهامات  ناروا که از طرف نیروهای ارتجاعی و واپسگرا بر آن وارد آمده است، همچنان به عنوان یک الگوی مناسب برای پاسخگویی به خواسته ها و حقوق بر حق خلق های ساکن کشور و استقرار دمکراسی  پایدار در میان روشنفکران، آزادیخواهان و زحمتکشان کشور شناخته می شود. همه اسناد و موضع­گیری­های پیشه­وری و دولت خودمختار ملی آذربایجان، به اتحاد و همبستگی همه کارگران و مردم محروم سراسر ایران و بست و گسترش سیاست­های جاری در آذربایجان به همه نقاط ایران اصرار می ورزید. تلاش او و کابینه­اش در جهت از بین بردن هرگونه ستم و تبعیض و نابرابری و برقراری رابطه متقابل آزادانه و برابر و یک­سان برای همه شهروندان ساکن ایران بود.

در بیانیه دوازده ماده ای دوازده شهریور 1324 که بیانگر اهداف و بینش بنیانگذاران فرقه دمکرات آذربایجان  به رهبری سید جعفر پیشه وری  بود، به صراحت بر امنیت ملی و منافع ملی کشور تاکید دارد. اتفاقا همین نکته محوری است که با منافع غارتگران و ارتجاع داخلی و خارجی در تضاد قرار می گیرد و خشم و کین آنان آنان را بر می انگیزد. در بیانیه از جمله آمده است: «توام با حفظ استقلال و تمامیت ایران، لازم است به مردم آذربایجان آزادی داخلی و مختاریت مدنی داده شود تا بتوانند در پیش­برد فرهنگ خود و ترقی و آبادی آذربایجان با مرعی داشتن قوانین عادلانه کشور، سرنوشت خود را تعیین سازند.»  و در جای دیگر تاکید شده است: «... ایمان داریم که اصلاح و ترقی آذربایجان موجب ترقی ایران خواهد شد و به این وسیله میهن از دست قلدرها و مرتجعین نجات خواهد یافت». بازتاب نظریات اولیه بنیانگذاران فرقه دمکرات آذربایجان در اساسنامه مصوب کنگره سراسری  نمایندگان  آذربایجان نیز صراحت دارد و از جمله به آزادی­های فردی، اجتماعی، آزادی وجدان و مطبوعات اشاره شده است. برای اولین بار در تاریخ سیاسی ایران، به زنان حق شرکت در انتخابات داده شد. حمایت و پشتیبانی گسترده کارگران، دهقانان، اقشارمحروم، روشنفکران و آزادیخواهان محلی و کشوری از تشکیل فرقه و پیوستن آنان به صفوف این تشکیلات همه نشان از برنامه های علمی، و منطبق با شرایط زمانی وخواسته های مردم بوده است.

فعالین فرقه دمکرات، از 19 آبان تا 29 آبان، در تمام نقاط آذربايجان تظاهرات و ميتينگ­های بزرگی را سازماندهی کردند. كه عمده خواست­های این میتینگ­ها، همان تشكيل «انجمن­های ايالتی و ولايتی» بود. در اين تجمعات رهبران و نماينده­های فرقه در شهرستان­ها و بخش­های مختلف آذربايجان نيز پا به عرصه وجود گذاشتند. نمایندگان فرقه در این گردهمايی­ها و سخنرانی­ها از طرف مردم انتخاب شدند و در 29 آبان 724 نفر از اين نمايندگان از طرف مردم آذربايجان وارد تبريز شدند تا در مجمعی كه «مجمع ملی آذربايجان» خوانده شد، شركت كنند. اين مجمع، نامه سرگشاده به شاه و نخست وزير و رئيس مجلس نوشت و در آن خواستار «حق خودمختاری» گرديد. در ششم آذر ماه 1324، مجمع ملی انتخاباتی را برای انجمن­های ايالتی و ولايتی ترتيب داد كه پنج روز طول كشيد. در اين انتخابات نام انجمن ايالتی و ولايتی به «مجلس ملی» تغییر داده شد.  اعضای فرقه در این مقطع زمانی حدود  دويست هزارنفر تخمین زده می شدند.

روز 21 آذر 1324 - 12 دسامبر 1945 مجلس ملی آذربایجان، با حضور 75 نماينده از 101 نماينده  انتخابی رسما گشایش یافت. ميرزا علی شبستری، 47 ساله به رياست مجلس برگزيده شد و همين مجلس ارگان­های گوناگون دولت «ملی آذربايجان» را تعیین کرد. كابينه هم با شركت ده نفر وزير تشكيل گرديد وسید جعفر پيشه­وری به عنوان «باش وزیر»­(نخست وزير) انتخاب شد. کابینه دولت خود مختارآذربایجان  فاقد وزیر جنگ و وزیر امور خارجه بود.

پيشه­وری، پس از اولين كنگره فرقه، روز دهم مهرماه 1324، در مقاله­ای می­نویسد: «شعارهای ما محرمانه و مرموز نيست و ما با افكار و انديشه­های مخالف استقلال و تماميت ايران مبارزه می­كنيم. ... تشكيل انجمن­های ايالتی و ولايتی حق مشروع و قانونی ما است... پدران ما اين حق را با زور و قهر و غلبه گرفته­اند (حالا) ما می­خواهيم آن را از چنگال غاصبين بيرون بياوريم...»

دولت ملی به رهبری پیشه­وری، در 21 آذر 1324 از مجلس ملی رای اعتماد گرفت و بلافاصله با سرعت و با تمام قوا اقدامات مهم اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را در جهت سازندگی و بهبود منافع کارگران و مردم محروم آغاز کرد. فعالیت­های فرهنگی و عمرانی گسترده­ای را در عرصه تدریس به زبان مادری در مدارس ابتدایی، تاسیس دانشگاه و مراکز تربیت معلم، اصلاحات اداری، بازسازی اقتصادی و حمایت از صنایع محلی، اصلاحات ارضی در روستاها، تشکیل شوراهای شهری و روستایی همراه با کمیته­های نظارتی، تهیه قانون کار، تصویب قوانین مالیاتی که در آن مالیات بر مواد غذایی حذف شده بود، تشکیل کلاس­های سواد آموزی، ایجاد فرستنده رادیویی و مراکز اطلاع­رسانی و چاپخانه و ده­ها طرح و پروژه سازندگی و عمرانی را در دستور فعالیت­های خود قرار داد. خیابان­های اصلی تبریز آسفالت شدند. خیابان­ها به نام ستارخان، باقرخان و دیگر قهرمانان انقلاب مشروطیت نام­گذاری شدند. بیمارستان­ها و کلینیک­ها تاسیس گردید. خانه­های سالمندان به وجود آمد. یکی دیگر از مهم­ترین اقدامات دولت خودمختار، تقسیم زمین بین کشاورزان و اصلاحات در حوزه کشاورزی بود. راهسازی گسترده آغاز شد.

روزنامه آذربایجان، در تاریخ پنجم اسفند ماه 1324، با اعلام شروع تقسیم اراضی نوشت: «تعداد املاک خالصه اعم از انتقالی، فروخته شده، بازخریداری و سایر انواع بالغ بر سه هزار پارچه آبادی است. املاک دشمنان حکومت ملی که آذربایجان را ترک نموده­اند 437 پارچه می­باشد که در آمار فوق منظور نشده است. با تقسیم این املاک به نظر می­رسد یک میلیون نفر از دهقانان صاحب زمین خواهند شد. و متعاقب آن آگهی مربوط به شروع تقسیم خالصجات در شهرهای میاندوآب، خوی، اهر و اطراف تبریز در تاریخ 7/12/24 از طرف وزارت کشاورزی آذربایجان انتشار یافت.

روزنامه جبهه، ارگان حزب ایران، در سرمقاله هشتم مهر ماه 1325، شماره 258، نوشت: «… نهضت آذربایجان آزادی­خواه، اصلاح­ طلب و مترقی است. در آذربایجان املاک را تقسیم می­کند، عوارض را حذف می­نماید. تمام عملیات در جهت ترقی دادن سطح زندگی دهقانان انجام می­گیرد ودر آذربایجان در عرض یک سال، 500 مدرسه می­سازند. بیمارستان­های متعدد ساختند، دانشگاه تشکیل می­دهند، کودکستان و تیمارگاه آماده می­کنند، یعنی در بالا بردن سطح دانش اهالی کوشش فراوان مرعی می­دارند، با تمام قوا راه­ها را تعمیر کرده خیابان­ها را اسفالت می­کنند، از ناامنی جلوگیری کرده در مقابل فساد به سختی مبارزه می­نمایند. رهبران نهضت آذربایجان از آزادی­خواهان مبارز قدیمی هستند که اغلب اهل فضل و دانشند...»

کنسول انگلیس نیز در تبریز، می­نویسد: «… فرصت یافتم با برخی از مقامات فرقه دمکرات … به نظر می­رسد آنان از قشر ماهر طبقه کارگر صنعتی هستند... اصلاحات ارضی دوستان زیادی برای حکومت محلی ایجاد نموده، برنامه­های اشتغالزا برای بی­کاران تولید اشتغال کرده، اصلاح اداری موجب کارایی دستگاه دولتی شده و این تحولات در مجموع پشتیبانی مردمی را به همراه داشته است.»­.

روزنامه کیهان، به قلم عبدالرحمن فرامرزی، نوشت: «آنچه که محقق است این است که در هر جای دنیا نهضتی بر ضد هیات حاکمه و وضع موجود بشود، به تهمت­های زیادی متهم می­گردند، من یقین دارم روزهائی که آذربایجانی­ها نهضت مشروطه­خواهی کرده بودند نیز در نزد هیات حاکمه و طرفداران وضع موجود، به همین گونه تهمت­ها منسوب می­گشته­اند. قیام خیابانی و میرزا کوچک­خان را به خاطر دارم که به همین نسبت­ها متهم بود و در دولت ملی­ترین اشخاص یعنی مرحوم مشیرالدوله آن­ها را اشرار و متجاسرین لقب دادند ولی امروز برای آن­ها گریه می­کنند و لقب آزادی­خواه و مجاهد به آن­ها می­دهند.»

مردم غیور آذربایجان!

در آستانه برگزاری جشن شصت و نهمین سالروز جنبش 21 آذر قرار داریم. جنبش دمکراتیک مردم آذربایجان و جنبش دمکراتیک مردم کردستان در برهه حساس تاریخی که با شکست فاشیسم رقم خورده بود، به پیروزی رسیدند. بسیاری از کشورهای اروپایی از قید حکومت های فاشیستی و ارتجاعی رهایی یافتند. در این کشورها  عموما حکومت های ملی روی کار آمدند و برخی از آنها اقتصاد سوسیالیستی پیش گرفتند. در این اوضاع و احوال جنبش دمکراتیک مردم آذربایجان با پیشنه مبارزاتی پا به میدان گذاشت. بسط و گسترش این جنبش می توانست به جنبش دمکراتیک و ضد استبدادی کشور یاری نماید تا ایران برای همیشه از بند استبداد و ارتجاع رهایی یابد. موفقیت های بزرگ حکومت ملی آذربایجان در همان ابتدای کار و حمایت سراسری نیروهای مترقی و آزادیخواه از او تا جایی پیش رفت که دولت مرکزی مجبور شد دولت خودمختار آذربایجان را بعنوان یک واقعیت سیاسی بپذیرد. همین موضوع ارتجاع داخلی و امپریالیسم جهانی را  بوحشت انداخت. زمانیکه تمام توطئه های عوامل خانها، فئودال ها و مزدوران دولت مرکزی نتوانستند، جنبش 21 آذر را از پیشرفت و سازندگی بازدارند، ارتش شاهنشاهی با حمایت دولت­های بریتانیا و ایالات متحده آمریکا، هجوم بی­رحمانه ای  برای نابود کردن دولت ملی و سرکوب مردم آزادی­خواه آذربایجان آغاز کرد. ارتش، آنچنان کشتار وحشیانه­ای از مردم آذربایجان کرد که شاید ارتش های اشغالگر و متجاوز کمتر به چنین کاری دست زده باشند.

ارتشبد حسین فردوست، یار غار محمد رضا شاه در خاطراتش درباره حمله به آذربایجان، چنین می­نویسد: «به دستور شاه در 22 آذر ماه عازم تبریز شدم تا پول مورد نیاز ارتش را به آن­جا برسانم. فرودگاه تبریز هم­چنان می­سوخت. مسیر راه پر از جسد بود. لیستی را نشانم دادند که حدود 2000 نفر را تیر باران کرده بودند.»

علاوه بر عملکردهای وحشیانه ارتش شاهنشاهی، مرتجعین و خوانین مسلح محلی نیز هر جا که اعضای فرقه و فدائیان را گیر می­آوردند در جا به قتل می­رساندند. بخشی زیادی از هوادارن و اعضای شناخته شده فرقه که از ترس جان  به کوه­ها و دشت­ها و جنگل­ها پناه برده بودند، از شدت سرما و گرسنگی و بیماری جان دادند و یا طعمه حیوانات وحشی و درنده شدند. در این میان نیز تعدادی از جمله پیشه­وری موفق شدند با گذشتن از رودخانه ارس، به آذربایجان شوروی پناهنده شوند.

بسیاری از مردم آذربایجان در سال­های بعد، توسط حکومت مرکزی و به اجبار به مناطق جنوبی و شرقی کشور کوچ داده شدند. تهدید و تعقیب و زندانی کردن کارگران و روشنفکران فعال سیاسی، در ابعاد گسترده­ای با هدف تحت فشار قرار دادن جامعه آذربایجان و محروم کردن جامعه از رهبران و فعالین سیاسی و اجتماعی ادامه یافت.

 ویلیام دوگلاس، قاضی آمریکایی که پس از تسخیر آذربایجان توسط ارتش شاهنشاهی به تبریز رفت، مشاهدات خود را چنین توصیف کرده است: «ارتش ایران، ارتش رهایی­بخش در مسیر خود آثار خشونت برجای گذاشت. ریش دهقانان را آتش زدند. به ناموس زنان و دختران آنان تجاوز کردند، اموال خانه­ها را به غارت بردند، دام­ها را دزدیدند. ارتش از زیر هرگونه کنترل در رفت. رسالتش نجات دادن بود، ولی به غارت مردم غیرنظامی پرداخت و کشته­ها و ویرانی­ها پشت سر نهاد. زندان­ها مملو از آذربایجانی­های بی­گناه است، چوب­های دار و اعدام فراوان است. با ناسیونالیست­ها نیز بدرفتاری می­شود. دهقانان بیچاره را که برای دمکرات­ها ابراز علاقه کرده بودند، در معرض توهین قرار دادند. یک دهقان پیر آذربایجانی به ما چنین گفت: مال و حیثیت ما را پایمال کردند، آثار این حوادث جگرسوز هرگز از خاطر اذربایجانی­ها زدوده نخواهدد شد.»­

پس از کشتار مردم آذربایجان، محمد رضا شاه از جنایت کاران رسما تشکر کرد. برخی از نظامیانی که در این کشتار وحشی­گری بیش­تری از خود نشان داده بودند، به دریافت نشان و درجات افتخاری نایل شدند. بسیاری از مرتجعین محلی و مالکان و سران عشایر، حتی به وکالت مجلس رسیدند. آن گروه از روزنامه­نگاران و روشنفکران که موضع عوض کردند و علیه  پیشه­وری و دولت  خودمختار  آذربایجان، شدیدترین حملات  را آغاز کردند. مورد تشویق و عنایت شاهانه قرار گرفتند. بدین ترتیب پس به خاک و خون کشیدن جنبش 21 آذر ارتجاع و حکومت استبدادی پهلوی و امپریالیسم جهانی جشن پیروزی گرفتند.

با گذشت نزدیک به هفت دهه از جنبش 21 آذر، آزادیخواهان، روشنفکران و مردم آذربایجان با گام های استوارتر و آگانه تر برای رفع ستم ملی و حقوق پایمال شده خود به مبارزه ادامه میدهند. زنان و مردان دلیر آذربایجانی علیرغم تمام  دسایس دشمنان ازمبارزات حق طلبانه اشان یک لحظه نیز پا پس نکشیده اند. در طول تاریخ معاصر ایران هیچ حنبش و حرکت اجتماعی وجود ندارد که شیرزنان و دلیر مردان آذربایجانی پیشاپیش و یا دوشادوش دیگر خلقهای ایران شرکت نداشته باشند.

فرقه دمکرات آذربایجان به شما زنان و مردان سلحشور آذربایجان  سالگرد جنبش 21 آذر را تبریک و برای تک تک شما آرزوی موفقیت و پیروزی دارد. بدون تردید اهداف وآمال پیشه وری و یارانش روزی بارور و خلق آذربایجان و دیگر خلق های ساکن کشور به سعادت و خوشبختی خواهند رسید.

گرامی باد خاطره  و یاد شهدای نهضت رهایی بخش خلق آذربایجان

خجسته باد نهضت رهایی بخش 21 آذر

کمیته مرکزی فرقه دمکرات آذربایجان     آذر 1392

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

آ. ائلیار
برگرفته از:
ایمیل رسیده

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.